Saturday, 18 July 2015
29 March 2023
از سوی کانون مدافعان حقوق بشر

«اعطای تندیس تلاش‌گر حقوق بشر به آیت‌الله منتظری» ‏

2009 December 11

تندیس «تلاش‌گر حقوق بشر» در سال ۱۳۸۸ از سوی کانون مدافعان حقوق بشر ایران در روز پنج شنبه ۱۹ آذر ماه‏ ‏۱۳۸۸، روز جهانی «حقوق بشر»، به آیت‌الله‏ ‏منتظری اعطا شد.

20091211-news-tandoshumanright-montazeri

به گزارش گویا، این گروه که در منزل آیت الله منتظری حضور پیدا کرده بودند، در این دیدار و گفت‌و گو، ضمن اعلام انتخاب آیت‌الله منتظری به‏ ‏عنوان برنده تندیس «تلاش گر حقوق بشر» این تندیس را به‏ ‏وی اعطاکردند.

ابراهیم‏ ‏یزدی، حبیب‌الله پیمان، عبدالفتاح سلطانی، ‏محمدعلی دادخواه، تقی رحمانی، عبدالرضا تاجیک، عطاءالله‏ ‏شیرازی، حسین نوری‌زاده، امیر دلیرسانی و نرگس محمدی‏ ‏از اعضای کانون مدافعان حقوق بشر ایران بودند که در این دیدار حضور داشتند.

بنا به این گزارش،‏ ‏در ابتدای این مراسم عبدالفتاح سلطانی، وکیل‏ ‏دادگستری در سخنانی با اشاره به این‌که کانون مدافعان حقوق بشر هرساله برای تقدیر از کسانی که حقوق‏ ‏بشر را رعایت و در این راستا فعالیت می‎کنند تقدیر می‎کند، گفته‌است: «‏امسال با تعطیلی کانون امکان برگزاری مراسم ویژه نبود. برای‏ ‏همین بناگذاشتیم خدمت رسیده از شما که از قدیم الایام در‏ ‏راستای تحقق حقوق بشر از دیدگاه اسلام فعال بوده‌اید و عملن از‏ ‏حقوق زندانیان از سال ۱۳۶۰ به بعد دفاع کرده‌اید و بر کاهش فشار‏ ‏بر آنان با هر ایده، فرقه و فکری مؤثر بوده‌اید و حتی از حقوق‏ ‏کسانی که گفته می‎شود فرزند شما را به شهادت رسانده‌اند دفاع‏ ‏کردید، لازم دیدیم از شما تقدیر و تشکر کرده و به طور مرسوم یک‏ ‏جایزه را تقدیم نماییم. »

محمدعلی دادخواه نیز با اشاره به روز حقوق بشر، توضسحاتی پیرامون نماد کانون مدافعان حقوق بشرداده:«این نمادی را هم که کانون‏ ‏مدافعان حقوق بشر خدمت شما ارایه داده‌اند، استوانه کوروش‏ ‏کبیر است که از نظر برخی مفسران همان ذوالقرنین است. در‏ ‏ابتدای آن اصول و منشوری را اعلام کرده که بر پایه آن انسان آزاد‏ ‏باشد، کسی بر او سلطه نداشته باشد، بردگی را از میان برداشت و‏ ‏سلطه را کلن نفی کرد مگر به انتخاب مردم که چه کسی را‏ ‏برگزینند، و این اختیار انسانی را به او یادآور شد. ولی متأسفانه در‏ ‏کشور ما خیلی از بایدها رعایت نمی‌شود.»

در بخش دیگری از ا‏ ین مراسم، بیانیه کانون مدافعان حقوق بشر توسط ‏ ‏نرگس محمدی قرائت شد. در بخشی از این بیانیه آمده‌است :

‏«… کانون مدافعان حقوق بشر در سال ۱۳۸۸ تندیس «تلاش‌گر‏ ‏حقوق بشر» را به جضرت آیت‌الله العظمی حسینعلی منتظری‏ ‏تقدیم می‎دارد. ایشان در زمینه‌های نظری و عملی و با نادیده‏ ‏انگاشتن مقام و قدرت دنیوی و برخورداری‌های ناشی از آن، از‏ ‏حق و کرامت واقعی انسان دفاع کرده‌است.

