Saturday, 18 July 2015
30 September 2023
رازهای زنانه

«بدترین دفاع»

2012 July 23

نعیمه دوستدار/ رادیو کوچه

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

تعارف کردن به روش مردسالارانه‌ی ایرانی، گاهی نتیجه‌اش این می‌شود که یک زن برای تمجید شدن و مورد ستایش قرار گرفتن، باید مزین به صفات مردانه شود؛ به این ترتیب که اگر قرار شد او را ستایش کنند، به عنوان به‌ترین صفت درباره‌اش بگویند: «زن نیست که، ماشالا برای خودش مردیه.»

از این زن‌های مرد کم نیستند. زن‌هایی که در اوج جوانی شوهر از دست داده‌اند و توانسته‌اند خودشان یک‌تنه زندگی را با چند بچه بچرخانند. زن‌هایی که توانسته‌اند از کارهای به قول معروف زنانه، به کارهای مردانه رو بیاورند. رانندگی کنند، کامیون و اتوبوس و هواپیما برانند یا آچار به دست بگیرند و چیزی را تعمیر کنند. آن‌ها زن‌هایی هستند که می‌توانند بدون ترس، تنها زندگی کنند، تنها سوار تاکسی شوند و نیمه‌شب تنها به خانه برگردند. می‌توانند از نردبان بروند بالا، می‌توانند در رشته‌های سخت درس بخوانند و دکترا بگیرند. می‌توانند بدون این‌که یک مرد کنارشان باشد، زندگی کنند و نمیرند.

بله… درست است. جامعه از این جور زن‌ها تقدیر می‌کند، به آن‌ها لقب می‌‌دهد، مزین‌شان می‌کند به صفت مرد بودن، چیزی که انگار نداشتنش نقطه ضعف ذاتی یک انسان به حساب می‌آید.

به این داستان گوش کنید:

«سوار تاکسی می‌شوم. راننده با آب و تاب فراوان برای مسافر بغل دستی‌اش ‌از شهین خان، راننده‌ی قدیمی خط تعریف می‌کند. آقای راننده از شهین خان می‌گوید که زنی است هم سن و سال خودش و حدود 20 سالی است راننده‌ی همین خط است و خیلی بامرام و لوطی است. شهین خان 20 سال پیش زنی ریزه اندام و بیوه بوده است که بعد از فوت شوهر برای گذراندن خرج زندگی با ماشین قراضه‌ی شوهرش شروع به مسافرکشی توی خط می‌کند. رانندگان مرد، که بودن شهین توی خط برای‌شان خوشایند نبوده، شروع به اذیت و آزار می‌کنند، از راه ندادن شهین در خط گرفته تا بر زدن مسافرهایش و دعوا و فحش گرفته تا پنجر کردن ماشین شهین تا روزی 4 بار. اما شهین کم نیاورده و هر بار لچک را سفت‌تر بسته و خودش پنچرگیری کرده و با دعواها نترسیده و الان یکی از رانندگان با‌تجربه‌ی خط و کمک حال بقیه‌ی راننده‌هاست. از نظر راننده، شهین خان یک مرد است چون قوی است، چون نان‌آور است. فقط تفاوتش با مردها این‌ است که شهین خوشگل هم هست لامصب. این شد که چون شهین تصمیم به نان‌آوری گرفت، چون قدرت و مقاومت زنانه‌اش را در یک محیط مردانه نشان داد، چون با صبوری و قدرتش مردهای آن خط را مجبور به احترام کرد، دیگر شهین خانم نیست و شهین خان است. شهین جای خود را در آن خط ثابت کرد و شد شهین لوتی و با مرام، اما نشد شهین خانم و نهایت احترام و شکوه شهین برای راننده می‌شود این‌که او را از جای‌گاه خانمی، به خانی ارتقا دادند و در مدح و ستایشش گفتند شهین برای خودش مردی است به مولا. مردهای خط برای التیام روحیه‌ی خود، برای توجیه بودن شهین در خط، او را مرد می‌بینند چون در این جامعه باید مرد بود تا قوی باشی، باید مرد بود تا پست و مقام داشته باشی باید مرد بود تا دیده شوی.»

جامعه برای امثال شهین خانم، با زنانگی‌شان هویتی قایل نیست. با زنانگی‌شان می‌جنگد تا قانع‌شان کند که برای پذیرفته شدن حضورشان، به‌تر است مردانگی پیشه کنند. با این نگاه، زن هنگامی در محیط مردانه‌ی اجتماع مجوز حضور پیدا می‌کند که زنانگی خود را رها کند و به کلیشه‌های جنسیتی مردانه نزدیک شود. در این نگاه، ارزش‌های اجتماعی با تمجید از کلیشه‌های جنسیتی مردانه تولید می‌شوند و راز موفقیت یک زن، در نزدیک شدن به ارزش‌هایی که جامعه مردانه تعریف‌شان می‌کند و دست‌یابی به آن را برای زنان دشوار و ناممکن می‌داند تعریف می‌شود، نه قابلیت‌ها و توانایی‌های ذاتی انسانی، فارغ از جنسیتش.

جالب این است که زنان، خودشان در توصیف قابلیت‌ها و مهارت‌های‌شان، از این صفت مردانه استفاده می‌کنند. خودشان هم باور دارند که اگر کاری در زندگی کردند جدا از کلیشه‌هایی که جامعه برای‌شان تعریف کرده- مثل بچه‌داری و خانه‌داری- باید آن را به عنوان یک کار مردانه تعریف کنند. خلاصه‌ی کلام این‌که راز زنانه این است: مردانگی صفت مناسبی برای یک زن نیست. واژه‌ها را باید شست.

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , ,