مجیدبهشتی/ رادیوکوچه
تئاتر خیابانی یکی از ابزارهای سنتی ارتباط جمعی در هندوستان است. در این کشور از تئاتر خیابانی به منظور گسترش پیامهای اجتماعی- سیاسی و برقراری ارتباط با عوام استفاده میشود.
در باب خواستگاه زمانی پیدایش تئاتر خیابانی در هند تقارنی میان منابع تاریخی به چشم نمیخورد. پیدایش تئاتر خیابانی در هند بنا بر برخی منابع، به اواسط قرن نوزدهم برمیگردد. گرچه مدرک مسندی در این باره در دست نیست اما در جایی گفته شده که تئاتر خیابانی در دهه 40 قرن بیست در هند شکل است. در جای دیگری نیز آمده که تئاتر هند به این دلیل به خیابان کشیده شد که نباید در قصرهای مهاراجهها(لقب شاهزادگان هندی) به نمایش در میآمد تا عواطف محلی جریحهدار نشود. این گونه نمایشی در پنجاب «راهس» (Rahs) خوانده میشد. در «اوتار پرادش» Uttar Pradesh( استانی در شمال هند ) تئاتر خیابانی را «نائو تانکی» ( Nautanki ) و در بنگال با نام «جاترا» ((Kartaمیشناختند.
در سالهای اخیر از این شیوه برای انتشار پیامهای اجتماعی و سیاسی و ایجاد آگاهی در میان تودهها نسبت به بحرانها استفاده شدهاست. امروزه این گونه نمایش را در غیرمنتظرهترین شرایط میتوان یافت؛ پشت جعبه میوه در بازار، طی قدم زدنهای عصرانه، در ایستگاه اتوبوس یا شاید در خیابانی مقابل دفتر کارتان، گروهی نمایش کوتاه یا میان پردهای را برای هرآنکس که بخواهد بایستد و نگاه کند، اجرا میکنند.
باید دانست که آنان تنها افراد نوع دوستی نیستند که برای دیگران تولید سرگرمی میکنند، تئاتر خیابانی برای آنان ابزاری برای دست یابی به همه اقشار از تمامی طبقات اجتماعی، ایجاد آگاهی نسبت به اتفاقات اطرافشان و دعوت کردن از مردم برای تغییر آن چیزی است که به نظرشان درد مزمن اجتماع به نظر میرسد. اینان فعالان تئاتر خیابانی هستند.
تئاتر خیابانی موقعیتی است که در آن مخاطب با آمادگی کامل برای دیدن یک نمایش نیامده و مردم ممکن است خیلی وقت برای تماشا کردن نداشته باشند. این محدودیتها پارامترهای یک نمایش را تعیین میکنند. این نمایشها کوتاه هستنند. بده بستانها نزدیک، مستقیم، و به منظور موثرتر بودن، معمولن با صدای بلند و غلو شدهتر از زندگی عادی صورت میگیرند. متن و حرکات همواره مهم و معمولا خندهدار هستند تا هر قشر مخاطبی را جذب کنند. اشعار مملو از جذبههای عامهپسند و آهنگ صداها ملتمسانه است. طراحی حرکات نمایش از نمایشنامهای به نمایشنامه دیگری فرق میکند. از آنجایی که هیچ ابزار صحنهای مورد استفاده قرار نمیگیرد، نمایش باید تا حد ممکن ارزان و منقول باشد. همان طور که نمایشنامهنویس مطرحی چون «بادال سیرکار» ( Badal Sircar) اشاره میکند: «ابزار اصلی این مبادله پیکر انسانی است. قابلیت بدن انسان، توانایی فرد برای بلند کردن صدایش آنچنان که چهار هزار تماشاچی بدون میکروفون صدایش را بشنوند، باید مورد شناسایی قرارگیرد.»
بادال سیکار با ترسیم نیاز به توسعه این شیوه ارتباط که گاه در هند با عنوان تئاتر سوم ((third theatre خوانده میشود، دو شیوه موجود را تحلیل میکند: «تئاتر شهری مصنوعی و عاریه گرفتهشده از انگلیس که در فرهنگ و ارزشهای غربی ریشه دارد و تئاتر سنتی روستایی. به رغم محبوبیت بی نظیر تئاتر فولکلور در محیطهای روستایی، موضوعات و ارزشهایی که تئاتر در آنجا به آنها میپردازد رشد نایافته باقی ماندهاند، در حالی که تئاتر شهری میتواند منجر به گسترش موضوعات و ارزشهای پیشرفته به یک مخاطب پیچیدهتر شود که در مقابل تئاتر روستایی، در بهترین حالت تنها به صورت ذهنی تهییج شده، اما نمیتواند یا نمیخواهد بر اساس دستورالعملهای آن رفتار نماید.»
بنابراین نیاز به یک ابزار ارتباطی سوم که ناقض مرزهای صحنه و ورودیهایی باشد که برای آنها باید بلیط پرداخت، گسترش مییابد.
به هرحال صحیح نیست که ادعا کنیم تئاتر خیابانی شیوه ارتباطی جدیدی است. البته موضوع و سبک بیان آن جدید است؛ اما مارگیری، رقصاندن میمون و خرس در خیابان و همچنین حرکات موزون و آکروباتیک بازیگران حرفهای در بازار مکاره، همگی گونههایی از تئاتر خیابانی محسوب میشوند. اما اگر هدف اولیه اجرا کسب پول از راه نمایش باشد، آنگاه این یک برخورد حرفهای محسوب میشود.
تئاتر خیابانی به غیر از گسترش تحول اجتماعی، میتواند به عنوان یک سلاح سیاسی نیز در انتخابات مورد استفاده قرار گرفته یا برای انتقال یک ایدئولوژی به کار گرفته شود
تئاتر خیابانی به غیر از گسترش تحول اجتماعی، میتواند به عنوان یک سلاح سیاسی نیز در انتخابات مورد استفاده قرار گرفته یا برای انتقال یک ایدئولوژی به کار گرفته شود. همچنین این نوع تئاتر توانسته با موفقیت با انتشار اخبار دنیای علم، به عنوان وسیلهای برای انتقال دانش علمی به برخی تودهها عمل کند. امروزه زنان در هند به یکی از موضوعات مهم تئاتر خیابانی تبدیل شدهاند. در سال 1980 یک مورد تجاوز جنسی به تولید انبوهی نمایش خیابانی منجر شد که خواستار قوانین محکمتر علیه این پدیده شوم بودند.
اوم سوآها (Om Swash) یک نوع نمایش خیابانی است که به مشکلات تدارک جهیزیه، که در هند برای خانوادهها به شکل بغرنجی در میآید و گاه به مرگ میانجامد، میپردازد. نمایشهای مختلفی نیز درباره زندگی زنان در هندوستان وجود دارد و برخی از آنها به مساله استقلالطلبی دختر، نیاز او به ازدواج و توان او برای آنکه به تنهایی به یک زندگی هدفمند شکل بخشد، اشاره دارند. آثاری نیز درباره ساز و کار تجارت سیاه و احتکار وجود دارند. بعضی نمایشها درباره به کارگیری قدرت برای تحت فشار قراردادن مردم هستند، برخی نیز به درگیرهای طبقات اجتماعی هند (2)، یا بهداشت و سلامتی اشاره میکنند. همچنین تئاتر خیابانی به عنوان ابزاری برای تشویق سوادآموزی در میان روستاییان نیز به کار میرود.
اما آیا این نمایشها به واقع تغییری ایجاد میکنند؟ بنا به نظر «فیصل الکاذی» که در دانشگاه «جامیا میلیا» (واقع در دهلینو) نمایش خیابانی تدریس میکند، اگر ارتباط موثری رخ دادهباشد باید پس از آن تغییر محسوسی مشاهده کرد. آنچه اهمیت دارد آن است که نمایش مردم را به فکر کردن وابدارد.
این نمایش را انسانهای زیادی از گروههای سنی مختلف میبینند که پس از آن در مورد موضوع آن بحث میکنند. خود همین بحثکردن درباره موضوع نمایش یک تاثیر است. الکاذی تجربه جالبی از سفر با اتوبوسهای دی تی سی (شرکت حمل و نقل دهلی)DTC (Delhi Transport Corporation) را به یاد میآورد. او از شنیدن آواز یک مسافر که کلمات اشعار یکی از نمایشنامههای خیابانی او را – که براساس نغمات یک فیلم سراییده شده بودند- زیرلب زمزمه میکرده، شگفت زده میشود و میگوید: «این نشان میدهد که دست کم در سطح ناخودآگاه پیام نمایش منتقل شده بود.» وی ادعا میکند که بسیاری از گروههای تئاتری اعضایی در میان تماشاچیان دارند که به میان بازیگران میآیند تا درباره نمایشی که دیدهاند، بحث کنند.
اما بادال سیکار و گروهش دسترنج تلاش خستگی ناپذیرشان را به گونه دیگری دریافت میدارند. آنان حین سفر در روستاهای بنگال به میان تماشاچیان میروند و از آنان میخواهند تا در هر شرایط آب و هوایی به تماشای اثرشان بنشینند. او شبی را به یاد میآورد که در میان بارش شدید باران اجرا میکردند و در همین حال حدود 3000 تماشاچی به مدت 3 ساعت با تماشای نمایش آنان به وجد آمده بودند، عاقبت وقتی که باران تمام میشود، بادال سیکار به اجرا فیصله داده و از تماشاچیان میخواهد که بروند. این که آنان آنقدر علاقهمند بودند که به رغم باران دوست داشتند به تماشای نمایش بنشینند نشان میدهد که پیام اثر منتقل شدهاست.
از آنجایی که سازمانهایی هستند که داوطلبانه در روستاها کار میکنند و لاجرم میباید که با مردم در ارتباط باشند، بادال سیکار و گروهش کارگاههای آموزشی برای تعلیم ساز و کار تئاتر خیابانی ترتیب میدهند.
هنگام صحبت درباره تئاتر خیابانی هند لازم است که به صفدر هاشمی نیز اشاره کرد. او که اساسن بازیگر تئاتر صحنهای بود، به تئاتر خیابانی روی میآورد و از آن به عنوان یک هدف برای ایجاد آگاهی سیاسی و اجتماعی استفاده میکند. پیام او حین اجرا در شهر قاضی آباد (نزدیک دهلی) قطعن تاثیر خود را گذاشته چرا که او و گروهش مورد حمله قرار میگیرند و صفدر هاشمی روز بعد بر اثر شدت جراحات وارده از پای در میآید.
در دهه 40 و 50 حبیب تنویر و اوتپال دوت (Utah Duty) از تئاتر خیابانی به عنوان یک میانجی استفاده میکردند. حرکت آنان در دهه 70 ادامه یافت و اکنون دامنه این جنبش به سراسر کشور گسترده شدهاست. اکنون در حدود 50 گروه در کشور وجود دارند که عمدتن در شهرها و حواشی بلافصلشان فعالیت میکنند.
بازیگران تئاتر خیابانی اساسن معلمان و دانشجویانی هستند که دغدغه ایجاد تحولات اجتماعی دارند. پرداختن آنان به این فعالیت به سودای سود مالی یا کسب شهرت اساسن بیمعنی است، چرا که مدت زمانی که این گونه از تئاتر برای آماده سازی میخواهد، قابل توجه است و همه عصرها و هفتهها صرف تمرین یا اجرا میشوند. بدال سیکار در جایی توضیح میدهد که به دلیل داشتن یک جلسه تمرین مهم که باید در آن شرکت میکرد، نتوانسته در مهمانی عروسی پسرش شرکت کند و توضیح میدهد: «اما پسرم این را درک می کرد. ما از طبقه اجتماعیمان جدا شده ایم، اما اجرای نمایش برای خودمان به یک جور اعتیاد تبدیل شدهاست.» نمایشها در فصل خشک –نوامبر تا آوریل- به مرحله هیجانآوری میرسند. بعد از یک روز کامل کاری، اجرای نمایش خیابانی نیاز به یک از جان گذشتکی تمام و کمال دارد تا به مقصود برسد.
.آماده سازی نمایش یک کار گروهی است. هر عضو باید کاملا با موضوع اثری که اجرا میشود، موافق باشد. معمولن نمایشنامه خیابانی در همان حال که اجرا شکل می گیرد، نوشته میشود. مسلمن گروههای مختلف اهداف متفاوتی را دنبال میکنند. به عنوان مثال گروه «جانا ناتیا مانچ» Jana Natya Manch در دهلی نمایشهایی با موضوعات جدید اجرا میکند. این باعث میشود که نمایش به سریعترین شکل ممکن تولید شود تا بی ارتباط با موضوع مطروحه نباشد. اما گروه بادال سیکار موضوعاتی را انتخاب میکنند که برای دوره طولانیتری جذابیت دارند و به همین دلیل زمانی بین شش ماه تا یکسال برای آمادهسازی اثر وقت دارند.
درهند برای جذب تماشاچی ابتدا یک آواز «دی هولاک» (dholak) یا کرال خوانده میشود تا مردم جذب شده و هنگامی که جمعیت به اندازه کافی گردهم آمدند، نمایش در یک فضای دایرهای شکل با تماشاچیان حلقه زده در اطرافش، اجرا میشود. گروه هم سرایان با صدای بلند نمایشنامه را میخوانند یا آواز سر میدهند. گاه یک شخص روایت میکند و بازیگران میم اجرا میکنند. اصولن در نمایش خیابانی هیچ گریمی استفاده نمیشود، مگر این که نمایش اساسن به شیوه میم اجرا شود که در این صورت، چهره را با رنگ سفید پوشانده و چشمها به شکل اغراق آمیزی سیاه میشوند تا حالات چهره غلوآمیز جلوه کنند. در صورتی که تماشاچی خیلی زیاد بوده و یک شخص به تنهایی مجبور به حرف زدن باشد، یک میکروفون هم مورد استفاده قرار میگیرد. بازیگران لباسهای متمایز از هم ندارند، ممکن است که همه آنان یک ردای سیاه به تن کنند، اما این مساله بستگی به موضوع نمایش دارد. این گونه نمایش هیچ جایی برای بازی ظریف ندارد. حرکات باید خیلی اغراق شده باشند.
تئاتر خیابانی به مثابه یک کانال ارتباطی عمیقا در جامعه هندوستان ریشه دوانده و شیوههای مدرن صرفن در موضوعات نمایش متفاوت هستند. گروههای تئاتر خیابانی جامعه را به همان صورت که هست تحلیل و آینده آنرا تصویر میکنند و بعد سعی میکنند تا این دیدگاه را تسری بخشند.
صفدر هاشمی در جایی گفته: «اگر تئاتر خیابانی در هند بنیادی داشته باشد، همانا بنیاد آن اعتقادات ضدامپریالیستی مردمش است که طی جنبش آزادی بخششان شکل گرفت، در حالیکه در جاهای دیگر دنیا این تئاتر، تقلای مردم برای تبیین یک چهارچوب اجتماعی و اقتصادی است.»
در واقع تئاتر خیابانی هند به عنوان گونهای هنری گسترش یافت تا احساسات مردم کوچه و بازار را به تصویر بکشد که متعاقبن به رشد گونه جدید نمایشی منجر شد که بعدها ذیل عناوین «تئاتر توسط مردم و تئاتر برای مردم» دستهبندی میشد. مردم معمولی، زندگی روزمره، مشکلات و مسایل تودهها به تئاتر خیابانی هند ابعاد تازهای بخشیده و به ایجاد ژانری با نام «ناتیا» Natty منجر شدهاست. به رغم نظر علاقهمندان به هنر و نمایندگان تئاتر هند، که تئاتر خیابانی را با جنبش استقلال طلبی مردم هند همراه و آن را ابزار هنری موثری در تصویر کردن شرایط اجتماعی-سیاسی و اقتصادی هند پس از استقلال میدانند، اما صاحبنظران همچنان بر این عقیده اند که تئاتر خیابانی به عنوان ابزار بیان عوام از روزگاران باستان و گذشتههای خیلی دور با این سرزمین عجین بودهاست. حضور «سودرادهارا» در تئاتر عروسکی هند و حتی همان حضور راوی در تئاتر فولکلور این کشور، موید این ادعاست.
در هرجا و تقریبا در همه جا در هند امروز، تئاتر خیابانی به ابزاری مهم برای بیان تبدیل شده، سفری که خیلی پیشترها با رویاهای صفدرهاشمی آغاز شد، امروز شکل راستینی یافته که سبک ناتیا هندی را با غرور به اهتزار در آوردهاست.
منبع
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»