سیمین/ رادیو کوچه
به خاطر دارم زمانی که سه چهارسال پیش هواپیمای تایلندی که حامل چند مسافر ایرانی نیز بود در فرودگاه شهر پوکت )یا فوکت) سقوط کرد و تعدادی از سرنشینانش جان باختند، خیلیها بیشتر از آن که متاسف از مرگ چندتن از سرنشینان ایرانی آن باشند، نگران آن بودند که حالا چه سخنانی در مورد آنان گفته میشود به خاطر مقصد گردشگری که در آن بودند!
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
بله تایلند از دیر باز در میان مردم ما چندان مقصد خوشنامی به شمار نمیرود و همواره به عنوان یک مقصد گردشگری جذاب برای مردان از آن یاد میشود. اگر در میان دوستانت عنوان کنی که قصد سفر به تایلند را داری هرکدام با گوشه کنایهای تو را از این سفر بر حذر میدارند و البته خیلیها با شیطنت برایت آرزوی سفری خوش میکنند. این مقصد در میان سفرهای خانوادگی جایگاه چندان با اهمیتی ندارد و کمتر مادر خانوادهای را میتوانی متقاعد کنی که این کشور را برای گذراندن تعطیلات خانوادگی انتخاب کند. خوردن مهر تایلند در گذرنامه میتواند به نوعی بدی پیشینه به شمار رود و خلاصه نام بردن از آن میتواند شما را در شمار افراد خیلی خوشگذران که کمی هم سر و گوششان میجنبد، قرار دهد.
بهشتی برای مردان
اما این یک سوی ماجراست و سوی دیگر نشان از آن دارد که ممنوعیت سفر به این کشور در دورانی نه چندان دور در گذشته، تابو بودن موضوع «سکس» در جامعه ما و در نتیجه جذابتر شدن آن برای قشر عظیمی از جامعه و وجود جذابیتهای متعدد این کشور در این زمینه، و البته کیفیت بالای خدمات در صنعت روبه رشد گردشگری این کشور، سبب شده تا تایلند به عنوان یکی از مهمترین مقاصد گردشگری ایرانیان به ویژه مردان ایرانی به شمار بیایید تا آنجا که تعداد گردشگرانی ایرانی این کشور روز به روز بینیاز به هیچ تبلیغی افزایش مییابد.
اما در مورد این دیدگاه نادرست که تایلند تنها «بهشتی برای مردان» است و نمیتواند مقصد مناسبی برای گردشگران با سن،جنس و سلیقههای گوناگون باشد، و لاجرم هر گردشگری که به این کشور قدم میگذارد در پی لذتطلبی و کامجویی است، پیش از این زیاد نوشتهام چرا که به نظر من این کشور نه تنها از نظر جاذبههای گوناگون فرهنگی، تاریخی، طبیعی و … جذابیت بسیاری دارد بلکه از جمله امنترین مقصدها برای سفر خانوادهها و به ویژه زنان به شمار میرود و البته شما میتوانید بیشتر با جذابیتهای این کشور در برنامهی «اینجا آسیاست» کاری از یکی از همکاران خوب ما در رادیو کوچه آشنا شوید.
گردشگری جنسی (Sex Tourism)
اما از آنجا که از خدا که پنهان نیست از شما هم پنهان نباشد هر ساله بخش زیادی از گردشگران جهان با هدف بهره بردن از نوعی خاصی از گردشگری به تعدادی از کشورها سفر میکنند، من در این برنامه قصد دارم به این نوع از گردشگری اشاره کنم که این قبیل کشورها را به مقصدی ممنوعه یا به قولی «اسمش را نبر و کیفش را ببر» تبدیل می کند؛ سکس توریسم یا گردشگری جنسی.
بر همگان واضح و مبرهن است که برآوردن نیازهای جنسی انسان از راههایی غیر متعارف یا غیر اخلاقی نوعی از تجارت را با عنوان تجارت سکس به وجود آورده که در پی آن سبب ایجاد نوعی از گردشگری نیز شده است. در تعاریف رسمی از سوی سازمان جهانی گردشگری، سفر سازمان یافته به منظور برقراری روابط جنسی در کشور مقصد را که در چارچوب بخشهای فعال در صنعت گردشگری یا توسط افرادی بیرون از این بخش ولی با استفاده از امکانات این بخش انجام میشود، گردشگری جنسی نامیدند و هر چند این نوع از گردشگری با قوت در بسیاری از کشورها جریان دارد و به سبب بهره تجاری که فعالان در این بخش و به ویژه سیاستمداران از آن میبرند به گونهای درآمدزا از گردشگری مبدل شده، اما سازمانهای بینالمللی از جمله سازمان ملل به سبب تاثیرات نامناسبی که روابط جنسی در گردشگری بر روی بر هم خورن تعادل بهداشت جسمی و روانی اجتماع همچنین بر فرهنگ یک جامعه میگذارد و از سویی به ایجاد امکان بهرهبرداری جنسی و نابرابری اقتصادی در کشور میزبان کمک میکند، تلاش در مبارزه با آن را دارند.
البته باید توجه داشت که متنوع و پائینتر بودن نرخ استفاده از امکانات جنسی در برخی از کشورها و شاید چندان جدی نبودن قانون در این زمینه و حتا گاهی قانونی بودن آن در این مناطق، این کشورها را به مقصدی جذاب برای بسیاری از گردشگران مخاطب این نوع از جاذبه مبدل میکند که از سویی نیز سبب رونق اقتصادی این کشورهای عمدتن فقیر میشود. از این رو نظر به اهمیت روز افزون جایگاه صنعت گردشگری در توسعه اقتصادی کشورهای در حال رشد یا کشورهای فقیر، به نظر میرسد که کشورها در سیاستهای نهان یا آشکار خود در زمینه گردشگری به این زمینه توجه داشته و آن را حمایت کرده یا با آن به مبارزه پرداختهاند.
هرچند که با بروز انواع گوناگونی از جاذبههای جنسی در تبلیغ گردشگری، نو آوریها و استفاده از فنآوری جدید در این زمینه همچنین با توجه به تمرکز تبلیغات بسیاری از کشورها در محافل و نمایشگاههای گردشگری به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر بهره گرفتن از جذابیتهای جنسی در این زمینه، شاید بتوان گفت که کمتر کشوری است که توانسته چشم خود را بر این تجارت پرسود فرو بندد.
این جذابیت آشکار موضوعی، اقتصادی و محتوایی تا آن جاست که حتا کشورهای اسلامی نیز با وجود محدودیتهای موجود در کشورشان از آن بهره میبرند. حتمن از سفرهای یک روزه و دوروزه مردان ثروتمند عرب به کشورهای همسایه و یا از رونق مراکز وابسته به این تجارت با حضور آنان یا مردانی مسلمان از سایر پنجاه و چند کشوراسلامی از جمله ایران، زیاد شنیدهاید و همینطور سرمایهگذاریهای انجام شده در این زمینه باز هم از سوی دولت مردان، رجال سیاسی و یا سرمایهگذاران کلان این کشورها.
یک تحقیق انجام شده از سوی اتحادیه مبارزه با قاچاق زنان و کودکان، نشان میدهد که در مالزی، فیلیپین، تایلند و اندونزی، تخمین زده شده که بین 0.25 ٪ تا 1.5 ٪ از کل جمعیت زنان از این چهار کشور در زمینه فحشا اشتغال داشته باشند.
آنچه مسلم است این است که پای بهرهوری جنسی در سفر از زنان یا مردان در کشور مقصد با ایجاد زمینه عرضه و تقاضا و همچنین وجود فقر در جامعه میزبان آغاز شده است. زمانی که نظامیانی از امریکا در طول جنگ جهانی دوم و بعد از آن مجبور بودند برای زمانی طولانی در کشورهایی همچون تایلند، کره، ژاپن یا فیلیپین حضور داشته باشند رفته رفته ضرورت تشکیل مکانهایی تفریحی برای آنان منجر به ایجاد زمینه برای بهره بردن هر چه بیشتر از جاذبههای جنسی زنان فراهم آمد و در پی آن سود سرشار صاحبان این مکانها آنان را بر آن داشت تا روز به روز به رونق آن بپردازند.
و البته این روزها ماجرای تاثیر امریکاییها بر سکس توریسم همچنان ادامه دارد. در روز گذشته سفیر امریکا در فیلیپین از این که در سخنان اخیر خود اظهار داشته بود که سفر 40 درصد گردشگران مردی که به این کشور می آیند باهدف گردشگری جنسی صورت میگیرد عذرخواهی کرده است. این سخنان وی که پیش از این در یک کنفرانس گفته شده براساس اطلاعات وزارت دادگستری عنوان شده بود.
این روزها ماجرای تاثیر امریکاییها بر سکس توریسم همچنان ادامه دارد. در روز گذشته سفیر امریکا در فیلیپین از این که در سخنان اخیر خود اظهار داشته بود که سفر 40 درصد گردشگران مردی که به این کشور می آیند باهدف گردشگری جنسی صورت میگیرد عذرخواهی کرده است
با مطرح شدن سخنان او موجی از اعتراض در مقامات دولتی فیلیبین ایجاد شد تا آنجا که سفیر امریکا را مجبور به عذرخواهی کرد. این مقامات او را متهم کردند که از فیلیپین تصویری با عنوان یک پناهگاه امن برای گردشگران جنسی به تصویر کشیده است و او در پیام عذرخواهی خود از مقامات فیلیبینی خواسته تا تمام گردشگران جنسی خارجی از جمله امریکاییها را مورد تعقیب قرار دهند.
این در حالی است که تا سال 1990 نیروهای نظامی امریکایی در فیلیپین به عنوان یکی از مستعمرات خود، حضور داشتند و این امر فرصتی بود برای ایجاد مراکز تفریحی جنسی برای این نیروها در این کشور.
گفته میشود فیلیبین تلاش دارد تا صنعت گردشگری خود را احیا و شهرت خود را با عنوان کانونی برای گردشگری جنسی از اذهان پاک کند.
امروزه کشورهایی همچون تایلند، کامبوج، فیلیپین، ویتنام، کلمبیا، کوبا، برزیل، جزایر کارائیب، مکزیک، هلند، کنیا، اکراین و روسیه مقاصدی مشخص در زمینه گردشگری جنسی به شمار میروند هر چندکه در تمامی کشورها خدمات مربوط به این شاخه از صنعت گردشگری ارایه میشود.
و البته باز تاکید میکنم که سفر به کشورهای نام برده شده، صرفن به نشانه داشتن قصدی برابر با بهرهبری جنسی نیست چرا که هر یک از این کشورها از دیدنیهای متعددی بهرهمندند که هریک از آنها میتواند خود بهانهی خوبی برای دیدار باشد.
زنان؛ گردشگران جنسی دنیای مدرن
و اما در دنیای امروزه، مردان تنها مشتریان خدمات این نوع گردشگری نیستند و زنان نیز از این قافله عقب نماندهاند.
شاید بتوان گفت که بهبود وضعیت زندگی در کشورهای توسعه یافته و افزایش تعداد گردشگران متمول، زمینه ایجاد امیال و هوسهای گوناگون را نیز در میان جوامع ساکن این کشورها تقویت کرده تا آنجا که زنانی از این کشورها نیز به قصد بهرهبردن از جذابیتهای جنسی مردانی از کشور مقصد که به طور عموم کشورهای آفریقایی به ویژه کنیا یا جنوب اروپا (ایتالیا، اسپانیا، یوگسلاوی سابق و یونان)، جزایر کارائیب (کاستاریکا، دومینیکن، جامائیکا و باربادوس) و جنوب شرقی آسیا هستند، به گردشگری جنسی روی آوردهاند.
این زنان اغلب زنانی پا به سن گذاشته با موقعیتهای مناسب اجتماعی هستند که با تغییر ساختارهای سنتی خانواده و افزایش استقلال اقتصادی اکنون خواهان داشتن تنوع در روابط جنسی خود شده و به نوعی تحولاتی در تعریفهای متداول برای این نوع روابط آزاد ایجاد کرده اند. این زنان به طور عموم مجرد، در این زمینه متفاوت از مردان عمل میکنند و در طول سفر خویش با مرد مورد نظر خود ارتباط برقرار کرده و با ایجاد یک رابطهی دو طرفه مبتنی بر بهره بردن جنسی از این سو و بهره بردن مالی از سوی دیگر و البته بدون عشق، سعی میکنند تا سفر دلپذیرتری را برای خود رقم بزنند.
آنان با ایجاد موقعیتی برای تجربه یک زندگی رویایی برای شریک جنسی مرد خود در طول سفر، برای او به نوعی شرایط بهتری را در مقایسه با یک کارگر جنسی زن ایجاد میکنند.
از این رو جوانانی ماجراجو در کشورهای مقصد که جویای بهره بردن از امکانات بهتری هستند تن به این بردگی جنسی میدهند و با برآوردن نیازهای گاه قدرت طلبانه این زنان خود از این سفرهای گاه مخاطرهآمیز بهره میبرند.
به یاد دارم زمانی در گفتو گو با معاون وزیر گردشگری کنیا او از سفر زنان مجرد اروپایی به این کشور برای آن چه او نامش را ازدواج با مردان کنیایی گذاشته بود، به عنوانی یکی از جذابیتهای گردشگری کنیا نام برد.
گفته میشود از هر پنج زنی که وارد کنیا میشود یکی به قصد بهره بردن از توریسم جنسی به این کشور قدم گذارده است.
به هر روی چه بخواهیم چه نخواهیم این نوع از گردشگری همچون تجارت آن امروزه به یکی از مهمترین منابع درآمد برای گروه اندکی از مردم مبدل شده و هر چند که زنان در این چرخه اصلیترین ابزار دست گردانندگان هستند اما کمترین بهره را از آن میبرند و با پرشدن جیب صاحبان این حوزه بر شمار آسیبهای وارده به زنان نیز افزوده میشود.
بررسی موقعیت زنان در این حوزه خود برنامههایی جداگانه میطلبد اما اکنون روی سخنم با افرادی است از زن و مرد که در سفرهای خود از این نوع خدمات نیز استفاده میکنند. خدماتی که به طبع برای هر گردشگری در یک مقصد جدید جذابیتهای خاص خود را دارد ولو آن که تنها به بررسی و دیدار از آن بپردازد تنها به صرف آگاه شدن از کم و کیف آن.
زمانی وقتی راهنمای هندی یک تور گردشگری ایرانی در سفر به تایلند برای مردان گروه که تعدادشان چهار برابر خانمها بود توضیحاتی مبنی بر هشدارهایی در زمینه برقراری ارتباط جنسی با زنان تایلندی یا سایر زنان حاضر در محیطهای عمومی را میداد، اغلب به ظاهر توجه خود را از او برگرد
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»