مهشبتاجیک/رادیو کوچه
یازده ساله است و امروز روز عروسی اوست. «سیدابا» در حجه، استانی در شمال غربی یمن برای نخستین بار آرایش میشود و روبندی دستدوز مخصوص عروسان به سرش انداخته میشود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
هربار میدیدمش قایم میشدم. از دیدنش متنفر بودم. «تاهانی» با لباس صورتی، روزهای نخست ازدواج با ماجد را به یاد میآورد. یعنی وقتی که شش ساله بود و ماجد بیست وپنج ساله. همسر خردسالی که حالا هشت ساله است، برای عکس گرفتن با همکلاسیاش «فادا» در بیرون خانهشان در حجه خود را آماده کرده است. «فادا» هم عروسی خردسال است.
ازدواج اجباری زودرس که تا همین امروز در بسیاری از مناطق جهان رواج دارد، غالبن بر خلاف قانون دولت انجام میشود
در سال ٢٠١١ «سینیا گورنی» به همراهی عکاسی به نام «استفانی سینکلر» به روستاهای کشورهایی مانند هند و یمن سفر کردهاند و روایتگر رنج دختران خردسالی بودهاند که از پنج سالگی به عقد مردان بسیار مسنتر از خودشان در میآیند تا سرنوشتی را که به عنوان یک کالای مصادر شده از این خانواده به آن خانواده برایشان رقم خورده است، بپذیرند و یا با گفتاری مناسبتر تحمل کنند.
این دختران با انتخاب دامادهایی که از سوی خانوادههایشان برای آنها تعیین شده است، زندگیهای محتومی را تحمل میکنند و تا به امروز تلاش کنشگران برای حل این معضل به سرانجام مطلوبی نرسیده است.
افرادی که به صورت تمام وقت تلاش میکنند تا از ازدواج کودکان جلوگیری کنند و زندگی زنان را در اجتماعات سنتی ارتقا ببخشند، نخستین کسانی هستند که این تصور بیربط را به عقب میرانند که تلاشها هیچ فایدهای نخواهد داشت.
ازدواج اجباری زودرس که تا همین امروز در بسیاری از مناطق جهان رواج دارد، غالبن بر خلاف قانون دولت انجام میشود و تمامی جماعات در هنگامیکه راههای جایگزین برایشان ناپذیرفتنی است، ازدواج را راهی مناسب برای رشد دختران جوانشان میدانند. به خصوص اگر در این مسیر این خطر را حس نمایند که ممکن است دختری باکرگیاش را با کسی غیر از شوهرش از دست بدهد و دیگر اینکه یک کنشگر اجتماعی در پایتخت این کشورها معتقد است، تعدادی از این دختران جوان ازدواج را به عنوان راهی برای رهایی خویش از کنترل خانوادهی خود میبینند که در عموم موارد دچار مصایب بیشتری خواهند شد.
در بخشی از این گزارش آمده است، آسیه زنی چهارده ساله است که نوزادی یازده روزه دارد، او مشغول رسیدگی به امور دو دخترش است، دخترکی دو و نیم ساله دارد که کنار مادر مشغول بازی است. آسیه بعد از زایمان دومش هنوز خونریزی دارد و هیچ آموزشی ندیده است که چگونه میتواند از خود مراقبت به عمل بیاورد. دسترسی دختران خردسالی که در سنین پایین ازدواج میکنند و بلافاصله بچهدار میشوند به این نوع از اطلاعات بسیار محدود است. در یمن، افغانستان، هند و سایر کشورهای با میزان بالای ازدواج زودرس، شوهران ممکن است مردان جوان، بیوهمردان و یا مردان میانسال باشند و یا حتا آدمرباهایی که اول تجاوز میکنند، سپس مدعی میشوند که قربانی همسرشان است، کاری که در برخی از مناطق اتیوپی رایج است.
اما بسیاری از این ازدواجها معاملههایی هستند که بهطور صرف با استدلالهایی بیمنطق مزین شدهاند. مثل بدهیهایی که در عوض عروسهای خردسال تسویه میشود، نزاعهای خانوادگی با دادن یک دختر باکره حل میشود و یا ربودن دخترکان خردسال و آنها را به زور به عقد و ازدواج خود درآوردن. اینگونه ازدواجها هنگامیکه در انظار عمومی مطرح میشود و به سطح رسانهها میآیند، تنها به خوراکهای خبری برآشوبنده تبدیل میشوند، که ممکن است برای مدتی کوتاه توجهها را به سمت خود جلب کند و بعد دوباره به ورطهی فراموشی سپرده میشوند و یا به تلاشهای فرسایندهی گروهی تبدیل میشوند که بدون حمایت و پشتیبانی دولتها و انجمنهای مختلف راه به جایی نمیبرند.
تعدادی از این دختران جوان ازدواج را به عنوان راهی برای رهایی خویش از کنترل خانوادهی خود میبینند که در عموم موارد دچار مصایب بیشتری خواهند شد
در کشورهایی که زیر فقرهای پرفشار هستند، غیرباکرهها برای ازدواج زنانی ترشیده تلقی میشوند و نسل اندر نسل با اینگونه سنتها جلو رفتهاند و به آن اصرار میورزند. این مساله گاهی حتا کنشگران را به اینجا میکشاند که باید از کجا شروع کنند؟ مشکلات جاری در این کشورها باعث میشود که دست فعالین برای جلوگیری از این مساله بسته بماند. زمانیکه با خانوادههای این دخترها وارد گفتگو و بحث میشوند، جدای از اینکه با زنان مانند کالاهای مصادرهای برخورد میشود، این پرسش و ترس همیشه مطرح است که اگر به دخترانمان تجاوز شود چه باید کرد؟ یا اگر بخواهم که دخترم دیرتر ازدواج کند آیا مسوولیت حفظ او را میپذیرید؟ و اینها پرسشهایی است که جوابهای قطعی برای آنان وجود ندارد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»