مهشب تاجیک / رادیو کوچه
……………………………………
گاهی ما فرد متوفی را به خوبی میشناسیم و در جریان این مدیحهسرایی شگفتزده میشویم. به ندرت اتفاق میافتد که ذکر انسانیت ناکامل او بر توصیفات آرمانگرایانهاش غلبه کند.
……………………………………
البته تنهلش هم بود. آدم باهوشی بود. خودش میدونست. اما همراه این هوش و استعداد، استعداد گشادی بیپایانی هم نصیبش شده بود که تمام زندگی گریبونش رو گرفته بود که الان جایی ایستاده بود که در واقع هیچ کجا نبود. بیکار، بیعرضه و باهوش…
……………………………………
هر سال شاهد آمار ارائه شده از خودکشی هزاران نفر هستیم که در این میان بسیاری از آنها نجات پیدا میکنند و فرصت دوبارهی زندگی کردن به دست میآورند. خودکشی در واقع نوعی واکنش به بیسامانیهای اجتماعی است که وجود دارد.
……………………………………
عدهای هستند که تصور میکنند اگر دست از نصیحت و راهنمایی مداوم و ممتد خود بردارند، فاجعهای در زندگی عزیزانشان به وقوع خواهد پیوست.
……………………………………
آزادی بیان یکی از بنیادیترین خواستهای بشر است که همیشه با تهدید مواجه بوده است. این تهدیدها همهوقت و به گونهگونی خود را به رخ آزادی بیان و اندیشه کشیدهاند و همواره مانند سد عمل کردهاند.
……………………………………
مرگ مسئلهای است که تمام ابنا بشر با آن در یک موقعیت برابر قرار گرفتهاند. تنها تفاوت به چگونگی و زمان این مسئله برمیگردد. روزانه هزاران نفر در اثر تصادفات جادهای، انواع بیماریها، در جنگها و حتا فقر و گرسنگی جان میبازند و این آمار هر ثانیه تغییر میکند.
……………………………………
امروز چهاردم فوریه برابر با بیست و ششم بهمن سال ١٣٩١ است که روز عشق نام دارد و همچنین روز واژن هم نامیده شده است. در این روز از تمامی زنان جهان دعوت شده است که برای اعتراض به هر نوع خشونتی که تا به حال در محیطهای خانوادگی متحمل شدهاند به کوی و برزن بیایند و برقصند تا به این ترتیب اعتراض خود را به نسبت به خشونت خانگی بر علیه زنان در سراسر دنیا اعلام کنند.
……………………………………
اگر به گذشتهی خود برگردیم خواهیم دید تمام مسایلی که باعث شادی و هرمان ما شدهاند، به جز تعدادی بسیار معدود به فراموشی سپرده شدهاند و حتا حالا که به آنها برمیگردیم خواهیم دید که آنچنان که ما فکر میکردیم ارزش شادی یا رنجهای بیحدی را که تحمل کردهایم، نداشتهاند.
……………………………………
از آنجا که مفهوم خانواده را میتوان زیر ساخت یک اجتماع دانست، روابط سالم و بهنجار در آن نقش اساسی و انکارناپذیری را در ایجاد امنیت روحی و روانی برای افرادش ایفا خواهد کرد. در خانوادهای که پدر معتاد است در واقع وظایف خود را درست به انجام نمیرساند و آن را به دیگرانی که یا مادر خانواده است و یا فرزندان محول میکند.
……………………………………
شروع کرد به عکس گرفتن. کلیکها را که میشنید، صدای فشار انگشتان خودش بود بر دکمهی گرفتن عکس و صدای شاتر را میشنید که هی باز و بسته میشد و ثبت میکرد. وقتی این صدا که یک عمر در گوشش بود و …
……………………………………
در جوامع مختلف برخی بادها را همچون روح و جن میپندارند و بر این باورند که این بادها با وارد شدن به تن آدمها و تسخیر روحشان، آنها را به ارادهی خود درمیآورند. این بادها یا جن بادها را به دو دستهی بادهای زیانکار یا بادهای بیزیان تقسیم میکنند.
……………………………………
انتقاد از حکومت در مطبوعات باید آزاد و بدون مرز و در چارچوب قوانین باشد تا بتواند اثری را که باید بگذارد.
……………………………………
زندگی مشترک هم مانند بسیاری از پدیدههای دیگر پایهای است که ما اغلب برای رسیدن به مفهوم خوشبختی بنایش میکنیم.
……………………………………
……………………………………
«من نه آنم که زبونی کشم از چرخ فلک»
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
«عکس یادگاری در پزشکی قانونی»– بخش دوم
……………………………………
……………………………………
«کسی کو را تو لیلی کردهای نام»
……………………………………
«یک روز از تقویم برای نامداشت رفع خشونت علیه زنان»– بخش دوم
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
در بخش نخست به زندگی گروههای ویژهای از مردم پرداختیم که نمیتوانند خط سیر عادی زندگی را در پیش گیرند و معمولن اگر چه در زیست حرفهای خود موفق هستند ولی در زندگی شخصی و روزمرهشان از گود پیروز بیرون نمیآیند.
……………………………………
آیا همهی انسانها با هر گونه توان و هر مشخصهای میتوانند در یک خط سیر طبیعی روزگار بگذرانند؟ این موضوع وقتی بیش از پیش محل سوال قرار میگیرد که به زندگی هنرمندان بهطور خاص نگاه کنیم ..
……………………………………
دنیا برای چهکسانی آماده است؟ چهکسانی میتوانند با ساختار زیستی موجود خود را تطابق بدهند؟ آیا همهی انسانها با هر گونه توان و هر مشخصهای میتوانند در یک خط سیر طبیعی روزگار بگذرانند؟
……………………………………
ما با یک واژه در زندگی شاید بیشترین برخورد را داریم و آن رها کردن است. شاید همین الان که این واژه رامی شنویم حتا به ذهنمان خطور نکرده باشد که که کارهایی که در طول دهههای زندگیمان انجام دادهایم قسمت عمدهاش شامل این بخش میشود.
……………………………………
گاهی رفتار انسانها غیر قابل پیشبینی میشود، گاهی هم پیشبینی دچار وسواس تعین میشود که هیچ گاه راه به جایی نمیتواند ببرد، بعضیوقتها تلاش میکنیم تا چیزهایی را در اختیار بگیریم که یکی از آنها مدیریت رفتار دیگران است…
……………………………………
همهی ما از دوران مدرسهمان خاطرههای خوب و بد داریم. همهی ما تا دلتان بخواهد حرفهای شنیدنی و گاهی تلخ از آن روزها داریم. میتوانیم ساعتها از معلمهایی بگوییم که دوستشان داشتیم یا از آنهایی بگوییم که نمیخواستیم سر به تنشان باشد، روزها و روزها قادر هستیم از دوستانمان بگوییم،…
……………………………………
وقتی این کلمهها در پی هم میآیند فقط بهخاطر اینکه تصویری از شازدهکوچولو را در کنار داشته باشند، بیراه نیست که بخواهند پیرامون چنین مسالهای سخن بگویند که تصور میشود بیدلیل است و هیچ پایهای از عقلانیت و منطق ندارد.
……………………………………
اعلامیهی جهانی حقوق بشر مشتمل بر سی ماده است که در مجمع عمومی حقوق بشر به تصویب رسیده است. این اعلامیه هدف خود را زیر عنوان برقراری تضمین حقوق و آزادیهای برابر برای همهی مردم تعریف کرده است.
……………………………………
اعلامیهی جهانی حقوق بشر مشتمل بر سی ماده است که در مجمع عمومی حقوق بشر به تصویب رسیده است. این اعلامیه که سه سال پس از تاسیس سازمان ملل متحد تصویب شد هدف خود را زیر عنوان برقراری تضمین حقوق و آزادیهای برابر برای همهی مردم تعریف کرده است.
……………………………………
کمپین برابری زن=مرد در نوشتاری اعلام میدارد که از انتشار پیامهایی که مقاومت مردانه را به نسرین ستودهی در زندان اتلاق میکنند معذور است. پیوستن این صفت به نام زنان فقط محدود به این مکان و به این فرد نمیشود.
……………………………………
وبلاگ همان دفتر خاطرات قدیمی شماست که آن را با دیگران در فضای مجازی به اشتراک میگذارید. برای نخستینبار یورن بارگر واژهی وبلاگ را به کار برد و از آن پس این واژه یک واژهی همهگیر شد که برای ساحتی از نوشتار تحت وب اختصاص میرود .
……………………………………
حلقههای زنجیر از هم گسستهاند و ارتباطهای بین نسلی هیچجایی در مناسبات اجتماعی ندارند مگر اینکه تولید بحران کنند و به معضل ارتباطی بیفزایند. اگرچه تعریف نسل به مفهوم دقیق کلمه و بنا بر تعریف علمی آن در علوم اجتماعی قائل به دهه و یا حتا نظم تاریخ خطی نیست ولی…
……………………………………
پایگاه اینترنتی ایران تریبونال شنبهشب چنین گزارش داد که جمهوری اسلامی در دادگاه لاهه به جنایت علیه بشریت محکوم شده است. دادگاه موسوم به «دادگاه مردمی» به تقاضای عدهای از ایرانیان، علیه حکومت جمهوری اسلامی در لاهه تشکیل شده است.
……………………………………
با برگشتن به وقایع اتفاق افتاده در سالهایی که گذشته است در خواهیم یافت که آنچه روی داده است به قدری عظیم است که جدا شدن از بخش احساسی آن حتا برای کسانی که در تماس مستقیم و شخصی با رویداد نبودهاند دشوار است.
……………………………………
انسان کوچندهی پیش از آن غارنشین و بعد از آن یکجا نشین و بعدترها که به ما میرسد شهرنشین، زندگی را طوری به خود گرفته است که در نهایت خود را به چهارمیخ قطعیت وضعیت حضور کوبانده است. در این بستر اگر از سیالیت حضور و یا رضایت از تغییر مداوم سخن بگوییم، حقیقتی را از میانه پاک کردهایم.
……………………………………
بامداد دیروز ده نفر بار دیگر بر دار آویخته شدند. شاید از خودمان بپرسیم چرا، جرمشان چه بود، تلاش پیش از پرسیدن تعریف انسان و اینکه آیا باید قضاوت کنیم؟ قضاوت شوند؟ آیا تنها کافی است به صدای رنجور و دردمند مادر سعید صدیقی یکی ار ده تن اعدامشده گوش فرا دهیم؟
……………………………………
وقتی یک ایرانی در خارج از مرزهای ایران، صدایی را میشنود که آن صدا به گوش او زبان فارسی را میرساند، تلاش میکند تا خود را پنهان کند و یا کوشش دارد تا دیگران نفهمند که او با فرد سخنور نسبتی از جنس ملیت و یا زبان دارد. آیا هموطن خارج از مرزهای ایران، همان کسی نیست که آینهای پیش روی ما میگذارد؟
……………………………………
بارها برایم پیش آمده است که دیدهام، وقتی یک ایرانی در خارج از مرزهای ایران، صدایی را میشنود که آن صدا به گوش او زبان فارسی را میرساند، تلاش میکند تا خود را پنهان کند و یا کوشش میدارد تا دیگران نفهمند که او با فرد سخنور نسبتی از جنس ملیت و یا زبان دارد.
……………………………………
از گذشته تا کنون والدین سعی داشتهاند تا به کودکان خود آنچه را که برای زندگی لازم است آموزش دهند و منتقل کنند. این آموزش و کیفیت آن همواره یکسان نبوده است و حتا گاهی آموزشهایی به نسل بعد داده میشود که برای آنها مفید نخواهد بود.
میراث دههی شصت قرن بیستم میلادی در آمریکا اکنون از مرزهای ایران هم گذشته و مدتی است موضوع مورد علاقهی گروهی از جوانان شده است. آن زمان که دستهای از سیاهپوستان آمریکاییتبار دور هم جمع شدند و موسیقی رپ شکل گرفت…
……………………………………
آنچه در حال حاضر «رپ» خوانده میشود، میراث دههی شصت قرن بیستم میلادی در آمریکاست. در گوشهای از نیویورک آن زمان، گروهی از سیاهپوستان اهل آمریکا دست به کار شدند و از سلاح موسیقی برای رسیدن به هدفهای خود که یکی از مهمترین آنها در آنزمان مبارزه با تبعیض نژادی بود، بهره بردند.
……………………………………
برای چه زندگی میکنیم؟ تا به حال پیش آمده است تا به خود در پاسخ به این پرسش، جواب متعین و روشنی بدهید؟ آیا پیش آمده است که با خود فکر کنید در همین زمان حاضر مشغول به چه کاری هستید؟ تاکنون با خود صادق بودهاید
……………………………………
شاید تصور اینکه چهچیزهایی میتواند دو فرد را در هم جمع بیاورد و به هم مشغول کند ساده به نظر آید. شاید بتوان با دقت در انسانهایی که به هم نزدیک میشوند و یا علاقهای میان ایشان اتفاق میافتد، به یک فرمول کلی دست یافت و از آن برای احتمال پیوستن انسانهای دیگر به هم کمک گرفت.
……………………………………
سالها پیش فیلسوف بلندآوازهای چون دکارت عبارتی را تولید کرد که شاید نمیدانست این عبارت در آینده به هر سببی که فکرش را بکنید دچار بازتولید و تغییر مداوم میشود. دکارت در آغاز سالهایی که به فلسفهی جدید ختم میشد، یکی از مولفههای سه گانهی فلسفهی خویش را مطرح کرد. عبارت «میاندیشم پس هستم.» همان عبارتی است که درنهایت به گوش میرسد.
……………………………………
عکس و عکاسی کردن یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین اتفاقاتی بود که با بهوجود آمدنش تاثیری همانند یک انقلاب بر سرنوشت بشر گذاشت. بنا به قراین و مدارک اولین بار وقتی در اتاقکی تاریک و با استفاده از قوانین پرسپکتیو در دوران رنسانس بهوسیلهی «لئون باتیستا آلبرتی» عکسی به منصه ظهور رسید…
……………………………………
در آن روزگاران دور حتا اگر خانوادهای استطاعت و آگاهی این را داشت که فرزند خود را به مکتب بفرستد، نظام آموزشی امیدوارکننده و پیشبرندهای در انتظار آن فرزند نبود، کودک آن سالها قرار نبود که چیز خاصی یاد بگیرد ولی در همان شرایط هم اگر کسی خواندن و نوشتن میآموخت قدم بزرگی برداشته بود.
……………………………………
وقتی همهچیز ثابت میماند، وقتی انتظار داریم همهچیز سر جای خودش بماند ولی هیچچیز نه میخواهد و نه میتواند که سر جای خودش بماند، وقتی هرآنچه را که روزی گمان میکردهایم سر جای خودش بوده است را به حال خود رها میکنیم و دیگر سر جای خودمان نمیمانیم، آن زمان که احساس میکنیم هیچ چیز سر جای خودش نیست
……………………………………
حالا دیگر در همهجای دنیا چه بخواهیم و چه نخواهیم، ما ایرانیان را به مهماننوازی و خوشرویی میشناسند و این موضوع میتواند حتا به واقعیت زندگی ما شباهتی نداشته باشد و یا خود ما مایل نباشیم که چنین رویهای را در پیش بگیریم ولی…
……………………………………
در بخش نخست چنین آمد که زندگی در مکانهای عمومی غیرخصوصیشده میتواند تجربهای انتزاعی و غریب باشد و یا در عین حال میتواند تخت و بیکاربرد وانهاده شود. به قول موریس بلانشو، آنجایی که مال همه است، مال هیچکس نیست و این حقیقت را تمام المانهای برسازندهی مکان عمومی یادآور میشوند.
……………………………………
زندگی در مکانهای عمومی غیرخصوصیشده میتواند تجربهای انتزاعی و غریب باشد و یا در عین حال میتواند تخت و بیکاربرد وانهاده شود. به قول موریس بلانشو، آنجایی که مال همه است، مال هیچکس نیست
……………………………………
وقتی با هزار مکافات و بعد از هفت خوان رستم، جواز عبور از مرز پرگهر را میگیریم و بعد از آنکه در هر فرودگاه و هر نقطهی در مرزی به انگشتنگاری، چهرهنگاری و هزار پرسش بی سر و ته جواب دادیم و در نهایت با یک بلیط دو سره به زیر آسمان دیگری پناه بردیم، شاید اگر تنها کمی خیالات را کنار بگذاریم، حقیقت تلخ خود را عیان میکند.
……………………………………
مبحث تئاتر تجربی اما در لفظ نوآوران یا آوانگاردها به تئاتری اطلاق میشود که به دنبال ایده و اجراهای تازه و نو هستند و در واقع برای آنها صحنه مدخل و محملی است که ایدههای نو را در آنجا پردازش کنند. تئاتر تجربی را به دلیل بیشکل بودنش میتوان از زوایای مختلفی مورد بررسی و ارزیابی قرار داد
……………………………………
هنر از چند وجه تولید هراس میکند و این تنها بخشی از مقوله ی تخاصم با هنر است. یکی از جنبه-هایی که پس از مقولهی تداخل زمانبندی میتوان به آن اشاره کرد، ایجاد تداخل در مرزهای شناخت از سوی هنر است
……………………………………
همیشه گروهی از کودکان هستند که بیش از هر چیزی در ذهن ببیننده این تصویر را تولید میکنند که با فردی بزرگسال برخورد دارند. این کودکان در اغلب موارد پس از ایجاد این تصویر، ذهنیت دیگری را هم تولید میکنند که آن ذهنیت، خشونت علیه ایشان است.
……………………………………
یک فیلم وقتی صرفن مخاطب کودک را در نظر میگیرد باید چه فاکتورها و المانهایی داشته باشد تا بتواند پاسخگوی ذهن کودکان باشد. ذهن و تصوری که مخصوص هر کودکی است که با عناصری چون خیال و خلاقیت میتواند به یک ذهن خلاق و کنشمند تبدیل شود و تحلیلهایش سویههایی چندگانه داشته باشند.
……………………………………
از زمان ورود اینترنت به ایران تا کنون، شاهد سرعت بالای اینترنت برای کاربران عام نبودهایم. به نوعی میتوان اذعان کرد که در این حوزه «کمفروشی» صورت گرفته است. تعرفههای فضایی قیمت مکالمه تلفن همراه و اینترنت یکی از مواردی است که کاربران بدان اعتراض دارند.
……………………………………
ساتیا جیترای در مصاحبهای با «ایزاکسون فالک» در سال 1970 دربارهی خاطرات کودکیش چنین گفته است که «وقتی هفت ساله بودم با مادرم به دانشگاه تاگور رفتم. من دفترچه یادداشتی را که به تازگی خریده بودم همراه داشتم.
……………………………………
همانطور که در برنامهی پیش صحبت شد، هجوم اطلاعات و رسانهها و همچنین تکثر دادههای اطلاعاتی که گاهی به صورت تصاعدی بالا میروند و مورد هجمهی وسیعی از اطلاعات قرار گرفتن بدون اینکه پالایشی صورت گرفته باشد چه اتفاقی را در بر خواهد داشت و…
……………………………………
با گذشتن از کنار دکهی روزنامهفروشی و دیدن انبوه روزنامهها، مجلهها و هفتهنامهها و گاهنامهها و هر مجلدی که انبوهی از دادههای اطلاعاتی را در خود جمع کرده است، فارغ از اینکه این دادهها چه کیفیتی دارند، این پرسش به میان میآید که با اینهمه دادهی اطلاعاتی و با این حجم هر روزهی اطلاعات چه باید کرد؟
……………………………………
تصمیمات از ریز و درشت، تصمیمهای کلی و جزی و هر رفتار انسانی مسولیتی را در پی خواهد داشت که ما باید بالغانه آنرا به عهده بگیریم برای زیست کردن در جهانی که هر روز به ان فکر میکنیم.
……………………………………
هر روز با شمار قابل توجهی از تصمیمها، رویکردها و عملکردهایی مواجهه پیدا میکنیم که بر مسیر زندگی موثر واقع میشوند و تمام این روزها سیاستمداران نقشههایشان را به پیش میبرند بدون آنکه به زندگیهایی فکر کنند که در این مسیر قرار دارند.
……………………………………
در نوجوانی گروهی از دههی شصتیها، نخستین روزنامهی مخصوص کودکان و نوجوانان منتشر شد و این نوجوانهای خوششانس شاید اولین و آخرینهایی بودند که یک روزنامه برای خودشان داشتند که از قضا از استاندارد قابلتوجهی هم برخوردار بود.
……………………………………
هر کس به فراخور مناسباتی که با ما دارد، محدودهی موجودیتی ما را تعریف میکند و کمتر پیش می-آید که خود وجودیمان به میان آید، ولی اینکه ما در مقابل افراد چه نقشپذیریای بهلحاظ شخصیتی و تقابلی داشته باشیم، بحث دیگری است که میتواند در مناسبات ما بسیار تاثیرگذار باشد…
……………………………………
«مجمعالجزایر انسانی»(بخش نخست)
برای کارفرما، مدیر، رییس یا هر کسی که کار ما بسته به آن است، ما یک نیروی کار هستیم که بنا بر تلقی آن فرد یا آن مجموعه از نیروی کار برخورد ایشان میتواند متفاوت باشد، برای مدیر، ناظم یا معلم مدرسهی فرزندمان، ما یک والد هستیم…
……………………………………
وقتی جوانهای شورشی و عاصی پینک فلوید بهناگهان به شهرتی جهانی رسیدند، جایگاهی که در آن قرار داشتند، برایشان باورپذیر نبود. آنها جدای از آنکه فراگیری موسیقیشان را به چشم میدیدند و طرفداران بیشمارشان آنها را میپرستیدند، با یک موقعیت جدید دیگری هم مواجه شده بودند.