‏ ‏مواضع فقهی ایشان در مورد حقوق شهروندی همه ایرانیان، تکیه‏ ‏و تأکید بر مشروعیت حکومت بر اساس آرای مردم و دفاع از‏ ‏حقوق مخالفان بر همگان روشن و آشکار است .

‏ ‏آنچه کانون را در تقدیم این جایزه به شخصیت برجسته و علمی‏ ‏آیت الله ترغیب نموده ، مواضع عملی ایشان است . از جمله‏ ‏مخالفت با اعدام‌های بی رویه در سال‌های ۱۳۶۰ و ۱۳۶۷،‏ ‏مخالفت با سخت‌گیری حکومت علیه شهروندان و دفاع همه‏ ‏جانبه، شجاعانه و مقتدرانه ایشان از جنبش سبز مردم ایران .

‏ ‏کانون مدافعان حقوق بشر با تقدیر از تلاش‌های این عالم برجسته‏ ‏که سال‌ها حصر و محرومیت و تحمل مرارت را برای ایشان به‏ ‏همراه داشته‌است، و با تبریک به ایشان برای نیک نامی‏ ‏جاودانه شان در نزد ملت ایران‌، با آرزوی سلامتی و تداوم راه‏ ‏پرارزش دفاع از حقوق انسان‌ها، تندیس «تلاشگر حقوق بشر» را در‏ ‏۱۹ آذر ماه ۱۳۸۸ مصادف با ۱۰ دسامبر ۲۰۰۹ و شصت و یکمین‏ ‏سالگرد اعلامیه جهانی حقوق بشر تقدیم آیت‌الله العظمی‏ ‏حسینعلی منتظری می‎کند.»

بنا به این گزارش، آیت‌الله منتظری ضمن ابراز تشکر و قدردانی از‏ ‏اعضای کانون مدافعان حقوق بشر که در راه دفاع از حقوق‏ ‏شهروندان تلاش و کوشش می‎کنند، با اشاره به حوادث پس از‏ ‏انتخابات و برخوردهای تند و خشن با مردم معترض گفته است: «‏هیچ یک از برخوردهایی که با مردم شد شرعی و قانونی نیست و‏ ‏آمرین و عاملین ضامن و بدهکار مردم هستند. متأسفانه بین زن و‏ ‏مرد، پیر و جوان هم تفاوتی قایل نشده‌اند،حتی زن‌ها و دخترها را‏ ‏بیشتر کتک زده‌اند. آقایان می‎گویند این کارها را برای حفظ نظام‏ ‏انجام می‎دهند، من بارها عرض کرده‌ام ما مخالف حفظ نظام‏ ‏نیستیم اما حفظ نظام وجود نفسی ندارد، بلکه حفظ آن وجوب‏ ‏مقدمی دارد، یعنی نظام را ما می‎خواهیم که در سایه آن احکام‏ ‏اسلامی اجرا شود نه این که به بهانه حفظ نظام احکام اسلامی و‏ ‏شرعی زیر پا گذاشته شود و مرادتان هم از نظام شخص باشد. شما‏ ‏به چه مجوزی مردم را کتک می‎زنید؟ برای این که شما را قبول‏ ‏ندارند؟! خب قبول نداشته باشند. مگر شما خدایید یا پیامبرید؟‏ ‏آن‌چه که شما به نام اسلام و دین انجام می‎دهید موجب بدنامی‏ ‏برای اسلام می‎شود. چرا با مردم ، تند و خشن برخورد می‎کنید؟

