Saturday, 18 July 2015
28 September 2023
ویکتوریا آزاد:

«وضعیت حقوق بشر در ایران از فاجعه نیز گذشته است»

2011 December 14

آن‌چه در این بخش می‌آید انتخابی از رادیو کوچه در بین رسانه‌ها است.

لاله موذن‌زاده

منبع: رهسا نیوز

هم‌زمان با روز جهانی حقوق بشر و کثرت موارد نقض حقوق بشر در ایران، خانم ویکتوریا آزاد، یکی از فعالین حقوق بشر در گفت‌وگویی گرم و صمیمی با رهسا نیوز، ضمن ابراز نگرانی شدید از وضعیت اسفبار حقوق بشر در ایران به شرح وضعیت برخی از زندانیان عقیدتی – سیاسی و نیز اقداماتی که در رابطه با گزارش وضعیت اسفبار زندانیان سیاسی صورت گرفته است پرداختند. هم‌چنین وی در مورد فعالیت‌های حمایتی خود از زندانیان سیاسی و اقدامات صورت گرفته در این زمینه گفتند: «فعالیت‌های ما تاکنون در چهارچوب خبررسانی، ترجمه اسناد و انتقال آن به نهاد‌ها و ارگان‌های حقوق بشری، تهیه پتیشن‌های حمایتی و یا در محکومیت جمهوری اسلامی‌، تماس با خانواده‌های زندانیان، تبلیغ و ترویج اخبار و وضعیت زندانیان در شبکه‌های ارتباطی فیس بوک و تویتر …، بعضن جمع‌آوری کمک مالی‌، کمک به بسیاری از دوستان که از ایران متواری شده‌اند و نیاز به اطلاعات و یا تاییدیه … داشته‌اند‌؛ شرکت در اکسیون‌ها و حمایت و پشتیبانی‌های نوشتاری رسانه‌ای و انسان دوستانه بوده است.»

در ابتدا خواهش می‌کنم خودتان رو معرفی کنید و کارهایی که سازمان شما به‌صورت تخصصی در رابطه با حقوق بشر انجام می‌دهد را کمی بیش‌تر توضیح دهید؟

من 48 سال دارم و صاحب دو فرزند و متاهل هستم. تحصیلات من در حد کارشناسی ارشد و فوق لیسانس نرسینگ و مدیریت ازدانشگاه گوتنبرک‌ـ سوئد است و هم‌چنین دارای لیسانس علوم آزمایش‌گاهی از دانش‌گاه کشور باکو‌ست.

سوابق سیاسی به قرار زیر است‌:

در سال 1381مصادف با 2003 میلادی عضو شورای هماهنگی اتحاد جمهوری‌خواهی شدم و ابتدا در گروه اجرایی برای برگزاری اولین همایش اتحاد فعالیت می‌کردم در همان زمان عضو حزب چپ پارلمانی سوئد بودم و سال 1380 شمسی مصادف با 2002 میلادی از طرف حزب چپ سوئد جهت شرکت در انتخابات مجلس سوئد برگزیده شدم .هم‌چنین بمدت دو سال نماینده شورای شهر در بخش کموم موندال در غرب سوئد بودم و با سوالات مربوط به حوزه خانواده‌، کار و مسکن کار می‌کردم‌، سال‌ها عضو سازمان عفو بین‌الملل سوئد بوده‌ام و عضو گروه ایران و عضو شبکه زنان سازمان عفو بین‌الملل‌.

در سال 1383 مصادف با سال 2005 میلادی مسوول کمیسیون زنان حزب چپ سوئد بودم و در یک مقطع نماینده ویژه در کمیسیون بین‌الملل بخش پارلمانی حزب چپ در دیدار با مقامات پارلمانی اتحادیه اروپا 2004‌، از سخن‌گویان جامعه دفاع از حقوق بشر و دموکراسی درشهر گوتنبرگ سال 2004 میلادی و بعدها مبتکر تاسیس گروه مجمع پیوند دموکراسی خواهان ایران سال 1385 شمسی مصادف با 2007 میلادی در پیوند با شبکه هم‌بستگی ملی ایرانیان و درهم‌کاری با یاران داخل ایران کوشش بسیاری مصروف به تشکیل کنگره ملی ایرانیان صورت دادیم‌.

در سال 1336 به عضو یت سازمان زنان وحزب لیبرال سوئد پذیرفته شدم‌. به موازات فعالیت‌هایم در نهادهای سوئدی در ارتباط با مسایل سیاسی و حقوق بشری کشورم نیز تلاش می‌کردم‌. هم اکنون در هم‌کاری با شبکه جهانی سکولارهای سبز ایران می‌رویم که شاید راهی برای برون رفت از این بن‌بست سیاسی و حقوق بشری پیدا کنیم. هم‌چنین شغل تمام وقتی هم برای تامین معاش خود داریم که ترجمان سوئدی آن این می‌شود: مدیر و رهبر پروژه ملی توسعه خدمات درمانی.

تمامی ارتباطاتی که در سال‌های اخیر ایجاد شده پلی است برای ارسال خبرها و پژواک صدای حق طلبانه هم‌میهنانم از داخل کشور به جهانیان.

شما وضعیت حقوق بشر در ایران را چگونه ارزیابی می‌کنید و علت این رفتارها از سوی حاکمیت را در چه می‌دانید؟

بارها در گذشته گفتیم که وضعیت حقوق بشر در ایران وخیم تر خواهد شد و کار به فاشیسم صد در صد مذهبی خواهد کشید و امروز باید بگویم که آن دوران مدت‌هاست که فرارسیده است. در طول این سی و دوسال وضعیت حقوق بشر در ایران فاجعه بار بوده است اما اکنون کار از فاجعه نیز گذشته است و باید از سلاخی تک تک انسان‌های ساده کوچه و بازار باید سخن گفت. ماموران انتظامی و سپاه پاسداران عرصه را نه تنها بر فعالان حقوق بشر و مبارزین سیاسی تنگ کرده‌اند و با کوچکترین صدای اعتراض بشکل وحشیانه ای برخورد میکنند بلکه حقوق شهروندان را در عرصه زندگی خصوصی آن‌ها نیز به زیر پا می‌گذارند. آن‌ها به خود اجازه می‌دهند که در پوشش و معاشرت‌های مردم و در بسیاری موارد دیگر دخالت کنند و حتا آن‌ها را بی‌مورد دستگیر کنند و مورد آزار و اذیت قرار بدهند. در ایران زنان به عنوان شهروندان درجه دوم علاوه بر این‌که از حقوق و مزایا‌ی بی‌شماری محروم هستند حقوق انسانی و موجودیت آنان هم نادیده گرفته می‌شود‌. ستم وتبعیض‌، خشونت جنسی علیه زنان که به طور روزانه در جامعه‌ی نابرابر ما اتفاق می‌افتد و سنگ‌سار و بی‌حقوقی سهم زنان ایرانی از زندگی است.

وضعیت کودکان نیز بسیار اسفبار است، اعدام کودکان در ایران بیداد می‌کند‌ـ کودکان در ایران از حقوق منطبق بر مفاد کنوانسیون حقوق کودک‌ـ اعلامیه جهانی حقوق بشر برخوردار نیستند‌.

وضعیت حقوق بشر در سایر موارد از جمله معیشت مردم‌، امکان دست‌یابی به یک رفاه نسبی‌، معضل نان‌، معضل گاز و سوخت‌، آزادی بیان‌، آزادی مطبوعات‌، فضا، برای همه اقلیت‌ها‌– مذهبی و نیز اتنیک‌های ایرانی اعم از آذری‌ها، عرب‌ها، کردها، ترکمن‌ها و بلوچ‌ها ‏تنگ‌تر شده و آنان مورد تهدید و اعدام‌های دسته‌جمعی قرار گرفته‌اند.

مبارزین سیاسی عقیدتی تنها به‌دلیل نه گفتن به همین مناسبات ظالمانه در معرض آزار، تهدید، حمله، بازداشت، زندانی شدن و شکنجه قرار می‌گیرند. زندانیان سیاسی از امکانات حقوقی‌ـ بهداشتی و کلیه حقوق تصریح شده در اعلامیه جهانی حقوق بشر و حقوق شهروندی و بشری‌شان محروم مانده‌اند. جان بسیاری از آن‌ها در خطر است. کافی است به وضعیت تنها تعدادی از این زندانیان سیاسی عقیدتی توجه کنیم تا از عمق فاجعه آگاه شویم. خانم نسرین ستوده به کدامین گناه باید از فرزندان و همسرش جدا باشد و در زندان بسر برد. بهروز جاوید تهرانی جوانیش از سن 19 سالگی در زندان سپری شد، تنها بدلیل شرکت در اعتراض‌های دانش‌جویی سال 1387 در کوی دانش‌گاه و یا مهندس حشمت‌اله طبرزدی بیش از 10 از عمر شیرین خود را در پشت میله‌های زندان به‌سر برده چرا که او به ظلم و ستم نه قاطع می‌گوید. آقای حسین کاظمینی بروجردی چرا باید این‌چنین مورد بی‌احترامی و خشونت انتقام‌جویانه رژیم قرار گیرد که در حالی‌که از بیماری‌های عدیده‌ای رنج می‌برد به او اجازه حتا مرخصی نیز داده نمی‌شود و وقتی حال ایشان در زندان به‌شدت خراب شد او را با غل و زنجیر به بیمارستان انتقال دادند به‌طوری‌که او چندین بار از پا می‌افتد و زخمی می‌شود.

عیسی سحرخیز‌، بهاره هدایت‌، ابراهیم مددی‌،… همه و همه تنها نشان‌گر ضعف و ناتوانی رژیم در پاسخ به خواست‌های جامعه و ملت ایران است. این اعمال را جز جنایت و خشم کور اهریمنی چه بنامیم.

این‌ها آن‌قدر بی‌شرمند که دست از سر خانواده‌های این عزیزان نیز برنمی‌دارند و آن‌ها را مورد بی‌مهری‌، توهین و پی‌گردهای غیرقانونی قرار می‌دهند. مشاهدات دکتر رویا عراقی که اخیرن نیز از زندان آزاد شده است تکان دهنده است، او می‌گوید: «اول ما را بردند به سلولی که یک هفته آن‌جا بودیم. آن سلول بسیار کثیف و متعفن بود و یک توالت فرنگی داشت پر از کثافت که بوی تعفنش همه جا را گرفته بود. در سلول دوربین مدار بسته هم داشتند و ما را نگاه می‌کردند. سه چهار نفر را در این سلول انداختند به طوری که حتا جای دراز کشیدن هم نبود و باید جلوی هم‌دیگر و جلوی دوربین مدار بسته دست‌شویی می‌رفتیم. این سلول کثیف و تاریک هیچ پنجره‌ای به بیرون نداشت و حتا دریچه‌ای نداشت که هوا تهویه شود.»

«بعد مرا به یک سلول انفرادی بردند و تمام لباس‌هایم را درآوردند و به طور کامل بازبینی بدنی کردند. یک لباس نازک به من دادند با یک پتوی کثیف ولی عینکم را به من ندادند و وسایل بهداشتی هم وجود نداشت. هفته اول به‌شدت مریض بودم و خون‌ریزی داشتم و به بیماری‌های عفونی دچار شدم. ما نمی‌توانستیم دست‌شویی برویم هر چقدر به در می‌کوبیدم در را باز نمی‌کردند به‌خصوص شب‌ها، وقتی هم می‌آمدند داد می‌زدند که شما حق ندارید در بزنید و حق ندارید زود به زود دست‌شویی بروید. من دراین سلول دچار تنگی نفس شدید شدم به طوری که فکر می‌کردم نفسم قطع می‌شود و هر چه به در کوبیدم که مرا حداقل کنار یک پنجره ببرند تا بتوانم نفس بکشم، گفتند بازجویت اجازه نمی‌دهد و من صدای مردی را شنیدم که می‌گفت اصلن به او محل نگذارید و در را باز نکنید، بگذارید در همان حالت بماند. تا این که من بی‌هوش شدم، وقتی به هوش آمدم نمی‌دانستم چه مدت بی‌هوش بودم و چه بلایی بر سرم آمده است.»

فکر می‌کنم تنها ذکر همین مورد کافی باشد تا همه و همه و از جمله آقای شهید بفهمد که اوضاع حقوق بشر در ایران از چه قرار است و ما در آن دیار با چه هیولاهایی دست و پنجه نرم می‌کنیم.

