Saturday, 18 July 2015
29 September 2023
پس‌نشینی تند

«یک بام و دو هوا»

2011 August 27

اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

تحولات اخیر در خاورمیانه و شمال آفریقا، به خصوص آن‌چه که در لیبی گذشت و اتفاقاتی که در سوریه در جریان است، بر روی دولت جمهوری ‌اسلامی نیز تاثیر خود را گذارده است. حاکمان ایران گرچه که در چند ماهه‌ی اخیر بسیار تلاش کردند تا نوع اتفاقاتی را که در منطقه پیش آمده است از نوع خیزش اسلامی و ایدئولوژیک بدانند، اما حقیقت این ‌است که اکنون و پس از سرنگونی رژیم «قذافی» و در سراشیبی سقوط قرار گرفتن «بشار اسد»، نمی‌توانند روح استبداد‌ستیزی و دموکراسی‌خواهی حاکم بر این جنبش‌ها را انکار کنند. این اتفاقات و تحول‌ها به سمتی پیش می‌رود که حتا فلسطینیان و حزب‌اله لبنان نیز دریافته‌اند که هم‌راهی با جمهوری ‌اسلامی به هر قیمتی، ممکن است برای‌شان دردسر ساز شده و متحدان آینده را در رژیم‌های عربی از دست بدهند، به همین سبب کم‌کم از ایران فاصله گرفته و به سمت قدرت‌هایی که حکومت‌های آینده‌ را در منطقه در دست خواهند گرفت متمایل شده‌اند.

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

ظاهرن در ایران و پس از جمع‌بندی‌ها و تحلیل‌های پشت پرده و پس از ماه‌ها بحث و جدل، گویا قرار بر این شده است که واکنش‌ها نسبت به تحول‌های منطقه تا اندازه‌ای تغییر پیدا کند. اما قرار بر این است تا این موضع‌گیری‌ها در دو وضعیت ادامه پیدا کند. نخست تداوم شعارهای به اصطلاح اصول‌گرایانه، تند و سازش‌ناپذیر از سوی نهادهای غیراجرایی هم‌چون تریبون‌های نمازجمعه و شخص رهبری، که در حقیقت پیامی را به جهان مخابره می‌کند که در مواضع اصولی ما تغییری حاصل نشده است و دوم اظهار‌نظرهای مسوولان در دولت و مجلس که نظر واقع‌بینانه‌تری را ابراز کرده و به نوعی به دنیا اعلام می‌کنند که آن بخش اول را نادیده گرفته و بدانند که در حقیقت از این بلندگوی دوم است که جهت‌گیری دیپلماسی کشور به گوش جهانیان خواهد رسید.

این دو نوع واکنش را می‌توان به راحتی در هفته‌های اخیر مشاهده کرد. در یک روز و از تریبون نمازجمعه و با فاصله‌ای چند دقیقه‌ای، دو نوع نظر کاملن متفاوت بیان می‌شود که با تلاش فراوان سعی می‌شود یک‌سان و یک‌سو خوانده شود در صورتی‌که هر شنونده‌ای می‌تواند به سادگی تفاوت دیدگاه‌ها را در آن‌ها درک کند. «محمود احمدی‌نژاد» به عنوان سخن‌ران پیش از خطبه‌های این هفته در نمازجمعه ضمن تکرار سخنان همیشگی‌اش درباره هولوکاست و یهودیان، حرف جالبی نیز زد که به‌طور حتم از سوی ناظران تیزبین پنهان نمانده است. «احمدی‌نژاد» در موضعی کاملن متفاوت با جهت‌گیری جمهوری ‌اسلامی در سی‌ودو سال گذشته از تشکیل کشور مستقل فلسطینی دفاع کرد، گرچه که او جمله‌اش را این‌گونه کامل کرد که تشکیل این کشور مقدمه‌ای خواهد بود برای ایجاد یک فلسطین بزرگ که شامل تمام اراضی اشغال‌شده توسط اسراییل می‌شود. چند دقیقه‌ی بعد اما «احمد خاتمی» روحانی تندرو از نابودی اسراییل سخن گفت. این نشانه‌ها به خوبی آشکار می‌کند که حاکمان دولت دریافته‌اند که در صورت تشکیل کشور مستقل فلسطینی که تحقق آن در آینده‌ی نزدیک بعید هم به نظر نمی‌رسد، جمهوری ‌اسلامی به سبب مواضع گذشته‌ی خود منزوی‌ترین کشور در جهان اسلام خواهد شد، پس چه به‌تر که از حالا جلوی این اتفاق ناگوار گرفته شود.

واکنش دیگر دوگانه‌ی حاکمان در درون جمهوری ‌اسلامی اظهار نظرها و مواضعی است که در برابر ترکیه و نقش روزافزون آن در جهان‌اسلام گرفته می‌شود. «هاشمی ‌شاهرودی» به عنوان یک شخصیت غیر‌انتخابی از گسترش اسلام لیبرالی به سردمداری ترکیه انتقاد می‌کند و «احمدی‌نژاد» به عنوان یک مقام به ظاهر انتخابی خواهان مشارکت ایران و ترکیه در نقش میانجی در شورش‌های مردمی سوریه است. شکی نیست که دنیای اسلام به این سخنان «احمدی‌نژاد» خواهد خندید چرا که اکنون حتا حزب‌اله و حماس نیز نقش محوری ایران را در تحولات منطقه جدی نمی‌گیرند چه رسد به گروه‌های معارض که جمهوری ‌اسلامی را شریک جرم حاکمان‌اش در سرکوب مردم خود می‌دانند. به هر روی باید دید که آستانه‌ی چرخش و انعطاف حاکمان ایران تا چه میزان است و آیا با تغییرات بزرگ پیش آمده در منطقه، عقب‌نشینی‌های‌شان از مواضع تکراری گذشته ادامه می‌یابد یا نه؟ گرچه که این روش اگر به فرض محال در بیرون از مرزها موفق هم باشد تاثیری بر نارضایتی‌های عمومی در داخل کشور نخواهد گذاشت.

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , , , , , , ,