دکتر آویده مطمئن فر / رادیو کوچه
avideh@koochehmail.com
شنیدن خبر رفتارهای غیرطبیعی و پدوفیلیک یک دیپلمات ایرانی در برزیل مرا به دهه ۹۰ میلادی برد، هنگامی که در بلژیک، خبر دستگیری فرد پدوفیلی که در کودک ربایی، تجاوز، استفاده پورنوگرافیک و زنده به گور کردن ۵ کودک جوان دست داشته بود. به یاد میاورم که در آن زمان حدود ۶۰۰ هزار نفر در یک تضاهرات که به راه پیمایی سفید معروف شد برای محکوم کردن پدوفیلی شرکت کردند. و مارک دوترو به جبس ابد محکوم شد.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
هر چند پدوفیلی توسط متخصصان سلامت روان به عنوان یک اختلال روانی تعریف شده است، اما سیستم قضایی در تمام کشورها پدوفیلی را یک عمل مجرمانه تعریف میکند. البته در ایران، بر بسیاری از اعمال مجرمانه سرپوش تفاوت فرهنگی گذاشته میشود، و حتا به عنوان یک اختلال روانی نیز در نظر گرفته نمیشود، مخصوصن اگر این جرایم توسط مامورین دولت انجام شده باشند.
در هر حال در جایی که در اکثر کشورها برای مبارزه با پدوفیلی سعی بر ایجاد یک برنامه آموزشی دارند، در کشور ما بر رفتارهای پدوفیلی سرپوش میگذارند. به نظر من با اینکه پدوفیلی یک بیماری است ولی مبارزه نکردن با آن به حتم یک جنایت است.
قبل از هر چیز، فکر می کنم مهم باشد بدانیم در مورد چه افرادی صحبت میکنیم.
paraphilia پارافیلی یک اختلال روانی است که شامل توهمات شدید رابطه جنسی مصرانه و برانگیزاننده به طور کلی با اشیای غیر انسانی نه صرفن شبیه سازی شده، رابطه جنسی با حیوانات، کودکان، و یا دیگر افراد غیرموافق، تولید درد و رنج و تحقیر خود یا شریک زندگی است.
Pedophilia پدوفیلی یعنی اختلال روانی که مشخصه آن فانتزی یا عمل واقعی درگیر شدن در فعالیت جنسی با کودکان است، یکی از انواع بیماری روانی پارافیلی است. افراد پدوفیل فعالیت جنسی با کودکان را یا ترجیح میدهند و یا به طور منحصر به فرد از فعالیت جنسی با کودکان از همان جنس یا کودکان از جنس دیگر به هیجان جنسی و لذت بردن دستیابی پیدا میکنند. بعضی از آنها تنها به کودکان جذب شده، در حالی که دیگران به بزرگ سالان جوان و کودکان در فعالیت جنسی درگیر میشوند.
تمرکز پدوفیلها به فعالیت جنسی با یک کودک است. بحثهای بیشماری در مورد سن بلوغ وجود دارند. آیا کودک بودن بعنی زیر ۱۸ سال سن داشتند و یا کودک بودن یعنی سن زیر ۱۳ سال یعنی پیش از بلوغ جنسی. از آن جایی که بلوغ جنسی در تمام کشورهای دنیا در مورد دختران و پسران در یک سن مشخص اتفاق نمیافتد، از نظر قانونی، سن بلوغ ۱۸ سال در نظر گرفته شده است و فعالیت جنسی با فرد زیر ۱۸ سال سن یک جرم به حساب میآید.
بسیاری از ایالات در شمال آمریکا قانونی به تصویب رساندهاند که نیاز به تحقیقات زمینهایی دورهای در مورد هر بزرگسالی که با کودکان کار میکند کاملن قانونی است.
رفتارهای جنسی دخیل در پدوفیلی طیف وسیعی از فعالیتهای ممکن را شامل میشود ولی آنها معمولن از استفاده از زور اجتناب میکنند تا بتوانند فعالیتهای خود را ادامه بدهند زیرا اگر مانعی سر راه آنها به وجود بیاید با خشونت و قتل کودک پایان خواهد یافت. برخی از پدوفیلها رفتارهای خود را به افشای خود یا استمنا در مقابل کودک، و یا نوازش کردن یا لخت کردن کودک، اما بدون تماس جنسی محدود میکنند در حالی که دیگران کودک را به شرکت در رابطه جنسی و مقاربت تناسلی وادار میکنند.
رایجترین جنبههای آشکار پدوفیلی نشان دادن علاقه شدید به کودکان است. ولی هیچ پدوفیل تیپیکی وجود ندارد. پدوفیل میتواند پیر یا جوان، مرد یا زن باشد اگر چه اکثریت بزرگی از آنها مرد هستند. متاسفانه، برخی از آنها در حرفه ای فعالیت دارند که در آن آموزش و یا حفظ سلامت و رفاه کودکان و افراد جوان را به عهده دارند در حالی که دیگران با کودکان قربانی خود رابطه فامیلی و یا حتا ژنتیک دارند.
نظریههای مختلفی در مورد علل پدوفیلی وجود دارد. چندین پژوهشگر، پدوفیلی و انواع دیگر پارافیلی را به بیولوژی نسبت میدهند. آنها معتقدند که تستوسترون، یکی از هورمونهای جنسی مردانه، مردان را مستعد به رفتارهای منحرف جنسی میکند. ولی از سال ۲۰۰۲ تا به حال هیچ محققی ادعا نکرده است که ژنی برای توضیح وجود پدوفیلی کشف کرده باشد.
بسیاری از کارشناسان پدوفیلی را ناشی از عوامل روانی و نه از ویژگیهای بیولوژیک میدانند. بعضی از آنها فکر میکنند که پدوفیلی نتیجه مورد آزار جنسی قرار گرفته شدن، خود به عنوان یک کودک است اگر چه همه پدوفیلها خود به عنوان کودک مورد آزار جنسی قرار نداشتهاند. بعضی دیگر از کارشناسان فکر میکنند که پدوفیلی از تعامل نامناسب و پاتولوژیک فرد با پدر و مادر خود در طول سالهای اولیه زندگی مشتق میشود. بعضی از محققان پدوفیلی را به نیاز به تسلط بر یک شریک جنسی نسبت میدهند و چون کودکان حتا اگر به بلوغ جنسی رسیده باشند بلوغ روانی ندارند و نسبت به بزرگسالان کوچکتر و معمولن ضعیفتر هستند، شرکای تهدیدکنندهای نیستند. و این نیاز به سلطه است که احتمالن میتواند توضیح دهد چرا بسیاری از پدوفیلها مرد هستند.
چون قربانیان پدوفیلها کودکان هستند، پدوفیلها اغلب خدمات خود را به تیمهای ورزشی، نیروهای دیدهبان، و یا سازمانهای مذهبی یا مدنی که در خدمت جوانان داوطلب هستند ارایه میکنند. در برخی موارد، پدوفیلهایی که کودکان خانواده خود برای آنها جذاب هستند ممکن است کمک خود را به بستگان به عنوان بیبی سیتر ارایه دهند. آنها متاسفانه اغلب مهارتهای بین فردی خوبی با بچهها دارند و به راحتی میتوانند اعتماد کودکان را به دست آورند.
برخی از پدوفیلها توجیهات عقلانی و یا بهانههایی را ارایه میدهند تا مسوولیت اعمال خود را به عهده نگیرند. آنها ممکن است کودکان را به بیش از حد جذاب بودن و یا از نظر جنسی تحریک آمیز بودن سرزنش کنند. آنها هم چنین ممکن است بگویند که آنها به کودک «واقعیتهای زندگی» و یا «عشق» را «آموزش» میدهند. همه این توجیهات عقلانی ممکن است که توسط پدوفیلهایی که کودکان فامیل و یا کودکان خود را مورد تعرض قرار داده بودند استفاده شود.
پدوفیلی یکی از شایعترین شکل پارافیلی است. بازار بزرگ پورنوگرافی کودکان در سراسر جهان نسبت به آمار زندانها نشان میدهد که تعداد آنها در جمعیت عمومی شایعتر است. افراد پدوفیل معمولن در دوران بلوغ به مشکل خود پی میبرند و فعالیت خود را در سنین میانسالی شروع میکنند. در ایالات متحده، حدود ۵۰ درصد از مردانی که برای پدوفیلی دستگیرشدهاند یا خود پدر هستند و یا حداقل ازدواج کرده بودهاند.
شیوع رفتار پدوفیلی همراه با استرس روانی متفاوت است. وقتی که فرد پدوفیلی تحت فشار استرس بالا است، فرکانس رفتار و یا اقدامهای او به طور کلی نیز افزایش مییابد.
پدوفیلی در میان مردان بیش از زنان شایع است. و علاوه بر این، میزان عود برای افراد پدوفیل با اولویت برای کودکان پسر حدود دو برابر بیشتر از افراد پدوفیلی است که کودکان دختر را ترجیح میدهند.
در تشخیص پدوفیلی، برای متخصصین حرفهای سلامت روانی این مهم است که تعیین شود که آیا بیمار به پسر، دختر و یا هر دو جنس جلب میشود. هم چنین مهم است تعیین شود که آیا زنا یک عامل در ارتباط است یا نه. و در نهایت، پزشک باید تعیین کند که آیا پدوفیلی فرد منحصر به کودکان است یا به بزرگسالان هم جلب میشود.