‏ ‏خداوند خطاب به پیامبر می‎فرماید: (فبما رحمه من الله لنت لهم‏ ‏ولوکنت فظا غلیظ القلب لانفضوا من حولک فاعف عنهم‏ ‏واستغفرلهم و شاورهم فی الامر) یعنی : «ای پیامبر! چون تو نرم‌خو‏ ‏هستی مردم به تو گرایش دارند، و اگر تند و خشن بودی مردم از تو‏ ‏فراری می‎شدند. بعد می‎فرماید: «برای این مردم طلب عفو کن،‏ ‏برایشان استغفار کن و در امر حکومت با آن‌ها مشورت کن.» شما‏ ‏آمده‌اید خودی‌ها را هم غیرخودی می‎کنید، درحالی که قرآن‏ ‏می‎گوید: غیرخودی‌ها را از خود کنید، با آن‌ها مشورت کنید،‏ ‏دستور واقعی اسلام این است نه آنچه آقایان به اسم اسلام انجام‏ ‏می‎دهند و دستور می‎دهند مردم را به قصد کشت بزنند.»

‏وی ادامه داده‌است:« ‏ضرر را از هر کجا بگیرید به نفع است. آقایان از اول، انتخابات را‏ ‏منحرف کردند. بعد عده‌ای را زدند عده‌ای را زندانی کردند، بعد‏ ‏گفتند پرونده انتخابات مختومه شد. اگر مختومه شد پس ادامه‏ ‏بازداشت‌ها برای چه بود؟ مصاحبه‌های تلویزیونی برای چه بود؟‏ ‏اعتراف گیری چرا؟ محاکمه براساس اعترافات تحت‌فشار برای‏ ‏چه بود؟! مگر بازداشتی‌ها به انتخابات مربوط نبودند؟ حالا که‏ ‏پرونده‌اش را بسته اعلام کردند، بازداشتی‌ها را آزاد می‎کردند، از‏ ‏آن‌ها معذرت خواهی می‎شد، چه بسا اوضاع به اینجا نمی‌رسید که‏ ‏هر روز ادامه پیدا کند. خودتان آمدید و ادامه‌اش دادید، خود شما‏ ‏تفرقه ایجاد کردید و حالا آمده اید از وحدت دم می‎زنید؟! اگر به‏ ‏دنبال آرامش و وحدت هستید برای چه بی‌گناهان را در بازداشت‏ ‏نگه‌داشته‌اید و با فشار از آن‌ها اعتراف می‎گیرید و براساس همان‏ ‏اعتراف‌ها محاکمه می‎کنید و احکام سنگین صادر می‎کنید؟ مگر‏ ‏روایت نداریم که اعتراف تحت فشار و شکنجه و ارعاب اثری‏ ‏ندارد؟ بدانید این اعتراف‌ها ذره‌ای ارزش ندارد و بر خلاف‏ ‏موازین اسلام است.

‏ ‏زمانی که ما در رژیم سابق زندان بودیم روزی «ازغندی» که بازجوی‏ ‏ما بود به زندان آمد و «عباس اشراقی» را دستش را گرفت و برد. به او‏ ‏گفتم عباس را کجا بردی؟ گفت: آزادش کردم. چون حالت صرع‏ ‏دارد و اگر در زندان بمیرد در مجامع بین‌المللی برایمان مشکل‏ ‏درست می‎کنند. آن‌ها عاقلانه برخورد می‎کردند ولی این آقایان‏ ‏آقای «بهزاد نبوی» را که داخل زندان نبود و برای عمل جراحی و‏ ‏معالجه چند روزی مرخصی داده‌بودند، درحال بیماری به زندان‏ ‏عودت داده‌اند. آیا این عمل عاقلانه است ؟! یکی از هم‌وطنان‏ ‏کردمان آقای احسان فتاحیان را دفعه اول به ۱۰ سال زندان محکوم‏ ‏کردند، پس از تحمل زندان ایشان را به اعدام محکوم کردند! در‏‏حالی که دادگاه تجدیدنظر حق ندارد مجازات را تشدید کند. چون‏ ‏۱۰ سال زندان از حداقل مجازات کم‌تر نبوده است و این حکم‏ ‏برخلاف قانون است .

‏ ‏ما به این آقایان می‎گوییم والله این کشور مال ما مردم است و ما به‏ ‏کشورمان علاقه داریم. کشور هم حاکمیت می‎خواهد و با‏ ‏شرایطش باید برقرار باشد. اما کشور مطابق رأی و نظر مردم باید‏ ‏اداره شود. امام حسن (ع ) طی نامه‌ای به معاویه می‎نویسند: پس از‏ ‏رحلت پدرم «ولانی المسلمون الامر من بعده» یعنی : پس از‏ ‏شهادت پدرم علی (ع ) مردم مرا ولی و حاکم قرار دادند. ایشان به‏ ‏معاویه نمی‌گوید: من حاکم هستم چون امام معصوم هستم بلکه‏ ‏رأی و اقبال مردم را مطرح می‎کند. پس همه کاره مردم‌اند. بنابراین‏ ‏باید حقوق ملت استیفا شود.

‏ ‏در قانون اساسی فصل جداگانه‌ای هست به عنوان حقوق ملت،‏ ‏آقایان این اصول را نادیده گرفته‌اند. در آنجا حق اجتماعات‌،‏ ‏اظهارنظر و آزادی مردم آمده‌است. مراد، آزادی مسوولان نیست‏ ‏بلکه مراد آزادی مردم است.

‏ ‏آیت‌الله خمینی در پاریس درباره آزادی می‎گفتند: «حتی‏ ‏کمونیست‌ها هم در حکومت آینده ما حق اظهارنظر دارند.» حالا‏ ‏که مسلمان‌ها هم، حتی آن‌ها که برای انقلاب زحمت کشیدند و‏ ‏زندان رفته‌اند را از حق اظهارنظر محروم می‎کنند، آن‌ها را بازداشت‏ ‏می‎کنند و به زور اعتراف می‎گیرند که ما ضد انقلاب و ضد نظام‏ ‏هستیم!

‏ ‏همه ما براساس آیات قرآن وظیفه داریم که امر به معروف و نهی از‏ ‏منکر کنیم. صرف دعاکردن کافی نیست و فایده ندارد و نباید‏ ‏دلمان را به این که گوشه ای بنشینیم و دعا کنیم خوش کنیم، بلکه‏ ‏علاوه بر آن باید در جای خودش وارد شد و به وظیفه عمل کرد.‏ ‏امر به معروف و نهی از منکر هم مربوط به امور جزیی نیست بلکه‏ ‏مربوط می‎شود به امر جامعه و حکومت.

‏ ‏من لازم است همین جا از شما و تمام کسانی که در فعالیت‌های‏ ‏حقوق بشری برای تمامی انسان‌ها فارغ از قوم، قبیله و عقیده تلاش‏ ‏می‎کنند تشکر کنم. در این راه ملاکمان «انسان بما هو انسان» است.‏ ‏مولا امیرالمؤمنین (ع ) به مالک اشتر می‎فرماید: «با لطف و محبت با‏ ‏مردم برخورد کن چون که مردم از دو صنف خارج نیستند: «اما اخ‏ ‏لک فی الدین او نظیر لک فی الخلق» : «یا برادر دینی تواند یا مثل تو‏ ‏انسان هستند.» بنابراین آن‌ها که می‎گویند اسلام را قبول نداریم هم‏ ‏باید حقوقشان رعایت شود. در این راه که قدم برمی‌دارید قطعن‏ ‏مشکلاتی پیش می‎آید، زندانی می‎شوید، از کار بی‌کارتان می‎کنند‏ ‏و فشارهای دیگر، ولی ناامید نشوید، بردبار باشید چون قرآن‏ ‏می‎فرماید: «انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب.» ان شاء الله‏ ‏موفق و مأجور باشید و از زحمات شما تقدیر و تشکر می‎کنم.»

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , ,