Saturday, 18 July 2015
26 September 2023
در گردهمایی سالانه مرکز بین‌المللی حقوق بشر در کانادا

«عباس امیر‌انتظام برگزیده جایزه حقوق بشر در تورنتو»

2012 November 06

گزارش خبری / رادیو کوچه

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

سه‌شنبه شش نوامبر – تورنتو: مرکز بین‌المللی حقوق بشر در کانادا (ICHR) امسال جایزه حقوق بشر خود را به عباس امیر‌انتظام قدیمی‌ترین زندانی سیاسی ایرانی به دلیل تلاش‌های او در حمایت از حقوق بشر اعطا کرد.

مرکز ‌بین‌المللی حقوق بشر در کانادا امروز در خبری اعلام کرد که مهندس عباس امیرانتظام به دلیل مقاومت در برابر ناقضان حقوق بشر د تلاش برای احقاق حقوق مردم برنده جایزه حقوق بشر سال 2012 این سازمان شد. این جایزه را نیک‌آهنگ کوثر به نمایندگی از اقای امیرانتظام در روز یک‌شنبه چهارم نوامبر در جریان گردهمایی سالانه مرکز از خانم نازنین افشین‌جم دریافت و پیام آقای امیرانتظام به نشست را قرائت کرد.

در جریان گردهمایی سالانه مرکز ‌بین‌المللی حقوق بشر در کانادا خانم نازنین افشین جم، آروین کاتلر وزیر سابق دادگستری کانادا، مارک آرنولد وکیل ‌بین‌المللی حقوق بشر و اردشیر زارع‌زاده و تعدادی دیگر از فعالان حقوق بشر سخن‌رانی کردند. هم‌چنین در ابتدای مراسم از نسرین ستوده قدردانی به عمل آمد.

مهندس عباس امیر‌انتظام معاون نخست‌وزیر در دولت موقت مهدی بازرگان و نخستین و قدیمی‌ترین زندانی سیاسی پس از انقلاب ایران به‌شمار می‌رود که از تاریخ ۲۸ آذر ماه ۱۳۵۸ به حبس کشیده شد. او تا قبل از محکومیتش به زندان سفیر ایران در اسکاندیناوی و سخن‌گوی دولت موقت مهدی بازرگان و نماینده ویژه رییس دولت در مذاکره با کشورهای اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا بوده ‌است.

اردشیر زارع‌زاده مدیر اجرایی مرکز ‌بین‌المللی حقوق بشر این جایزه را تقدیر از آقای امیرانتظام عنوان می‌کند و می‌گوید مهندس امیرانتظام سمبل مقاومت در برابر دیکتاتوری است چراکه در برابر درخواست آن‌ها برای نوشتن عفونامه فریاد زد که باید در دادگاهی علنی محاکمه شود تا بی‌گناهی او به اثبات برسد. امیرانتظام نه تنها با این اقدام درس شجاعت به مدافعان حقوق بشر داد بلکه گفتمان حقوق بشر را وارد عرصه فعالیت‌های مدنی کرد.

این جایزه سال گذشته به مهندس حشمت‌اله طبرزدی که در حال حاضر در زندان رجایی‌شهر به سر می‌برد اعطا شده بود.

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , 

۴ Comments

  1. 1

    سو استفاده از امیر انتظام توسط حقوق بشری های سیاسی تورنتو
    عباس امیر انتظام انتظام د رایران زندگی می کند و با تحریمی ها همخوانی ندارد – براستی هوشنگ بوذری که توسط مهدی هاشمی شکنجه شده است دردش درد مردم ایران است یا کمیسیون میلیونها دلار پول نفت مردم ایران ؟
    / این جریانات حقوق بشری دکانها ی دونبش است . اروین کاتلر نماینده ۱۰۰ درصد طرفدار اسرائیل و تمامی عملکردهای ان
    در کنار نازنین افشین جم طرفدار تحریم ها ،؛ دشمن حقوق مردم ایران و جامعه ایرانی د رکانادا هستند .


  2. حماسه ایرانی
    2

    بلاخره حقوق بشری ها فهمیدند چه کسی لایقترین فرد در ایران برای دریافت جایزه ای برای احیای حقوق بشر است. زمانی که همه این هایی که در زندان هستند فریاد مرگ بر امیر انتظام و امیر انتظام اعدام باید گردد سر می دادند و همگی در دام خمینی خدعه گر افتاده بودند که دشمنیش با او فقط به خاطر مخالفت صریح و روشن او با اصل ولایت فقیه بود که مردم را مانند صغار و مجانین به زیر ولایت اخوندها می کشید. در آن زمان که همه از چپ و راست شعور این را نداشتند که امیر انتظام جان بر کف گرفته تا ایران را و مردم ایران را نجات دهد و همه همصدا با جناتکار ترین حاکمانی که تاریخ ایران تا به حال، با همه پادشاهان جنایتکار و اعراب چپاولگر و مغولهای خونریز، به خود ندیده بود، او را تهدید به اعدام می کردند. بدا به حال ما که با شعور ترین افراد را نشناختیم تا سی سال بگذرد و تازه متوجه شویم که امیر انتظام که بود و چه کرد. درود بر او که بر سر عهدش با ایران و ایرانی پایبند ماند و در این راه همه ی رنجها را بر خود خرید. درود بر او و سپاس از او.


  3. svenne irani
    3

    ایران گلوبال
    نشریه خبری سیاسی الکترونیک
    Iran Global (iranian futurist online magazine)
    دوشنبه, نوامبر ۵, ۲۰۱۲ – ۰۶:۰۳
    شیر که بیر میشود،روباه هم میاید وبا….اش بازی میکند.

    سونه ایرانی
    با خرج سرمایه عظیم نفتی و ملی ،این دقلکاران توانسته اند که سیاست خارجی کشورهای دیکروهمجنین بسیار افراد سیاسی داخلی وخارجی رابه مهار خود در اورده وبیشابیش بر تداوم سلطه خویش بیافزایند.
    حکومت قرون وسطیی ایران با کمک مدرنترین ابزار وتکنیک کنترل ,وراهنمایی مشاوران امنیتی-رسانه ای جنان جوی را میخواهند بنمایند که هر جه هست ونیست همین است وانتخاب دیکری
    بجز اقلام موجود در این بساط نمیباشد.
    انکاری زمان انقلاب ۵٧و دوران نادانی میباشد که ملت ازادیخواه ونااکاه رادر اقتدای مخلصانه به امام،
    با فریاد وافوری،وافوریه بی اختیاربه استقبال شیر بیدار ایران زمین شاهبور بختیار بفرستند
    و این مرغ طوفان را که نجیبانه بر ساحل طوفان زده ایران نشسته بود تنها بکزارند.
    شرم بر ما باد.
    ضربالمثلی است مازندرانی که نشان از عنصر رک کویی،ساده کویی وازاد منشی دارد.
    روزکار غریبی است. درامتداد تلاشهای اصلاح طلبان حکومتی ،جندی است که شیخ خندان،
    ودوستش تلاشهای خود ،در جهت بیشروی اصلاحات را،بازی در معرکه انتخابات میبینند.
    این دو شیخ یکی خندان و دیکری نکران،همجنان، دور بر این جنازه مرده جمهوری اسلامی میزنند،واصلاحات را که با تلاشهای فراوان وهزینه دادن بس سنکین وخونین مردم نتوانستند
    از طریق مجرای طبیعی و اورال به حلقوم این جنازه بنمایند.
    سعی بر شیاف ان از مجرای انال نموده اند.
    ولی اینبار ،این عمل بس زشت و کریه میباشد که خود از انجام ان شرم دارند.
    کویا بایداری به عهد(جمهوری اسلامی نه فکر کنید مردم)انجام کار را ، بس از رایزنیهای متمادی انها با رجال!!!!!!بس واجب نموده است.
    حالا این دو شیخ دست به دامان اصحاب کهف شده اند ،که این کار را به ان دو بزرکواران اقایان موسوی و کروبی واکذار نمایند. دو نفری که در بیخبری مطلق از حوادث روز و جامعه
    میباشند.
    و شاید با سناریو سازی وکمک برادران امنیتی بتوان انان را راضی به اینکار نمود.
    عجیب است ،ایا این دوشیخ مردم را اینجنین نادان میدانند که مثل اهالی زیر منبری میتوان با
    بلغور کردن کلمات عربی کونه و بی معنی انان را به صحرای کربلا برد.
    ایا این یک توهین وقیحانه به شعور مردم نمی باشد؟
    فکر کنم که بر همکان روشن باشد که احترام مردم به این دو بزرکوار به خاطر ایستادکی انان،
    بر عهد با مردم میباشد. وکر نه همه میدانیم که ایندو بزرکوار قربانی سیستمی می باشند که خود در ساختن ان شریک میباشند.
    دیدار نزدیک بنده با اقای موسوی زمانی بود که ایشان در سمت نخست وزیر محبوب امام برای
    سخنرانی به استادیوم ساری امده بودند.
    بنده به همراه دوستان در جند قدمی تریبون ایشان نشسته بودیم.
    هوا کرم بود و نشستن در افتاب مستقیم رنج اور. ما که مرتب و به صف جون اسیران صدر اسلام به عنوان توابین به این نمایش اورده شده بودیم. جون مرغان ماشینی تاب نشستن در هوای ازاد را نداشتیم و بیتابی میکردیم.
    ایشان هم صحبت از کرامات انسانی واسلامی وجنک واقتصاد ومقاومت مینمودند.
    و من هم شیفته برواز ازاد برندکان در اسمان استادیوم بودم.
    منصفانه بکویم ،که ایشان را از جنس دیکر قدرت مداران حاکم نمیدیدم،ایشان و کادر همکارانشان همجون استاندار وقت مازندران از نسل جوانان باک وتحصیل کرده ای بودند
    که مخلصانه کار میکردند. ولی افسوس که با داشتن هوش و اخلاص وتحصیلات علمی شیفته
    حاله نور خمینی شدند و در عمل فقط کارکزار حکومت برای جرخاندن جامعه در زمان جنک شدند ,همزمانی که خمینی و دوستان مشغول قبضه کردن قدرت بودند.
    مشکل این نمیباشد که شیری در بیشه نیست.
    مشکل این است که این حکومت مکاران،از بدو تولد خویش هیج کاری را به بشتیبانی از تعقیه وتنقیه در سلطه کری بر ایران زشت و بد نمیدانستند.
    با خرج سرمایه عظیم نفتی و ملی ،این دقلکاران توانسته اند که سیاست خارجی کشورهای دیکروهمجنین بسیار افراد سیاسی داخلی وخارجی رابه مهار خود در اورده وبیشابیش بر تداوم سلطه خویش بیافزایند.
    حکومت قرون وسطیی ایران با کمک مدرنترین ابزار وتکنیک کنترل ,وراهنمایی مشاوران امنیتی-رسانه ای جنان جوی را میخواهند بنمایند که هر جه هست ونیست همین است وانتخاب دیکری
    بجز اقلام موجود در این بساط نمیباشد.
    انکاری زمان انقلاب ۵٧و دوران نادانی میباشد که ملت ازادیخواه ونااکاه رادر اقتدای مخلصانه به امام،
    با فریاد وافوری،وافوریه بی اختیاربه استقبال شیر بیدار ایران زمین شاهبور بختیار بفرستند
    و این مرغ طوفان را که نجیبانه بر ساحل طوفان زده ایران نشسته بود تنها بکزارند.
    شرم بر ما باد.
    به قول اموزشهای ذرتشت:هر زمانی را سوشیانی میباشد وبا بینایی وخرد است ،که میشود
    به یاری وبه ورزی دنیا در امد.
    اری،اری ،اکر از همهمه و جنجال روباهان خود را فارغ نماییم وجشم خرد خویش بکشاییم،
    شیرزنان وشیر مردان ایران راخواهیم دید که در انتظار یاران به نجات کاشانه خود نشسته اند.
    در اخر:
    بیشکش میکنم درودم را به شیر بیر بیشه،که همجنان خردمندانه و صبورانه و بای در زنجیر با
    لبخندی امیدوارانه ،روشنی نزدیک فردای ایران را می بیند.
    امیر انتظام ،
    همانکه خطر را دیدو خواست در ان شب کذایی با کرفتن بیلی جلوی فاضل ابراه ولایت را به باغ ایران بکیرد،ولی دریغ از کمکی وهمتی،،،،،،،
    شیخ مکار تصمیم مهم را به رایزنی با امام هدایت کرد،واز فردا سلطه اغاز شد.
    همه از راست و جب و میانه در کیر توهمات ایدولوزی خود بودندو شیفته موضع ضد امبریالیستی امام خمینی،،که حاصلش این شده که میدانیم.
    شیر بیشه را با غل و زنجیر به زندان بردند.
    Svenne irani
    برگرفته از:

    ایمیل رسیده
    بخش:


  4. Janet
    4

    I really enjoyed your program Mr. Ardeshir and that you for organizing this event.

    I am glad that Mr. Amir Entezam was this year’s recipient.

    Janet