ترجمه از بانکوک پست/ رادیو کوچه
«محمدرضا مدحی» از مسوولان رده بالای اطلاعات سپاه در ایران بوده است که هم اکنون در خارج از کشور به سر میبرد. پیش از این بخشی از این مطلب به صورت گزینشی توسط برخی از سایتها منتشر شدهبود. «رادیو کوچه» امید دارد که با ترجمه گفت و گوی وی روشنترین و کاملترین گفت و گو را ارائه کرده باشد:
یک شخصیت پیشرو در حرکتهای اپوزسیون در ایران میگوید که اکنون زمان آن رسیدهاست که دین و سیاست از یکدیگر جدا شوند.
علیرغم فعالیت در پوشش بخش حراست دولت ایران، «محمدرضا مدحی»، 46 ساله، فردی که در بخش اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب ایران از رده بالایی برخوردار بوده و روزی دست راست رهبر ایران، آیتاله علی خامنهای بودهاست، به این نتیجه رسید که اکنون موقع الحاق به مردم است.
مصاحبه اختصاصی او با روزنامه Spectrum بهعنوان فردی از مخالفان ایران است که اگر تظاهرات ضدحکومتی هفته گذشته – که دارای بیشترین ناآرامی از زمان برگزاری انتخابات ژوئن بودهاست را محکوم نکنند، با خطرات جدیدی از جانب تعقیبکنندگان مواجه میشود.
رویارویی بین حاکمان روحانی ایران و مخالفانشان پس از سرکوبهای بعد از انتخابات که به تظاهرات منتج شد در هفتههای اخیر به خیابانها کشیده شدهاست. علیرغم شدتیافتن خشونتهای نیروهای امنیتی، جنبش مخالفان، تحرکات مجددی را انجام دادهاست.
فرزند شاه سابق ایران هفته گذشته از جهانیان خواست که سفارتخانههایشان در تهران تعطیل کنند تا در برابر سرکوبهای رژیم بیرحم دربرابر تظاهرات کنندگان عکسالعملی را نشان داده باشند.
رضا پهلوی، که پس از سرنگونی پدرش در سال 1979 توسط جمهوریاسلامی در تبعید به سر می برد، نامه ای را نیز به بن کی مون، دبیرکل سازمان ملل نوشته و خواستار تحقیق سازمان ملل درباره حقوق بشر در زمان نا آرامیها شدهاست.
آقای پهلوی اوضاع متشنج را با «جو انقلاب» که پس از کنارگذاشتن پدرش از اریکه قدرت در سی سال پیش برابر میداند. زمانیکه سلطنت با جمهوری اسلامی عوض شد. وی میگوید: «فرق این دو در این است که اکنون مردم میدانند که چه میخواهند- مردمسالاری سکولار.
مامور سابق اطلاعات، آقای مدحی، کسی که در نخستین بار در سال 1981 با بخش حفاظت اطلاعات ارتش و سپاه ایران کار کرده، در مخالفت با دولت کنونی با بانکوک پست در هفته گذشته مصاحبهای انجام داده است.
در سالهای اخیر وی به طور مخفیانه اطلاعاتی را به آیتاله عظمی حسینعلیمنتظری، یکی از روحانیون برجسته ایران که در 19 دسامبر 2009 فوت کرد، میرساندهاست.
آقای مدحی در فوریه 2008 پس از محکومشدن به 73 سال حبس به خاطر آن چیزی که وی اتهام کوچکی میخوانده، از ایران خارج شد. پس از آن وی در خارج از کشور در مخالفت با دولت ایران فعالیتهایی را انجام دادهاست.
وی هر ازچندگاهی با گروه راه سبز امید، گروهی که در آگوست 2009 توسط رهبر مخالفان، میر حسین موسوی به وجود آمد و دیگر گروهها و شخصیتها تماس داشته است.
س: شما وضعیت کنونی سیاسی و اقتصادی ایران را چگونه بررسی می کنید؟
این دولت ایران بود که این مسیر اشتباه را انتخاب کرد. آنها قولی را که به مردم داده بودند را فراموش کردند. آنها تمام قدرت کشور را در دستشان گرفتند و میخواهند که کشور را مثل قلمروی سلطنتی خود اداره کنند، مثل آنچه که در زمان شاه رخ داده بود و در فوریه 1979 سرنگون شد. شاه تاج بر سرش میگذاشت، اکنون آیتاله، عمامه بر سرش میگذارد. این دو شبیه هم هستند. آنها کشور را شبیه یک پادشاهی حکومت میکنند.
دولت ایران روابط بینالمللی را با کشورهای قدرتمندی مثل امریکا و اتحادیه اروپا و دیگر کشورها از بین برده است.
وضعیت اقتصادی در موقعیت کنونی نیز وخیم است و صفر است به جای اینکه حامی مردمانش باشد، دولت از کسانیکه در امریکای جنوبی، فلسطین و ونزوئلا هستند حمایت میکند.
س: چه تعداد گروه های مخالف در ایران هستند؟ آیا آنها متحد هستند؟
ج: چهار گروه مخالف اصلی و حدود 20 گروه فرعی در ایران هستند. گروه های بزرگ با یکدیگر اتحاد دارند و با هم کار میکنند، ولی آن گروههای کوچک چنین نیستند. با این حال، همه برای یک هدف میکوشند که آن ساقط کردن دولت است. من اعتقاد دارم که اکثریت مردم ایران بر ضد دولت هستند.
س: دیدگاه مخالفان درباره امریکا چیست و چه سیاستی در مورد اسرائیل دارند؟ آیا شما حق اسرائیل برای بقا را به رسمیت میشناسید؟
ج: ما نیاز داریم که روابط خوبی با تمامی کشور های جهان داشته باشیم که این شامل ایالات متحده و کشور های اروپایی میباشد. ما با اسرائیل مشکلی نداریم. مشکلات با اسرائیل باید توسط فلسطینیان و همکاری فلسطینیان و با کمک کشور های منطقه و حل شود . ما در قرن 21 زندگی میکنیم و اکنون جهان یکپارچه شده و با هم در ارتباط است. ما باید عضوی از جهان باشیم. ما نباید چشمانمان را بر روی اروپا و امریکا ببندیم. آنها قطبهای سیاسی و اقتصادی قوی هستند. اگر ایران بخواهد که پیشرفت کند، ما باید روابط خوبی هم از نظر سیاسی و اقتصادی با همه داشته باشیم حتی روسیه.
در مورد اسرائیل این دولت ایران است که حق بقا را برای آن به رسمیت نمیشناسد ولی مردم ایران جور دیگری فکر میکنند. مشکلات داخلی اسرائیل به خودش ربط دارد و مشکل ما نیست. ما نباید دخالت کنیم. چون به ما ربطی ندارد. عقیده من بر اینست که اسرائیل حق بقا دارد و ما باید آنرا به رسمیت بشناسیم.
س: محمود احمدینژاد، رئیسجمهوری ایران اعتقاد دارد که اسرائیل باید محو شود. نظر شما چیست؟
ج: وقتی که رئیسجمهوری همچون احمدی نژاد میگوید که میخواهد مردم اسرائیل را بکشد، این خیلی بد است. اسرائیل یک شخص نیست بلکه یک کشور است که مردمانی زیادی در آن زندگی میکنند احمدینژاد یک دیوانه است. او مثل رئیس جمهور یک کشور حرف نمیزند و رفتار نمیکند. او تا کنون رابط ایران را با بسیاری از کشورها از از بین برده است و آنها را تبدیل به دشمنان ایران کرده است. این برای مردم ایران هزینه بسیاری خواهد داشت. بخاطر ایناست که ما مشکلات بسیاری داریم. ما دوست داریم که با بسیاری از کشور ها روابط دوستانه داشته باشیم.
س: آیا شما به سقوط دولت در آینده نزدیک امیدوارید؟
ج: دولت هم اکنون سقوط کرده است. تغییرات بزرگی در آینده نزدیک رخ خواهند داد. به من اعتقاد داشته باشید، این بزودی اتفاق خواهد افتاد. من به شما قول میدهم که مصاحبه بعدی ما یزودی در تهران خواهد بود. با این حال من میترسم که این جا به جایی صلح آمیز نباشد. شما دیدید که در حین مراسم عاشورای چند روز پیش چه روی داد؟ آنها تعداد زیادی از مردم را کشتند، 11نفر ، آن تعداد هشت نفری که در رسانههای غربی گفته شده صحیح نبودهاست.
ما میخواهیم که نظام ما جمهوری اسلامی باشد ولی دین و سیاست باید جدای از یکدیگر باشند. ما میخواهیم که ساختار دولت تغییر کند. روحانیون خوب، باید به مردم و دولت کمک کنند درحالیکه دیگران باید از دولت کنار گذاشته شوند. اگر شما به تاریخ نگاه کنید، صدها سال پیش، کلیسا کنترل همه امور را در اروپا در دست داشت. ما هم داریم همین حالت را تجربه میکنیم. بعضی از آیتالههای رده بالا قدرت را در دست دارند.
چه چیزی باعث میتوانند قدرت را از آن افراد بگیرد؟
ما هم اکنون در حال کار روی آن هستیم. رسانه های غربی میتوانند کمکمان کنند اگر بتوانند به طور مستقیم با مردم ایران تماس داشته باشند و بتوانند به آنها حقیقت را بگویند. این میتواند کمک کند. رسانههای ایران به مردم تعلق ندارند. آنها توسط دولت کنترل میشوند که از آنها برای اشاعه دروغ استفاده میکند.
شما گفتید که بسیار نزدیک با آیتاله خامنهای کار میکردید. ممکن است در این مورد بیشتر توضیح دهید؟
ج: من تقریبن با وی 19 سال کار کردم. مرتب وی را میدیدم. گاهی اوقات ده مرتبه در روز. ما خیلی با هم نزدیک بودیم. من سرپرست تشکیلات رهبری بودم. من رئیس کمیتهای بودم که برای استحکام بخشیدن به رژیم اسلامی و جلوگیری از هرگونه چیزی که آن را تضعیف کند بودم. من خیلی به وی کمک کردم. وی آدم خوب و با فکر بازی بود تا اینکه با آیتاله مصباح یزدی رابطه نزدیک پیدا کرد، کسی که رهبر معنوی گروهی از اصول گرایان خشک است. وی مرد دیوانه ای است که از اسرائیل و به خصوص از امریکا نفرت دارد.متاسفانه، احمدینژاد هم یکی از طرفدارانش است.
به ما درباره روحانیت بفرمائید. آیا آنها جدا از هم هستند؟
ج: آیتالهها خیلی از هم فاصله گرفتهاند. آنها مشکلات بسیاری بین خود دارند. آیتالههای زیادی با عقاید مختلفی وجود دارند. با این حال؛ آنهایی که در دولت هستند قدرت دارند نه بقیه.
این امکان وجود ندارد که ایران را از مسیر مذهبیاش منحرف کنیم. مردم ایران همواره مردمانی مذهبی بودند و خواهند بود. با این حال من اعتقاد دارم که باید بزودی مذهب و سیاست از یکدیگر جدا شوند.
نظرات نظامیان چگونه است؟ آیا دولت به آنها وابسته است؟ آیا آنها وفادار هستند؟
در این مقطع، دولت ایران نمیتواند 100% بر روی ارتش ایران و حتی بر روی سپاه که قدرتمندتر است اعتماد کند. تنها تعدادی از افراد خشک مذهبی درون سپاه هستند که بر علیه مردم هم هستند.
مردمانی درون سپاه هستند که بر ضد دولت اند و در کنار مردم هستند. دولت هم این را میداند و همین موضوع در مورد ارتش ایران هم صدق میکند. بسیاری از آنان اکنون در کنار مردم اند. بسیاریشان بر ضد رژیماند ولی از گفتنش واهمه دارند چون می ترسند برایشان مشکل ساز شود.
برای رابطه بین ارتش و سپاه، بطور تئوری میتوان گفت که آنها با یکدیگر وحدت دارند ولی در واقعیت این طور نیستند. آنها همدیگر را دوست ندارند و یکدیگر را نمیپذیرند. دولت سپاه را بیشتر قبول دارد و بیشتر به آن سود میرساند. بعضی از سران سپاه در درون ارتش مامور شدهاند تا بر هر دو طرف هم بطور رسمی و هم بطور سری نظارت داشته باشند.
آیا کشور شما سلاح هستهای تولید میکند؟
نظر شخصی من این است که اگر ایران بیشتر تحت فشارهای کشور های دیگر قرار بگیرد آنها ممکن است که این فکر را بکنند ولی اکنون من این چنین فکر نمیکنم. ممکن است آنها اکنون شروع به این کار کرده باشند. اگر چنین باشد من میخواهم که تمامش کنند. ایران به سلاح هسته ای نیازی ندارد. ما انرژی هسته ای را برای مقاصد صلح آمیز احتیاج داریم مثلن برای تولید برق.
به نظر شما تحریمهای کشورهای غربی علیه ایران تاثیری داشتهاست؟ آیا شما با تحریم موافقید؟
من با تحریم مخالفم چون آنها فشار را بر مردم افزایش میدهد تا به دولت. من یک پیغام به اوباما دارم: بجای اعمال تحریم، شما باید از جنبش مخالفان حمایت بیشتری بکنید. تحریم جواب نمیدهد. دولت تحریم را بهانه ای قرار می دهد که به مردم فشار بیشتر بیاورد.
دولت کنونی ایران از جانب مردم پشتیبانی نمیشود بنابراین، دولتهای غربی نباید آنها را به رسمیت بشناسند. آنها باید همکاریهای اقتصادی خود را نیز با این دولت قطع کنند. برای مثال آلمان با ایران در حال تجارت است ولی آنها میگویند که احمدی نژاد را قبول ندارند.
شما با بخش اطلاعاتی هم کاری کردید. دولت کنونی چطور این بخش ها را اداره میکند؟
دولت ایران شبکه اطلاعاتی گسترده ای را اداره میکند، هم در داخل کشور و هم خارج آن. بیشتر کارکنان بخش های اطلاعاتی اکنون به سپاه پاسخ گو هستند. ایران سرویس اطلاعاتی بسیار گسترده ای دارد.
طرحهای شما چیست؟
من خیلی طرحهای زیادی برای ارتش، سپاه، و سرویس های امنیتی، برای دانشگاهها، مردم و برای تمامی ملت ایران دارم. من میخواهم که با خانوادهام پس از عوض شدن دولت در ایران زندگی کنم. آنها اکنون در وضعیت بدی هستند.
اگر دولت عوض شود، آیا شما پستی را در دولت میپذیرید؟
بله 100%. من باز میگردم تا کشورم را بسازم. تمامی ایرانیان باید بکوشند تا ایران را از دوباره بسازیم.
آیا با افراد داخل ایران در تماس هستید؟
بله برای 10 ساعت در روز یا بیشتر. بعضی وقتها من نمیخوابم چون زمان صحبت با آنهاست. من از تلفن همراه، ایمیل، یا دیگر وسایل ارتباطی استفاده میکنم.من میدانم که هر روز در ایران چه میگذرد.
بخاطر موقعیت رده بالای شما در سرویس امنیتی ایران و چون شما اسرار زیادی از ایران میدانید، آیا دولت ایران سعی در بی اعتباری یا تهدید شما داشته است؟
آنها سعی کردهاند که مرا بکشند یا بدنام کنند. حدود شش ماه پیش شخصی در شکل یک دوستی از جانب کشورهای قدرتمند که در حقیقت مامور ایران بود مقالهای درباره من در یکی از مجلات خارجی نوشت و گفت که من در ایران آدم کش بودم. در آن زمان، من در بیمارستانی در آلمان بودم.
آیا شما اطلاع دارید که دولت ایران از گروههای تروریستی مثل القاعده پشتیبانی می کند یا نه؟
نه آنها از این گروه خاص پشتیبانی نمی کنند ولی درمورد گروههای دیگر من نمیخواهم نظری بدهم چون موضوع خیلی پیچیده میشود.
آیا حرف آخری یا نصیحتی دارید؟
من میخواهم به کشور های غربی هشدار بدهم که دولت ایران دارد کار هایی انجام میدهد مثل ترور خارج از کشور، چیزی که آنها پیش از این هم مرتکب آن شدهاند. دولت ایران توسط مامورانش در گروههای تبعیدی نفوذ کرده و این مورد در برخی از رسانههای غربی نیز صدق میکند. من مطمئن هستم که مردم ایران آستینها را بالا خواهند زد و با دولت مبارزه خواهند کرد. آینده مردم ایران روشن است.
اصل گفت و گو را از اینجا ببینید.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
محمد رضا مدحی
اینجانب محمدرضا مدحی یا همان سید رپا حسینی هستم
اگر سئوالی داشتید در خدمتم