مارال / رادیو کوچه
maral@koochehmail.com
ابراهیم گلستان ( تقوی شیرازی ) در 22 مهرماه 1301 در شیراز به دنیا آمد. پدرش مدیر روزنامه «گلستان» در شیراز بود.
ابراهیم گلستان کارگردان، داستان نویس، روزنامه نویس، مترجم، روزنامه نگار و عکاس ایرانیست. او، نخستین فرد در تاریخ سینمای ایران است که موفق به اخذ جایزهی بینالمللی شد.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
همچنین وی از نخستین نویسندگان معاصر ایران بود که برای زبان داستان اهمیت ویژهای قائل شد و کوشید نثری آهنگین را در قالب های داستانی مدرن بکار گیرد؛ از این جهت نقش او در سیر پیشرفت داستان معاصر فارسی قابل توجه است.
گلستان درسال 1320 به تهران آمد و وارد دانشکده حقوق دانشگاه تهران شد. در تهران هنگاهی که 21 سال داشت با دخترعمویش فخری گلستان ازدواج کرد. پس از مدتی تحصیل را رها کرد و به عضویت حذب توده درآمد و اندکی بعد از آن بدنبال اختلاف با روش سران آن حزب از آنها جدا شد ؛ وی در آن زمان به عنوان عکاس در روزنامههای «رهبری» و «مردم» مشغول به کار بود.
گلستان اولین کتاب مجموعه داستانی خود را با عنوان «به دزدی رفتهها» در سال 1326 نوشت که همان سال در ماهنامه مردم و بعدها درسال 1328 در مجموعه ای با عنوان “آذر،ماه آخر پاییز” منتشر شد.
در همین دوران داستانهایی از ارنست همینگوی ، ویلیام فاکنر و چخوف را ترجمه کرد و آنها را در مجموعهای تحت عنوان «کشتى شکستهها» منتشر ساخت.
بیشتر مطالعات ادبی آغازین او در سال های 1326 تا 1330 مربوط به خواندن آثار کافکا ، اشتاین بک، یوجین گلدستون اونیل، هرمان هسه، فاکنر و همینگوی بود، ولی بیشتر به آثار همینگوی و فاکنر علاقه نشان داده است و این شاید جزو دلایلی ست که بسیاری سبک نویسندگی وی را تاثیر پذیرفته از داستانهای کوتاه «ارنست همینگوی» میدانند هر چند وی تاثیرپذیری از هیچ نویسندهای را نمیپذیرد.
ابراهیم گلستان در دهه 1330، هنوز نه به رمان دست برده بود و نه تصمیم داشت به زبان سینما سخن بگوید. داستانهای کوتاه وی در آن دهه سرگذشت شکست و سرخوردگی آدمهایی را بازگو میکند که آرزوهای بزرگی در سر داشتند و برای آن مبارزه کردند. او مقاله نویس علمی و پژوهشگر ادبیات جهان و به ویژه امریکا بود. بعدها پرفسور«هشترودی» درباره مقولات فضائی و اتمی هم نوشت و هم در رادیو و به زبان مردم بسیار شیرین سخن گفت، اما ابتکار این شیرین نویسی و ساده نویسی با ابراهیم گلستان بود.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 گلستان به عنوان طرف قرارداد، اداره امور دایره تهیه عکس و خبر کنسرسیوم نفت را عهده دار می شود.
نخستین فیلم مستند گلستان، «از قطره تا دریا» که از مجموع فیلم های خبری شخصی تهیه شده، به شدت مورد پسند رئیس فرانسوی کنسرسیوم و «آرتورالتون» مستندساز سرشناس انگلیسی و همچنین رئیس بخش فیلم کمپانی شل ﴿Shell﴾ انگلستان قرار می گیرد.
در 1336 مجموعه داستان «شکار سایه» را منتشر میکند و پس از آن دست به کار تهیه و ساخت مجموعه مستندی برای کنسرسیوم با نام مجموعه «چشم اندازها» میشود که ساخت این مجموعه 5 سال طول می کشد. نخستین بخش این مجموعه با نام «یک آتش» درباره مهار چاههای نفت دچار حریق شده است، آتشی که برخی آن را یکی از بزرگترین آتش سوزی های تاریخ نفت دانستهاند و خاموش کردن آن شصت و پنج روز طول کشیده است. «یک آتش» در 1340 برنده جایزه مرکور طلایی بخش فیلمهای مستند جشنواره فیلم ونیز و پس از آن شیر سن مارکو شد. از حیث دریافت جایزه، این فیلم نخستین اثر سینمایی ایران در تاریخ سینمای جهان است که موفق به اخذ جایزهای بین المللی شده است.
