گزارش / رادیو کوچه
«مهسا امرآبادی» روزنامهنگار زندانی نامهای خطاب به همسرش «مسعود باستانی» که در ایام مرخصی، خارج از زندان به سر میبرد، به مناسبت سالروز تولد وی نوشته است. متن این نامه را در زیر میخوانید:
«سلام عزیزم.
تولدت مبارک…!
من اینجا هیچ هدیهای ندارم که به تو بدهم. اما فکر کردم که شاید خوب باشد برایت نامهای بنویسم و بگویم به یادت هستم و حواسم هست که امسال بعد از مدتهای مدید، میتوانی تولدت را در آزادی جشن بگیری…
اگر حال مرا بپرسی، خوبم. شبها در زاغه تنهایی خودم، مینشینم و آینده را تصویر میکنم.
مدام خیالپردازی میکنم و فکر میکنم “اگر چنان شود، چنین میکنم”. چشمانم را میبندم و به فضای بیرون درهای زندان فکر میکنم. به تو، به زندگی و به… یک بار خودمان را در کیش میبینم و بار دیگر در تهران مشغول کار و زندگی. خانه جدیدمان را تصور میکنم و احساس میکنم از فضای یک تخت یک متری به خانهای ٧۵ متری با دو اتاق خواب خواهم رفت و چقدر عالی است که به جای یک طبقه از یخچال بند یک، یخچال فریزر بزرگ داریم…
میبینی مسعود؟! چقدر سقف کوتاه زندان، کوچکم میکند…؟! لامصب حتی خیال آزادی هم واقعی نیست؟!…
اما…
…
…
…
همسر مهربانم، من خوبم و ای کاش تو هم خوب باشی! باید زندگی کنی تا بتوانی زندگی را بسازی! باید باشی تا بتوانی به من و دیگران انرژی بدهی! باید باشی تا من اینجا با رویای خوشبختی و زندگی مشترکمان روزهایم را سر کنم!
…
دوست داشتم برایت کیک تولد درست کنم. اما نشد، اینجا امکانات کم است و البته اگر هم زیاد بود، من بلد نیستم کیک درست کنم. سعی میکنم، فردا در ملاقات با تمام وجود تولدت را تبریک بگویم تا شاید جبران شود!
از صمیم قلب برایت آرزوی آزادی، شادی و سر زندگی را دارم.
دوستت دارم، مرد سیوپنج ساله اردیبهشتی من!
راستی پیر شدیها…! باستانی
اولین دقایق روز… ٩٢/٢/٢٢
مهسا- اوین»
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
plojdmgfp
nbumjG rcyshexiezhh, [url=http://wbzozdmsplgo.com/]wbzozdmsplgo[/url], [link=http://qthuovwxocxc.com/]qthuovwxocxc[/link], http://apagelgykrqf.com/