……………………………………
«آگوستو بوآل» نمایشنامهنویس،کارگردان و نظریهپرداز برزیلی بود که توانست طی سالها تجربهی عملی در کشورهای مختلف، تاتر را به خدمت مجموعهی کنشگریهای سیاسی و اجتماعی درآورد که پیش از او بیسابقه بوده است.
……………………………………
وقتی عصبانی میشویم، رگهایمان ضرب میگیرند و پوستمان عرق میکند، وقتی کلام اختیارش را از ما میستاند و در جایی دیگر به خود مشغول میشود و وقتی به قول معروف خون جلوی چشمهایمان را میگیرد و اختیار از دست میدهیم..
……………………………………
از گذشتههای دور تا همین حالا یکی از معضلهای عجیب و هولناک بشر، آغاز کردن است. دست گذاشتن رو شاسی و روشن کردن، درست بعد از شلیک تیر و شنیدن نفیر پروازش، به حرکت در آمدن، از رخت خواب بیرون آمدن و یا سر صحبت را باز کردن.
……………………………………
از آن طرف شهر که بخواهی برسی به این طرفش از کوچه پس کوچهها و خیابانهای فرعی که بگذری و از میدانی به میدان دیگر که بیایی و بعد هم وارد یک بزرگراه که بشوی تازه میتوانی تجربهی یک سفر کسالتبار را ثبت کنی…
……………………………………
قطارهای شهری، تراموا، سیستمهای حمل و نقل زیرزمینی، اتوبوسها معنی در سفر بودن را تغییر دادهاند و از آن طرف، سرویسهای مسافربری هوایی، ترنهای سریعالسیر بین شهری و امکانهایی که دسترسی را چنان ممکن کردهاند که معنای غرب را میتوانند از میان ببرند، برخی تعاریف را دچار ابهام ساختهاند.
……………………………………
زبان میتواند قابلیت آیینگی داشته باشد همانطور که فارسی مردمان متکلم خود را نمایان میسازد. همان زبان شاعرانهای که به هر کس صد دیوان میدهد ولی کیفیت تعامل زیستی و انسانی را به زیر میکشد،…
……………………………………
زبان هر ملت و هر مردمی یکی از آن مولفههایی است که میتوان بهوسیلهی آن، مردم متکلم به آن را ارزیابی کرد، میتوان سیر تحول زبان و نقطهی اکنونی آن را بررسی کرد و در نهایت به روند حرکت و دگرگونیاش پرداخت و در همین مسیر، با استفاده از دادههای بهدستآمده از این بررسی، میتوان با نقش زبان بیشتر آشنا شد.
……………………………………
بخش نخست را با این پرسش به پایان بردیم که آیا چاره این است که بپذیریم ما در دنیای آونگهای همیشه و ناقوسهای بیتوقف محبوسیم؟ این پرسش در حالی به میان آمد و در نهایت، بحث موجود، منتج به آن شد که میتوان از راهحلهای معمول برای انعطاف نسبت به آن مقوله دست کشید…
……………………………………
زمان میگذرد، آدمی بزرگ میشود، بالغ میشود، به دانشگاه میرود، فرزند، شغل، سالمندی و بسیاری چیزهای دیگر همانهایی هستند که کمابیش انتظار انسانهای زیادی را میکشند. زمان میگذرد ولی آدمی در نقطهای از این بردار گرفتار میشود.
……………………………………
این روزها پیرامون چند موضوع زیاد میشنویم. از هر صفحهی اینترنتی یا روزنامه یا هر رسانهی دیگری سراغ بگیریم، چند تیتر عمده توجه را به خود جلب میکند و تقریبن در همهجا به چشم میآید.
……………………………………
همدیگر را دوست داریم، عشق جوانه میزند و هر بهانهی کوچک ریشهاش را استوارتر میکند گویی که هیچچیز نمیتواند آن را تکان دهد، با شربهی جانمان آبیاریاش میکنیم و حضورش را به حرمت جانهایمان پاس میداریم، …
……………………………………
دو دسته هستند که هراس را تشدید میکنند، این دو دسته همیشه در مقابل هم هستند ولی خوب که فکر میکنی میبینی اینها هیچ فرقی با هم ندارند و اگرچه دیدگاهشان با هم یکی نیست ولی هر دو گروه از یک قالب کلی رفتاری استفاده میکنند که منتج به یک نتیجهی واحد میشود،…
……………………………………
در خبرها آمده بود که هر مدالآور افتخارآفرین المپیک سال 2012 لندن به تناسب رنگ گردنآویز خود سکهی طلا دریافت میکند. این را از قول مقام رهبری نقل کردهاند ..
……………………………………
یکی از بارزترین نمودهای آیینی تغذیه در زمانهی ما، گیاهخواری و در زیر مجموعهی آن، خامگیاهخواری است. در این میان، گیاهخواران متوسل به دلایل و تحلیلهایی میشوند که منطق درستی را در پیش نمیگیرند …
……………………………………
در گذشته کسانی بودند که به هر دلیلی و با هر استدلالی از خوردن گوشت حیوانات امتناع میکردند و یا در زمینههای دیگری از مواد غذایی پرهیزگاری پیشه میکردند. این پرهیز صرفن به نوع مادهی غذایی محدود نمیشد بلکه گاهی نوع طبخ و شیوهی عملآوری آن نیز دارای اهمیت بود.
……………………………………
«لازار مارکوویچ » در ٢٣ نوامبر ١٨٩٠ در «پوچینوک»، شهری کوچک و یهودینشین در ۵٠ کیلومتری جنوب شرقی اسمولنسک به دنیا آمد. او کودکیاش را در اسمولنسک و ویتبسک بخشی از بلاروس کنونی نزد پدربزرگ و مادربزرگش گذراند و در دبیرستان اسمولنسک تحصیل کرد.
……………………………………
تا به حال باید برایتان پیش آمده باشد که ساعتها بخوابید ولی باز هم حس خستگی ترکتان نکند یا چشمهایتان بسته باشد، حس کنید از دنیای بیداری جدا شدهاید، حتا خواب ببینید ولی گوشهایتان همچنان صداهای اطراف را دریافت کنند گرچه نتوانید حرف بزنید یا حرکت کنید، …
……………………………………
رویدادهای عجیب و غریب و رفتارهای ضد و نقیض به میزان فراوانی در میان ما ایرانیان دیده میشوند گویی که ما وجود داریم تا ضد و نقیض باشیم چراکه در جمع کردن اضداد کنار یکدیگر استادیم.
……………………………………
پیش از این و در بخش نخست پیرامون وابستگیهای انسان به نیروهایی بیرونی پرداختیم و دلایل این وابستگی را سنجیدیم. واقعیت این است که تاریخ جهان هیچگاه در گذشته و در حال، از دستآویزهای چنین رویکردی خالی نبوده است…
……………………………………
این روزها صحبت از انرژی مثبت و منفی جای ترس از بهشت و جهنم را گرفته است، مردم بهجای صحبت از خدا از کائنات و انتقام آن حرف میزنند، شیطان را گاهی میپرستند و گاهی هم جایش را به موجودات دیگری میدهند که قرار است زمین را تسخیر کنند…
……………………………………
شاید انتظار نداشته باشیم خشونت را در کلام یا گفتوگوهای آکادمیک و یا نقدهای علمی و تئوریک بیابیم بلکه عادت کردهایم خشونت را در شکل مجتمع و هر روزهی آن، چون خشونتهای خانگی، تعرضهای جنسی و نابرابریهای اجتماعی ببینیم…
……………………………………
با ورود شبکههای اجتماعی و با گسترش آنها در میان کاربران شبکهی سایبری، با گسترش روزافرون اینترنت و زیست مجازی و از سوی دیگر با گسترش استفاده از دوربینهای دیجیتال در میان عموم افراد جامعه نمود زیستی تصویری هر فرد در مقابل دیگریهایی که سعی دارد از خود در مقابلشان تصویری ارایه دهد آشکارا به چشم میخورد.
……………………………………
شاید گاهی پیش آمده باشه که هیچچیز بیشتر از یک بستنی خوشحالتان نکرده باشد، شاید گاهی یک هدیهی کوچک غیر منتظره بیشتر از هر هدیهی گرانقیمت یا ارزشمندی برای شما خوشایند باشد،…
……………………………………
ما به حضور هم احتیاج داریم و این تنها جنبهی معنوی ندارد اگرچه ما به با هم بودن احتیاج داریم تا مهرمان را گسترش دهیم و در کنار هم باشیم تا میزانی از احساس را پراکنده کنیم ولی ما به هم بودگی نیاز داریم تا حتا دستها و پاهایمان را به کار گیریم و از اندام در حال حرکت، بهسوی اندام جایگزین حرکت پیشروی کنیم.
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
«وقتی همه چیز رو به زوال میرود…»
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
……………………………………
«در آستانهی اجرای تحریمهای تازهی اتحادیه اروپا علیه ایران، دولت محمودحمدینژاد نشستی ویژه برای «تدوین برنامههای» مقابله با این تحریمها برگزار کرده است. این خبر را میتوان از خروجی بسیاری از خبرگزاریها و رسانههای داخلی و خارجی دوست و بیگانه دریافت کرد.
……………………………………
وقتی با هم حرف میزنیم از چه حرف میزنیم؟ به هم گوش میسپاریم، توی چشمهای هم نگاه میکنیم، دستها را به یاری میگیریم و مدام میخواهیم مطمئن شویم که طرف مقابلمان به ما گوش میدهد، ولی برای چه؟ به چه علت با هم حرف میزنیم
……………………………………
هر ساله تعداد کسانی که اعدام میشوند، به مخدرها و محرکها اعتیاد پیدا میکنند، بیخانمان میشوند، مورد خشونت، تجاوز و سانحه قرار میگیرند بیشتر میشوند. در هر سال بیش از سال پیش، در کشور خودمان، با تجارت بدن، صادرات سکس، دزدی و انتقال ثروت ملی به خارج از مرزها، ترویج دروغ، فساد و فقر مواجهه هستیم.
……………………………………
به یاد میآورم دوستی در مورد شبکههای اجتماعی سخن میگفت و ضرورت اطلاعرسانی و آگاهسازی را متذکر میشد. او بر این عقیده بود که بهدلیل استفادهی گستردهی مردم از شبکههای اجتماعی سایبری، باید اطلاعرسانی به ایشان را از این مجرا سامان بخشید و گسترش داد.
……………………………………
بیشتر ما به این مسئله آگاهی داریم که زبان یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود در دست بشر است و جالبتر اینکه این ابزار از ابتدا هم با او بوده است و مورد استفادهی او تا به وسیلهی آن بشر راه خود را به سمت جلو بشکافند.