پس از آن گلستان در ادامه مجموعه «چشم اندازها»، مستند استثنایی و معروف خود با نام «موج و مرجان و خارا» را در سال 1341 عرضه میکند. فیلمهای مستند او از لحاظ سینمایی جزو اولین و بهترین فیلمهای ایرانی مستند به شمار میآیند.
کنسرسیوم که «چشم اندازها» مسحورش کرده بود، در همان سالها حدود 1336 تا 1337 برای گلستان تدارک استودیو گلستان را به صورت اجاره به شرط تملیک میبیند، تجهیزاتی کامل که بهای آن از طریق حق الزحمه و دستمزد کارهای آتی گلستان پرداخت شد. «موج و مرجان و خارا» با تجهیزات استودیو گلستان و کمک برادرش شاهرخ گلستان و همکاران مورد علاقهاش : محمود هنگوال ، فروغ فرخزاد، و برادران میناسیان و عدهای دیگر ساخته شد و ستایش همگان را برانگیخت.
به دلیل این همکاریها، عدهای از روشنفکران آن دوره به وی لقب «گلستان نفتی» داده بودند.
گلستان در تابستان 1341 برای ساخت فیلم «دریا» براساس داستان کوتاه «چرا دریا توفانى شده بود» نوشتهی صادق چوبک اقدام کرد که به سرانجام نرسید و آن فیلم نیمه کاره رها شد. گلستان در همین سال فروغ فرخزاد را از طرف استودیوی خود مامور ساخت فیلم مستند «خانه سیاه است» کرد و خود ضمن مشاوره و همفکری با فروغ در این زمینه و همچنین تهیه کنندگی این فیلم ، مشغول ساخت فیلم کوتاه «خواستگارى» به سفارش موسسه فیلم ملی کانادا شد.
گلستان در 1344 نخستین فیلم بلند سینمایی و داستانی اش با نام «خشت و آینه» را می سازد. «خشت و آینه» به حق و به زعم بسیاری نخستین فیلم روشنفکری و غیرمتعارف سینمای ایران است.
فیلم «خانه سیاه است» چندان مورد استقبال منتقدان وقت ایرانی قرار نگرفت ولی علیرغم ممانعت گلستان از نمایش محدود آن در جشنواره کن، در سال 1964جایزه نخست بهترین فیلم مستند جشنواره اوبرهازن آلمان را دریافت کرد.
مستند بعدی گلستان با عنوان «تپههاى مارلیک» در 1342 درباره کشفیات باستان شناسی در منطقه مارلیک ایران جایزه شیر سن مارکو در جشنواره ونیز 1964 را بدست آورد.
گلستان در 1344 نخستین فیلم بلند سینمایی و داستانی اش با نام «خشت و آینه» را می سازد. «خشت و آینه» به حق و به زعم بسیاری نخستین فیلم روشنفکری و غیرمتعارف سینمای ایران است. در 1345 به سفارش بانک مرکزی ایران مستند «گنجینههاى گوهر» را می سازد و تا هجرتش از وطن دو فیلم مستند دیگر با عناوین «خراب آباد» و «خرمن بذر» را عرضه داشته و در 1346 به انگلستان می رود. او در 1350 دوباره به ایران بازگشت. «اسرار گنج دره جنى» را در 1352 ساخت و با توقیف آن پس از یک هفته نمایش برای همیشه از ایران رفت.
وی دو فرزند با نامهای کاوه و لیلی دارد؛ کاوه گلستان عکاس خبری ایرانی در ماموریتی در سال 2003 به همراه گروه خبری بی بی سی در عراق بر اثر انفجار مین کشته شد. لیلی گلستان نیز به عنوان مترجم و نویسنده در ایران فعالیت می کند.
از جمله کتابهای وی میتوان به آثاری چون : آذر، ماه آخر پائیز – شکار سایه – جوی و دیوار تشنه – اسرار گنج دره جنی – مد و مه – خروس – از روزگار رفته حکایت؛ اشاره کرد.
وی از سال 1975 در شهر ساسکس در انگلستان زندگی میکند و همچنان مینویسد و میخواند. او از گفتگو و مصاحبههای روزنامه نگارانه بشدت پرهیز میکند و لحنی تلخ و تند دارد ولی این امر مانع درک او به عنوان فرهیختهای ایرانی که مایه مباهات و افتخار این آب و خاک است نمیشود. به هیچ وجه نان به کسی قرض نمیدهد و اهل ریا نیست ، از نیش و زخم زبان دیگران و انتقاداتشان نیز واهمهای ندارد. حضور او برای ادب ما جدا غنیمت است. عمرش دراز باد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»