محبوبه شعاع / رادیو کوچه
یکم مهرماه برابر است با زادروز «ابراهیم حاتمیکیا» از کارگردانهای ایرانی. وی که زاده سال 1340 خورشیدی است، فعالیتهای سینمایی خود را با ساخت فیلمهای کوتاه و مستند در رابطه با سینمای جنگ آغاز کرد و به غیر از کارگرانی به فیلمنامهنویسی و تدوین فیلمهای سینمایی نیز پرداختهاست. حاتمیکیا تا کنون موفق شده برای فیلمهای «دیدهبان»، «مهاجر»، «آژانس شیشهای»، «به نام پدر» و «به رنگ ارغوان» برنده جایزه از جشنواره فیلم فجر شود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
«ابراهیم حاتمیکیا» در یکم مهرماه سال 1340 در یک خانواده مذهبی با اصالت آذربایجانی، در تهران متولد شد. باورها و اعتقادات مذهبی خانواده مانع از تماشای تلویزیون و راهیابی وی به سینما میشد و همین کمبود، عطش وی را تشدید ساخت. او که فارغالتحصیل رشته فیلمنامهنویسی از دانشکده سینما و تاتر دانشگاه هنر است، آزادی دوران جوانی و مصادف شدن با انقلاب اسلامی را دو عاملی دانسته که او را به سوی سینما سوق داده است.
ابراهیم فعالیتهای سینماییاش را از سال 1359 با نوشتن فیلمنامه و کارگردانی فیلمهای کوتاه در فضای جبهه و جنگ آغاز کرد و با تجربهای که در ساخت چند فیلم مستند در دوران جنگ کسب کرده بود شرایط را برای فیلم سازی خود فراهم کرد.
حاتمیکیا در سال 1364 نخستین فیلم بلند خود را به نام «هویت» ساخت. هویت به مسایل اجتماعی روز آن زمان و جریانات پر تب و تاب سیاسی سالهای اولیه انقلاب میپرداخت و کوشید تصویری واقع گرایانه از گرایشات سیاسی آن دوران پر آشوب ارائه دهد. او در دومین تجربه سینمایی خود فیلم «دیده بان» و پس از آن فیلمهای «مهاجر»، «وصل نیکان» و «کرخه تا راین» که اغلب علاقهمندان به سینما و منتقدان این فیلم را بهترین فیلم وی میدانند را ساخت. فیلمی که به زیبایی به تبعات جنگ از زوایای مختلف میپردازد.
فیلم بعدی حاتمیکیا در سال 1372 «خاکستر سبز» بود که نه تنها در میان آثار او بلکه در آثار سینمای آن زمان ایران تجربهای متفاوت است. خاکستر سبز ماجرای عشقی دو ملیتی را در میان فضای جنگ زده کشور بوسنی بین یک خبرنگار ایرانی و یک دختر بوسنیایی روایت میکرد. این فیلم نیز مانند از کرخه تا راین بار احساسی زیادی داشت.
سپس حاتمیکیا بعد از دو سال دو فیلم «بوی پیراهن یوسف» و «برج مینو» را ساخت و در سال 1376 فیلم «آژانس شیشهای» را ساخت، فیلمی که بسیار مورد توجه تماشاگران قرار گرفت و فیلمی به شدت انتقادی درباره فضای پس از جنگ بود با دیالوگهای زیبا و ماندگار.
فیلم بعدی حاتمیکیا «روبان قرمز» بود که با وجود آنکه برخوردار از همان مضامین و مفاهیم فیلمهای حاتمیکیا است ولی تجربهای متفاوت به نظر میرسد. در سال 1379، وی «موج مرده» را ساخت. موج مرده درباره تقابل دو نسل است، پدری از نسل جنگ و پسرش که از نسل کاملن متفاوت بعد از جنگ است. حاتمیکیا همزمان در همان سال سریال «خاک سرخ» را ساخت که در سال 1381 به پایان رسید و سریال دیگری که وی در سال 1385 ساخته «حلقه سبز» نام دارد.
پروژه بعدی حاتمی کیا در سال 1380 ساخت فیلم «ارتفاع پست» بود. فیلمی که از نظر ماجرا در سینمای ایران کاملن جدید بود. گروگانگیری در اثر مشکلات اقتصادی و اجتماعی تحمیلی از سوی جامعه مضمونی بود که ارتفاع پست را در جشنواره فیلم فجر سال 81 به فیلم برتر تماشاگران جشنواره بدل کرد.
«به رنگ ارغوان» فیلم بعدی اوست این فیلم پس از چهار سال توقیف، در بیست و هشتمین جشنواره فیلم فجر حضور یافت و جایزه سیمرغ بلورین بهترین فیلم جشنواره را بهدست آورد. سال بعد از آن حاتمیکیا فیلم «به نام پدر» را ساخت که در دوره بیست و چهارم جشنواره فیلم فجر به نمایش در آمد و واکنش های متفاوتی را در برداشت. فیلم «دعوت» در سال 1387 و فیلم «گزارش یک جشن» در سال 1389 از دیگر فیلمهای این گارگردان ایرانی است که تا کنون ساخته است.
ابراهیم حاتمیکیا که اکنون پنجاه ساله است در طول دوران کاری خود به غیر از کارگرانی به فیلمنامهنویسی و تدوین فیلمهای سینمایی نیز پرداخته است و تا کنون موفق شده برای فیلمهای «دیدهبان»، «مهاجر»، «آژانس شیشهای»، «به نام پدر» و «به رنگ ارغوان» برنده جایزه از جشنواره فیلم فجر شود.
منبعها:
ویکیپدیا
سایت سوره
فرهنگسرا
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»