……………………………………
هنوز در حال و هوای خواب دیشب، در حالیکه پیژاما به تن و مسواک به دست سعی میکنید تصویرهای زنده ولی مغشوشی را که در خواب دیدهاید به خاطر آورید، چشمتان به نامههای رسیده میافتد. به مسواک زدن ادامه میدهید بدون اینکه حتا لحظهای متوقف شوید …
……………………………………
ما همیشه و در هر حالی، بهخصوص آن زمان که اتفاق ناگوار یا حادثهی جبرانناپذیری سایهاش را بر زندگی ما میاندازد، از دستهای پنهانی سخن به میان میآوریم که باور کردهایم مدیریت اوضاع را بهعهده گرفتهاند و هیچ چیز و هیچ کاری بدون توجه ایشان جاری نخواهد شد.
……………………………………
از خانه خارج میشوی، هنوز به خیابان اصلی نرسیدهای که به خاطر میآوری دسته چکت را با خود نیاوردهای. عجله داری ولی باید حتمن دستهچک را با خود ببری پس چارهای جز این نیست که دور بزنی و برگردی بهسمت خانه.
……………………………………
آنگاه که ملتی وارد جنگ میشود، وضع اقتصادی یک کشور رو به وخامت میگذارد یا تحریم اقتصادی مردم کشور را در مضیقه قرار میدهد، زمانی که بیماری، ویرانی و یا نبود امکانهای اجتماعی افراد ملتی را آواره میکند هیچکس هیچگونه تصوری از جزییات فلاکت مردمی ندارد که به سودای زندگی بهتر سرزمین خود را ترک میکنند …
……………………………………
دیگر نمیکشم، هرچه میروم به هیچجا نمیرسم، مگر اصلن فرقی هم میکند؟ همیشه همینطور بوده و هر روز هم بدتر میشود، مگر بقیه کجا را گرفتند که ما بگیریم؟ حالا آخرش که چی؟ باز هم میتوان به این عبارتها، عبارتهای دیگری از این دست را افزود که مطمئنن برای شما هم بیگانه نیستند.
……………………………………
اگر به تاریخ جنسیت نگاهی بیندازیم و مهمتر از آن، اگر به جاهای خالیماندهی تاریخنگاری امور جنسی دقت کنیم، نهتنها به پاسخهایی برای امور جنسیشده میرسیم، بلکه برای ابهامهای زیادی به نقطهی یقین خواهیم رسید.
……………………………………
«موفق» کلمهای است که در زندگی دایم برای ما تکرار میشود و از همان اوایل، مسیری برای ما مشخص میشود که بهسمت این مهم گام برداریم و عمومن به ما القا میشود با بهدست آوردن میزان مشخصی از مادیات کلمهی موفق به ما اطلاق میشود …
……………………………………
کودکان آنقدرها که ما تصور میکنیم معصوم و یا ساده نیستند. اگرچه ما همواره با حسرت از کودکی بهعنوان دوران درخشان زندگی خود یاد میکنیم، ولی همیشه قسمتی از کودکی را پنهان میداریم و یا ترجیح میدهیم آن بخشها را به دست فراموشی بسپاریم.
……………………………………
«بینالتعطیلین» چیست؟ چهکسی معنای این عبارت را میداند و چه کسانی میتوانند این اصطلاح را برای دیگرانی که در این سرزمین زندگی نمیکنند بهگونهای تعریف کنند که آنها از این مقوله سر در بیاورند، شاید آن جماعت نیز سودای زیستن در مملکت گل و بلبل را در سر بپرورانند و در حسرت چنین موهبتهایی بسوزند.
……………………………………
بهخاطر میآورم که وقتی «بمانی» داریوش مهرجویی بهروی پردهی سینماهای تهران آمد، گروهی از همنسلان ما که نمونهای از دختران شهرنشین طبقهی متوسط بودند، بیشتر خود را با یک ماجرای جادویی و تخیلی رویارو مییافتند تا یک واقعیت هر روزه…
……………………………………
امروز روز من است….چندبار پیش آمده که این جمله را در زندگیمان تکرار کرده باشیم؟ فکرش را بکنید اگر کاری مفید، روابطی پایا، امیدی برای لذت بردن از زندگی داشته باشیم، ناشاد بودن به عقب میافتد و ما میتوانیم روز و شاید روزها این جمله را برای خودمان تکرار بکنیم.
……………………………………
وقتی پدیدهای در یک جامعه به عادتی مرسوم تبدیل میشود، دیگر نمیتوان از آن با نام یک رویداد اتفاقی و یا یک استثنا نام برد. شاید بتوان گفت که پدیدهی نام برده شده در زمانی و یا در موقعیتی پیشینی در جایگاه اتفاق و یا ضرورت استثنا قرار گرفته است…
……………………………………
چرا ما دوست نداریم کسی به ما بگوید که چهکار کنیم؟ شاید الان که این سوال مطرح شد، به نظر بسیار بدیهی برسد و ما پیش خود بگوییم که نه اینطور نیست، من مشکلی با اینکه دیگران برای من خطمشی تعیین کنند ندارم، ولی…
……………………………………
گاهی هر کدام از ما دوست داریم به جزیرهای غیر مسکونی پناه ببریم و حتا عزیزان و نزدیکانمان را هم پشت سر بگذاریم، همهچیز و همهکس را به خود وا نهیم و در آنسوی زیست بشری، زندگی تازهای را تجربه کنیم.
……………………………………
آیا آنچه شنیده میشود، همان چیزی است که گفته شده است؟ آیا آنچه میخواهیم، همان چیزی است که در اختیارمان قرار میگیرد؟ آیا آن چه گفته میشود، همان چیزی است که اندیشه شده است؟ شاید اینها نمونهای از هزاران پرسشی باشد که پیش از هر چیز مرزهای میان خواست نخستین و فرآوردهی ثانویه را پررنگتر جلوه میدهند.
……………………………………
هر گوشه از جهان در آتش جنگی میسوزد، به هر جا که نگاه میکنی دستی تو را به سوی فاجعهای میخواند، آمار تجاوزها، کودک آزاریها، قتلها، خشونتها، بیخانمانها و آماری از این قبیل بسیار است، با جستوجوی کوتاه و مختصری به وسیلهی یکی از موتورهای جستوجوگر در وب، میتوانید توماری از این مصیبتها را شاهد باشید.
……………………………………
همهی ما به ازدواجهایی برخوردهایم که به جنگی در میدان قدرت تبدیل شدهاند. به نظر میرسد این زندگی مشترک از آغاز هم چنین بوده است و هر یک از طرفین به نیت به رخ کشیدن هرچه بیشتر قدرت خود وارد این میدان شدهاند.
……………………………………
اینکه چه مولفههایی در رویکرد فرد به پیرامون خود و واکنشش نسبت به زیست بیرونیاش موثر هستند، شاید بهقدری دارای اهمیت باشد که بتواند زیست فرد مورد نظر را دچار چالش کند و به شخصیت و موجودیت او سمت و سو دهد.
……………………………………
……………………………………
همیشه این پرسش ذهن را به خود مشغول میکند که ارزش آدمی به چه چیز است؟ پرسشی که شاید بتوان از آن با چند عبارت شعاری و یا چند تئوری نخنما ابهامزدایی کرد و یا در سویی دیگر با به چالش کشیدن چیستی ارزشگذاری و چگونگی حصول به آن، آن را از اعتبار انداخت…
……………………………………
چرا اغلب ما از پا گذاشتن به سالمندی واهمه داریم؟ آیا مسایل گونهگونی که پیامد افزایش سن است مثل بیماری، کاهش جذابیت، کم شدن اشتیاق جنسی، تنزل سلامت و مواردی از این دست ما را به این سمت هدایت میکند که با ترس در انتظار سالهای پیری باشیم …
……………………………………
«خانوادههای کودکان کشتهشده در حادثهی سالن ورزشی خرمدرهی استان زنجان از برگزارکنندگان برنامهی خاله شادونه شکایت کردهاند. در این حادثه که دو روز پیش در پایان برنامهای با اجرای مجری برنامهی خاله شادونه اتفاق افتاد، یک کودک ششساله و دو کودک هفتساله بر اثر ازدحام جمعیت جانشان را از دست دادند.»
……………………………………
اگر انسان موفق را فردی دارای تواناییهایی برای رسیدن به یک زندگی مطلوب فردی و اجتماعی بدانیم، تصور عمومی از انسانهای موفق چه میتواند باشد و آیا اصولن و در واقع انسان موفق بهطریق اولی موجودیت خارجی دارد یا خیر؟
……………………………………
بگذارید حقیقتی را با هم مرور کنیم که شاید همهی ما آن را میدانیم ولی همگی نسبت به آن سکوت میکنیم و ورود آن را به زندگی خود به تاخیر میاندازیم.
……………………………………
روند زندگی ما تنها حکایتهای ثابتی نیستند، بلکه دایم مورد بازبینی و ارزشیابی قرار میگیرند. ما گاهی خود را در بازههای مختلف زمانی خواسته و ناخواسته تکرار میکنیم و در حالیکه تلاش میکنیم برای خودمان و حتا گاهی دیگران توضیح دهیم که چگونه این تبدیل در ما صورت گرفته است…
……………………………………
ما انسانها بهطور عمومی انسانهایی با سویههای متفاوت هستیم و این مسئله در بسیاری از رفتارهای ما بازتاب دارد. اما مسئلهای که در این رفتارهای چندسویه اهمیت دارد، همزمانی تجربهی احساسات است. توانایی خندیدن، بخشی از وجود ماست که یک سویهی ما را تشکیل میدهد.
……………………………………
بیشتر ما در زندگیهایمان آدمهای خطی هستیم. برای ما در زندگی اهدافی وجود دارد و مهم هستند که به راحتی قابل تشخیصند و به طور عمومی ما راهی را که برای رسیدن به این اهداف انتخاب میکنیم، راههای مستقیم و کم دردسری هستند.
……………………………………
همهی ما هر روز در زندگیمان با نقشهای متفاوتی ظاهر میشویم و شکلهای گوناگونی برای رویارویی با موقعیتهای مختلف را برمیگزینیم. اما واقعیت این است که هر کدام ما بخش پایداری از شخصیت داریم که بخش باثباتی از ماست که در مواجهههای بیرونی ما نمود پیدا میکند …
……………………………………
از آنزمان که مصرفگرایی به داستان «هانسل و گرتل» بیشتر شباهت پیدا کرده است تا واقعیتی عینی که پیش چشم باشد، سالها میگذرد. مصرفگرایی چونان در عمارتی است که افراد را به خود میخواند، بدون آنکه به آنها در خروج را نشان دهد.
……………………………………
هر یک از ما در زندگی خود، برای انجام هر کاری در آغاز باید به دلایل انجام آن کار فکر کنیم. زمانهای زیادی پیش آمده است که ما در بازهای از زندگی، تصمیمهایی میگیریم یا دست به کارهایی میزنیم که دلایلشان برای خودمان هم مشخص نیستند.
