سروش / رادیو کوچه
souroosh@radiokoocheh.com
چهارم آذرماه مصادف با سالروز درگذشت علیاکبر سعیدی سیرجانی ادیب، پژوهش گر، نویسنده و فعال سیاسی ایرانی است. سیرجانی زمانی که تحت بازداشت جمهوری اسلامی ایران بود، درگذشت. علت و محل مرگ او هنوز در پردهای از ابهام است.
علی اکبر سعیدی سیرجانی، ادیب، پژوهشگر و نویسنده ایرانی در تاریخ بیست آذر ماه هزار و سیصد و ده در سیرجان متولد شد. در سال 1328 پس از اتمام دوران مدرسه وارد دانش سرای مقدماتی کرمان شد. اولین اثر منظوم سعیدی سیرجانی در سال 1328 با نام «مجموعهی شیرینسخنانِ گمنام » منتشر شد.
در این زمان بود که او به تهران منتقل شد و در آنجا در رشتهی فلسفه دانشگاه تهران آغاز به تحصیل کرد. انتخاب رشته فلسفه به دلیل تشویقهای زندهیاد علیاصغر حکمت بود. بهار سال 34 برای سعیدی سیرجانی با حادثهی مرگ پدر همراه بود. او پس از فوت پدر به سیرجان بازگشت و در مدارس سیرجان و بعد از آن در بم به تدریس پرداخت. بعد از سه سال تدریس با رایزنیهای صورت گرفته بار دیگر به تهران منتقل شد و به تدریس در تهران پرداخت.
اولین سمت رسمی استاد سعیدی سیرجانی مسوول انتشار کتاب وسپس به عنوان معاونت علمی و فنی بنیاد فرهنگ ایران بود که توسط دکتر خانلری تاسیس شده بود.
پس از انقلاب اسلامی در ایران، سلسله مقالاتی را تحت عنوان «شیخ صنعان» در مجله نگین منتشر کرد که واکنشهایی را از سوی مقامات جمهوری اسلامی در پی داشت و در سال 1358 منجر به دستگیری و بازداشتش شد.
پس از آزادی از زندان سعیدی سیرجانی مشغول به مطالعه و تحقیق در زمینه ادبیات و تاریخ ایران شد. در اولین اقدام او از بنیاد فرهنگ ایران و تدریس در مدارس تهران استعفا داد و تقاضای بازنشستگی کرد.
پس از انقلاب اسلامی در ایران سلسله مقالاتی را تحت عنوان «شیخ صنعان» در مجله نگین منتشر کرد که واکنشهایی را از سوی مقامات جمهوری اسلامی در پی داشت و در سال 1358 منجر به دستگیری و بازداشتش شد.
در سال 67 بنا به دعوت دانشگاه کلمبیا، به نیویورک رفت و در چند دانشگاه آمریکایی به تدریس زبان و ادبیات فارسی پرداخت. او در سال 68 با اظهار این دلیل که «باید در داخل کشور برای ارتقای سطح آگاهی مردم و نیز دفاع از آزادی تلاش نمود و نه در خارج از کشور» به ایران بازگشت و به کار ترجمه و نشر آثار ادبی فراوانی پرداخت که از مهمترین آنها میتوان به تصحیح و نشر وقایع اتفاقیه ( گزارش های خفیه نویسان انگلیس در اواخر عهد قاجار)، سیمای دو زن ( تحلیلی از چهره شیرین و لیلی در خمسه نظامی) و تفسیر سور آبادی ( از قرن پنجم، مقابله با ۱۶ نسخه کهن با تعلیقات و فهرست لغات) در ۶ مجلد که از حدود پانزده سال قبل آن را آغاز کرده بود در سال 1370 اشاره کرد.
او چه در زمانی که در خارج از ایران بود و چه پس از آنکه به کشور بازگشت فعالیتش را با نوشتن نامههایی سرگشاده به بالاترین مقامات جمهوری اسلامی و از جمله آیتالله علی خامنهای رهبر ایران شدت بخشید. وی در آن نامهها ضمن شرح سختیها و فشارهایی که قشر روشنفکر ایران در طول سالهای بعد از انقلاب تحمل کرده بود، از رهبران جمهوری اسلامی میخواست تا رویه و دیدگاه خود نسبت به منتقدینشان را عوض کنند.
آیتالله خامنهای در پاسخ به نامههای سعیدی سیرجانی جوابیهای نوشت و آن را به وسیله کیومرث صابری فومنی (گلآقا) که از دوستان سعیدی سیرجانی بود برای وی فرستاد. گفته میشود که لحن نگارش این نامه بسیار عتابآلود و تحکمور بود که بنا به تعبیر خود سعیدی «قاصد را نیز شرمنده کرده بود». آیتالله خامنهای در آن نامه سعیدی سیرجانی را به بیدینی و ارتداد متهم نموده و به وی نسبت به تلاشهای سیاسیاش و انتقاداتی که متوجه حکومت جمهوری اسلامی و رهبرانش مینمود، هشدار داده بود.
مرتد دانستن سعیدی سیرجانی توسط عالیترین مقام مذهبی و سیاسی حکومت جمهوری اسلامی میتوانست در حکم صدور مجوز برای قتل وی باشد. چندی بعد در ۲۳ اسفند ۱۳۷۲، سعیدی سیرجانی خارج از منزلش توسط مامورین وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی بازداشت شد که این بازداشت هیچگاه آزادی نداشت و نه ماه بعد از دستگیری در تاریخ چهارم آذر سال 1373 در بازداشتگاه درگذشت.
پس از اعلام خبر مرگ سعیدی سیرجانی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی با درج مقالاتی در روزنامه اطلاعات نوشت که سعیدی سیرجانی پیش از مرگش توسط مقامات آن وزارت به دیدار مناطق جنگی و هم چنین آرام گاه آیت الله خمینی برده شده و پس از آنکه تحت تاثیر معنوی فضای حاکم بر آن نقاط قرار گرفت از افکار و عقاید گذشته خود برگشته بود. جمهوری اسلامی علت مرگ سعیدی سیرجانی را «ایست قلبی ناشی از مشکلات تنفسی» اعلام کرد.
منبع
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»