سیمین/ رادیو کوچه
آنچنان که پیش از این قول داده بودم با هم سری میزنیم به محل برگزاری نوزدهمین «جشنواره فشن اسلامی» در کوالالامپور که هفته گذشته آخرین روز خود را سپری کرد. (راستشو بخواهید هرچی فکر کردم دیدم نمیشه کلمهای رو جای گزین fashion کرد که خیلی فارسی باشه و همون معنا رو هم بده برای همین بهتر دیدم از همین کلمه فشن استفاده کنم!)
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
اما برویم سراغ ماجرای «رضا شاه» و جشنواره لباسهای اسلامی! نام رضا شاه برای ما همواره تداعیکننده دورهی خاصی ازتاریخ کشورمان است و یکی از ربطهای مهمی که این نام به زنان و پوشش آنها پیدا میکند ماجرای کشف تاریخی حجاب و منع زنان از داشتن روسری یا چادر است!
اما اینجا در این سوی دنیا رضاشاه دیگری زندگی میکند؛ مردی که درواقع بانوان را تشویق میکند تا با پوشش زیباتری در جامعه حضور پیدا کنند.
«داتو راجا رضا شاه» (Datu Raja Reeza Shah) بنیانگزار و رئیس جشنواره فشن اسلامی (IFF) در مالزی است. او این جشنواره را در سال 2006 و به نوعی در پاسخ به فضای منفی ایجاد شده پس از وقایع یازده سپتامبر 2001 بر علیه مسلمانان، راهاندازی کرد و امسال در ماه نوامبر، نوزدهمین جشنواره را در ششمین سال ایجاد آن برگزار کرد.
تاکنون علاوه بر شهرهای مختلف مالزی، دیگر شهرهای جهان همچون دوبی، آستانا، مونته کارلو، ابوظبی، نیویورک، لندن، سنگاپور و جاکارتا میزبان برگزاری این جشنواره بودهاند.
در جشنوارههای فشن اسلامی بیش از 250 طراح لباس مسلمان و غیرمسلمان از کشورهای کامرون، فرانسه، هند، اندونزی، مصر، فلسطین، مراکش، مالزی، ژاپن، تایوان، استرالیا، سنگاپور و هنگ کنگ در کنار برندهای به نام آخرین آثار خود را در این زمینه به معرض نمایش گذاردهاند.
به طور معمول سازمانهای خیریه بخش مهمی از این جشنواره هستند که از عواید آن بهره میبرند.
از سویی حضور و حمایت شخصیتهای رده بالای سیاسی کشورها، هنرمندان سینما و چهرههای مطرح اعتبار خاصی به هر جشنواره میدهد.
هرسال یک تم خاص برای جشنواره مشخص میشود و آثار ارایه شده با نگاه به این موضوع طراحی میشوند.
تم امسال این جشنواره «افسون شرقی» (Oriental Charm) بود که سبب شده بود تا اغلب لباسها بر مبنای الهامهایی از هنر مشرق زمین طراحی شوند و اجرای نمایشها در فضایی ژاپنی صورت گیرد.
قرار است که موضوع سال آینده جشنواره، بر آفریقا متمرکز باشد.
اما دیدار از این جشنواره دیدنی فرصت خوبی بود برای من تا گفت وگویی با «داتو رضا شاه» داشته باشم. مرد ریز نقشی که اهل یکی از مذهبیترین استانهای مالزی یعنی «کلانتان» است و همین امر سبب شده تا او برای چالشهای این رویداد مذهبی آمادگی بیشتری داشته باشد. در گفت وگو بارها مثالهایی از دوران پیامبر اسلام و سالهای هجرت و آیات قرآن میآورد و با آن که در ظاهر رفتارش از سختگیریای رایج در برخی کشورهای اسلامی چندان خبری نیست اما به نظر می رسد یک مسلمان معتقد است و البته انسان هوشمندی که توانسته از ترکیب این دو عنصر چالش برانگیز – اسلام و فشن – حاصلی جذاب و دیدنی بیافریند که حتا برای غیر مسلمانان نیز جالب توجه باشد و تا ششمین سال ادامه یابد.
به جرات میتوان گفت که پانزده سالی از سن واقعیاش جوانتر به نظر میرسد که شاید این را مدیون خندههای بسیارش یا کارکردن در فضایی سرشار از لطافت زنانه و هنر و زیبایی باشد و البته حتمن در پس این جوانی و موفقیت او همسری همراه وجود دارد.
به گفته مادرش یکی از اجداد او چهار نسل قبل ریشهای ایرانی دارد. با خودم فکر میکنم شاید دلیل نامگذاری او هم از همین جا آمده باشد!
از جوانی خواننده بوده و سالها به عنوان یک مدل موفق فعالیت کرده و یک آژانس مدلینگ را راهاندازی کرده که اینها همه زمینه مناسبی برای او فراهم کرده که در مسیر مدیریت و برگزاری نمایشهای لباس و برنامههای فرهنگی قرار بگیرد و با این زمینه پیش گام در ایجاد چند موزه در استان کلانتان و فعالیت در زمینه حفظ میراث فرهنگی منطقه هم چنین مشاور چند موزه در سراسر کشور باشد و از سویی در عرصه بینالمللی نیز با عنوان «سفیر صلح» در نیویورک معرفی شود.
و به نظر برگزاری باشکوه چنین رخ دادی با نظم و اعتبار خاص خود گذشته از جلب حمایت و مشارکت وزارتخانه هایی همچون توریسم و یا نخستوزیر و همسرش و سازمانهای معتبر، نیاز به تجربه و توانایی مدیریتی بالایی دارد که او به خوبی از آن برخوردار است.
او هدف خود را از برگزاری این جشنواره مبارزه با ترس از اسلام که در جهان پس از یازده اسلام حاکم شده میداند و میگوید:«نمیخواهم آنها را سرزنش کنم اما بسیاری چیزهای منفی راجع به اسلام هست و من که باپیش زمینهای آشنا با فشن و مد و طراحی لباس آمدم و دوستان بسیار زیادی در خانوادههای سلطنتی دارم فکر کردم که کاری میتوانم بکنم. و معتقدم که فشن بسیار به مردم نزدیک است هست بنابراین هدف مبارزه با اسلام هراسی است و باید به مردم جهان نشان بدهیم که اسلام چیزی غیر از اسامه بن لادن است. مردم میتوانند آن چه را که دوست دارد ببینند اما باید باور کنند آنچه را که میبینند بنابراین باید به جای حرف بیشتر نشان دهیم.»
ضمن احترام به فرهنگ سایر کشورها من همواره در سخنرانیهایی در افتتاحیه نمایشها به خواهران مسلمانم میگویم که پوشیدن عبای سیاه در پاریس، نیویورک یا نیس به همان اندازه بد است که در مکه و مدینه دامن کوتاه بپوشید
«بسیاری از مردم خارج از کشورهای اسلامی فکر میکنند که زنان مسلمان تنها باید لباس سیاه بپوشند. ضمن احترام به فرهنگ سایر کشورها من همواره در سخنرانیهایی در افتتاحیه نمایشها به خواهران مسلمانم میگویم که پوشیدن عبای سیاه در پاریس، نیویورک یا نیس به همان اندازه بد است که در مکه و مدینه دامن کوتاه بپوشید.
بنابراین من فکر میکنم باید آغاز کنیم یادگیری احترام گذاشتن به احساسات دیگران را و راه چگونه انجام دادن آن را بیابیم. من باور دارم که مردم باید به خواستههایشان احترام بگذارند باید بدن خود را بپوشانند. اما چگونه آن را انجام دهند؟
بنابراین باید به طبیعت مردم توجه کرد و از این رو است که من تصمیم گرفتم این فشن شو را اجرا کنم و تعداد زیادی کار آوردیم که همگی بدن را میپوشاندند اما من مطمئن نیستم در جایی از قرآن اشاره کرده باشد که زنان باید حتمن خود را با لباس رنگ سیاه بپوشانند.
بنابراین در این شوها نمونههای زیادی میبینید. مثلن نمیتوان انتظار داشت که زنان مسلمان ژاپنی خود را هم چون زنان مالایی بپوشانند بلکه آنها هم سلیقه خاص خود را در این زمینه دارند و پوشش خاص خود را و این همان چیزی است که قصد دارم انجام بدهم.
و هر سال تم متفاوتی برای انجام این شو داریم. سال گذشته بر روی مسلمانان هندی متمرکز بود و سال قبل از آن عنوانش «اهلا و سهلا» بود که بیشتر بر روی عربها متمرکز بود.
همه این عقاید برای این است که نشان دهد که اسلام نباید تنها با یک فرهنگ نشان داده شود و تنها به منطقه خاورمیانه تعلق ندارند و با هر فرهنگی میتواند معرفی شود.
و همانطور که میدانید از سال 2006 که من آغاز کردم تاکنون با بیش از 200 طراح لباس از سراسر جهان کار کردم که هم مسلمان و هم غیرمسلمان بودهاند و فکر میکنم که تمام افراد از تمامی مذهبها می توانند در آن شرکت کنند.
او در مورد جذابیت این حوزه برای طراحان غیر مسلمان میگوید:«من مالزیایی هستم و عادت دارم در محیطی باشم که غیرمسلمانان هم وجود دارند پس برای ما دسته بندی مسلمان و غیر مسلمان وجود ندارد. زنان مسلمان برای طراحی لباسهایشان به سراغ طراحان غیرمسلمان می روند و مشکلی در این زمینه وجود ندارد. بنابراین از نظر مالزیاییها این یک مساله عادی است اما از نظر عموم این یک جور چالش هست برای طراحان غیر مسلمان که ببیند چگونه میتوانند کار کنند در این زمینه بنابراین ما تعداد زیادی طراح غیر مسلمان داریم که در این زمینه تحقیق میکنند، بیشتر اسلام را میشناسند و تلاش میکنند تا بخشی از این حوزه باشند از سویی ارزش این بازار هر ساله 96 بیلیون دلار است بنابراین این حوزه زمینه تجاری خوبی هم برای آنان است. باید به خاطر داشته باشیم که در طراحی اسلامی پارچه و مواد بیشتری استفاه میشود در مقایسه با طراحی مدرن که یکی دو متر پارچه مثلن مورد استفاده قرار میگیرد بنابراین میبینید که با فعالیت در این زمینه پول بیشتری هم به دست میآید.»
داتو رضا درباره بازتاب برگزاری این جشنواره در میان غیر مسلمانان میگوید: «وقتی ما این جشنواره را در مونت کارلو برگزار کردیم خیلی استقبال خوبی شد و همان افراد به ما کمک کردند که در لندن هم آن را برگزار کنیم. مکان برگزاری آن در محلی نزدیک کازینوها و کلابهای شبانه و محل بازی های آبی بود اما سالن پر از جمعیت بود، ملکه و بسیاری از هنرمندان و بازی گران معروف آمده بودند و استقبال خیلی خوب بود. و همین طور وقتی در نیویورک برگزار کردیم افرادی مثل رابرت دونیرو به من گفت من فکر میکردم زنان مسلمان باید حتمن لباس سیاه بپوشند اما وقتی از این نمایش لباس دیدن کردم دیدم که اسلام چیز دیگری است.
و وقتی ما در لندن این شو را اجرا کردیم با لباسهای کامل پوشیده همان طور که در فیلمها میبنید همه بسیار شاد بودند و دعوت کردند تا در ماه آپریل آینده نیز در این شهر برنامه داشته باشیم و همهی اینها مرا تشوریق میکند که بیش تر و بیشتر کار کنم در این زمینه.
او در مورد پیشرفتی که این جشنواره در شش ساله گذشته از نظر تعداد طراحان لباس یا شرکتهای حامی و .. میگوید: «پیشرفتی که بوده این است که اکنون طراحان لباس بیشتر و بیشتر در مورد نیازها و این که چرا باید لباسها بدن را بپوشانند میدانند و من در این زمینه صبورم اما برخی از مسلمانان این مساله را درک نمیکنند و این دلیلی است که برخیها نگاه منفی به مذهب ما دارند.
اگر شما حجاب دارید و آن را رعایت میکنید باید با مردم دیگر مهربان باشید و نباید آنها را سرزنش یا محکوم کنید.
برخوردهای منفی با کسانی که حجاب ندارند مهمترین برای ایجاد نگاه منفی نسبت به اسلام است. باید صبور بود. اسلام در طی بیست و سه سال کامل شده و باید همواره این را به مردم توضیح داد.
کانسپت من «الف» نخستین حرف از الفبای قرآن در زبان جاوی است. سادهترین حرفی که در جهان وجود دارد. «الله»، «آدم»، «اقرا» و «اسلام» با الف آغاز میشود. و این یعنی این که هر چیزی و هرفرد مهمی با یک چیز ساده آغاز میشود. بنابراین این نشانهای است برای این که صبور باشیم …
من گاهی مشکلاتی دارم در این زمینه گاهی برخی از طراحان لباس، طرح هایشان به خوبی بدن را نمی پوشاند اما من عصبانی نمی شوم چراکه از رسول الله آموختم که صبور باشم…
من همیشه مورد انتقاد قرار میگیرم که به طراحان اجازه میدهم لباسهای اسلامی را اینطور طراحی کنند اما در واقع وقتی آنها به خوبی این مفهوم را درنیافتند من نمیتوانم آنها را مجبور کنم.
شما به این طراح لباس ژاپنی نگاه کنید. او فکر کرده که چگونه پوشیدگی را به نمایش در آورد و من از او بسیار سپاس گزارم او بسیار حرفهای است. و خدارا شکر ما طراحان بسیاری داریم که به خوبی در این زمینه اندیشیدهاند و کارهای خوبی را تولید کردهاند.
و من مطمئنم شما هم با من موافق هستید که اگر زنان مسلمان هم چون این لباسهای طراحی شده در سراسر جهان لباس میپوشیدند ما هیچ مشکلی نداشتیم …
و این برای من یک چالش است. من منتقدی از کشورهای غربی ندارم تمامی منتقدین من از برادران مسلمانم هستند اما من فقط میدانم که خداوند از درون من آگاه است.
برای شما مثالی میزنم زمانی که در مونته کارلو برنامه داشتم یکی از طراحان لباس از پاریس لباسهایی را طراحی کرده بود که آستین کوتاه یا بدون آستین بودند و او شالهایی را برای روی آنان در نظر گرفته بود. و این برای او به معنای پوشیدگی بود که البته اشتباه بود. اما باید چه کار می کردیم؟ آیا باید برای این کار او را میکشتیم؟ ویدیوهای او هم در یوتیوب هست و میتوانید ببینید اما در واقع برای او در مقایسه با افرادی نیمه برهنه یا برهنهای که در «نیس» یا «کن» هستند این نوعی پوشیدگی بود ! بنابراین امسال به او شانس دیگری دادیم و برای او در جشنواره سنگاپور نمایشی تعیین کردیم و او کارهایش را با پوشیدگی کامل انجام داد.
و این برای من مفهوم فشن شوی اسلامی است که چگونه همه چیز را اسلامی کنیم. این رخ دادی است که همه ارزشهای اسلام را نشان میدهد. درباره بردباری است ما مردم را تحمل میکنیم … در باره کار خیر است که در اسلام هم وجود دارد و در مورد این که همه با هم در کنار هم با صلح زندگی کنند آنچنان که پیامبر در دوران هجرت در مدینه انجام داد….
این جشنواره هر سال یک تم خاص دارد یک سال به شرق اختصاص دارد و سالی به دنیای عرب و سال آینده به افریقا. از او میپرسم تا به حال به ایران فکر کرده و این که ایران تم یکی از این جشنوارهها باشد؟
باید دوستانه بگویم که در مورد فرهنگ ایران هیچ شناختی نداریم. دو سال پیش خانمی به ملاقات من آمد از وزارت کشور ایران که درباره شوی من شنیده بود و علاقهمند بود بیشتر بداند و او فیلم هایی از اجراهای ما را با خود به ایران برد. در سالهای قبل هم یک طراح لباس ایرانی دو بار به دیدن برنامههای ما آمد
او میگوید: «در ابتدا کار را بدون تم خاصی آغاز کردیم در مالزی و در دیگر کشورهای جهان چرا که خود کار جدید بود اما بعد از سه سال در کوالالامپور شروع کردیم به انتخاب تم برای آن. حالا مردم عادت کرده بودند به این نمایشها و باید کاری میکردیم که مطمئن شویم مردم برای دیدن آن می آیند و البته باید نگاهی هم به جنبه اقتصادی آن داشتیم. در یک سال تم «اهلا و سهلا » را انتخاب کردیم و سال آینده هم «آفریقا» مد نظر است اما باید دوستانه بگویم که در مورد فرهنگ ایران هیچ شناختی نداریم. دو سال پیش خانمی به ملاقات من آمد از وزارت کشور ایران که درباره شوی من شنیده بود و علاقهمند بود بیشتر بداند و او فیلم هایی از اجراهای ما را با خود به ایران برد. در سالهای قبل هم یک طراح لباس ایرانی دو بار به دیدن برنامههای ما آمد …»
اما برایم جالب است که او چادر ایرانی را به خوبی میشناسد و میگوید از آن خوشش میآید که البته شاید این شناخت هم ره آورد سفر همان بانوی مسوول دولتی ایران باشد.
به او میگویم برایم جالب است که در جای دیگری از دنیا در کشور من مردم دارند هرچه بیشتر از اسلام دور میشوند و اینجا در این کشور مردمی هستند که با عناصر اسلامی تلاش در جذب مردم دارند و به نظرم این یک نکته قوت برای این جشنواره است.
می گوید: به نظر من یک پاسخ و یک راهحل برای هر چیزی یا هر کسی وجود ندارد. هر کشوری در جهان راه خودش را برای عمل به اسلام دارد که عاملهای جغرافیایی، تاریخی، فرهنگی و اقتصادی در آن اثر دارند. بنابراین من نمیتوانم در مورد کشورهای دیگر نظری بدهم چراکه کشورها با هم متفاوتند. اما من کاملن میفهمم چرا که من هم همیشه مورد انتقاد قرار میگیرم از سوی برخی مسلمانان در زمینه اجرای فشن اسلامی اما من اهل کلانتان هستم نمیخواهم بگویم که خیلی مذهبی هستم اما همواره در حال یادگیری هستم و با امام فیصل عبدالرئوف، در نیویورک هم همیشه در این زمینه بحث کردهام همین طور با بسیاری مردمان دیگر…
باید خیلی برای این کار فکر بکنم. به این فکر کنم که چطور این نمایش را اجرا کنم که مردم غرب فکر نکنند دارم برای حمایت تروریسم پول جمع میکنم. به این فکر کنم که چطور مردم غیرمسلمان را جذب کنم که فکر نکنند دارم به آنها میگویم دین من بهترین است و …. باید ساده بگیریم و قدم به قدم کارها را پیس ببریم.
من فکر میکنم جشنواره فشن اسلامی یک مهد کودک است برای طراحان تا یاد بگیرند اصول اولیه فشن اسلامی را و توجه آنها را به خود جلب کند. در یک کلاس بچهها همه کاری میکنند؛ بعضی خیس میکنند خودرا برخی گریه میکنند و باید آنها را برای سال آینده آماده کرد و فردی که از من باهوشتر باشد میآید و سرپرستی آن را بر عهده میگیرد. من فقط این مهد کودک را ایجاد کردم و برای این است که ما باید موسیقی، تفریح و رنگ داشته باشیم و من معلم این مهد کودک هستم …
اگر شما بخواهید کسی را به مقصدی برسانید باید ابتدا بدانید که چگونه و با چه وسیلهای او را به مقصد برسانید. مشکل این است که بسیاری از برادران و خواهران مسلمان ما تنها مردم را می ترسانند بدون این که حتا آنها را سوار بر وسیله نقلیه کرده باشند! چگونه میتوان آن را به جایی برد وقتی سوار وسیلهای نشدند. برای این کارباید برای این مردم جذابیت ایجاد کرد تا لذت ببرند. این مشکلی است که برای بسیاری از فعالیتهای مذهبی ما داریم. فقط به این دلیل که شما پنج بار در روز نماز میخوانید یا روزه میگیرید نمیتوانید به انتقاد از دیگران بپردازید. اما مطمئنم که شما هم با من موافقید که اغلب مردم این طور هستند . ما خیلی اهل قضاوت کردن هستیم. ما فراموش کردیم که چگونه پیامبر خدا با دیگران مصالحه می کرد مثلن هنگامی که کعبه بازسازی میشد و نظرهای مختلفی در مورد آن وجود داشت… بنابراین من همیشه به مردم میگویم که اگر پیامبر خدا میتوانست در این زمینهها سازش کاری کند چرا من نمیتوانم در زمینه لباسهایم این کار را انجام دهم؟….
مورد دیگر این است که بسیاری از ما به «شریعه» فکر میکنیم نه «دعوه»! اگر از دعوه پیروی کنید باید صبور باشید و انعطاف به خرج هید در حالی که شریعه با سختگیری و پلیس بازی همراه است! و این یک حقیقت است…
من قصد ندارم به شما بگویم چه چیز درست است یا چه چیز اشتباه است من تنها میخواهم بگویم که من چه میکنم و چگونه فکر میکنم و چرا این کار را میکنم.
من با داستانها و آیههایی از قران راهنمایی شدم ….
در اندونزی 9 شاخه از اسلام وجود دارد. یکی از آنها از گاملان (ساز سنتی این منطقه) برای گسترش اسلام استفاده میکنند چرا که مردم آن را به خوبی میفهمند.
چیزی هست که باید به شما بگویم : چطور است که زیباترین مسجدها و زیباترین خوشنویسیها از اسلام می آید حتا قرآن هم زیباست اما چرا لباس زنان نمیتواند زیبا باشد؟
و من هم از این راه استفاده میکنم و در دورهای که بسیاری حتا مسلمانان مدرن زیاد تمایلی به پوشیدگی ندارند حتا اگر بتوان یک نفر را از این راه علاقهمند کنم خیلی خوشحال میشوم. وقتی که مردم به من میگویند که باید زیبا و رنگارنگ باشند …
من نمیگویم که من درست میگویم اما چیزی هست که باید به شما بگویم : چطور است که زیباترین مسجدها و زیباترین خوشنویسیها از اسلام می آید حتا قرآن هم زیباست اما چرا لباس زنان نمیتواند زیبا باشد؟
و البته شما باید از شریعه هم پیروی کنید و آن چه استراتژی من را تشکیل میدهد آن چیزی است که از پیامبر خدا و عمل کرد او آموختم…
از او در مورد مخالفان جدیاش میپرسم:
میگوید: «بله بسیاری هستند اما من همیشه به آنها میگویم من چیزی نیستم و ممکن است فردا بمیرم. آنها زمینه را برای انتقاد از من ایجاد کردند اما مساله این است که من مهم نیستم کاری که دارم انجام میدهم مهم است. اگر من بمیرم چند نفر میتوانند اینکار را کنترل کنند و ادامه دهند؟ شما حتا تمامی عکسهای ما را هم ندیدهاید اما میخواهید مرا بکشید!»
بنابراین همیشه مخالفانی هستند که میتوانید در یوتیوب آنها را بیابید. مخالفان طراح لباسی که از کامرون دعوت کرده بودم و او نام خوشنویسی شده «محمد» را بر روی لباسها طراحی کرده بود. آیا این اشتباه است؟…
بنابراین من از سوی برادران مسلمانم مورد انتقاد قرار گرفتهام بارها اما پاسخی به آنها نمیدهم… به هر حال جشنواره من برای تمام جهان است و تنها نمایش لباس برای یک فرهنگ نیست.
آن بانوی ایرانی که برای دیدار من آمده بود به من گفت که حتا برنامه های موسیقی هم باید توسط هنرمندان مسلمان انجام شود چرا که آن ها میخواهند همه چیز را اسلامی نشان دهند اما من گفتم من نمیتوانم اینرا انجام دهم. اما او بحثی با من نکرد با وجودی که او از ایران آمده بود با یک فرهنگ کاملن اسلامی.
بنابراین این راهش است که اگر من اشتباه میکنم به خوبی و از راه درست به من هشدار دهید نه این که مرا بکشید.
گاهی با خودم فکر میکنم که چگونه برادران مسلمان من این گونه به دنیا نشان میدهند که ما مسلمانان چه آدمهای اهل قضاوتی هستیم و … و این دلیل این است که چندان پیشرفتی نداشتیم….
من هیچ محدودیتی برای دعوت از طراحان لباس یا افرادی که به من کمک میکنند از میان غیر مسلمانان ندارم. من فکر میکنم به جای زیاد حرف زدن باید کاری بکنیم …
به خاطر همین من سعی کردم کاری بکنم. در ابتدابتدا زیاد آسان نبود چرا که فشن اسلامی در همه جای دنیا نبود. البته در اندونزی بیستسالی زودتر از مالزی کار روی این زمینه را آغاز کردند و طراحانی دارند که تمام وقت در زمینه طراحی لباسهای پوشیده کار میکنند اما بقیه جاها کارهای معمول را انجام میدهند. و البته حتا در اندونزی هم هر کسی کار خود را به نمایش میگذارد و آنها هم هرگز همه چیز را با هم به نمایش نگذاشته بودند برای همین زمانی که من کارم را آغاز کردم آنها هم خیلی استقبال کردند و من بهترین طراحان را انتخاب کردم و همانطور که گفتم الزامی در این که حتمن مسلمان باشد نداشتم چرا که این در مورد فشن بود …..
اما به هر حال این یک مشکل است من باید در کنار زمانی که برای اعلام برنامههای آینده میگذارم همان زمان هم برای توضیح این که چه اتفاقاتی خواهد افتاد بگذارم. در واقع این یکی از عوامل عدم پیشرفت جامعه مسلمانان است که همیشه یکدیگر را به پائین هدایت میکنیم! و هرگز از تاریخ نمیآموزیم. …
اما من سخت کار میکنم و به کارم ادامه میدهم و معتقدم که اگر قرار باشد این کار را ادامه ندهم از سوی خداوند نشانههایی را دریافت میکنم. بنابراین تا زمانی که مردم به این کار علاقه نشان میدهند کارم را متوقف نمیکنم و البته میدانید افرادی که فیلمهایی را در یو تیوب میگذارند و مخالفت میکنند اهداف سیاسی هم دارند. اما من هر گز با سیاست کاری ندارم و تلاش دارم با تمامی مردم در ارتباط باشم و از تمام گروهها دعوت کنم. …
سه هفته پیش من این جشنواره را در کلانتان برگزار کردم و از مخالفانم هم دعوت کردم که به دیدار آن بیایند و آنها به من گفتند حالا ما میفهمیم که چه میکنی اما گفتم که الان دیر است و شما قبلن در تمام دنیا مخالفتتان را اعلام کردهاید چنانچه خبرنگار نیویورک تایمز اولین سولش در مصاحبه با من در این مورد بود.
اما یک مورد دیگر این است که به خاطر تکنولوژی و رشد جریان اطلاعات مردم اندیشیدن را فراموش کردند و هر چه به آنها خورانده میشود را میپذیرند. من پنجاه سال دارم و در دهه شصت تحصیل کردم در آن زمان ما مجبور بودیم زیاد کتاب بخوانیم و عادت داشتیم زیاد فکر کنیم بنابراین راجع به خیلی چیزها میتوانیم حرف بزنیم و هرگز مطالعه را متوقف نکردیم اما این روزها مردم فکر نمیکنند.
برای مثال در فشن شو به این فکر نمیکنند که چرا یک طراح لباس بیآستین طراحی کرده است. یا در مورد ایران فقط از شنیدههایشان پیروی می کنند اما باید این تصورات را تغییر داد. برای شناخت بیش تر باید فکر کرد و تنها به چند فیلم یا تصویر در یوتیوب اکتفا نکرد! و این چیزی است که من در شوهایم زیاد با آن روبرو بودم و به خاطر آن ناراحت هستم.
به مخالفانم میگویم که من از شما مسلمانترم چرا که صبوری به خرج میدهم، حرف شما را گوش میکنم و فرصت دوباره میدهم ….
او معتقد است وقتی اجبار باشد مخالفتهایی به وجود میآید و این خوب نیست. همچنین به برند ایجاد کردن و حفظ کیفیت اعتقاد زیادی دارد و می گوید بهتر است کارها را از سطح بالایی آغاز کنیم تا به سمت بالاتر رشد داشته باشیم. خیلیها فکر میکنند اسلام دینی است برای افراد فقیر اما ما میخواهیم نشان دهیم که این طور نیست.
او میگوید آفریننده ما به خوبی از آن چه برای ما ضروری است خبر دارد بنابراین داشتن حجاب برای خود فرد است نه برای آفریننده او و نشانهای برای داشتن نظم و قدرت.
او تاکید میکند که از این که مسلمان است خوشحال است چرا که در طول سالها واقعیتهایی را درباره اسلام دریافته است.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»