فواد/ رادیو کوچه
ارسال دایم پارازیت بر روی فرکانسی که «تلویزیون فارسی بیبیسی» از آن پخش میشود، خود نشان دهندهی این است که این رسانه، مخاطب خود را یافتهاست. این تلویزیون که امروز بیستوسوم دیماه اولین سالگرد خود را جشن میگیرد در این یک سال پستی و بلندیهای زیادی را چشیدهاست. از لغو مجوز دفتر تهران این شبکه پیش از آغاز کارش تا دریافت جایزهی «بهترین کانال خبری سال» توسط «هاتبرد برودکست».
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
اما با همهی این پستی و بلندیها، این تلویزیون همچنان به کار خود ادامه میدهد و آن چنان که صادق صبا مدیر این شبکه در وبلاگ سردبیران بیبیسی نوشتهاست، هیچ چیز نمیتواند جلوی فعالیت ما را بگیرد.«می بینید که در این روزهای حساس، ما حتی برای لحظهای هم پخش برنامههای خود را متوقف نکردهایم و به شما اطمینان میدهیم که در هر سه رسانه تلویزیون، رادیو و وبسایت، به وظیفه خبررسانی خود عمل خواهیم کرد.»
بیبیسی و استانداردهای تلویزیونی
تلویزیون فارسی بیبیسی هر ضعفی هم ( که به آنها نیز اشاره خواهیم کرد ) داشته باشد، استانداردهای تلویزیونهای فارسیزبان را ارتقا داد. بیبیسی نشان داد که فارسی زبانها هم میتوانند برنامهی استاندارد ببینند (حتی اگر این استاندارد را تنها فنی بدانیم و آن را استاندارد صدا و تصویر معرفی کنیم.) بیبیسی، احترام به مخاطب را در رسانههای فارسیزبان دوباره تعریف کرد و نشان داد که احترام به مخاطب چیزی فراتر از خم و راست شدن جلوی او در صفحهی تلویزیون است.
لبخندهای صادقانهی مجریان، خود رعایت احترام است. پخش تصویرهای شفاف و زنده نیز همینطور. همین که ایرانیان و فارسیزبانها پیش از این از دیدن مستندهای بیمثال بیبیسی به زبان فارسی محروم بودند وحالا با حضور این تلویزیون آنها را به زبان مادریشان میبینند و همین که میتوانند مستندها، برنامههای سرگرمی، گزارشهایی با محوریت سبک زندگی و حتی تکنولوِژی را با مجریان و درونمایهای (عمدتن) ایرانی ببینند، خود نشان از احترام فراوان این رسانه برای مخاطب دارد.
آیا بیبیسی دروغ میگوید؟
از ابتدا و حتی پیش از افتتاح این رسانه صحبتهایی مبنی بر عدم صداقت این رسانه در میان رسانههای داخلی، برخی از مردم و برخی از موضعگیریها دیده میشد. بیبیسی از یک پالیسی و اساسنامهی ثبت شدهی خود پیروی میکند و یکی از مهمترین بندهای این اساسنامه، بیطرفی این رسانه است. شاید باید به کسانی که بیبیسی را از این جهت (یعنی بیطرف نبودنش) نقد میکنند، حق داد. بیبیسی در این یک سال بیشتر تصاویر مخالفان دولت ایران را مخابره کردهاست. مهمانان برنامههای سیاسی این تلویزیون را معمولن منتقدان و حتی دشمنان رادیکال این نظام سیاسی تشکیل میدادند. میتوان در نگاهی گذرا بیبیسی فارسی را به تقسیم ناعادلانهی زمان بین این دو محکوم کرد اما این را هم باید در نظر گرفت که حداقل گفته میشود برای تریبون دادن به طرفداران حکومت ایران تلاش شدهاست اما آنها موافقت نکردهاند که با رسانهی بیبیسی فارسی به عنوان یک رسانهی (به ادعای آنان) خودفروخته گفتو گو کنند و یا در برنامهای از آنان شرکت داشته باشند. قضاوت در مورد بیطرفی یا عدم بیطرفی این رسانه ریسک بزرگیست و در حیطهی نقد رسانه، کار مشکلیست. پس بهتر است این کار را به عهدهی بینندگان این رسانه گذاشت.
روزنامهنگاران نوین در بیبیسی
برخلاف آنچه از رسانههای قدیمی و جا افتاده انتظار میرود که باید روزنامهنگارانی متعلق به نسلهای گذشته ادارهکنندهی آن باشند، تلویزیون فارسی بیبیسی را تیمی متشکل از برترین روزنامهنگاران جوان ایرانی تشکیل داده است که اکثر آنان در روزنامههایی موسوم به «دوم خردادی» مطرح شدند. انتخاب عمدتن صحیح این روزنامهنگاران باعث شده است تا آنها در اجرای کارشان سردرگم نباشند. به عنوان مثال «نیما اکبرپور» که در ایران و در مجلهی چلچراغ از تکنولوژی و فنآوریهای آنلاین مینوشت حالا مجری برنامهی «کلیک» است و یا «بهزاد بلور» که بیشک یکی از وزنههای برنامهسازی در حوزهی سرگرمیست، مجری برنامهی «کوک» است که به موسیقی میپردازد.
حضور یک تیم جوان روزنامهنگار به همراه یک تیم قدیمی با تجربه مثل «مسعود بهنود» (که البته به نظر میرسد تنها به عنوان تحلیلگر در این تلویزیون ظاهر میشود) و یا علیاصغر رمضانپور، توانسته است بیبیسی فارسی را از نظر توجه به نسلهای مختلف و حضور موثر آنها در رسانه به نمرهی قابل قبولی برساند.
حرفهای در تولید برنامههای سرگرمی
متاسفانه هنوز در اذهان عمومی و حتی بین خیلی از روزنامهنگاران ایرانی، «Entertainment Journalism» یا «روزنامهنگاری در حوزهی سرگرمی» جا نیفتاده است. خیلیها چون نام «سرگرمی» بر این حوزهی مهم قرار داده شده است آن را سخیفتر از حوزههای دیگر میدانند در حالی که این بخش از روزنامهنگاری را بخشی برای ستایش زندگی مینامند. تاریخ حضور این نوع روزنامهنگاری ( که کاش بتوان همان ژورنالیسم را برایش بکار برد) به آغاز رادیو برمیگردد.
«اورسن ولز» کارگردان فیلم «همشهری کین» هم زمانی که در رادیو کار میکرد برنامهی سرگرمی میساخت. اما آغاز حرفهای آن در رسانههای ایرانی را میتوان به بعد از انقلاب و برنامهی رادیویی «روز هفتم» نسبت داد. برنامهای که در بحبوحهی جنگ ایران و عراق آغاز شد و سال گذشته در آستانهی افتتاح تلویزیون فارسی بیبیسی به کار خود پایان داد. بیبیسی فارسی در تولید برنامههای سرگرمی بسیار موفق ظاهر شدهاست. برنامههایی مثل: کوک، اکران، از نزدیک، امروزیها و آپارات را میتوان جزو اولین نمونههای موفق و حرفهای این بخش در یک تلویزیون و رسانهی فارسیزبان دانست. اما تا قبل از این که به این بند از نوشتهام پایان دهم باید بگویم هیچکس یا هیچ رسانهای، ظلمی را که کانالهای موسوم به «لسآنجلسی» به بدنام کردن برنامههای سرگرمی کردهاند، نکردهاست. بیبیسی را باید به خاطر حرفهای بودن در این حوزه ستود.
قدم بعدی چیست ؟
بیبیسی تا اینجا نشان دادهاست که میتوان در حوزهی رسانههای فارسیزبان حرفهای بود و حرفهای جلو رفت. اما قدم بعدی این رسانه چیست؟ بیبیسی باید در سال پیش رو به دنبال شگفتیهای جدیدی برای مخاطب باشد. باید صداهای نویی را به صداهایش بیافزاید. باید تصاویر رنگینتری را به مخاطبش عرضه کند تا بتواند در ماراتنی که خود به راه انداخته در صف اول بماند. باید برنامههای جدیدی به کنداکتورش اضافه کند. آیا بیبیسی در سال پیش رو همچنان شگفتیساز میماند یا با ورود رسانههای جدید در مسابقهی رسانهای، برای ایرانیان به رسانهای «معمولی» بدل میشود؟ باید منتظر ماند و دید.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
amir
ممنون فواد عزیز .
امید ئاریم این کودک زود هم پیر نشود .
مطلب خوبی بود و لذت بردیم .
simin eftekhari
Unfortunately My BBC programme is cut off and I follow the programme through internet.I believe BBC was the best event of 2009 for Iranian people. All the programmes are based on the need for a big change for our big nation. Every word, every movement, every phrase is insightful and full of meaning for our hungry soul. We have been waiting for this kind of TV for 30 years. Thanks for your part in Freedom of Iran,
محمد
بله اما چه سود که در آستانه یک سالگی این تلویزیون چبزی بالغ بر ۹۰ درصد مخاطبان خود را به خاطر قطع شدن تصاویر از دست داده است.
danish
بد از ۶ ماه دوندگی و رفت و برگشت به لندن برای گرفتن اجازه ساخت یک مستند از بی بی سی فارسی و صدها میل به مسئولین این تلویزیون بالاخره با اینکار موافقت نکردند حتا بهروز آفاق و صادق صبا که مسئولین این تلویزیون هستند از جواب دادن به نامههای من و حتا ملاقات با من سر باز زدند شما فکر میکنید چرا
leila
merci Foad azizam kheily mofid bood dar zemn fadaye sedaye ghashange sham:)))
اشکان
mer30 az radiokooche va merci BBC PERSIAN
OMIDE Pishrafte Hameye Resanehaye Azad