Saturday, 18 July 2015
29 September 2023
پرسه

«از اسکار ۸۴ تا جدایی لباس لیلا»

2012 March 05

سیمین/ رادیو کوچه

simin@koochehmail.com

     در کنار تمامی شورو شوق و شادمانی که دریافت جایزه بهترین فیلم در هشتادو چهارمین اسکار برای مردم ما به همراه آورد، موج دیگری از اظهار نظرها نیز وجود داشت که به شادمانه‌گی قبلی‌ها نبود. نظرهایی متفاوت و اغلب نارضایت‌آمیز درباره‌ی آن‌چه هنرمندان ایرانی در این مراسم بر تن کرده‌اند.

با آن که شاید بهتر باشد برای ایجاد یک انقلاب اساسی در خودمان دست از قضاوت کردن دیگران برداریم و به دیگران با عینک خودشان نگاه کنیم اما قضیه انتخاب لباس برای حضور در مراسمی هم چون اسکار از آن موضوعاتی است که نمی‌توان به سادگی از آن گذشت. با یک نگاه ساده به نظرات و نوشته های در این زمینه می‌توان متوجه اهمیت این انتخاب به ویژه برای جامعه ایرانی و این نخستین حضورهنرمندان ایرانی در چنین آئین با اهمیتی شد و هر چندکه نقطه نظرات متفاوتی در این زمینه دیده می‌شود اما از اهمیت موضوع چیزی کاسته نمی‌شود.

از آن جا که Fashion  یا به قول پارسی‌نگاران «وسترنگاری» از اون موضوعات به شدت مورد علاقه من هست امروز به سراغ یکی از کارشناسان و طراحان لباس رفتم تا در ارتباط با این موضوع با او گفت و گویی داشته باشم. گفت وگویی که برای خود من بسیار جالب و شنیدنی بود. امیدوارم برای شما هم جذاب و شنیدنی باشد.

با برنامه امروزم همراه باشید با موضوع لباس هنرمندان ایرانی در اسکار، در گفت‌و گو با «فرانک مسیح‌پور»؛ این جوان طراح لباس ایرانی.

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

   حضور هنرمندان ایرانی در اسکار امسال کلی سروصدا ایجاد کرد که بخشی از این سرو صداها هم راجع به لباس پوشیدن آن‌ها بود. البته لباس آقای معادی به نظر مناسب می‌رسید اما عده‌ی زیادی از لباس خانم لیلا حاتمی خوششان نیومده بود و آن را مناسب نمی دیدند و حتا گفته شد که عنوان بدترین لباس را به خودش گرفته (آن لباس سفید یا آبی!). البته خانم حاتمی پیش از این هم در بسیاری از مراسم بین‌المللی با رعایت کدهای ایرانی یا شاید بهتر است بگوییم اسلامی شرکت کرده بود و به نظرم با خوش‌لباسی هم ظاهر شده بود. اما شاید اهمیت این مراسم باعث شد که لباس او نمود بیشتری داشته باشد. از فرانک مسیح پور نظرش را به عنوان یک کارشناس در این حوزه راجع به این لباس‌ها جویا می شوم:

او با تاکید بر اهمیت انتخاب نوع لباس برای هر فردی به ویژه افراد صاحب نام، به شرکت‌های «زنیا» و «اسکادا» که کار طراحی لباس این دو هنرمند را انجام داده‌اند، اشاره دارد و می‌گوید که طراحی لباس آقای معادی تا حدود زیادی موفق بوده و توانسته ضوابطی را که در این گونه مراسم وجود دارد رعایت کند. و این که فرهنگ طراحی لباس و تک‌دوزی برای یک شخص خاص در ایران ایجاد شد و با لباس به عنوان یک کار هنری برخورد شد را حرکت بسیار زیبایی می‌داند چرا که به ندرت در کشور این طور ارزش یک لباس پاس داشته می‌شود.

اما در مورد طراحی لباس خانم حاتمی معتقد است که شرکت اسکادا برای طراحی لباس تنها زنی که قرار بوده به عنوان یک فرد با حجاب در تاریخ اسکار بر روی فرش قرمز برود ناشی گری کرده و نه تنها کدهای لازمه را نمی شناخته در انتخاب رنگ نیز انتخاب درستی نداشته و بدون درنظرگرفتن رنگ پوست شخص و رنگ قرمز فرش، رنگ آبی بسیار ملایمی را انتخاب کرده که در عکس‌هایی که با فلش‌های قوی گرفته شده سفیید به نظر می‌رسد و از این رو در اغلب نقدهای راجع به این لباس چه ایرانی و چه غیر ایرانی این لباس را به یک لباس عروس تشبیه کردند.

