سایه کوثری/ رادیو کوچه
در اواخر سده دوم پیش از میلاد پس از آنکه رومیان بر کشور اسپانیا دست یافتند، بر قسمت جنوبی سرزمین «گل» که امروز «پرووانس» نامیده میشود، دستدرازی کردند، هرچند نتوانستند به همه این سرزمین دست یابند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
جنگ بین رومیان و اهالی گل شصت سالی به درازا کشید تا اینکه در سال 58 پیش از میلاد، «ژول سزار» سردار معروف رومی، پس از پنج اردوکشی و هفت سال جنگ در سال 51 پیش از میلاد مقاومت اهالی گل را درهمشکست و سرزمین گل به سرزمینهای روم پیوست.
از این تاریخ به بعد رومیان حاکمان مطلق و صاحب اختیار کامل کشور گل شدند و تا پانصد سال بعد گل جزو روم بود.
از همان نخستین روزهای تسلط رومیان، زبان و فرهنگ لاتینی در جنوب کشور گل شکوفا شد و تا شهر «لیون» منتشر شد.
به تدریج اهالی گل، آداب و زبان فاتحان را پذیرفتند و وضع کشور گل و اهالی آن بهکلی تغییر کرد.
سازمان مستحکمی که رومیان در این منطقه بهوجود آوردند، مدارسی که تاسیس کردند، اعطای امتیازات به کسانی که به زبان رومی سخن میگفتند و نیز اجباری که مردم گل در هنگام نوشتههای رسمی برای استفاده از زبان رومی داشتند، سبب شد که از همان ابتدا این زبان در سرزمین گل اشاعه یابد.
پس از فتوحات ژول سزار در حدود سال 30 پیش از میلاد، پس از آنکه سلطنت و حکومت بهدست «آگوست»، امپراتور معروف روم افتاد و پیروزی و سلطه رومیان در گل بهحد کمال رسید، آیین مسیحیت نیز به وسیله کلیسای لیون به اهالی گل تحمیلشد و اندکاندک بیشتر ساکنان شهرها و روستاهای کشور گل دین مسیح را پذیرفتند و همین موجب شد زبان لاتین که زبان کلیسا و روحانیون و مذهب مسیح بود، در سرزمین گل نفوذ و رواج بیشتری بیاید.
زبان لاتین در گل به دو شکل اشاعه یافت: «یکی لاتین کلاسیک» که در ادارت و سازمانهای دولتی و کلیسا و جوامع رسمی و امور بازرگانی رواج یافت و این همان زبانی بود که «سیسرون»، خطیب معروف رومی و سزار به آن سخن میگفتند.
یکی دیگر زبان «لاتین عامیانه» بود که در میان طبقات متوسط و عامی گل و سربازان رومی در محاورات عادی بهکار میرفت و این یکی که زبان توده بود خیلی زودتر در کشور گل رواج یافت
یکی دیگر زبان «لاتین عامیانه» بود که در میان طبقات متوسط و عامی گل و سربازان رومی در محاورات عادی بهکار میرفت و این یکی که زبان توده بود خیلی زودتر در کشور گل رواج یافت.
اما زبان لاتین کلاسیک زبان طبقه ممتاز جامعه بود. افرادی که به طبقه اشراف کشور تعلق داشتند این زبان را در مدارس میآموختند، هرچند چون برای آنان نیز لاتین کلاسیک زبانی بیروح بود و به همین دلیل از حدود آموزشگاهها و سازمانهای اداری و رسمی کشور فراتر نرفت.
اما در لاتین عامیانه چون مردم هر منطقه گل آن را با لهجه خود تلفظ میکردند و حتا واژههایی به آن میافزودند، کمکم این زبان از شکل نخستین خود کاملن خارجشد و ترکیبی از رومی و زبان اهالی گل شد. این زبان جدید «رمان» نام گرفت.
رمان هم به دو شاخه تقسیم شد که در شمال و جنوب سرزمین گل به آن سخن میگفتند. زبان «اک» که در شمال و زبان «ایل» که در جنوب از دهان مردم شنیده میشد.
در قرن هشتم میلادی، یعنی در دوران حکومت سلاطین سلسله «کارولنژین»، زبان لاتین که در نزد مردم زبانی مرده و متروک و نامتداول بهشمار میآمد، تنها به کلیسا و مطالعات ادبا و کشیشان اختصاص یافت و زبان علم و سیاست و دین و شعر و ادب شد و بهطور کامل از زبان رمان جدا شد.
هریک از دو زبان اک و ایل نیز به نوبه خود به دلایلی که یکی از آنها ایجاد حکومتهای ملوکالطوایفی و تجزیه و تفکیک خاک فرانسه بود به چند زبان محلی تقسیم شدند، مثلن از زبان اک سه زبان محلی و از زبان ایل که تحول بیشتری پذیرفته بود چند زبان محلی دیگر بهویژه زبان محلی ile-de-france یا le francien منشعب شد، ولی از قرن سیزدهم به بعد بیشتر زبانهای پیشین اعتبار و اهمیت خود را از دست دادند و به لهجههای محلی تنزل یافتند و از میان آنها زبان le francien بهدلیل موقعیت سیاسی ویژه خود بر دیگر زبانها رجحان و برتری یافت و زبان اصلی فرانسویان شد و به عنوان زبان رسمی و دربار فرانسه انتخاب شد و آنچنان اعتباری پیدا کرد که «مارکوپولو» جهانگرد ایتالیایی سفرنامه خود را در مورد جغرافیا و عجایب چین و ترکستان و مغولستان به زبان فرانسه نوشت و «فلورانتن برونتو لاتینی»، سیاستمدار و محقق فلورانسی معاصر «دانته» هم کتاب شناختهشده خود با نام «گنجینه علوم و فنون» را به زبان فرانسه نوشت، زیرا میگفت: «زبان فرانسه زبانیست خوش و دلکش و متداول میان همه مردم.»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»