مهشب تاجیک / رادیو کوچه
ایران همواره از نظر جاذبههای توریستی جزو برترین کشورهای دنیا بوده است و جذابیتهای گردشگری و جاذبههای منابع طبیعی، میراث عظیم تاریخی، چشماندازهای جغرافیایی و همچنین آب و هوای این کشور دل هر توریستی را میبرد. اما چگونه است که با این همه جاذبه ایران از نظر درآمد توریست در وضعیت اسفباری به سر میبرد؟ و چگونه است که بسیاری از کشورهای جهان که بعضی از آنها مانند مالزی کشور مسلماننشینی نیز هستند، توانستهاند درآمد توریست را جایگزین درآمدهای نفتی بکنند؟
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
گردشگری در کنار صنایع نفتی و تولید خودرو یکی از مهمترین صنایع سهگانهی جهان به شمار میرود و در عصر حاضر به عنوان پدیدهای پویا که علاوه بر مزیتهای فرهنگی با تاثیر بر اقتصاد هر کشوری با توجه به تمام کارکردهایش به یک صنعت بسیار مهم تبدیل شده است. اهمیت گردشگری در ایجاد آثار مثبت اقتصادی در جهان بهطور روزافزون افزایش یافته و در تمامی کشورها این فعالیت به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد اشتغال، کاهش نرخ بیکاری، افزایش درآمد ارزی و بهبود تراز پرداختها مورد توجه است. حتا در برخی کشورها به ویژه کشورهای اروپایی، جهانگردی به عنوان یکی از مهمترین راهبردهای توسعه محسوب میشود. پیشبینی نرخ رشد گردشگری در جهان معادل 1.4 درصد طی سالهای آتی نشاندهندهی اهمیت این فعالیت در اقتصاد جهانی است. اهمیت گردشگری در اقتصاد یک کشور را میتوان از طریق تاثیری که هزینههای گردشگر در قالب افزایش قیمتها و مخارج مصرفی خانوارها، هزینهی فرصت از دست رفته هزینهی فرصت تخصیص منابع به فعالیتهای گردشگری و برخی هزینههای اجتماعی و فرهنگی مورد توجه قرار داد.
این صنعت ضمن درآمدزایی بسیار گسترده موجب نزدیکتر شدن ملل، اقوام و فرهنگها به یکدیگر شده است. هر ساله میلیونها نفر در سراسر جهان به سفر میروند و به طور تقریبی مسافرت به بخشی از زندگی مردم جهان بدل شده است. با این حال صنعت گردشگری در ایران و میزبانی از گردشگران خارجی همچنان بدون رونق پیگیری میشود به گونهای که در سالهای اخیر به طور تقریبی با رکود وحشتناکی همراه بوده است در حالیکه کشور ترکیه در هر ماه میزبان بالغ بر دو و نیم میلیون گردشگر بوده است.
بهطور حتم گردشگرانی که به یک کشور وارد میشوند از یک طبقهی خاص و مشخص نیستند و با یک انگیزه واحد وارد یک کشور نمیشوند. آنها دارای اهداف و انگیزههای متفاوتی هستند و نیازها و خواستههای گوناگونی دارند. هدفهای آنها را میتوان چنین تعریف کرد. هدفهای تاریخی، فرهنگی، علمی، زیارتی و تفریحی. یکی از مشکلات عمدهای که در حال حاضر در صنعت جذب توریست در ایران وجود دارد مسئلهی برخورد نادرست با گردشگران است و اینکه گردشگری که به هر دلیلی وارد یک کشور میشود توقع دارد در ازای هزینهای که میکند خدمات درستی دریافت نماید. شاید بیش از شصت درصد توریستهایی که به ایران وارد میشوند هدفی فرهنگی دارند و با انگیزهی بازدید از جاذبههای تاریخی ایران وارد این کشور میشوند و به طور حتم آنها میدانند که در ایران با مراسم رقص شکم روبهرو نخواهند شد. همچنین بسیاری از آنها به قوانین این کشور احترام گذاشته و مسئلهی حجاب را رعایت میکنند. اما سختگیرهای بیمورد دربارهی نگرانی عدم رعایت موازین اسلامی و صدور ویزا بسیاری از آنها را از سفر خود پشیمان میکند.
با توجه به وضعیت فعلی گردشگری در ایران و همچنین پیشبینیهای سازمان شورای جهانی جهانگردی، ایران با روند فعلی نمیتواند به هیچگونه پیشرفتی در سالهای پیش رو دست یابد. چرا که با توجه به پیشبینی صاحبنظران و همچنین موسسات بینالمللی جهانگردی ایران در سالهای پیش رو نه تنها با رشد در صنعت توریسم روبهرو نمیشود بلکه در سال ۲۰۲۰ با تجربه رشد 3.8 درصدی بهطور علنی ناقوس شکست زودهنگام صنعت گردشگری در ایران به صدا در میآید. مگر اینکه اما طی یک برنامهریزی منسجم و هدفمند این صنعت را از وضعیت بحران خارج کرد.
گردشگری نیاز به برنامهریزی برای پیشرفت و توسعه دارد که این امر خود نیاز به آمارهای دقیق و صحیح در زمینههای مختلف صنعت گردشگری دارد. نیازهای زیربنایی در این حوزه عبارتند از ارتباطات حمل و نقل، هتلها، امکانات تفریحی، امکانات خدماتی و اجرایی، نیروی انسانی، تبلیغات برای توریستها، جاذبهها، راهنمایان و تامین سلامتی گردشگران در طول سفر که با تاسف بسیاری از این امکانات در کشور ما برای گردشگران فراهم نیست و نمیتوانند امکانات و خدمات مناسب را ارایه دهند. در واقع صرف داشتن یک سری از خدمات ابتدایی و اطلاعات اولیه بدون حمایت همهجانبه بسیاری از ارگانها نمیتوان این نیازها را برای یک گردشگر فراهم کرد. یکی از بزرگترین مشکلاتی که در این صنعت در ایران دیده میشود این مسئله است که گردشگری و صنعت توریسم بهطور صرف به عنوان یک صنعت در بخش خدمات دیده شده است نه در بخش صادرات. سرمایهگذاری در بخش گردشگری میتواند بهطور مستقیم و غیرمستقیم میلیونها شغل ایجاد کند و سایر صنایع و شرکتها را نیز فعال نماید.
صنعت گردشگری در کشور ایران که هماکنون از وضعیت نابسامانی رنج میبرد در صورت تدوین الگوی توسعه میتواند در آینده به یکی از صنایع مهم کشور تبدیل شود و ایران را به یکی از قطبهای صنعت جهانگردی در سطح جهان بدل سازد. اما بیشک مهمترین مولفه برای تدوین چنین الگویی در نظر گرفتن قابلیتهای فرهنگ و خدمات و نیروهای بالقوه است و کم کردن محدودیتها. پرواضح است که اگر متدهای کشورهای توسعه یافته و یا در حال توسعه در بحث توسعهی گردشگری کشور ملاک قرار گیرد به دلیل آزمون و خطاهای این الگوها مثمر ثمر خواهد شد و با توسعهی بومی صنعت گردشگری میتوان ضمن دستیابی به رونق در این صنعت به توسعه صنعت توریسم و درآمدزایی و اشتغالزایی در کشور پرداخت.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»