سحر بیاتی/ رادیو کوچه
اینجا آسیاست، «کوالالامپور» و من مسافری از سفر بازگشته و در راه مانده، نه به خانه بازگشتم نه در سفرم در هجرت روزها را به شب میرسانم و میان رفتن و ماندن در تردیدم.
ساعت از ده شب گذشته و ده شب در «مالزی» و پایتخت ترافیک و هیاهو خبر از بسته شدن همه فروشگاههای بزرگ زنجیرهای میدهد، از سفر «تایلند» بازگشته و با یخچالی مواجه شدم که مورچههای سمج «مالزی» هم تمایلی به چرخزدن در آن نداشتند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
تشنگی و گرسنگی نه امان فکر کردن میدهد نه درست نوشتن و پرسیدن. دیگر پرسشی نیست و دغدغهای جز یافتن جرعهای آب برای بازشدن لب از خشکی و تکهای نان برای خواباندن صدای قار و قور شکمی که هی فریاد میزد خربزه آبی بیش نیست ای بیانصاف نان.
«سون الون» بهترین گزینه برای شبهای گرسنگی «کوالالامپور» است، آن هنگام که ساعت بزرگ شهر ده ضربه نواخته و کرکرهها همه پایین کشیده شده.
«سون الون» فروشگاههای زنجیرهای تا سپیده دم، هر چند جز آب و نان و اندکی خوراک دم دستی چیز زیادی نمیتوان در این فروشگاهها یافت اما غنیمتی است برای یخچال خالی و شکم خالیتر من.
راه مییوفتم به سمت نزدیکترین «سون الون» به خانه که خوشبختانه پمپ بنزین نزدیک به خانه با سوپر مارکت «آن د ران» و یک کافه کوچک درونش باز است. آب، همان مایه حیات اولین انتخاب من است که چشمم میخورد به خوراکیهای کافه «هاتداگ» هایی که در یک محفظه گرم با همبرگرهای کوچک و خوراکی شبیه به «سمبوسه»های خودمان چشمک میزنند.
و اینگونه متوجه میشوم در «کوالالامپور» هرگز گرسنه نخواهی ماند، «هات داگ»ها از یک و نیم «رینگت» تا سه «رینگت» هستند و سمبوسهها یک «رینگتی» و من و هم خانه گرسنهترم فکر کنم همه سمبوسهها را با ولع میخوریم که مزه خوبی هم دارند.
برای صبحانه یک شیر کوچک و یک ظرف پنیر و مقداری نان به اضافه چای کیسهای «صباح» میخریم و به خانه باز میگردیم. صبح که با شوق و ذوق به سراغ صبحانه میرویم متوجه میشویم به جای شیرهای معمولی شیر سویا خریدم و پنیر مربوطه هم نه مزه دارد نه رنگ و بو. هر چند چای «صباح» جای همه آنها را پر میکند، چایی از مزارع «مالزی» خوشعطر و خوشمزه.
اینجاست که باز دلمان پر میزند برای صبحانه آماده خانه با چای داغ، نان تازه و پنیر خوشمزه تبریز، با شیرهای خوش طعم و پر چرب ایرانی.
خرید مواد خوراکی در کشورهای جنوب شرق آسیا یکی از مشکلاتی است که قطعن همه ساکنان تازه وارد به این سرزمینها با آن مواجه میشوند.
یادش به خیر شیرهای شیشهای با عکس گاو و درهایی با ورقههای نازک فلزی، در شیر را آهسته کنار میزدم و انگشتم را میبردم توی شیشه تا سرشیر خوشمزهاش را کش بروم و همیشه مادر معترض که این شیرها چرا سرشیر ندارند. بعدها هم که انواع و اقسام شیرها و لبنیات خوشمزه وارد بازار شد.
همین جاده «چالوس» خودمان بعد از «گچسر» مغازهای دارد به اسم «دهاتی» دلت میخواهد بیوقفه تا آن برانی و از مغازه مربوطه ماست چکیده پر از سبزیجات معطر خریده و خالی خالی تا تهاش را بخوری و خلاص.
لبنیات در «مالزی» نه به تنوع ایران است نه به خوشمزگی آن، بر عکس گوشت، مرغ، ماهی و میگو که اینجا علاوه بر تنوع و کیفیت خوب قیمت خوبی هم دارد.
سبزیجات هم در «مالزی» به وفور یافت میشود، سبزیهای تازه و تمیز که بعد از شستشو یک کیلو گل و خاک از آن بیرون نمیکشی. اما خب ما ایرانیها به واسطه علاقهمندی به احساسات نوستالژیکمان همیشه دور از وطن به دنبال داشتههای وطنی میگردیم و پس از نیافتن نق میزنیم و بهانهای داریم برای غصه خوردن. هر چند در «مالزی» تا دلتان بخواهد سوپر مارکت ایرانی گشوده شده.
اما اینکه چی بخریم و از کجا بخریم؟
فروشگاههای زنجیرهای بزرگی از جمله «تسکو»، «جاسکو»، «جاینت» و «کارفور» در «مالزی» محصولات خوراکی و بهداشتی و … را به مشتریان عرضه میکنند. هر چند بر سر نام آخری میان دوستان ایرانی من کمی بحث بود چرا که «مالایی»ها این فروشگاه را «کرفور» مینامند و استاد انگلیسی دانشگاه ما تلفظ صحیح آن را که ریشه «فرانسه» دارد «کارفور» اعلام کرد. اما شما هر چه دوست دارید صدایش بزنید. مهم این است که کیفیت مواد خوراکی به خصوص گوشت و سبزیجات در آن عالی است و قیمتهای مناسبی هم دارد.
فروشگاههای دیگر هم از این قاعده مستثنا نیستند، یکی از نکات جالب این فروشگاههای زنجیرهای حراجیهای آن است مثلن تخممرغ همان که این روزها در ایران شانهای 9 هزار تومان خریداری میشود یک مرتبه در یکی از این فروشگاهها حراج میشود و به قیمت شانهای 2 «رینگت» عرضه میشود. این حراجیها هر بار شامل حال چند کالای مختلف میشود. از دستمال و مایع ظرفشویی تا تخممرغ و خیار و لیمو برای اطلاع از این حراجیها هم میشود به روزنامه انگلیسی زبان «استار» مراجعه کرد که آگهی اکثر این حراجیها را با قیمتهای آن درج میکند.
میوههای استوایی قیمتهای بسیار مناسبی دارند اما یادتان باشد سیب و پرتقال میوههای وارداتی به مالزی هستند و ارزان هم نیستند. تا دلتان میخواهد در «مالزی» سبزیجات تازه و کاهو بخورید که هم به صرفه است هم به کاهش وزن و چربی و پایداری سلامتی کمک میکند و هم خوشمزه و تازه است.
اما هنگام خرید آب میوهها، شیر و محصولات بستهبندی دقت کنید شاید یکی از بهترین راهها برای دانستن مزه مورد نظر و همخوانی آن با سلیقه ما این باشد اول از بستههای کوچکتر خریداری کنیم بعد به سراغ قوطیها و بستههای بزرگتر برویم.
در اکثر فروشگاههای زنجیرهای قفسههای شیرینی، دونات و کیک به چشم میخورد که تا این لحظه اکثریت آنها را تست کرده و تضمین میدهم از خوردن شیرینیجات در کوالالامپور هرگز پشیمان نمیشوید.
اما میرسیم به قفسههای بهداشتی و آرایشی، در میان ایرانیها استفاده از برند «دتول» بسیار رایج است شاید به واسطه ناسازگاری ما با آب تصفیه نشده «مالزی»، شاید هم به واسطه ویروسهایی که برای بدن ما خاورمیانهایها غریبه هستند و زودتر به ما حملهور میشوند. شستن دست و بدن با مایههای شستوشوی «دتول» که ضد باکتری بوده و خاصیت ضدعفونی هم دارند بد نیست. البته این برند سرشناس مواد شستوشو و ضد عفونی لباس، کفشوی خانه و حمام و دستشویی هم تولید میکند که با عطرهای مختلف تولید میشود و بوی عجیب و آزاردهنده همیشگی «دتول» را ندارد.
برای شستوشوی ظرفها استفاده از مایع ظرفشوییهای جامد «مالزی» اکیدن توصیه میشود، به صرفه، پاک کننده قوی و ارزان قیمت.
برای خرید پوشاک خیلی روی فروشگاههای زنجیرهای حساب نکنید، اجناس درجه دو چینی با قیمت مناسب در این فروشگاهها البته به جز «جاینت» عرضه میشوند که از نظر کیفیت در درجات پایینتری قرار دارند.
برای خرید لوازم خانه اما میشود روی اجناس این فروشگاهها حساب باز کرد که شاید بهتر است در جایی دیگر و مفصلتر به آن پرداخته شود.
با همه سوالها و جستوجوگریها برای یافتن معنای زندگی، نمیشود منکر روزمرگیها بود، منکر نیاز به خوردن و خوابیدن و پوشیدن، به تمایل انسان برای دیده شدن و زیبا بودن. باید بیشتر رفت و دید و شنید، اما بعد از رفع گرسنگی.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»