این طراح لباس به نکته دیگری اشاره دارد وآن نبود یک عکس واضح و مشخص از لباس کامل خانم حاتمی در شب اسکار که این صحبت کردن راجع به لباس را دشوارتر می کند.

او قد بیش ازحد بلند لباس را که سبب شده کفش‌ها شده، درنظر نگرفتن اندام کشیده خانم حاتمی در این طراحی لباس راسته و گشاد که باز قد را کشیده‌تر می‌کند را از عیوب آن می‌داند و معتقد است که چنان‌چه دامن کمی حجم‌دارتر بود اندام را بهتر نشان می داد و می‌توانست لباس مناسب‌تری باشد برای این مراسم.

او با تاکید بر هماهنگی طراحی لباس آقای معادی با مراسم، می‌گوید که به طور معمول برای آقایان محدودیت کم‌تر است و انتخاب و طراحی ساده‌تر هست و از آن‌جا که لباس آقایان چسبان نیست و دارای آستین بلند و شلوار بلند است نیازی به تمهیداتی برای پوشاندن عیوب بدن نیست در صورتی که در مورد خانم‌ها علاوه وجود تمام محدودیت‌های زیبایی‌شناسی و محدودکردن عیب‌های اندام که در هر فرد می‌تواند باشد، محدودیت‌های فرهنگی را هم در بر می‌گیرد و این بار نخستین بار بود که یک زن با حجاب پا بر فرش قرمز می‌گذاشت و این مساله را حساس‌تر کرده و  محدودیت‌های بیش‌تری قطعن ایجاد می‌کند و این که همه نگاه‌ها به سمتش است.

او در مورد این که لباس لیلا حاتمی به عنوان بدترین لباس اسکار انتخاب شده می‌گوید که چنین چیزی ندیده مگر این که این لباس در کنار لباس دیگری به عنوان لباس فانتزی قرار گرفته است.

  نوع پوشش هنرمندان در این گونه مراسم همواره یکی از موضوعات مورد توجه مردم و رسانه‌ها بوده تا آن‌جا که برنامه‌های تخصصی راجع به آن ساخته می‌شود، از آن‌ها برداشت‌های تبلیغاتی گسترده‌ای می‌شود و تیتر رسانه‌ها را تا مدت‌ها به خودش جذب می‌کند که یک نمونه آن همین لباس خانم آنجلینا جولی ست که با وجود گذشت یک هفته از آن مراسم هم چنان بسیاری از رسانه‌های آمریکایی بی‌خیال طوفانی که در چند استان این کشور آمده یا موضوعات مهم دیگر شدند و هم‌چنان در این مورد بحث می‌کنند که آنجلینا با این چاک بلند لباسش و نشان دادن پایش چه چیزی را می‌خواهد ثابت کند و …

اما اساسن جریان انتخاب لباس در این گونه مراسم چگونه هست و چه کدهایی به طور معمول رعایت می‌شود؟

    در این مراسم یک سری بایدها و نبایدها وجود دارد که البته همه قراردادی هستند و طراحان به تناسب آن چه مد هست و یا مناسب اندام یا جایگاه اجتماعی آن فرد است و با در نظر گرفتن خیلی عوامل دیگر، یک سری تغییرات در جزئیات آن می‌دهند اما برای خانم‌ها بایدها و نبایدهای بسیاری وجود دارد به خصوص ما که ایرانی هستیم و نمایندگانمان را از یک کشور اسلامی بر روی فرش قرمز می‌فرستیم محدودیت‌هایمان بیشتر است.

در بایدها و نبایدها در ظاهر یکی طراحی لباس است که ترکیبی از طراحی و دوخت و پارچه حاصل مناسب یا نامناسبی خواهد داشت و دیگری بحث تکنیکی ماجراست و این که جنس و نوع پارچه چه باشد. یکی از چیزهایی که جزو بایدها و نبایدهاست جنس پارچه مورد استفاده برای لباس‌هایی که قرار است مقابل دوربین‌های حساس با نور زیاد قرار بگیرند که نباید در برابر نور زیا فلش های دوربین‌های حساس لایه‌های زیرین پارچه نشان داده شود بنابراین تکنیک دوخت و اجرای پارچه بسیار مهم است. برای مثال لباس لیلا حاتمی در شب قبل از اسکار یک ناشی‌گری صورت گرفته بود که آستر لباس او دیده می‌شد و این‌ها از خطاهایی است که در هنگام طراحی و اجرای لباس صورت گرفته می‌ شود.

هرساله بهترین لباس‌ها و بدترین لباس در مراسم اسکار انتخاب می‌شود و به عنوان بخشی از تاریخ این مراسم ثبت می‌شود.

خیلی‌ها آرزو می‌کردند که کاش لیلا هم مثل تمامی سوپراستارهای دیگر لباس می‌پوشید که البته من به شخصه با این موضوع موافق نیستم و معتقدم که لباس در این مراسم فقط یک لباس نیست معانی و پیام‌های گوناگونی در آن نهفته است. آیا هنر طراحی لباس در کشور ما این پتانسیل را ندارد که با توجه به تمامی کدهایی که برای لباس‌ها در چنین مراسمی باید رعایت بشود لباس‌هایی در حد و اندازه فرهنگ و هنر ایرانی تولید کند؟

قطعن بسیاری از طراحان ایرانی چه در داخل و چه در خارج از کشور هستند که توانایی این را دارند که لباس هایی را طراحی کنند که مناسب با فرهنگ ایران برای کسی که نماینده ایران هست طراحی کنند.  اما باید دید آیا کسی پیش قدم شد برای این کار و در این نخستین تجربه تنها همین شرکت اسکادا بود که قدم برداشت در این کار.

شاید یکی از مهم‌ترین ایرادهایی که به کار خانم حاتمی وارد است این است که لباسی بی‌هویت بود نه ایرانی بود نه اسلامی بود و نه حتا آمریکایی بود و به قدری بی‌هویت بود که حتا خودش هم نمی‌خواست خودش را نشان بدهد

شاید یکی از مهم‌ترین ایرادهایی که به کار خانم حاتمی وارد است این است که لباسی بی‌هویت بود نه ایرانی بود نه اسلامی بود و نه حتا آمریکایی بود و به قدری بی‌هویت بود که حتا خودش هم نمی‌خواست خودش را نشان بدهد و آن شال بزرگ روی سر طوری لباس را پوشانده بود که گویی خود لباس هم از نشان دادن خودش خجالت می‌کشید.

ای کاش می‌شد به طراحان لباس هم دسترسی داشت تا نظر آن‌ها را هم دانست اما به هر حال این طرح لباس نظر تمامی افراد را چه متخصص وچه بیننده عادی جلب کرد. افرادی که علاقه مند بودند هنرمند محبوبشان در مراسم بدرخشد. البته خانم حاتمی پیش از این در سایر مراسم بین‌المللی به خوبی ظاهر شده بود. آیا این‌طور نیست؟  

تمام افرادی که در این سطح هستند که در چنین مراسمی شرکت کنند به طور معمول مشاورانی دارند که به آن‌ها در انتخاب لباس یاری می‌رساند. چون قرار نیست همه در همه زمینه‌ها متخصص باشند. لیلا حاتمی نیز در مراسم و جشنواره‌های قبلی لباس‌های نسبتن مناسبی پوشیده بود و فقط در چند مورد جنس پارچه لباس او بود که نتوانسته بود در مقابل دوربین‌ها ضخامت کافی داشته باشد و لایه‌های زیرین را نشان ندهد.

اما به هر حال کلیت ماجرا مثبت است به خاطر این که به هر حال ما همه در مرحله تجربه کردن قرار داریم و این نخستین بارها جمع می‌شود و برای ما تجربه می‌شود برای دفعه های بعدی و تجربه‌های آینده که امیدواریم تکرار شود و سال آینده ما نمایندگان ایران را روی فرش قرمز درخشان‌تر، زیباتر و ایرانی‌تر ببیینیم.

با امید سربلندی ایران

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , , , , , , , , , , 

۷ Comments


  1. عباس
    1

    خانم جان شما حتا رنگ لباس خانم حاتمی را هم نمی دانید سفید بود یا آبی یا زرشکی…این ناشی گری های شما بدتر از بی سلیقگی در انتخاب لباس است, یک سوزن به خود بزنید اول بعد در مورد دیگران افاضات بفرمایید


    1. Ãmir Cafechi
      2

      آقای عباس. شما اول سوزن رو به خودت بزنی بد نیس.
      منم اول تعجب کردم که خانم مصاحبه گر آبی رو به عنوان رنگ معرفی کرد. ولی بعد از توضیحات خانم مسیح پور کاملاً موضوع روشن شد.


  2. مریم
    3

    اگر به سوسن خانم خیاط محل ما سفارش میداد لباس بهتری درمیومد !!
    آخه این همه طراح و برند!! همه ایران رو تحریم کردن ؟


  3. mehdi
    4

    IQ علاوه بر اینکه متن رو درست نخوندی از ادبیاتم چیزی سرت نمیشه!!


  4. mohamad
    5

    سلام
    بسیار جالب بود اما
    حتا نه ، حتی
    اصلاً ، نه اصلن

    فارسی را پاس بداریم

    ممنون


  5. فرید
    7

    دو صد گفته چون نیم کردار نیست” و اینکه ” در سر عقل می باید بی کلاهی عار نیست ” این دوستانی که نغز ؟!! خواندند بهتر اینست که سری به کمد لباس خود بزنند. و اینکه لباس ایرانی و اسلامی و … یعنی چی؟