Saturday, 18 July 2015
29 September 2023
پس‌نشینی تند

«قومیت‌ها و حمله‌ی خارجی»

2012 February 21

اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه

حالا شاید کم‌تر تحلیل‌گر و کنش‌گر سیاسی باشد که خطر جنگ را بیخ گوش ایران حس نکند. اکثر قریب به اتفاق احزاب از موافق و مخالف و در درون و یا بیرون ایران سعی می‌کنند تا به هر طریق و روش ممکنی از وقوع چنین پیش‌آمد ناگواری جلوگیری به عمل بیاورند. در این میان اما نوع واکنش اقلیت‌های قومی و مذهبی در برابر خطر آغاز جنگ احتمالی به ندرت مورد بررسی قرار گرفته است.

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

نوع برخورد جمهوری‌اسلامی با اقلیت‌های مذهبی در سه دهه‌ی گذشته و علا‌رغم وجود قوانین آشکار در قانون اساسی که اجازه‌ی برگزاری آزادانه مراسم آیینی و مذهبی را به آنان می‌دهد اسف‌ناک بوده است. همین نوع نگاه سبب شده تا فعالانی که مذهبی به غیر از اسلام دارند کم کم پای خود را از فعالیت‌های سیاسی و حتا اجتماعی کنار بکشند چرا که به آسانی مورد تهمت جاسوسی و عامل بیگانه بودن قرار می‌گیرند و مجازات‌های سنگینی هم‌چون اعدام و حبس‌های طویل مدت در انتظار آن‌هاست. از این رو بوده است که جمعی از آن‌ها هم‌چون بهاییان و یهودیان که در صف اول تهاجمات قرار دارند عطای چنین کاری را به لقایش ببخشند و سکوت پیشه کنند. این است که نمی‌توان به روشنی موضع این هم‌وطنان را در برابر حمله خارجی دانست. ارامنه نیز با وجود آن‌که مانند بهاییان و یهودیان تحت فشار شدیدی نبوده‌اند ترجیح داده‌اند پس از انقلاب پای خود را جریانات سیاسی کنار بکشند و به تدریج با فشارهای حاکمیت بر روی نوکیشان مسیحی بخش فراوانی از خانواده‌های ارمنی نیز ایران را به مقصد کشورهای غربی ترک کرده‌اند و در جمع باقی‌مانده افراد سرشناس و شناخته شده‌ای وجود ندارند که بشود جویای نظریات‌شان شد.

اقلیت‌های قومی اما شرایط متفاوتی دارند. می‌شود گفت که تقریبن تمامی احزابی که به نوعی به این هم‌وطنان مربوط بوده است فعالیت‌های‌شان غیرقانونی اعلام شده و سرکردگان‌شان یا به وسیله‌ی نظام دستگیر و اعدام شده‌اند و یا در تبعید به سر می‌برند. موضع برخی از این احزاب که گرایشات تجزیه‌طلبانه داشته‌اند در برابر تهدید خارجی، هم‌دلانه و هم‌راه با حمایت ضمنی بوده است، گر چه بسیاری از آنان سعی کرده‌اند تا با گذراندن نام‌هایی هم‌چون دخالت بشردوستانه بر آن، از بار خشنونت‌آمیز و خائنانه‌اش بکاهند. نکته‌ی تاسف‌بار این‌جاست که اکنون و هر چه که به احتمال این تهاجم نزدیک می‌شویم به شمار حامیان حمله‌ی نظامی در میان اقلیت‌های قومی اضافه می‌شود. شک نباید کرد که دست‌هایی از خارج از مرزها نیز به این تفکر دامن می‌زنند. برای نمونه تردیدی نیست که تفکرات پان‌ترکیسمی که از تجزیه‌ی آذربایجان دفاع می‌کنند نمی‌توانند خوش‌حالی خود را از این گرایشات پنهان کنند. به پان‌ترکان ترکیه و آذربایجان می‌شود افرادی را در دولت‌ کردستان عراق و بلوچستان پاکستان نیز اضافه کرد که منافع خود را در تجزیه و حداقل ناآرامی این مناطق می‌بینند و از این روست که با تحریک هم‌فکران خود در ایران به این جریان دامن می‌زنند.

شکی نیست که هم‌وطنان کرد، ترک و بلوچ و دیگر اقلیت‌های قومی و مذهبی باید برای به دست آوردن آزادی‌های دینی، آیینی، سیاسی و اجتماعی خود همانند دیگر شهروندان ایران زمین تلاش کنند اما اگر این تلاش‌ها هم‌راستای با دیگر اقوام و گروه‌هایی که دل در گروی ایرانی آزاد و یک پارچه دارند نباشد به یقین محکوم به شکست خواهد بود، چرا که با تجزیه و تضعیف نیروها و به نتیجه نرسیدن اقدامات مسالمت‌آمیز برای تغییرات، زمینه‌ی اقدام و حمله‌ی نظامی باز شده و تجربه نشان داده که در شرایط جنگی زمینه برای درگیری‌های قومی بیش‌تر فراهم می‌شود. ساده‌انگارانه است که فکر کنیم تنها با سرنگونی حکومت جمهوری‌اسلامی در ایران مشکل این مناطق حل شده و تجزیه‌طلبان خواهند توانست کشورهای کوچک خود را تشکیل دهند. وجود تفاوت‌ها و گوناگونی‌های قومی و مذهبی عمیق در همین مناطق کار را بسیار دشوار خواهد کرد.

به عنوان نمونه کافی‌ست که اشاره شود فقط در نواحی کردنشین ترکیب مذهبی گسترده‌ای وجود دارد که از شیعیان دوازده امامی گرفته تا اهل تسنن و شاخه‌های مختلفی از متصوفه هم‌چون اهل‌حقیان و دروایش قادری را شامل می‌شود. اگر به این موضوع وجود قومیت‌ها، ایل‌ها و عشایر مختلف و گوناگونی فرهنگی و زبانی را هم اضافه کنیم خواهیم دید که هیچ نیرویی نمی‌تواند تمامی شهروندان این نواحی را به زیر یک پرچم واحد به نام کردستان جمع کند. این موضوع درباره‌ی آذربایجان و بلوچستان نیز صادق است. در ضمن این دوستان نباید فراموش کنند که اتحاد آن‌ها با کشورهایی چون کردستان عراق، ترکیه و آذربایجان اگر به فرض محال صورت هم بگیرد آن‌ها را تبدیل به مستعمراتی خواهد کرد که شرایط هم‌وطنان ما در آن‌جا و در به‌ترین حالت از نوع شهروندان درجه‌ی دوم خواهد بود. در چنین شرایط سخت و تاریخی برای کشور ما وجود یک نگاه کلی‌ و آینده‌نگر که هم‌زمان حقوق اقوام، اقلیت‌ها و منافع ملی را در نظر داشته باشد به شدت احساس می‌شود، دیدگاهی که باید از سوی همه‌ی کنش‌گران سیاسی و اجتماعی ایرانی از هر مذهب، قومیت و زبان مورد حمایت قرار بگیرد.

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , ,