در وبلاگ دیرزمانی است که همصحبت با خاکم من، نویسنده نوشته ای دارد خطاب به فرزند آیتاله منتظری:
«حاج احمدآقای منتظری، پیام شفاهی شما را که سرکوچه دوازدهم بلوار شهید منتظری قرائت شد، شنیدیم. با وجود آن بلندگوی فکسنی که به زور صدایش تا آن سوی بلوار میآمد. اما ما آنقدر ساکت شدیم و گوشهایمان را تیز کردیم، تا شنیدیم که پیغام دادهای که آرامش و نظم مراسم را حفظ کنیم، که میدانی توی قلب ما چه میگذرد، که برای حفظ آرامش شعار سیاسی یا به قول آن آقایی که پیغامرسانت بود، شعار انقلابی ندهیم.
نمیدانم تو هم شنیدی که هنوز جمله پیام رسانت تمام نشدهبود که همه فریاد زدند «یاحسین» که جوابش میدانی که چیست.
نمیدانم شنیدی که همانجا بلافاصله شعارهای تند سیاسی را مردم دوباره از سر گرفتند؟ نمیدانم. اگر هم نشنیدی، قطعن بعدها توی فیلمها میبینی که چه کردیم.
حاج احمد آقای منتظری، نکند خیال کنی که ما از سر بیتوجهی به تو و بیت آیتاله، خواستتان را اجرا نکردیم، نکند خیال کنی که ما درک نمیکردیم نگرانیت را از به همخوردن مراسم و به خاک و خون کشیدهشدنش که لابد خودت را در مورد میهمانان پدرت مسوول میدانستی، باور کن تمام نگرانی ما هم همین بود که مراسم با شکوه برگزار نشود.
اما وقتی داری فیلمها را نگاه میکنی، انصاف بده به ما که در مراسم خاکسپاری مردی که با مصلحتاندیشیهای از سر ترس، بیگانه بود، از سر ترس، مصلحتاندیشی نکنیم.
انصاف بده که در مراسم تشییع پیکر مردی که تمام عمرش را بر سر مبارزه با دیکتاتوری گذشته است، چه شعار دیگری میشود داد جز «مرگ بر دیکتاتور»؟ که به قول بچهها «وصیت منتظری، مرگ بر دیکتاتوری»
امروز در خبرها خواندم که فرمودهاید «شاید تصمیم بگیریم مراسمی نباشد که مردم هم صدمه نبینند.» پس این را هم اضافه میکنم که:
جناب آقای احمد منتظری عزیز، هروقت داشتید در این باره تصمیم میگرفتید، یادتان باشد که ما 6 ماه است که عادت کردهایم، به تجمعاتمان تجاوز شود، بیجهت کتک بخوریم، صدمه ببینیم، زخمی شویم و کشته بشویم حتی. موقع تصمیمگرفتن یادتان باشد که دارید برای مراسم پدر یک جنبش تصمیم میگیرید، یادتان باشد که دیگر دست همه آمده که وقتی بدون دعوت دولتیها به خیابان میآیند، باید غسل شهادت هم بکنند. بگذارید هرکس خودش تصمیم بگیرد که در مراسم این مرد بزرگ شرکت بکند یا خیر.
حاج احمد آقای منتظری، بهانه و حجت به دست کودتاچیها ندهید که بیت آیتاله مراسم را لغو کردهاست. کار را برای اینها آسان نکنید. بگذارید برای تعطیلکردن مراسم، ناگزیر شوند مثل 6 ماه گذشته، از آبروی نظامشان هزینه کنند. اجازه بدهید کمی از دلهره مراسم ختم رهبر ما دچار زحمت بشوند. بگذارید چهره نظام بیشتر آشکار شود برای هم شهریهایتان. اصلن بگذارید مجبورشوند اتوبان تهران – قم را ببندند، یا حتی تمام ورودیهای شهر قم را. چه اشکالی دارد دوستداران احمدینژادیسم شهر شما هم، قدر و اندازه شهامت و شجاعت کودتاچیها را بفهمند!
حاج احمد آقای عزیز، پیش قدم نشوید برای لغو مراسم، وعده عاشورای ما را به هم نزنید لطفن.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»