اکبر ترشیزاد/ رادیو کوچه
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحدهی آمریکا با وجود آنکه در ظاهر شباهتهای اندکی با هم دارند اما با کمی دقت میتوان وجه تشابههای بسیاری را میان این دو کشوری یافت که یکی در جایگاه تنها ابرقدرت جهانی و دیگری در سختترین موقعیت سیاسی و اقتصادی تاریخ خود قرار دارد. انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا پیش رو است و در کارزار انتخاباتی موجود در آمریکا میان جمهوری خواهان و دموکراتها مسایلی در درجهی اهمیت واقعی قرار دارند که بیشباهت با آن چیزی که در ایران میگذرد نیست.
سیاست خارجی و حفظ ارزشهای بنیادین آمریکایی، از آن جنس موضوعاتی است که در کارزاریهای انتخاباتی در آمریکا ظاهرن برای هر دو حزب مطرح این کشور بسیار مهم بوده است و در راس تبلیغاتشان قرار دارد. این مسئله در ساختار سیاسی جمهوری اسلامی نیز به همین شکل است، به این معنا که هرگاه در ایران انتخاباتی پیش روست آنچه سعی میشود که بیش از همه برای کاندیداها مهم و حائز اهمیت جلوه داده شود اصول بینادین انقلاب اسلامی و شعارهای ایدوئولوژیکی کهنهی این سیستم و همچنین نگاه و رویکرد به اصطلاح جهانی این اندیشه و تعیین دوست و دشمن بر اساس آن است. اما حقیقت ماجرا در هر دو کشور چیز دیگری است و سیاستمداران و رهبران احزاب و گروهها خود بهتر از هر کسی میدانند که پاشنهی آشیل آنها نه موضوع اعراب و اسراییل، نه انقلابهای رنگین و نه بهار عربی و غیرغربی بلکه اوضاع اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم درون کشور است.
این واقعیت را میشد به آسانی در حملات تبلیغاتی جمهوریخواهان و دموکراتها به یکدیگر مشاهده کرد. گرچه که کاندیداهای حزب سعی میکردند تا بیش از هر چیزی خود را پایبند به اصول اساسی احزابشان نشان دهند ولی آشکار بود که خودشان نیز خوب میدانند آن چه که در نهایت در این کارزار تعیین کننده خواهد بود نه بحث حقوق همجنسگرایان و آزادی سقط جنین و نه تهدید امنیت اسراییل بلکه وضعیت اقتصادی مردم آمریکاست. این مبارزات ناخودآگاه آدمی را به یاد روزهایی میانداخت که رقبای انتخاباتی در ایران در مناظرات تلویزیونی خود اصول بنیادین و ارزشهای ایدئولوژیکی انقلاب را فراموش کرده بودند و دایم آمارهای موفقیت و عدم موفقیت اقتصادی خود و رقبایشان را به چشم مردم میآوردند تا نشان دهند که توانایی هر کدام از آنها در تغییر وضعیت معیشتی مردم به چه میزان است.
اکنون و درست یک روز پس از اینکه «باراک اوباما» در نطقی آتشین به طور رسمی کاندیداتوری حزب دموکرات را پذیرفت و از پیشرفت اقتصاد آمریکا در چهار سال گذشته و آیندهی امیدوارکنندهی پیش رو سخن گفت واقعیات نشان میدهد که شرایط و پیشبینیهای اقتصادی آنقدرها هم امیدوارکننده و به نفع دموکراتها نیست. آمارهای بالای بیکاری آن هم درست 59 روز مانده به انتخابات ابتکار عمل را به دست جمهوریخواهان داده است تا هر چه بیشتر از شرایط اقتصاد امروز آمریکا انتقاد کرده و نوک پیکانش را متوجه مدیریت دموکراتها کنند. گرچه که سرعت افزایش بیکاری در آمریکا در ماههای اخیر روند نزولی داشته است اما این پیشرفت به آن میزان امیدوارکننده نبوده است تا برای «اوباما» تبدیل به ابزاری برای دفاع از خود شود. به هر صورت دو ماه پیش رو برای آمریکا و جهان روزهای تعیین کنندهای خواهد بود چرا که درست است که نتیجهی اقتصادی این انتخابات تاثیر مستقیمی بر زندگی مردم در درون ایالات متحده خواهد گذشت اما تاثیر بیرونی آن بر روند و شرایط صلح جهانی، زندگی میلیاردها انسانی را تحتالشعاع خود قرار میدهد که از این پیشرفت و یا تغییر موقعیت اقتصادی چیزی نصیبشان نخواهد شد و این موضوع بیشباهت به وضعیت سرکار آمدن تندرویان و یا اصلاحطلبان در درون ایران نیست.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»