……………………………………
بیشتر ما در زندگیمان عشق را تجربه کردهایم، شاید کیفیت این عشق در افراد متفاوت باشد، بعضیها احساساتی نظیر شیدایی بیش از حد و جنون را نیز در کنار حسی که به آن نام عشق میدهند تجربه میکنند و عدهای تنها با دوست داشتن بسیار زیاد و عمیق ولی خطی و به دور از نوسانات آتشین به سوی جلو حرکت میکنند.
……………………………………
مفهوم تفکیک نقشها در جامعهی امروز به وظایف و همچنین انتظاراتی اشاره دارد که برای هر فرد برحسب پایگاهی که در جامعه احراز نموده، تعیین شدهاست. انتظارات غالب در یک جامعه در مورد فعالیتها و رفتارهایی که مردان و زنان میتوانند یا نمیتوانند در آنها درگیر شوند بهشدت در تفکیک نقشها نمود دارد.
……………………………………
چندی پیش وقتی مصاحبهکنندهای از «خوزه مورینیو» سرمربی تیم «رئال مادرید» اسپانیا، در پاسخ به سوالش چنین شنید که بله، من خاص هستم، خاص متولد شدم و دیگر چیزها، خاصبودگی را شاید به تعریف متزلزلی از خودشیفتگی نزدیک کرد اگرچه بهراستی آقای سرمربی خاص هستند، ولی مشک آن است که ببوید شاید.
……………………………………
نشانهها و قراردادهای ضمنی بر زندگی روزمرهی ما سیطرهی انکارناپذیری دارند. نشانهها آنقدر فراگیر شدهاند که از سویی به سمت تولید مولفههای یک زبان پیش میروند و از سوی دیگر گاهی دلایل ابتدایی خود را برای بوجود آمدن از دست میدهند و به سویههای دیگر متمایل میشوند…
……………………………………
در تاریخ دوم آوریل همین امسال در صفحهی فیسبوک مدرسهی فمینیستی مطلبی قرار گرفت که واکنشهای زیادی را در پیداشت. مدرسهی فمینیستی بهرغم انتظاری که از این پایگاه پرسابقه میرفت نوشتاری تحت عنوان بکارت و بهداشت را به قلم «مریم رفیعی» پیشروی مخاطبان خود و بهویژه فعالان و کنشگران حقوق زنان قرار داد..
……………………………………
این روزها مانند آن قدیمترها نیست که به هر در میزدی تا دوربین زیرخاکی کسی را با کلی سلام و صلوات برای یکی دو روز امانت بگیری، آن هم نه برای مسافرت شمال یا یک مهمانی ساده، این همه زحمت و مرارت را تحمل میکردی تا یک دوربین عهد بوق را برای مراسم عقدکنان یا نامزدی خواهر یا برادری قرض بگیری…
……………………………………
خانواده مجموعهای شامل یک پدر، یک مادر و فرزندان است. این پاسخ در پی پرسشی میآید که اگر در حال حاضر از اغلب افراد انسانی در هر جامعهای در مورد مفهوم خانواده پرسیده شود شنیدن آن قابل پیشبینی است.
……………………………………
مجموعهای به نام شهر بهمثابه مکان زیست جمعی انسان امروز، بستر زندگی او را شکل میبخشد. زندگی شهری امروز، تضمینکنندهی روابطی چندگانه و بعددار است که ساکنان یک شهر را در ارتباط با پارامترهای این مجموعه قرار میدهد.
……………………………………
سیاست همواره وقتی در مرحلهی جدیدی قرار گرفتهاست، ناخواسته با هنر پیوند پیدا کردهاست. موافقان و مخالفان سیاستهای موجود گاهی هنرمندان بزرگی بودهاند که زبان و قلم و اندیشهی خود را در راستای تقدیر یا تقبیح سیاستهای زمان خود بهکار گرفتهاند.
……………………………………
اینکه درد چیست، سرچشمهی آن چه میتواند باشد و چگونه میتوان آن را درمان کرد از جمله پرسشهایی نیستند که هر فرد بدون تخصصی ویژه قادر به پاسخ دادن به آنها باشد، اگرچه این عادت معمول ماست که در حوزههای تخصصی بدون آگاهی لازم دخیل شویم و اظهار نظر کنیم.
……………………………………
همهی انسانها از نظر فیزیولوژیکی شکل تقریبن یکسانی دارند و تفاوت بیشتر آنها در فرهنگهای مختلفی است که دارند. از ابتدای تاریخ همیشه جوامع و کلونیهای مختلف، جهت رفع نیازهای مادی و ادامهی حیات خود، روشهای گوناگونی را ابداع کردهاند.
……………………………………
برای همهی ما حرف زدن جزو لاینفکی از وجودمان است و بهطور حتم مسیر ارتباطاتی را که با کلام طی میکنیم، بسیار گستردهتر و قویتر از دیگر ارتباطات ماست. ما حرف میزنیم تا گونههای مختلف اعمال را با حرف زدن اجرا کنیم.
……………………………………
در این کرهی خاکی از دیرباز تاکنون، زبانهای زنده و مردهی زیادی آمدهاند و رفتهاند و گروهی هم با تغییرها و دگرگونیهایی همچنان ماندهاند، گروهی از زبانها در منطقهی خود محدود شدهاند و تعدادی هم چنان در سرتاسر جهان گسترده شدهاند.
……………………………………
هر قومی در هر کجای دنیا با ویژگیهای خاصی شناخته میشود که این ویژگیها لزومن واقعیتهایی نیستند که به مردم نسبت داده شده است. مجموعه دستآوردهای بشر در طول تاریخ و خصوصیات رفتاری که ملتها در بستری طبیعی انجام دادهاند،
……………………………………
در حدود یک قرن پیش بود که «ویرجینیا وولف» با کتاب «اتاقی از آن خود» به میدان آمد و از ضرورت مکانهای خصوصی و خلوتهای فردی برای زن حرف زد. هر زن به ویژه اگر به حرفههای خاص مانند نوشتن یا حرفههای خلق کردنی بپردازد،
……………………………………
ازدواج کردن، رویایی است که از سالهای کودکی به خوابهای دخترانه اضافه میشود. خیلی از دختربچهها آرزوی پوشیدن لباس عروس را با خودشان از اولین عروسی که به چشم میبینند تا سالهای جوانی میآورند
……………………………………
شبکههای اجتماعی با ورود خود به زندگی امروز ما، حتا بیشتر از زمانی که تلویزیون پا به عرصهی زندگیهای ما گذاشت، نقش داشتهاند. بدون تردید، شبکههای اجتماعی چنان طراحی شدهاند تا تعامل افراد با هم و همچنین تعامل آنها با یک اجتماع مجازی را میسر سازند.
……………………………………
هر کدام از برندها در نوع خود سرگذشت جالبی دارند که بیشباهت به داستانهای افسانهای و تخیلی نیست. مارکهایی که با آرزوها و فکرهای خلاقانه و انرژیها و وقتهای بیشماری که برای آنها گذاشته شده بهوجود آمدهاند،…
……………………………………..
«توصیههایت را برای خودت نگهدار»
شناخت ما از فرد بدون در نظر داشتن او در اجتماع و تقابل و نقشپذیری او با دیگریهای اطرافش ناکامل خواهد بود. هر فرد با توجه به نقشهایی که در قبال دیگران میپذیرد و به تبع آن نقشها، با توجه به مسوولیتهایی که میپذیرد و وظیفههایی که بر دوش میکشد
……………………………………..
در برنامههای گذشته به اهمیت فرهنگ کتابخوانی و نهادینه کردن آن بین افراد یک جامعه پرداختیم. واقعیت این است که فرهنگ کتاب و کتابخوانی هم مانند هر مسئلهی دیگری به ملزوماتی نیازمند است که در یک جامعه بهوجود آیند و گسترش پیدا کند.
……………………………………..
بازنشستگی مسالهای است که برای هر فردی ممکن است اتفاق بیفتد. البته منظور از بازنشستگی، تعریف این مقوله به معنای لغوی آن در یک چارت سازمانی نیست که پس از سالهای مستمر خدمت، فرد را بازنشسته کنند
……………………………………..
«شاید برای شما هم پیش آمده باشد»
شاید برای شما هم پیش آمده باشد، گاهی که طعمها تازگی همیشگی را ندارند، رنگها درخشان و سرزنده نیستند، کسانی که دوستشان میدارید انگار در فاصلهای بعید قرار گرفتهاند، عشقتان شما را میبوسد و…
……………………………………..
سال 1390 هم تمام شد…به همان سرعت همیشگی، همان عبارت برق و باد دوباره در سال 1390 هم معنی شد. سال 1390 هم دوباره سالی پرفراز و نشیب بود. خیلیها به دنیا آمدند و خیلیها هم نه…
……………………………………..
«رواق منظر چشم من آشیانهی توست»
ملت ایران در دو سال اخیر، بیش از سی و اندی سال گذشته و بیش از قرنهای پیشین خود رنج کشیده است، شاید از آنجهت که آن رنج را بیشتر دیده است و آن زخم را عمیقتر و در بستری عمومیتر و گستردهتر درک کرده است.
……………………………………..
بازیکن تیم محبوبمان که گل نمیزند، فریادمان به هوا بلند میشود و دشنامی را هم بر فریادها اضافه میکنیم. در پیادهرو همه را با سرعت کنار میزنیم و راه را باز میکنیم تا سریعتر به مقصد برسیم که ناگهان عابر دیگری که او هم مانند ما جمعیت را کنار میزند تا زودتر به مقصدش برسد…
……………………………………..
«زمانی که دهان ما به فرمت اولیه برگشت»
آن روزها که گرامافون به ایران آمده بود را کسی از نسل ما به خاطر ندارد، حتا روزهایی را هم که رادیوهای ترانزیستوری آمدند در خاطرهی جمعی همسنوسالهای ما جایی ندارد. از زمانی که چشم باز کردیم تلویزیون را در خانه داشتیم،…
……………………………………..
بحث سنت و مدرنیته، مبحث بسیار پیچیدهای است که همیشه مطرح میشود و مفاهیم مختلف مربوط به این دو مفهوم را به چالش میکشد. به طور حتم مسئله سنت و مدرنیته در هر حوزهیای اعم از جغرافیایی، کشور و فرهنگ متفاوت خواهد بود…
……………………………………..
از قدیم گفتهاند پای هر فرد قلب دوم اوست. اگر از پای خود خوب مراقبت کنید، به سلامت بدن خود یاری رساندهاید، ولی مراقبت از پا به چه معناست و سلامت پا چه تعریفی دارد؟ باید چه کرد تا از قلب دوم خود را خوب نگه داریم و نبضش خوب بزند، خون به بند بندش برسد و اکسیژن کافی را دریافت کند؟
……………………………………..
این مناسب سن تو نیست. وقتی بزرگ شدی خودت میفهمی. توی کار بزرگترها دخالت نکن. به جز زیر هجده سالهها، به کارهای بزرگترها کاری نداشته باش و عبارتهایی از این دست، عبارتهایی هستند که کمابیش به گوش همهی ما در دوران کودکی رسیدهاند و تقریبن همهی ما آنها را به کودکان خود گفتهایم یا خواهیم گفت.
……………………………………..
آیا دوست دارید به آینده سفر کنید یا به گذشته بروید؟ شما از کدام دسته هستید، آنها که دوست دارند سوار بر کشتی زمان، به آینده سری بزنند و کنجکاوی خود را در مورد آنچه قرار است اتفاق بیفتد ارضا کنند یا از آن گروه مردمانی هستید که سودای کنکاش در گذشته را دارند.
……………………………………..
بهطور میانگین، افراد در طول زندگیشان، ممکن است به شغلهای متفاوتی بپردازند. وقتی بهدنبال شغل خود هستیم، فاکتورهای متفاوتی را براساس عنوان شغلی و موقعیتی که قبلن داشتهایم و هماکنون داریم در نظر میگیریم.
……………………………………..
چشمان شهلا، قدی چون سرو، طرهی چون کمند، ابروهای کشیده و زلف پریشانی چون شب سیاه، لبهای غنچهی چون شکر و پوستی بهسان مهتاب. همهی این توصیفها متعلق به محبوب ماهرو و پریچهر شاعران و اهل طرب ادبیات کهن است که هنوز هم در میان اهالی دیار شور و عشق، طرفدار دارد.
……………………………………..
زندگی بیشتر آدمها دستهبندی دارد. زندگی واقعی آنها که در جریان است و هر روزه با آن روبهرو هستند و علاوهبر آن، یک یا چند زندگی غیر واقعی که در موازات زندگی روزمرهشان، فانتزیها و خیالهای ذهنی و خواهشهای روحی انسانها را تشکیل میدهد.
……………………………………..
همهی ما کمابیش با مسئلهای به نام اسبابکشی روبهرو بودهایم. اسبابکشی، شکلها و فرمتهای مختلف دارد تا جاییکه شرکتهایی چندمنظوره، با نیت کمک به افراد در اسبابکشی تاسیس شدهاند که با خلاقیتهایی در این زمینه، برای سهولت این امر به افراد کمک میکنند.
……………………………………..
تخصص چیست و متخصص به چهکسی گفته میشود؟ آیا به صرف تحصیلات آکادمیک چند ساله، افراد به تخصص و مهارتهای مورد نیاز برای انجام کار مورد نظر خود دست پیدا میکنند؟ آیا با صرف همان وقت و انرژی و بهصورت تجربی نیز میتوان به این مهارتها دست پیدا کرد؟
……………………………………..
نگاه ما به هستی، از چشماندازهای متفاوت، نگرش ما نسبت به بودگی جهان و تعریف ما از آنچه دریافت میکنیم را صورت میبخشد. وقتی ما از نوک قلهی یک کوه، از میانهی یک دشت، یک آسمانخراش، یا از داخل آسانسور شیشهای که ما را به بالا یا پایین حمل میکند، …
……………………………………..
قهوهخانه، استادیومهای چنددههزارنفره، خیاطخانهها، تکیهها، زورخانهها، حمامها، اندرونی و بیرونی، سالنهای آرایش… جاهایی را همچون مدرسهها و دانشگاهها و اتوبوسها و کتابخانهها اگر عرف نخواهد، شرع تیغه میکشد.
……………………………………..
دوستی نقل میکرد، در آزمایشگاه دانشکدهمان در شهری در سوئد مشغول کار بودیم، استادمان یکی از مشهورترین استادان در زمینهی رشتهای بود که ما درس میخواندیم ولی آن روز قرار بود استاد او برای آشنا شدن با ما به آزمایشگاه بیاید.
……………………………………..
«وقتی بازی میکنند، خیالمان راحت است»
استاندارد کردن، عمل ایجاد مقرراتی است برای استفاده عمومی و مکرر با توجه به مشکلات بالفعل و بالقوه که هدف از آن دستیابی به میزان مطلوبی از نظم در یک زمینهی خاص است. اهدافی که استاندارد بودن و یا شدن یک سری مسایل دنبال میکنند،…
……………………………………..
شاید قدمت این پرسشها به اندازهی درازای تاریخ تمدن بشر باشد، به سن و سال بشریتی که اهمیت اخلاق را وارد روزمرگیهای خود کرد و قضاوت در تمامی گوشهها و کنارههای زیست او ریشه دوانید.
……………………………………..
امروزه موج تکنولوژی چون دیگر حوزههای زیستی بشر متمدن، حوزهی هنرهای اجرایی را نیز فراگرفتهاست. در حال حاضر شاید خیلی از ما نتوانیم زندگیای را تصور کنیم که در آن از ماشین و ابزار تکنولوژیک و آنچه به آن وابسته است خبری نباشد.
……………………………………..
خواسته یا ناخواسته در زندگی ما حجمها حضور دارند و نقش پررنگی را بازی میکنند. آنها نه فقط به دلیل ماهیت فیزیکی خود و فضایی که اشغال میکنند، بلکه به دلیل ماهیت وجودی و صرف بودگیشان در روزمرههای ما دخیل هستند.
……………………………………..
هر روزه دهها جلد کتاب با عناوین، شکلها و موضوعات متفاوتی به چاپ میرسند. سخنوران نامی، دنیای شاعران، تاریخ ادبیات، منتخباتی از آثار نویسندگان و افسانهها منتشر میشود که بسیاری از آنها کتابهای باارزشی هستند که جایگاه خود را به دست میآورند،…..
……………………………………..
عموم زندگیها در ابتدا خانوادگی است. بدین منظور که بیشتر آدمها در کانون خانواده به دنیا میآیند، میبالند و رشد میکنند. پس از طی یک سنی در کانون خانواده زندگی تقسیمبندی پیدا میکند. مجردی و متاهلی.
……………………………………..
امروز روز آخری بود که بعد از سی سال پا به اداره میگذاشت. تمام سی سال به سرعت برق و باد گذشت. گاهی خوب، گاهی بد. اما برای او این دوران شروع یک دوران جدید با آسایش و آرامش نبود، بلکه نگران بود، نگران اینکه حالا چه کاری پیدا کند تا بتواند خرج خانوادهاش را بدهد.
……………………………………..
«مقوا» نوعی کاغذ ضخیم است که توانایی حفظ شکل بیشتری نسبت به کاغذ عادی دارد و از آن برای بستهبندی، ساختن کاردستی، لوازم مصرفی با عمر کم و همچنین برای درزبندی و بسیاری کاربردهای دیگر استفاده میشود.
……………………………………..
پدیدهی اشتغال از ابتدای زندگی بشر مورد توجه وی و اشتیاق برای اشتغال همیشه از دغدغههای افراد بوده است. دغدغهای که سالهای متمادی با آن دست و پنجه نرم میکند تا به یک ایدهآل در شکل مطلوب و یا در حالت عادی به یک ثبات در این زمینه برسد.
……………………………………..
چند سالی است بسیاری از مردمی که داخل ایران زندگی میکنند به پدیدهای به نام ایران زدگی دچار شدهاند. چرا یک همچنین حسی در ساکنان یک مرز و بوم که به هر دلیلی از یک خطهی جغرافیایی تا افتخارات، حسهای ناسیونالیستی و حتا شکستهای آن سرزمین خود را متعلق به آن خاک میدانند بهوجود میآید؟
……………………………………..
ذوالریاستین به مامون میگوید: «در این سرزمین هیچ کس نمیتواند پنهان شود ….هر آنکه بخواهی را به دیناری خفیه گاهش مییابی.» آدمفروش کیست؟ لفظ آدمفروش به طور دقیق به چه افرادی اطلاق میشود و این حرکت در ذات خود چه معنایی دارد؟
……………………………………..
خشونت چیست؟ به چند دسته تقسیم میشود؟ آیا خشونت کلامی هم که از مصادیق بارز خشونت است، به همان میزان خشونتهای جسمی و جنسی افراد را دچار صدمه خواهد کرد؟
……………………………………..
در بسیاری از موارد جملاتی شبیه اینها به گوش ما خورده است که ایرانیان در رفتارهای فردی بسیار موفقتر هستند و عملکرد بهتری دارند، رفتارهای جمعی ما ضعیف است،
……………………………………..
«ترا که دست بلرزد، گهر چه دانی سفت»
امروزه آنچه در روانشناسی تحت عنوان «تغییر دادن رفتار» آمده است مجموعهای است متنوع از اصول و روشهای تجربی روانشناسی که کاربرد وسیعی در زمینههای مختلف، از جمله در رواندرمانی، اصلاح بزهکاری، آموزش مهارتهای اولیه به کودکان یا بزرگسالان عقبمانده ذهنی، و همچنین ایجاد رفتارهای مطلوب یا تغییر دادن رفتارهای نامطلوب در کودکان عادی دارد.
……………………………………..
هند سالخورده با شناسنامهای کهن، آغاز خاطراتش به آمدن آریاییها به فلات مرتفع ایران و تقسیم شدنشان به دو شاخهی هندیان و ایرانیان برمیگردد. زندگی دیر پای این اقوام که مملو از اعتقادات و باورها، آداب و آیینها، اساطیر و افسانهها و ادبیات و هنرها است، گنجینهی فرهنگی غنی و اصیلی را برای آنها به وجود آورده است.
……………………………………..
«صفر و یکها در خدمت هنر هفتم»
از سینما به عنوان هنر هفتم یاد میشود و این عبارت را به دو شیوه میتوان تعبیر کرد اول اینکه این هنر تلفیقی از عناصر بنیادین سایر هنرهاست یا اینکه سینما، کاملترین شکل هنری است. امروزه به شکلی قصهگویی در سینما تغییر کرده است و فرمهای متفاوتی از قبل برای بیان روایت و داستانگویی ایجاد شده است.
……………………………………..
«چگونه زیستن از دیروز تا امروز»
انسان امروزی و مدرن چنان به استفاده از الکتریسیته، اتومبیل شخصی، دوربین عکاسی و فیلمبرداری، تلفن، آرایش در خیابانها و مکانهای عمومی، آموزشهای مدرسهای، ابزارها و روشهای ضدبارداری، موسیقی پاپ، ساندویچ و غذاهای سرد و آماده، …
……………………………………..
در جامعهی امروز کسانی که به صورت روشمند بیاندیشند و با روح فهم و شک و منطق اندیشه، مسایل را بکاوند و به بسط اندیشه بپردازند و یا تئوریها و نظریههای جدید را عرضه کنند زیاد نیستند. مابقی کل عظیمی هستند که کمتر میاندیشند و تفکر میکنند.
……………………………………..
آیا دوره جدیدی در زندگی ما آغاز شده است؟ آیا تکنولوژی جدید به اعماق درون انسان نیز نفوذ خواهد کرد؟ آیا تکنولوژی توان این را خواهد داشت که به جای یک انسان بیانگر احساسات و عواطف او باشد؟ آیا روزی فراخواهد رسید که انسان، بینیاز از هرگونه تلاشی، از کلید و صفحه نمایش، بهره جوید و در نهایت احساسات خود را به شکلی که باید بروز دهد؟
……………………………………..
«سفید سیاه است، حتا اگر خلافش ثابت شود»
من به مهمانی نمیآیم و دوست ندارم تو هم بروی، من نمیدانم در آن محیط چه خبر است و یا من صلاح نمیدانم تو در آنجا باشی…بسیاری از ما شاید این جملات را شنیده باشیم. شاید مخاطب مستقیم این جملات خودمان بوده باشیم و شاید نه…ولی به هر شکل بدبینی پدیدهی نام آشنایی است که مخرب بسیاری از زندگیهای مشترک و خانوادههاست.
……………………………………..
یکی از اهداف اساسی در هر جامعهای رسیدگی به مسئله فقر و بهبود وضع نیازمندان است، و یکی از شدیدترین و پلشتترین چهرههای فقر مسئله گدایی کردن است. گدایی مسئلهای اجتماعی است که علاوه بر بعد اجتماعی، ابعاد گوناگون اقتصادی، روانی و فرهنگی نیز دارد.
……………………………………..
پرداختن به شخصیت انسان در دو قالب قوه و فعل، امکانپذیر است. بدین معنا که در صورت اول موجودی که بالقوه وجود دارد و شرایطی که موجود را به بالفعل تبدیل میکند. بالقوه شرایطی است که آثار فعل گشتن بر آن حادث نمیشود.
……………………………………..
تاثیر چیست….نگاه، نوع نگاه و زاویهی دید…آیا این کلمات تاثیری در کل یک زندگی خواهند داشت؟…آیا تنها واژههایی هستند که برای بیان به کار میبریم و یا عمقی دارند که با هم یک کل را تشکیل دهند که نگاه و زاویه و تاثیر یک خوانش از یک زندگی را ارایه میدهند؟
……………………………………..
«ایستاده در انتهای خواستن و نتوانستن»
پرداختن به شهر و توجه کردن به فضاهای آن، دارای مبانی و اصول و اهدافی است که همه تاریخی و فرهنگی و اجتماعیند و برای تامین نیازهای جسمانی و روانی شهروندان به کار گرفته میشوند.
……………………………………..
«وقتی هجده ساله میشوی تو را چه مینامند؟»
مسئله بر سر توانمندیهاست و اینکه به چه میزان فرزندان خود را که نسل آیندهی جامعهی ما هستند، برای وارد شدن به اجتماع آماده میکنیم. چقدر به آنها ابزار میدهیم تا بتوانند در یک جامعه ببالند و گلیم خود را از آب بیرون بکشند.
……………………………………..
زیباییشناسی و تعریف نشانههای زیبایی در عصر حاضر تنها به زینتآلات و مانند آن محدود نمیشود، بلکه به صورت شکاف و بریدگیهایی بر روی بدن، خالکوبی و رنگ آمیزی به شکلهای مختلف و اندامهای مصنوعی خودنمایی میکند.
……………………………………..
سیر قیمتها در کشور ایران در سالهای اخیر به گونهای بوده است که اینک به طور تقریبی همهی مردم از تورم و شاخص هزینه زندگی صحبت میکنند و گاه تعبیرات و تفسیرات بسیار آگاهانهای از آن به عمل میآورند.
……………………………………..
بیش از 12 میلیون نفر در سراسر جهان از بیهویتی یا همان فقدان ملیت رنج میبرند که در این میان، کودکان آسیبپذیرترین قشر هستند. در کشور ما با ورود مهاجرین و پناهندگان افغانی و عراقی، ازدواجهای ثبت نشدهی بسیاری اتفاق افتاده است.
……………………………………..
«برگهایی که ورق زده نمیشوند»
همهی ما همیشه و در هرجا از معضلی به نام سرانه مطالعه در کشور خود میشنویم. و میدانیم که کشور ما با معضلی به نام عدم وجود مطالعه روبهروست. در خوشبینانه ترین حالت، مطالعه در کشور ما در طول شبانهروز، چهار دقیقه و بیشترین تیراژ کتاب سههزار شمارگان است.
……………………………………..
درس خواندن، کتابهایی را دوره کردن، نکتههای مهم، نکتههای امتحانی، امتحان ترم، میانترم، امتحان نهایی، نمرهی انضباط و همهی اینها بهطور ویژهای در نظام آموزشی ایران نمود دارند. بهطور عام هر نظام آموزشی در هر کجای دنیا مبتنی بر قواعدی ست …
……………………………………..
گاهی یک شی مصداق یک فرهنگ، یک خانواده و یا یک طبقهی خاص میشود، بنابراین در آنزمان که شی، بودگی خود را بهسوی مقصد دریافت معانی وامینهند، دیگر صرفن به ساحت دالها تعلق ندارد بلکه در این زمان پیش و بیش از هر سطحی در سطح دلالی استعلایی قدم گذاشته است.
……………………………………..
آبی، سبز، قرمز، زرد، بنفش، نارنجی و بسیاری دیگر از رنگها که از ترکیب این رنگها بهوجود میآیند، تمام پیرامون ما را میسازند، هر طرف که چشم بچرخانیم رنگها ما را احاطه کردهاند، مثلن برای لحظهای دنیای بیرنگ و تنها با خطوط را تصور کنیم؟
……………………………………..
لباس دست کم پاسخگوی چندین نیاز آدمی است، ابتدا اینکه او را از سرما و گرما حفظ میکند، دوم اینکه او را در جهت پوشاندن یاری میدهد و دیگر اینکه به او در آراستگی و زیبایی کمک میکند. برای انسان امروز لباس تنها وسیلهای برای پوشش صرف نیست بلکه به وسیلهی لباس به خود آراستگی و زیبایی نیز میبخشد.
……………………………………..
برای خود یک خانوادهی چهار نفره درست کرده بود که فقط نقش خودش به عنوان مادر و کسی که از بچهها مراقبت میکرد مشخص بود و بقیه شخصیتهای مورد علاقهی او بودند، که برای آنها غذا درست میکرد، آنها را میخواباند و با خود به حمام میبرد و بیشتر وقت خود را با عزیزانش سپری میکرد .
……………………………………..
«گرههایی کوچک اما باز نشدنی»
از در که وارد شد، طبق معمول انگار وارد یک کارزار شده است، لباسهای روی مبل، جورابهای گلوله شده، لیوانهای چایی و قهوهی نیمخورده، همه جا پر بود و هیچ خبری از موجود زندهای نبود، شیشهی عطر کنار یک یادداشت، روی میز تلویزیون بود.
……………………………………..
هرگونه رفتار خشونتآمیز فیزیکی، روانی و یا اقتصادی که بر انسان اعمال گردد خواه ناخواه باعث آسیب دیدن او میشود. خشونت بر انسانها آنقدرها ربطی به پایگاه طبقاتی و موقعیت اجتماعی آنان ندارد.
……………………………………..
زندگی مشترک در کشور ما شکل متفاوتی از مابقی کشورها دارد. صد البته که آداب و آیین و رسوم در کشورهای مختلف متفاوت است و هر جا قوانین خاص و مربوط به خود را دارد. اما در کشور ما قضیه ازدواج گاهی تبدیل به یک مسئلهی مضحک میشود.
……………………………………..
هر پیشرفتی شیفتگی و فریفتگی زیادی را بهوجود میآورد. هر قدمی روبه جلو در ما امید جدیدی بهوجود آورده است، هنوز هم هر پیشرفتی قدمی است به سوی آرامش بشر. شاید روزی برسد که نامیرایی حاصل شود و بتوان هرکس را که مایل بود و از زندگی و ادامهاش خسته نشد، به فردی نامیرا تبدیل کرد.
……………………………………..
در حال حاضر هیچگونه مطالعهای برای بررسی واکنش زنان و مردان نسبت به خیانت عینی، در عرصهی جهانی وجود ندارد. برای بررسی پدیدهی خیانت محدودیتهای بسیاری وجود دارد. به این دلیل ساده که خیانت حوزههای مختلفی را شامل میشود…
……………………………………..
رانندگی کردن آدابی دارد، نمیتوان برهنه بود و رانندگی کرد، انسان باید حداقل جامه را داشته باشد و در غیر اینصورت پلیس با او برخورد میکند، بعد روی صندلی یک ماشین بنشیند و فرمان و دنده و کلاج را حرکت داده و ماشین را راه بیندازد و این مسئله چه ربطی به باکرگی پیدا میکند؟
……………………………………..
امروزه، انجام هرگونه اختراع و اکتشاف علمی قابل توجه که به حل یکی از مشکلات لاینحل روبهروی بشر منجر شود تنها توسط مجموعهای وسیع از دانشمندانی که دارای تحصیلات و تخصصهای لازم در آن زمینه مورد نظر هستند امکانپذیر است.
……………………………………..
همه چیز از رفتارهای به ظاهر ساده شروع میشود. رفتارهایی که ما آنها را رفتارهای شخصی میخوانیم ولی رفتارهای شخصی هستند، که مجموعه رفتارهای اجتماعی را بهوجود میآورند و واکاوی و شخصیتشناسی یک ملت را ارایه میدهند.
……………………………………..
زندگی موازی دقیقن چیست؟ ما در یک جامعه مذهبی زندگی میکنیم که علاوه بر تسلط مذهب بر جامعه عرفهای تعریف شدهای هم دارد که گاهی از صد مذهب ابراهیمی دست و پاگیرتر است. چه در سی و دو سال گذشته و چه قبل از آن مردم ایران ناگزیز به انتخاب زندگیهای موازی برای ادامهی خود هستند.
……………………………………..
همسر من فرد مهربانی است و به گفتهی عدهای از دیروز تا امروز یعنی یک نسل رسم و راه مهربانی را خوب بلد است. طبیعی است که من همسرم را دوست دارم و از او به خاطر بسیاری از مسایلی که به من در زندگی که نام مشترک دارد داده، سپاسگزارم.
……………………………………..
صنعت مد در سالهاى اخیر به صنعتى بسیار پر درآمد تبدیل شده است. طراحان، لباسهاى خود را در شوهاى پرخرج ارایه داده و از برگزارى یک شوى لباس 15 دقیقهاى هزاران شغل ایجاد مىشود، و درآمد کلانى به دست مىآید.
……………………………………..
ادبیات مکتوب و شفاهی هر فرهنگ و مردمی یکی از جلوههای بیان کنندهی باورها، ذهنیات، آیینها و رسوم آن مردم در دورهی زیستشان است. ترانه و شعر هر دو تاریخچه و پیشینهای با قدمتی بسیار دارند که در گذر زمانها و دورهها یکی از تاثیرگذارترین بخش از ادبیات بر مردم هر فرهنگی بودهاند…
……………………………………..
پس از دوره ادبی روشنگری در آلمان، نهضتی ادبی پدید آمد که آن را توفان و طغیان نامیدند. ویژگی اصلی این دوره، نبوغ بود و بسیاری در این دوره اعتقاد داشتند که ادیب و نویسنده را نمیتوان در کتابخانهها و یا دانشگاهها یافت، بلکه نابغه خود راه خویش را میگشاید
……………………………………..
بالهای که امروزه ما در اپراخانهها و تاترها، فیلمها میبینیم، به طور تقریبی عمری پنجاه ساله دارد. بشر ابتدایی نیز رقص میدانسته است. او پیش از آنکه کلمات را اختراع کند، با حرکات دست و پا، احساسات، اعمال و شجاعت خود را بازگویی کرده است.
……………………………………..
«ادگار دگا» در 19 ژوئیه سال 1834 در پاریس متولد شد و در کودکی تحت نظر داییاش «هانری موسون» پرورش یافت. او بزرگترین فرزند خانواده از بین پنج فرزند بود. در سن 11 سالگی به مدرسه رفت. دگا تحصیلاتش را در مدرسه «لویی لوگران» شروع کرد.
……………………………………..
صد و پنجاه سال پیش بیشتر مردم دربارهی کار آیندهی خود حرفی برای گفتن نداشتند. اکثریت قریب به اتفاق آنها فاقد تحصیلات بودند و بیسوادی چنان شایع بود که تنها مشاغل دستی یا کارهای غیرتخصصی در دسترس آنان قرار میگرفت.
……………………………………..
«جهان را با گامهایم میخوانم»
در گذشتههای دور تنها ماجراجویان و تاجران به جهانگردی میپرداختند، اما امروز هزاران انسان اوقات فراغت یا تعطیلات خود را به امر سیر و سفر میگذرانند و این دگرگونی زمینهساز پیدایش توریسم مدرن شده است که بررسی و سازماندهی آن در حد یک رشته علمی، پیچیده است.
……………………………………..
……………………………………..
«به احترام دماغ کلاه از سر بر میداریم»
یکی دیگر از ویژگیهای نفرتانگیز ما، احساس داشتن بیش از اندازهی هوش و زکاوت است. یعنی هر کدام احساس میکنیم، یک انیشتمن بالقوه هستیم، که حالا بنا به دلایلی که عمومن هم دلایل بیرونی هستند و به ماتحت ما و رابطهی تاریخی ماتحت ما و گشادی ربط ندارد، به جایی نمیرسیم.
……………………………………..
زمانی که باردار بود، میخواست بهترین مادر دنیا باشد و کودکش مودبترین و بهترین بچهی روی زمین. خوشحال بود که میخواند و میداند که چگونه باید با کودکش برخورد کند تا او را عالی و بینقص بزرگ کند.
……………………………………..
جوانتر که بودم، عاشق این بودم که زندگی بیخانمانی و کارتون خوابی و خوابیدن در پارکها و معابر عمومی را تجربه کنم. با یک کولهپشتی و یک فلاسک کوچک، فانتزی خودم را پروبال میدادم و هر روز به این فکر میکردم که چه کارهایی میتوانم انجام دهم و فارغ از هر تعلقی، حتا تعلق خاطری میتوانم به یک روح آزاد برسم.
……………………………………..
«ما در کجای جهان ایستادهایم؟»
در حالی که میز شام را میچینیم، خبر غرق شدن قایق پناهجویان در آبهای اندونزی را دنبال میکنیم، بعد از آن هم، همیشه چند خبری در مورد افغانستان، سوریه و چند جای دیگر هست. و البته خبر چند دستگیری و چند ابلاغ حکم و جاری شدن تعزیر و ناپدید شدن هنرمند یا روزنامهنگار یا فعالی مدنی.
……………………………………..
مهاجران افغان در طول بیش از سه دهه هرج و مرج و دگرگونی در کشورشان به نقاط مختلف دنیا پناهنده شدهاند تا زندگیشان را از چنگال مرگ نجات دهند. پس از وقایع تروریستی یازده سپتامبر که انتظار میرفت، وضع کشور بهتر شود و موج مهاجرت افغانها کاهش یابد، این انتظار برآورده نشد…
……………………………………..
نفوذ رسانهی تلویزیون و دغدغههای تربیتی جوامع مختلف دربارهی کیفیت تربیت نسلهای آینده، موجب شده است که تاکنون مقولهی کودک و ارتباط آن با تلویزیون، مورد تحقیقات بسیاری قرار گیرد، بررسیهای انجام شده در کشورهای مختلف، نشاندهندهی حضور همهگیر این رسانه در میان خانوادههاست.
……………………………………..
آیا اختلاف موجود در میزان بقای زندگی را میتوان براساس ماهیت دورهای که میزان دوام در آن است مورد ارزیابی قرار داد؟ یعنی مبنا قراردادن آغاز ازدواج بر اساس قوانین را، به جای دورانی که با آغاز زندگی مشترک طرفین خارج از چارچوب ازدواج شروع میشود، میتوان زندگی مشترک محسوب کرد؟
……………………………………..
تا به حال فکر کردهاید که چرا ما هی غر میزنیم؟ من فکر میکنم غر زدن جز لاینفک وجود بیشتر ایرانیهاست و اینکه راجع به همه چیز ناراحت و معترضند ولی برای تغییر حاضر نیستند آبی در دلشان تکان بخورد.
……………………………………..
ادبیات «فانتاستیک» برای کودکان، انواع گوناگونی از جمله افسانهها، حماسهها، مانسها، اساطیر، قصههای پریوار، رئالیسم جادویی، قصههای حیوانات، قصههای دم خواب و داستانهای علمی-تخیلی را دربرمیگیرد. قصه شگفتآور یکی از نخستین اشکال ادبیات فانتاستیک است،
……………………………………..
در جهان امروز رسانههای عمومی وظیفهی خطیری بر عهده دارند، به خصوص رسانهی عمومی مانند تلویزیون، چرا که وظیفهی اطلاعرسانی از مجاری خاص را بر عهده دارد در قبال قشر کثیری از مردمی که شاید، تنها مجرای دریافت اطلاعاتشان از طریق همین رسانهی تلویزیون باشد.
……………………………………..
«نه هر که چهره برافروخت دلبری داند»
«فرجاله سلحشور» کارگردان فیلمها و سریالهای مذهبی چندی پیش در صحبتهای خود، سینمای ایران را به فاحشهخانهای تشبیه کرد که زنان بازیگر در آن به گرفتن عکسهای نیمه عریان میپردازند. در ظاهر بهانهی این حرف فرجاله سلحشور هم دعوت از «آنجلینا جولی» برای بازی در یک فیلم سینمایی ایرانی بوده است .
……………………………………..
مسافرانی که ترجیح میدهند برای مسافرت از جادهی فیروزکوه به سمت شمال بروند، هرگز توقف و دیدن پل «ورسک» را فراموش نمیکنند تا از منظرهای عکس بگیرند که ممکن است هیچ کجای دیگر آن را نبینند.
……………………………………..
نسبت به هر چیزی که «وجود» دارد، دوگونه شناخت میباید داشت. یکی شناخت به وجود و هستی آن چیز و دیگری شناخت به ماهیت و ویژگیهای آن. شناخت را از زاویهای دیگر و به گونهدیگری نیز میتوانیم بررسی کنیم. شناخت ما از مسایل گاه به واسطه «احساس» است و گاه «ادراک».
……………………………………..
چندی پیش محیطبانی به نام «اسعد تقیزاده» متهم به قتل عمد و محکوم به قصاص شد. همان محیطبان جوان منطقهی حفاظت شدهی دنا در استان کهگیلویه و بویراحمد که در شهریور ۱۳۸۶ در درگیری با شکارچیها یکی از آنها را از پای درآورد.
……………………………………..
«باهاوس» با تعریفی اتوپیایی آغاز شد: «ساختن آینده» به معنای ترکیب تمام هنرها در کلیتی آرمانی. این امر به نوع جدیدی از هنرمندان فراسوی تخصصگرایی آکادمیک نیاز داشت که باهاوس میتوانست آموزش مناسب را به آنان ارایه دهد.
……………………………………..
ایرانیان در نقاشی مینیاتور از نام فرانسوی و مختصر شده «مینیموم ناتورال» به معنای اینکه طبیعت درنهایت کوچکی و ظرافت است استفاده میکنند، اما خود در این زمینه مبتکر و بنیانگذار بودهاند و اینگونه نقاشی از دوران باستان در ایران ریشه و مایه و پایه گرفته بوده است
……………………………………..
یک عروسک چگونه به وجود میآید؟ این کار زمانی اتفاق میافتد که شخصی تصویری از فرد یا جهان را بر آیینهی کج و معوج تخیلات خود میبیند و به آن شکل ،صدا و حرکت میدهد. شخصی اصرار دارد به این طرح خود زندگی ببخشد آن را به صحبت و حرکت وادارد.
……………………………………..
چندی پیش «مینا لاکانی» بازیگر سینمای ایران، که در سینمای ما بازیگر متوسطی به شمار میآید، از کشور خارج شد و در مصاحبهای فضا و شرایط بغرنجی که بعد از جریانات انتخابات بر کشور، مردم و سینماگران حاکم شده است را علت خروج خود از کشور اعلام کرد.
……………………………………..
واقعیت این است، که در جامعهی امروز ما بیشتر افراد در معرض مسئلهای به نام محرومیت جنسی هستند. بسیاری از تابوهای عرفی و شرعی که در جامعهی امروز ایران حاکم است و تصمیمات نابخردانه و کورکورانهای که در قبال بسیاری از روابطی که در آن زنان و مردان شریکند، اتخاذ میشود
……………………………………..
آینهها موجودات غریبی هستند. میتوانند به هرشکل و شمایلی باشند، همیشه همانجایی که هستند بمانند، حتا اگر تو سالها خاک روی آنها را پس نزنی، ولی مهمترین خصوصیتشان این است که یا با تو مهربانند یا بیرحم. هر روز هم این خصوصیت در آنها تغییر میکند.
……………………………………..
چند صباحی است که بازار ترک تحصیل داغ است. همه هم دلایل این ترک تحصیل را افت تحصیلی میدانند. اما آیا این دلیل، دلیل موجهی است برای اینکه این همه دانشآموز ترک تحصیل کنند؟ و یا با اتلاف وقت و هزینه و بررسیهای بیپایه و اساس میتوان همه چیز را به گردن افت تحصیلی یک دانشآموز انداخت؟
……………………………………..
در دنیای پرهیاهو و شلوغ امروز بسیاری از والدین و فرزندان نمیتوانند همهی وقت خو
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»