لیسا رستلوند و یوسفین کارلسون
فاضل نادری / برگردان
روزنامه «آفتونبلادت» یکی از پرتیراژترین روزنامههای کشور سوئد درمورد اخراج کردن یک پناهجوی سیاسی ایرانی توسط اداره مهاجرت دولت سوئد درتاریخ ۲۴سپتامبر 2011 ، چنین مینویسد:
علی منصوری ۲۸ ساله، مخفیانه به تهران اخراج میشد ولی بهخاطر ترس از رژیم ایران فریاد میکشید و بهخاطر نجات جانش تقاضای کمک میکرد. مسافرین به حرفهای اوگوش کردند و از پرواز هواپیمای چارتر جلوگیری کردند.
علی میگوید آنها ازمن دفاع کردند
صبح زود روز جمعه ۲۳ سپتامبر، منصوری که دربازداشتگاه اداره مهاجرت در «مشتا»، بازداشت بود را ازخواب بیدار کردند. پلیس بهدیدن او آمد و او را دستبند بهدست بهداخل هواپیما که قصد پرواز به ایران را داشت، نشاندند.
هواپیما توقف بین راهی در آمستردام داشت. وقتیکه میخواستند هواپیما را تعویض کنند، پلیس همراه علی، او را وادار کرد که سوار هواپیمای دیگر شود. علی بهشدت مقاومت کرد و حاضر نشد در صندلی هواپیما بنشیند. سه نفر پلیس همراه و یک نفر پلیس امنیتی از فرودگاه آمستردام، با فشار و به زور، او را روی صندلی نشانده و کمربند صندلیاش را بستند و علی را روی صندلی نگه داشتند.
چند نفرحمایت کردند
درکنار علی چند مسافر که عازم تهران بودند نشسته بودند. درحالیکه او گریهکنان فریاد میزد، توجه مسافرین را بهخود جلب کرد. مسافرین ضمن اعتراض به چنین وضعیتی، از او حمایت کردند. علی توضیح میدهد، پلیس تلاش کرد آرامم کند ولی در واقع موفق نشد. من از خودم دفاع کردم، زیرا نمیخواستم به جهنم فرستاده شوم. علی فریاد میزد که من در ایران مشکلات داشتم، رژیم ایران مرا شناسایی و زندانی کرده و مرا همچون دیگران بهراحتی بهقتل خواهد رساند.
خلبان تصمیم گرفت
مسافرین از نشستن روی صندلیهایشان امتناع کرده و بهخاطر حمایت از هموطنشان اعتراض کردند و درخواست کردند که او را از هواپیما رهایش کنید. علی میگوید، مسافرین نگران بودند و میگفتند «او نباید درداخل هواپیما باشد.» بعد از حدود یکساعت علی به بیرون از هواپیما برده شد درحالیکه توسط نگهبانان مرزی اسکورت میشد و درساعت ۲۲ همانشب علی بهخاک سوئد برگردانده شد.
علی اضافه میکند آنهاییکه در داخل هواپیما بهمن کمک کردند را نمیشناسم، آنها از من دفاع کردند و از آنها عمیقن سپاسگزارم.
وکیل ازاین واقعه اطلاع نداشت
علی مجددن به بازداشتگاه در مشتا برگردانده شد. بدن او بهویژه سینهاش هم اکنون درد میکند و صدایش گرفته است. او توانست با وکیلش صحبت کند و امیدوار است که بتواند یک پزشکی را ملاقات کند. انتظار اینست که او اجازه اقامت گرفته و بتواند درسوئد ماندگار شود.
هنگامیکه علی منصوری را برای اخراج در داخل هواپیما مینشانند به وکیل او ماریا ایویک خبر میدهند که علی را اخراج میکنند. وکیل میگوید، من بهعنوان وکیل رسمی او باید از قضیه مطلع میشدم. من بلافاصله به اداره مهاجرت زنگ زده و خواهان لغو تصمیم اخراج شدم. به من پاسخ دادند که علی هم اکنون درهواپیما نشسته و در حال پرواز است. وکیل اضافه میکند که علی از یک اقلیت مذهبی است و بهعنوان یک فعال سیاسی برای رژیم شناخته شده است.
لازم بهاطلاع دادن نیست
ازکارل بکسلیوس یکی از مسوولین حقوقدان اداره مهاجرت سوال میشود: نبایست وکیل علی منصوری درجریان اخراج وی قرارمیگرفت؟
ایشان پاسخ میدهد: «دراین مورد، تقاضای توقف اخراج بعد از اجرای دستور اخراج دریافت شده است. بنابراین در چنین مواقعی، اداره مهاجرت عطف توجهی بهدرخواست نمیکند.»
بنا بهگفته وی اداره مهاجرت در اینگونه موارد، متعهد نیست که وکیل اخراجی را در جریان امر قرار بدهد.
روزنامه آفتون بِلادت تلاش کرده است با مسوول پلیس مرزی در این مورد گفتوگو کند لیکن موفق به دریافت پاسخ نشده است.
درانتهای مقاله مزبور آمده است:
دومین تلاش برای اخراج
اولین بار نیست که اداره مهاجرت تلاش میکند علی منصوری را اخراج کند. انساندوستانی بهکمک وی شتافتند. دربیست و ششم اوت ۲۰۱۱ اداره مهاجرت دولت سوئد، قصد اخراج علی منصوری پناهجوی ۲۸ ساله ایرانی را داشت که یک گروه ۲۰ نفره از فعالین مدافع حقوق انسانی مانع ازاخراج کردن او شدند. تظاهرکنندگان درصحنه، خلبان هواپیما را مطلع کردند، درصورتیکه منصوری به دولت ایران تحویل داده شود، خطر اعدام در کمین اوست، خلبان از پرواز کردن خودداری کرد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»