فرزانه بذرپور/ رادیو کوچه
از وقتی که ویدیوهای سونی «تیسون» همقیمت یک قطعه زمین در تهران بود و در سالهای دهه شصت با قیمت 90هزار تومان آن روزگار به عنوان یک کالای قاچاق دست به دست میشد ،گویا هزار سال گذشتهاست.
برای نسل نوجوان و جوان سالهای جنگ ایران و عراق، آنچه امروز میبینند و دنیای رنگی دیجیتال و حضور آزادانه فیلم های روی پرده سینمای آمریکا در کنار گذر و خیابان آن هم به قیمت تنقلات، در خواب شب های موشک باران نمی گذشت. سه دهه پیش و پس از انقلاب اسلامی زمانیکه دولت در گام اول فیلم و موسیقی را به جز آنچه از دوشبکه تلو یزیون میگذشت، حرام کرد، دیدن یک فیلم هندی یا فیلم فا رسی دوهفتهای زمان برای تدارک نیاز داشت .
آنها که ویدیو نداشتند باید اجاره می کردند و یا ویدیوشان را میبردند به یک مهمانی خانوادگی ،میان پتو میپیچیدند و با ترس و لرز به مقصد میرسیدند فیلمهای vhsهم بلای دیگری بود، دست و پا گیر و بیشتر بیکیفیت، از فیلم جدید هم خبری نبود ، چند فیلم هندی و چند تایی فیلم فارسی و گاهی تکرار همان فیلمهای قبلی. از همین روست که بینندگان «شعله و سنگام» و «سلطان قلبها» در تاریخ بییندگان خانگی رکورد زدهاند و کسی از نسل دهه شصت نیست که این چند ملو درام را ندیده باشد و خا طرهاش را مرور نکرده باشد.
ورود ویدیو کلوپها و سازمان رسانههای تصویری در اوایل دهه هفتاد و پس از بی نتیجه ماندن همه بگیر و ببندها، فیلم دیدن در خا نه را مجاز کرد و در پیاش اتفاق بزرگتری افتاد، پس از سالها داشتن ویدیو جرم نبود و زمامداران پذیرفته بودند که با این ابزار هم میتوان فیلم خوب دید و هم فیلم بد،اما مشکل اینجا بود که مردم چندان استقبالی از فیلم های خوب مجوز دار و سانسور شده ویدئوکلو پها نمی کردند،این شد که خود ویدیو کلوپ ها در پشت پرده و ویترین همان فیلم هایی را به مشتر یان می دادند که مسوولان ارشاد ممنوع کرده بودند ،فیلمهای آمریکایی آمده بودند، هالیوود، بالیوود را کنار میزد.
پرده سینما روی پیادهرو
حالا کنار هر میدانی در تهران دستفروشانی هستند که آنچه میفروشند در هیچجای اروپا و امریکا و حتی کشورهای عربی پیدا نمیشود.محصولات سینمای آمریکا مثل کاسه و بشقاب روی بساط است.بیشتر سیدی فروشها – نامی که خریداران به این کاسبهای فرهنگی دادهاند- جوان هستند، جوانانی که خودشان ببیشتر از مشتریها مصرفکننده کالای خودشان هستند. این فرق بزرگ دستفروشان با سی دی فروشان است.
انتخاب فیلم خود داستانی دارد، بیشتر رهگذران از نام کارگردان بی خبرند. آنچه با عث میشود تایک فیلم را انتخاب کنند، عکس روی جلد فیلمهاست، هنرپیشهای معروف، تصویری وحشتناک و یا پاهای برهنه یک زن زیبا، اینجاست که فروشنده فیلمها با پرچانگی به میدان می آید و با تعریف و تمجید از فیلمها مشتری را از سردرگمی درمی آورد.
سیدی فروشها با این ازدحام جمعیت و بساط جمع و جور چندان در خطر نیستند، شهرداری و نیروی انتظامی آنقدر گرفتارند که به این جوانان نانآور کاری نداشتهباشند،شا ید هم مسوولان حل بخشی از مشکل بیکاری را بر عهده هالیوود گذا شتهاند. در بساط سی دی فروشها همه جور فیلمی پیدا میشود اما فیلمهای هندی خیلی به ندرت ،انگار نه انگار که در سالیان نه چندان دور خا نه ها پر بود از فیلمهای هندی. سیدی فروش به مشتری میان سالی که فیلم هندی میخواهد میگو ید: «من فیلم هندی دوست ندارم و نمیارم .»
ارزانتر از همه دنیا
ایران یکی از بالاترین نرخهای تورم دنیا را دارد، اما این صعود هر روزه قیمتها هیچ تاثیری بر قیمت سیدی فروشها نداشتهاست. DVD بهترین فیلمهای هالیوود کمتر از یک دلار به فروش میرسد ،فقط با پا نصدتومان آخرین قسمت «هری پاتر» را ببینید و با همین قیمت میتوان سه قسمت «ارباب حلقهها» را به خانه برد. این درحالی است که یک فیلم درجه ب سینمای ایران 1500تومان است، رقابت میان سیدی فروشها آنچنان بالا گر فته که قیمتها در هر میدان و خیابانی متفاوت است .با این ارزانی بازهم سود میکنند. پارسا جوان 25 سالهای که در شرق تهران سیدی میفروشد ،از کارش را ضی است. او قبلن در یک کابینتسازی کار میکرده و حالا درآمدش از شغل قبلی بالاتر است .اضا فه بر اینکه خودش میگوید روزی 6 فیلم میبیند .چشمهای گودرفته پارسا گواه این ما جراست.
نهضت ترجمه زیرنویس
ملودرامهای هندی دهه شصت نه نیازی به دو بله داشت و نه ترجمه، سکانسهای طولانی رقص، داستانهای همیشگی گرهخوردن تقدیر دو قلو های گمشده با هم و برخورد ثروتمندان و فقیران هیچ گره پیچیده و معما گونهای نداشت، تو ضیح و پیشگویی خانواده و بستگان هم گاهی فیلم را فراتر از انتظار کارگردان قابل فهم میکرد. اما در مورد فیلمهای آمریکایی و ارو پایی، مشکل زبان همیشه تماشاچیان را ذله میکرد.
پدیده زیرنویس ایرانیها را جهانی کرد و میتوان گفت حجم ترجمهای که در این چندسال و با این انبوه فیلمهای هالیوود و حتی سینمای رو شنفکری اروپا و شرق دور انجام گرفته، نهضت ترجمهای است که از لحاظ کمی از همه ترجمه چند قرن اخیر سبقت میگیرد. زیرنویس سریالهای 300 قسمتی، ترجمه تقریبن همه محصولات هالیوو د در چند سال اخیر، کار بزرگی است که بدون برنامهریزی و فقط با یک شامه اقتصادی انجامشده، گروههای ترجمه یا یک مترجم، اول و آخر فیلمها اسمشان را حک میکنند و برخی از آنها به یک برند تبدیل شدهاند و میتوان خیال آسودهای داشت که با ترجمهای روان رو بروییم، خواندن و دیدن هم از آن پدیدههایی است که حالا پس از این همه فیلم دیدن، تماشاچیان را به تندخوانان حرفه ای تبدیل کردهاست. زیرنویسهای انگلیسی هم یک کلاس سرگرمکننده و خودآموز درسی به راه انداخته و فیلم دیدن میتو اند بهانهای شود برای بچهها تا پدر و مادرها را مجاب کنند که در حال زبانآموزی هستند.
سانسور خا نوادگی کمرنگ میشود
بیشتر خانوادههای سنتی ایرانی همچنان بر چشم پو شیدن بر صحنههای سکسی و حتی معاشقههای فراوان فیلم ها اصرار دارند. اما حجم انبوه سیدیها و بچه های خا نواده که میخواهند فیلم آمریکایی ببینند، خانوادهها را به ناچار وادار کرده تا اندک اندک سانسور را کمرنگ کنند
اگرچه صدا و سیما با تمام توان سعی میکند تا فیلمها و سریالهای خارجی را سانسور کند و حتی با تکنیکهای فتوشاپ برای هنرپیشههای نیمه برهنه لباس و ژاکت بسازد. با اینحال میلیونها ببیننده ایرانی همان فیلمهای قیچیخورده تلویزیون را قبلن بدون یک فرم سانسور دیدهاند. بیشتر خانوادههای سنتی ایرانی همچنان بر چشم پو شیدن بر صحنههای سکسی و حتی معاشقههای فراوان فیلم ها اصرار دارند. اما حجم انبوه سیدیها و بچه های خا نواده که میخواهند فیلم آمریکایی ببینند، خانوادهها را به ناچار وادار کرده تا اندک اندک سانسور را کمرنگ کنند، بوسیدن را دیگر می توان چشم پو شی کرد و حتی چند ثا نیه در آغوش کشیدن ،خانوادهها قبول کردندکه میتوان به مفهو م کلی یک فیلم توجه کرد و نه به چند دقیقه کو تاه که مستوجب سانسور است. موج نقدی که از سریالهای ایرانی و فیلمهای سینمایی ایرانی در گپ و گفتهای ایرانیان در مهمانیها و پا رتیها جریان دارد، شاید نتیجه این با شد که حالا فهم بصری بینندگان از سواد برخی کارگردانهای تلو یزیونی بالاتر رفتهاست. و نتیجه آنکه ارزانی سیدیها و مقا یسه و ضعفهای اساسی سر یالها و فیلمهای ایرانی است که با عث شده مخا طبان سینما و تلو یزیون کاهش معنا داری داشته باشد.
میتو انید از کنار خیابان سیدی بخرید، حتی میشود به یکی از فرو شندهها زنگ بزنید تا به خانهتان بیاید و با خیال راحت و سر فرصت همه فیلمها را وارسی کنید، فقط با 10 هزار تومان میشود کلکسیونی از بهترین فیلمهای تاریخ سینما را خرید. نبودن قانون کپی رایت برای ایرانیها نعمت بزرگی است و در این شهرهای خاموش که تفریحات یا نیست یا گران، دیدن فیلم در آرامش خانه و بیترس از حکومت یکی از بزرگترین خوشانسیهای ایرانیان است.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»