اردوان روزبه / رادیو کوچه
اعتراضهای بعد انتخابات ۸۸، حاکمیت در ایران را به سمت یک بحران برد. بحران مشروعیت به نظر میرسد کمترین هزینهای است که جمهوری اسلامی خواسته یا ناخواسته ناچار با آن دست به گریبان شده است. این که در شرایط بحران با مردم و یا معترضها چگونه برخورد میشد و یا این که آیا رای و نظر مردم بر اساس اظهارات رهبر انقلاب ایران آیت اله خمینی «میزان» بود یا خیر موضوعی بود که برای اولین بار نه تنها روشن نشدنش دامن مردم را گرفت بلکه با توجه به اعتراضهایی در بدنه نظام، گستره دستگیریها و برخوردها را از حوزههای معمول خارج کرد.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
خبرهای تایید شده و نشده از دستگیری تعدادی از فرماندهان سپاه، اعضای دولت اصلاحات و برخی افراد با سابقه فعالیت طولانی در جمهوری اسلامی نشان از بحران عدم پذیرش رفتار های عصبانی بعد انتخابات داشت.
«محمدرضا معتمدنیا» یکی از فرماندهان دوران جنگ ایران و عراق، مشاور فرماندهی ستاد کل قوا و عضو ارشد ستاد پشتیبانی جنگ است که اینک بیش از یک ماه در اعتصاب غذا به سر میبرد. وی که در هشتم تیرماه ۱۳۸۸ توسط اطلاعات سپاه دستگیر شده بود، پس از دو ماه حبس انفرادی به قرار وثیقه آزاد شد که مجدد با حکم شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب به اتهام فعالیت تبلیغی علیه نظام در مرداد ماه سال ۱۳۹۰ برای گذراندن دوران محکومیتاش راهی زندان اوین شد.
بنابر اظهار خانواده آقای معتمدنیا وی در بند ۲ الف سپاه از شرایط خوبی به لحاظ جسمی برخوردار نیست. آسیبهای عصبی، عفونت و خونریزی لثه و مشکلات قلبی از مواردی است که با توجه نظر پزشک زندان باید بیرون از آن مداوا شود اما وی در انفرادی و فشارهای عصبی و روحی قرار داد. اینک آقای معتمدنیا به نشانه اعتراض به حصر خانگی دو تن از رهبران نمادین اعتراضهای مردمی، آقایان موسوی و کروبی و خانم رهنورد دست به اعتصاب غذا زده است. به گفته میثم معتمدنیا فرزند وی شرایط جسمی او رو به وخامت گذارده است. این در حالی است که محمدرضا معتمدنیا شرط شکستن اعتصابش را درخواست آقای موسوی و یا رفع حصر خانگی رهبران نمادین اعتراض بیان کرده است.
میثم معتمدنیا در همین خصوص به رادیو کوچه توضیح میدهد.
از وضعیت جسمی آقای معتمدنیا بگویید. خبر داریم مشکلاتی برای او به وجود آمده. آیا وضعیت او کنترل شده است؟
مشکلات جسمی حادی به سراغ ایشان آمده و یک هفته بعد از شروع اعتصاب غذا، ایشان را به عنوان تنبیه به انفرادی انتقال دادند. در فاصله 20 روز که در انفرادی بودند بیش از چهار بار به علت خونریزی معده و کلیه و مشکلات تنفسی به بیمارستان منتقل شدند. از ابتدای اجرای حکم تا کنون مشکلات متعدد جسمی به سراغ ایشان آمده که من میتوانم به بیماری قلبی، نخاعی، خونریزیهای مکرر لثهای و فلج انگشتان دست، تنگی نفس و خونریزی کلیه و معده اشاره کنم.
به وضعیت او رسیدگی نشده چرا که بعد از چند ساعت حضور در بیمارستان انتقال او به فضای انفرادی مشکلات را حادتر میکند. با اطمینان میگویم که هیچ ارادهای جهت بهبودی وضعیت ایشان وجود ندارد وگرنه وقتی ایشان را با تنگی نفس به بیمارستان انتقال میدهند، برگشت مجددش به انفرادی نشان میدهد تصمیمی برای بهبودی نیست.
آقای معتمدنیا در 21 مرداد 90 برای سپری کردن محکومیتشان به زندان اوین رفتند. با توجه به اینکه در دورانی مشاور فرمانده ستاد کل قوا در جمهوری اسلامی هم بودند، اتهام و جرم او چیست؟
من از سوابق ایشان بیشتر میگویم. در جنگ هشت ساله میان ایران و عراق از مسوولین پشتیبانی جنگ بودند، حضور مستمرشان در جبهه در دمای بالای 55 درجه در منطقه فاو، در کارخانههای یخسازی و بقیه کارخانهها که برای رزمندهها امکانات رفاهی ساختند، از جمله فعالیتهای ایشان است. در هیچ جای دنیا با فرماندهانشان و کسانی که از جانشان گذشته و از خاک و آب و وطنشان دفاع کردند، اینطور برخورد نمیشود. همه جای دنیا به آنها مدال شجاعت میدهند و از آنها قدردانی میشود. فکر میکنم تنها در ایران باشد که آنها را به زندان میاندازند و اتهامات واهی به آنها میزنند.
اتهام ایشان فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی است، نظامی که سوابق ایشان در قبل و بعد از انقلاب نشان میدهد که یکی از زحمتکشان نظام بودند و برای کشور و مردمشان از هیچ کوششی فروگذار نکردند. وقتی من بیانیه ایشان را در مورد اعتصاب غذا مطالعه کردم، تاکید داشتند که میخواهند دینشان را به مردم و کشورشان ادا کنند و نمیتوانند روزهای تاریک را ببیند و سکوت کنند.
با توجه به اینکه در دوران جبهه سوابقی دارند و ارتباطی که در جامعه و دستگاه نظام داشتند، آیا کسی برای رفع این فشارها تلاشی کرده است؟
شاید تلاشهایی بوده باشد اما با توجه به موضعگیری و سیاستهای کلی که نظام دارد تصور من این است که این تلاشها نمیتواند جدی بوده باشد. مطالبه ایشان مبنی بر شکسته شدن حصر مهندس میرحسین موسی، خانم زهرا رهنورد و آقای کروبی است و اگر قرار بود ارتباطاتی مشکل را حل کند باید ابتدا در مورد این سه عزیز تلاشهایی صورت میگرفت و با توجه به خواست جمعی مردم، این حصر شکسته میشد.
اگر هم تلاشی بوده من اطلاعی ندارم چرا که تماسی با ما گرفته نشده که آیا تلاشی از درون حاکمیت بوده یا خیر. من فکر میکنم این تلاشها نمیتواند علنی باشد.
با توجه به شناختی که از محمدرضا معتمدنیا دارید، آیا فکر میکنید همفکران ایشان در بدنه نظام وجود دارند؟
خیر. ما دوران جنگ و پس از آن ایشان را به سختی میدیدم. یا مشغول فعالیتهای اقتصادی و سازندگی پس از جنگ و یا فعالیتهای صنعتی بودند و ما حضور ایشان را کمتر در کنار خانواده حس میکردیم. نفراتی که این اعتقادات و رفتار و مسلک را داشتند الان فقط در زندان میتوانیم پیدا کنیم.
پدر شما تاکید کردند که در صورت خواست آقای میرحسین موسوی اعتصابشان را خواهند شکست. آیا فکر میکنید پیشنهادی از جانب آقای موسوی به ایشان بشود یا خیر؟
مهندس میرحسین موسی در حصر کامل هستند و ارتباطات ایشان با بیرون قطع است اما با توجه شناختم از ایشان، ایمان دارم قلبن راضی به این مسئله نیستند و دوست دارند این اعتصاب شکسته شود اما دسترسیهای او از دنیای بیرون بسته است. اگر این اجازه را میدادند و شرایط را مهیا میکردند که این بزرگوار پیام دهند، ایمان دارم ایشان مضایقه نمیکردند همانطور که دختران بزرگوار ایشان طی پیامی از پدر خواستند به این اعتصاب پایان دهد اما پدر ضمن تشکر اعلام کردند اجازه دهید به خاطر مردم و کشورم به این دلیل که مطالباتم غیرمعقول نیست، اعتصابم را تا دریافت پیام از جانب آن عزیزان یا شکسته شدن حصرشان ادامه دهم.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»