یکی از مشکلات بزرگ تشخیص این اختلال این است که افراد پدوفیل تقریبن هیچ وقت به دنبال کمک داوطلبانه از سوی متخصصان بهداشت روانی نمیروند. در عوض، مشاوره و درمان آنها اغلب با نتیجه حکم دادگاه شروع میشود. گفتوگو با بیمار و تشخیص معیارها و نشانهها برای تشخیص وضعیت بیمار کافی است و پروندههای نظارت اینترنت افراد که از طریق تحقیقات جنایی به دست آمده نیز تشخیص را تایید میکند.
در اولین مراحل درمان با اصلاح رفتار، شوک الکتریکی برای افراد تحت درمان استفاده شده بود ولی این روش در درمان این بیماران بسیار ناموفق بوده است. از سال ۲۰۰۲ تا به حال، شایعترین شکل درمان برای پدوفیلی، روان درمانی برای چندین سال بوده است و این روش هم میزان بالایی از موفقیت در القای پدوفیل به تغییر رفتار خود نداشته است.
پدوفیلی هم چنین ممکن است با دارو درمان شود. سه دسته از داروها اغلب مورد استفاده قرار میگیرند. هورمونهای زنانه، به ویژه مدروکسی پروژسترون استات، هورمون آگونیست آزاد کننده جسم زرد (LHRH)، و هورمون ضد آندروژن که از جذب و سوخت و ساز تستوسترون جلوگیری میکنند و هم چنین سطوح این هورمون را در خون کاهش میدهد. مطالعات بالینی این داروها در آلمان، جایی که در آن نظام حقوقی از سال ۱۹۷۰ اجازه میدهد که از این دارو در درمان مجرمان سابقهدار جنسی استفاده شود، انجام شده است. هورمون ضد آندروژن به خصوص نشان داده شده است که در کاهش میزان عود موثر است. جراحی اخته نیز گاهی اوقات به عنوان درمان به مجرمان سابقهدار که به گناه تجاوز جنسی خشونت آمیز اعتراف کردهاند ارایه شده است.
خوشبختانه، پدوفیلها به طور روزافزونی تحت قوانین جنایی محاکمه و به زندان محکوم میشوند ولی متاسفانه، حبس آنها را برای مدت زمانی از جامعه دور میکند، اما معمولن گرایش آنها را حذف نمیکند. از سال ۲۰۰۲، در بسیاری از ایالت امریکای شمالی اسامی افرادی که زمانی را در زندان گذراندهاند انتشار میدهند تا حداقل این گونه افراد، پس از آزادی از زندان نتوانند در حوزههای حرفهای نزدیک به کودکان فعالیت کنند.
پایان دادن به عادات پدوفیلی در میان افراد مبتلا به این بیماری موفقیت آمیز نیست و میزان بالایی از تکرار جنایات وجود دارد. ولی پیگرد قانونی پدوفیلی از طریق سیستم عدالت کیفری در سالهای اخیر بسیار افزایش یافته است. آنها معمولن در زندانها در معرض خطر هستند زیرا توسط سایر زندانیان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و کشته میشوند. به همین دلیل، آنها اغلب از دیگر زندانیان باید جدا نگه داشته شوند. آگاهی از احتمال این خطر هم برای پدوفیلها یک عامل بازدارنده موثر نیست.
روش اصلی برای جلوگیری از پدوفیلی، اجتناب از موقعیتهایی است که باعث ترویج آن میشود. کودکان نباید هرگز در شرایطی بدون سرپرست قابل اعتماد با هر فرد بزرگسالی به غیر از پدر و مادر خود و یا اعضای خانواده قابل اعتماد قرار گیرند. به کودکان باید آموزش داد که در صورتی که با یک موقعیت ناراحت کننده مواجه هستند، قابل قبول است که فریاد زنند و تقاضای کمک کنند.
اساس جلوگیری از پدوفیلی آموزش میباشد. کودکان باید برای جلوگیری از موقعیتهایی که آنها را در مقابل پدوفیلها آسیبپذیر میسازد آموزش داده شوند. بزرگسالانی که با جوانان کار میکنند نیز باید برای جلوگیری از موقعیتهایی که ممکن است به عنوان ترویج پدوفیلی تفسیر شود آموزش داده شوند.
بسیاری از ایالات در شمال آمریکا قانونی به تصویب رساندهاند که نیاز به تحقیقات زمینهایی دورهای در مورد هر بزرگسالی که با کودکان کار میکند کاملن قانونی است.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
JAVAD
سلام
کودک جوان ! کودک پیر هم داریم مگه ؟! این خانم دکتر چیه ؟
Avideh
آقای محترم، کودک جوان به کودکان زیر سن ۱۳ سال گفته میشود. اگر انتقادی دارید بیان کنید ولی لحن شما متاسفانه بسیار توهین آمیز است.