متاسفانه تعدادی از زندانیان سیاسی محبوس در زندان‌های ایران دچار وضعیت حاد جسمانی هستند و مسوولین زندان‌ها و قوه قضاییه به وظایف خود در قبال این زندانیان عمل نمی‌کنند. شما چه کارهایی در رابطه با شناسایی و اطلاع‌رسانی و پی‌گیری وضعیت این زندانیان انجام داده اید و جامعه جهانی چه عکس‌العملی در رابطه با این زندانیان تا به کنون انجام داده است؟

فعالیت‌های ما تاکنون در چهارچوب خبررسانی، ترجمه اسناد و انتقال آن به نهاد‌ها و ارگان‌های حقوق بشری، تهیه پتیشن‌های حمایتی و یا در محکومیت جمهوری اسلامی‌، تماس با خانواده‌های زندانیان، تبلیغ و ترویج اخبار و وضعیت زندانیان در شبکه‌های ارتباطی فیس بوک و تویتر …، بعضن جمع آوری کمک مالی‌، کمک به بسیاری از دوستان که از ایران متواری شده‌اند و نیاز به اطلاعات و یا تاییدیه … داشته‌اند، شرکت در اکسیون‌ها و حمایت و پشتیبانی‌های نوشتاری رسانه‌ای و انسان‌دوستانه بوده است. جامعه جهانی از اعمال خشونت و شکنجه در زندان‌های ایران و تمامی اتفاقات به یمن فعالیت‌های شبانه‌روزی ایرانیان متعهد و مبارز مطلع است و هیچ موردی از نظر آن‌ها پنهان نیست آن‌ها بارها در نامه‌های خصوصی گفته‌اند که رژیم ایران دیکتاتور و غیر‌بشری است. آن‌ها همیشه گفته‌اند و می‌گویند که کشورشان هرگز به نمایندگان ایران در سازمان ملل متحد روی خوش نشان نداده است و البته این‌را نیز اشراف داریم که اتاق‌های بازرگانی آن‌ها کار و سیاست خود را پیش می‌برند.

خوش‌بختانه در شرایط حاضر جامعه جهانی در اعمال فشار به رژیم ایران هماهنگ‌تر و متحدتر عمل می‌کند و اقتصاد ایران در حال فروپاشی است و فروپاشی اقتصادی فروپاشی سیاسی را نیز به‌دنبال خواهد داشت‌. در عین حال از آن‌جا که اعتقاد دارم که حقوق بشر و سیاست دو عرصه لازم و ملزوم یکدیگرند و سیاست ما حقوق بشر ماست و حقوق بشر ما عین سیاست ماست و از آن‌جا که پایه اصلی دموکراسی و باورهای دموکراتیک از منظر انسان شناسی، باور به انسان است. اعتمادسازی واحترام به قانون لذا توجه به حقوق دیگران و ارزش‌های دیگران از ارکان مهم فرهنگ دموکراسی است. بنابر‌این برای ایجاد ساختاری سیاسی تلاش می‌کنم که ارزش‌های آن حقوق بشری است و پایه‌های آن بر اصول مندرج در اعلامیه جهانی حقوق بشر استوار است.

چرا با وجود این همه نقض حقوق بشر در ایران و کثرت اعدام‌های سیاسی در این کشور، سازمان‌های بین‌المللی و جامعه جهانی تاکنون نتوانسته اقدام عملی برای جلوگیری از این فشارها و اعدام‌ها بر علیه کشور ایران انجام دهد تا مانع تکرار نقض گسترده حقوق بشر در ایران شود؟

توجه کنید که جامعه جهانی اهرم تعیین‌کننده برای جلوگیری از اعمال فشارها و اعدام‌ها در داخل ایران نیست بلکه فاکتور مهم و تایین‌کننده ملت ایران است و نیروهای پیش‌رو آن که قاعدتن باید مسوولیت خطیر جنبش‌های اعتراضی را به‌عهده بگیرند که البته هنوز از اعتبار و فشردگی لازم برخوردار نیستند. جامعه جهانی مجموعه‌ای ناهمگون است متشکل از کشورها و ملت‌های گوناگون با منافع و درجات رشد و توسعه گوناگون و بدیهی است که هر یک از این‌ها در پی منافع ملی خود هستند که البته پدیده عجیبی هم نیست لذا این توقع که سازمانهای بین‌المللی نتوانسته‌اند روند اعدام‌ها و نقض حقوق بشر در ایران را متوقف کنند یک توقع غیرکارشناسانه و غیرواقعی است. آن‌ها تنها قادرند این روندها را تضعیف کنند اما توقف کامل چرخه اعمال خشونت در حق ملتی که این‌چنین در ظلم و مصیبت فرو رفته است تنها به‌دست همین مظلومان است که باید انجام شود و تنها آنان قادرند که ادامه تکرار سناریوهای مختلف نقض حقوق بشر در ایران را ناممکن کنند. منظورم اینست که بدون خیزش انقلابی آحاد ملت ایران بر علیه نظامی که خون آن‌ها را درشیشه کرده نمی‌توان جامعه جهانی را سرزنش کرد که چرا دست بالا نمی‌زنند و تقاص ظلم‌های این رژیم اختاپوسی را نمی‌گیرند. شما شاهد آن هستید که بارها بر علیه تضیق حقوق بشر درایران قطع‌نامه‌های مختلف صادر شده، ناظر مخصوص حقوق بشر آقای احمد شهید هنوز موفق نشده که به ایران برود و مقامات ایرانی را از نزدیک ملاقات کند؛ مقامات ایرانی بارها در سازمان ملل متحد بی‌حرمت شده‌اند و نمایندگان در اعتراض به حضور آن‌ها سالن را ترک گفته‌اند ؛ هزاران نامه اعتراضی از دهها پارلمان و ده‌ها شخصیت حقیقی و حقوقی به مقامات ایران سرریز شده‌؛ صده‌ها نامه از طرف سازمان عفو بین‌الملل‌، دیدبان جهانی حقوق بشر به مقامات ایران ارسال شده اما دریغ که نرورد میخ آهنین بر سنگ.

یکی از موضوعاتی که اخیرن در کشور ایران ادعا می‌کند، تدوین اعلامیه حقوق بشر اسلامی است، آیا کشور ایران که خود یکی از کشورهای ناقض حقوق بشر در جهان معرفی شده است می‌تواند سردمدار تدوین چنین اعلامیه‌ای باشد و اساسن می‌توان با کمک گرفتن از قوانین اسلامی به رعایت حقوق بشر در جهان کمک کرد؟

تدوین اعلامیه حقوق بشر اسلامی یک مضحکه دیگری است که حتا این اقدام هم نمی‌تواند رژیم را از حالت بی‌اعتباری و انزوا خارج سازد. این حربه حتا برای کشورهای اسلامی نیز جالب و قابل توجه نخواهد بود چرا که دست رژیم ایران برای عالمیان رو شده. حتا بسیاری از مسلمانان جهان می‌گویند از این‌که چنین رژیمی ادعای مسلمانی دارد دل‌سوخته و شرم‌سارند ؛ آن‌ها می‌گویند جمهوری اسلامی برای اسلام و مسلمانان آب‌رو نگذاشته است لذا اعلامیه حقوف بشر اسلامی آن‌ها نیز فراتر از سند بی‌ارج و قرب قانون اساسی‌شان نیست. البته از همه مهم‌تر مضمون اعلامیه جهانی حقوق بشر یک مقوله جهان‌شمول است و مبتنی است آخرین دستاوردهای مناسبات بشری ، این سند بر اساس مقتضیات نوع بشر از هر جنس و باور و نژاد و طبقه‌ای تنظیم شده است و با هیچ سند جانب‌دار دیگری قابل مقایسه نیست و قابل تعویض نیز نیست.

تدوین اعلامیه حقوق بشر اسلامی توسط این آقایان توهین به سند رسمی‌شان یعنی همان قانون اساسی است که بر اساس آن آقای خامنه‌ای بالاترین مقام کشور شده. لذا سنگین ترند اگر دست به چنین اقدامی نزنند و آب‌روی خود را بیش از این‌ها نبرند.

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , ,