علی انجیدنی/ رادیو کوچه
من چون ذاتن آدم علافی هستم اگه حقوقی هم نگیرم و زنمون را هم از من بگیرند حاضر نیستم این یکساعت علافی در استودیو رادیو کوچه رو با چیزی عوض کنم. پس فکر نکنید که دکتر روانپاک و یا همزاد او تحت فشار شرایط خاص حاضر است میدان را خالی کند. زهی خیال باطل. حتا اگه بگن میبریمش، باز هم دکترهای روانپاک از بریدن نمیترسند. حالا چی رو قراره ببرند و کی قراره ببره؟ این رو همه خبر دارند و ممکنه خودشون رو بزنند به «کوچه علی چپ.»
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
جانم، آقازاده محترم، افاضات بفرمایید. چی؟ موضوع رو بشکافم؟ یعنی شما از قضیه بریدن خبری نداری؟ خوب عزیز من، ممکنه شما آدم بیاطلاعی، ببخشید کماطلاعی باشین من مطمئنم اگه از اون سه نفری که تو اتاق فرمان کنارت ایستادن بپرسی دو نفرشون ماجرا رو میدونند. چی؟ هیچکدوم نمیدونند. مطمئنی من الان تو استودیو رادیو کوچه دارم برنامه اجرا میکنم؟ من حواسم به تابلوی سر در ساختمون نبودها.چی؟ توهین نکنم. به بابات میگی. بیرونم میکنه؟ باشه چشم. فقط به خاطر گل روی تو و بابات و علافی اینجا کوتاه میام.
ببینید و یا بهتره بگم گوش کنید، یه آقایی از دکتر روانپاک ما دلخور بود. آخه اون آقا یه مدت به دکتر ما وابستگی پیدا کرده بود اونم از نوع غیرهاش یادتونه که؟ وابستگیهای جرینگی. بعد که اون ماجرای وابستگی عاطفی دکتر روانپاک به اون بنده خدا پیش اومد اونم حسودیش شد. رفت یه جا سخنرانی و گفت که اون بنده خدا که دکتر ما وابستگی شدید بهش داره مثل عورت میمونه. عورت هم که انشااله میدونین چیه؟ و تهدید کرد که عورتش رو میبره و میندازه دور. به همین سادگی، به همین خوشمزگی.
چی شد؟ چرا اخمهات رفت تو هم ؟ سیاسی بود؟ پ ن پ انتظار داشتی از دکتر روانپاک بگم و فرهنگی باشه؟ خودتون اصرار کردین که بگم. باشه، گیر نمیدم. الان ادامه بحث خودم رو میگم.. داشتم میگفتم که من و همزادم دکتر روانپاک از بریدن و تهدید کردن نمیترسیم. حتا اگه اون چیزی که قراره بریده بشه بهش خیلی وابسته باشیم… روشنه؟ خوب بگذریم..
امروز میخوام در مورد «بزرگمنشی» صحبت کنم. خیلی فکر میکنند بزرگمنشی یعنی بزرگبینی و مرض خود بزرگبینی. مخصوصن وقتی صحبت از بزرگمنشی روانپاکی میشه. تا دکتر روانپاک و یا حتا من میایم از خودمون بزرگمنشی نشون بدیم فکر میکنند دچار توهم و خود بزرگبینی شدهایم و همش ما رو کوتوله کوتوله صدا میزنند. الان تو مثال قبلی که برای دکتر روانپاک زدم. اگه واقعن کوتوله است پس چی چی شو میخواین ببرین؟ دروغ میگم؟ حالا بذارین اول تعریف بزرگمنشی رو از دید روانپاکی بگم بعد میرسیم به مصداقهاش.
بزرگمنشی به عبارت ساده یعنی من یه نفر بزرگ باشه. منظورم منیتاش نیستها. مناش. من چیه؟ این رو هم نمیدونین؟ از قدیم گفتند هر آدمی یه تن داره یه من. نشنیدید تا حالا؟ خوب به من چه. مگه قراره شما همه ضربالمثلها و جملات قصار و فیلسوفانهای که من میگم رو شنیده باشین؟ تن آدم که معلومه همون جسمشه… مناش هم میشه بقیه مخلفاتش. البته من دکترهای روانپاک یه چیز دیگهاس ها. شاید یه من هم نباشه چند منه. یه چیز دیگه هم باید بگم که در مورد دکتر روانپاک و شاید هم خود من. در طول زمان بسته به مسوولیت و شرایط من هی بزرگ و بزرگتر میشه ولی دلیل نمیشه که یه عده فکر کنند خیلی بزرگه و باید بریدش. بزرگ بودن من یه نفر یا همون بزرگمنشی خیلی رفتار و گفتار اون فرد و تحت تاثیر قرار میده. اگه من یه نفر از ظرفیت تناش بزرگتر باشه دیگه اون تن جای اون من نیست و بقیه فکر میکنند طرف کوتولهاس. الان خود من که یه دکتر روانپزشک روانپاک با این همه اطلاعات پزشکی و روانشناسی و جامعهشناسی و غیره هستم من ام. ان ام. نه همون من ام. از تنام بزرگتره و شاید در نظر عدهای نقش یه کوتوله رو داشته باشم یه کوتوله پزشکی. ولی وقتی بری تو عمقام میبینی اوه اوه چه خبره…
همین دکتر روانپاکمون رو در نظر بگیرین. الان رییس کل انجمنه. نمیدونم چرا امروز همه کلماتم به تن و من و ان ختم میشه. خدا آخر و عاقبت این بحث رو به خیر بگذرونه یه گندی بالا نیاد خوبه. بگذریم…. داشتم میگفتم که دکتر روانپاک الان رییس کله. از نظر حقوقی و اجرایی بالاترین مقامه. بعضی وقتها یه حرفهایی میزنه یا یه کارهایی میکنه که سطحش از رییس انجمنی هم بالاتره. مثلن کلن مملکت رو یه ماه تعطیل میکنه و یا تصمیم میگیره یه دفعه همه به جای اینکه تو خونه بخوابند تو اداره کار کنند بیان تو اداره بخوابند و تو خونه دور کاری کنند. خوب بقیه که این کارها رو میبینند میگن دکتر ما دیوونهست. نه عزیزان شما درکش نمیکنید.
حالا اونم اینقدر ماخوذ به حیاست هی سکوت میکنه و هی به فکر آینده ماست. هی میان میگن تو اگه مدیریت بلدی جلو رفیقات رو بگیر که همه چیز رو هاپولی کردند. خوب آدمهای کوته فکر. مگه رفیقهای دکتر چقدر خوردند. همین الف خ خودمون سه میلیارد ریال خورده. یعنی تو این دریا عددیه؟ چی؟ سه میلیارد دلاره؟ خوب باشه، حالا دلار با ریال مگه چقدر قرق داره. شما بزرگمنشی دکتر و رفیقاش رو ببینید. صداشون در میاد؟ سکوتشون رو میبینید؟ تازه شنیدم الف خ صبح ساعت هفت سر کارش هم میاد تا کارها عقب نیوفته. خلاصه من هرچی از دکتر روانپاک و بزرگیاش بگم کم گفتم چون خودمم هم مثل اونم. فقط کیه که قدر من رو بدونه. خوب بحث این هفته ما به پایان رسید تا هفته دیگه و یه بحث دیگه بدرود.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»