علی انجیدنی/ رادیو کوچه
شنوندگان عزیز رادیو کوچه سلام. امروز هم با یک برنامه دیگه از مجموعه برنامه «روان به سلامت» در خدمت شما هستم. قرار بود شنبه هر هفته صدای من رو از رادیو بشنوید ولی این هفته استثنائا کمی دیرتر اومدم اینجا. حالا نگید دکتر روانپاک کلاس گذاشته و دیگه اون مرد همیشه در صحنه نیست. سیاست به من میگه که بعضی وقتها باید در صحنه باشم و بعضی وقتها نباشم. چطور بقیه یاد دارند برای خودشون هیت بسازند و پای خودشون رو از معرکه بکشند کنار … من هم بلدم از این کارا… یه مدت مثل زبل خان اینجا زبل خان اونجا میشم بعد چند روز میرم خونه عمهام بست میشینم و بیرون نمیام. یه موقع هرجا که بگن و نگن میرم و افتتاح میکنم بعد یه موقع هیچجا رو افتتاح نمیکنم. بعضی وقتها هم دوست دارم برم جاهایی رو افتتاح کنم که اصلن هیچ ربطی به من نداره مثل همین دکتر روانپاک خودمون که افتاده رو دور جشن میراث فرهنگی و از این ور کشور میره اون ور و جشن را میاندازه برای یه میراث فرهنگی بعد میره یه پالایشگاه آتیش میزنه … باز دوباره میره یه جشن میراث فرهنگی دیگه و بعد یه پالایشگاه آتیش میزنه… حالا درسته که ما رو تو اون جشنها راه نمیدن و نمیذارن بریم پالایشگاه… ولی آرایشگاه یا زایشگاه یا آزمایشگاه که میتونیم بریم… خود من تو این هفته سه بار رفتم آزمایشگاه الکی آزمایش ادرار دادم… چرا؟… خوب اومد شیش ماه گذشت و هیشکی سروکارش به آزمایشگاه نیافتاد این دستگاه آزمایش ادرارشون زنگ میزنه باید یکی پیدا بشه هر از چندگاهی بشاشه به آزمایشگاه… بگذریم از این بحث…. امروز میخوایم در خصوص «روانکاوی» صحبت کنیم.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
یه عده آدم بیکار برای اینکه نون ما روانپزشکها رو آجر کنند اومدن یه رشته و یه کار راه انداختند به اسم روانکاوی… حالا یعنی چی؟ خودشون هم نمیدونند … ازشون میپرسی شما چه کار میکنید؟ میگن: «ما در روح و روان مردم کاوش میکنیم و همه خاطرات و مشکلات قدیمی و جدید رو که باعث ایجاد رفتار و واکنشهای هر فرد در حال حاضر میشود رو درمیاریم و بر اساس اون طرح درمان رو میریزیم….» میگم: «اولن که شما غلط میکنید که طرح درمان بریزید مگر ما مردهایم.. ثانین مگه روح و روان مردم زمین کشاورزیه که عملههای مثل شما برن توش کاوش کنند؟» میگن: «مودب باشید آقای دکتر. از کار شماها که بهتره فقط چهار تا قرص و دارو بلدین و یا بیچاره رو با دارو خواب آلود و گیج میکنید و یا الکی بستریشون میکنین و شوک بهشون میدین…» میگم: «شما فکر کردین ما روانپزشکها روانکاوی بلد نیستیم…؟ ما خودمون ته هر کاویدنی هستیم … ما خواهر و مادر ….» چرا صدا رو قطع کردی؟ هر خواهر و مادری که فحش نیست…. الان در حضور همین شنوندگان عزیز من ضمن ارایه چند تکنیک ناب روانکاوی شخصیت همین دکتر روانپاک خودمون رو میکاوم تا این بیسوادها بفهمند کاویدن یعنی چی… .
برای اینکه روان یک نفر را بکاوییم به ابزار و ادوات خاصی نیاز نداریم. کافیه بشنید جلو طرف یا بغلش یا بشینید جلوی تلویزیون وقتی داره طرف رو نشون میده و یا روزنامهای که صحبتهای طرف رو نوشته جلوتون باز کنید و یا… اصلن میتونید فقط طرف رو تصور کنید و بعد بکاویدش…. ببینید من کلمات رو خیلی سلیس و روشن تلفظ میکنم فردا باز تهمت به پای من نبندید که بیادب بود و حرفهای رکیک زد و ….
خوب، اول از قیافهاش شروع کنید همه چیز قیافه مهمه.. مدل و رنگ موهاش … اگه زنه ابروهاش .. اگه دختره وسط ابروهاش … اگه سیاستمدار یا مسووله وسط پیشونیاش… دماغش … سبیلاش و خلاصه به همه جزییات دقت کنید. هرکدام از بخشهای صورت فرد کاویده شده به ما اطلاعات مهمی در مورد شخصیت و رفتارش میده.. مثلن یارو خانم شصت سالهاس آرایش خلیجی کرده خوب خیلی شخصیتاش رو باز میکنه برامون و یا مرده قد باباتون سن داره دماغش رو عمل کرده …. یا دختره ادعای روشنفکریش میشه وسط دو تا ابروش آدم رو یاد پل رودخانه کوای میاندازه و یا یارو رو پیشونیاش قد سه تا مهر آثار تاریخی داره از آزادی حجاب حرف میزنه و همینجور بگیر و برو جلو…. توجه به تیپ آدمها و مخصوصن طرز لباس پوشیدنشان که جز اصول ثابت روانکاویدن است.
خوب بعد به طرز حرف زدنش و لهجه صحبتهاش و تعداد کلمات خارجی به کار رفته در حرفهاش دقت کنید. البته اول شناسنامهاش رو ببینید که مال کجاست… طرف ممکنه مال دهات اطراف ابرقو باشه بعد چنان تهرانی سلیسی باهاتون صحبت کنه که شک کنید نکنه شناسنامهاش رو اشتباه آورده و یا یارو از دانشگاه پودمانی مدرک زیر سطحی گرفته بعد چنان کلمات و اصطلاحات خارجی در حرفهاش استفاده میکنه که فکر میکنی تازه از فرودگاه امام اومده و چمدونش رو گذاشته دم در…
قدم بعدی در روان کاویدن اینه که برین سراغ بچهگیهاش.. تمام اتفاقات اصلی و مهم یه آدم تو بچهگیاش افتاده.. بی برو برگرد…. دنبال تجاوز، تجامل ( تجاوز ناقص)، تجاهل (به کوچه علی چپ زدن) و هرچی که بر وزن تفاعل است بگردید. طرف رو حسابی بتکونید. اگه مقاومت کرد تهدیدش کنید، تحقیرش کنید. چی میگم؟ راست میگی، یه دفعه جوگیر شدم.
حالا یه نیمنگاهی میاندازیم به روانکاوی دکتر روانپاک خودمون. اون هفته یه کمی از دوران مدرسهاش گفتیم و اینکه با اون دوست همیشگیاش یه گروه تشکیل داده بودند… بزرگتر که شدند تو دانشگاه مثل همین ماجرایی که اول صحبت گفتم غیبت و حضور داشتند یعنی تا اوضاع بر وفق مراد بود در همه صحنهها حاضر بودند ولی موقعی که یه کم قمر در عقرب میشد میرفتن تو غیبت. این مدل رفتار دکتر روانپاک سابقه زیادی داره.تو زندگی هر آدم این چیزهاست که آیندهاش رو میسازه. یعنی اگه دکتر روانپاک ما اون زمان از اون دیوار میرفت بالا، حالا یا گوشه زندان بود و یا …. بگذریم، فهمید که باید بشینه پای دیوار هرچی بقیه رفتند آوردند توش شریکه. تازه شاید دری به تخته بخوره و اونا همهشون برن هواخوری اون بمونه و همه غنیمتها. خیلی روانکاویدنمان سیاسی شد، الانه که صداشون در بیاد. فعلن برای این هفته بستونه، تا هفته بعد بدرود و خدانگهدار.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»