مهشبتاجیک/رادیو کوچه
همانطور که در برنامهی پیشین گفته شد شرایط اجتماعی حاکم، میزان اهمیت یک بدن و اینکه فرد خود جسمانیاش را چگونه درک کرده باشد تعیین میکند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
از اینرو بررسی بدن و صحبت دربارهی آن در واقع یک نگرش چند بعدی است که میتوان به عنوان تصویری از بدن به ویژه در مورد شکل ظاهری آن تعریف نمود. تصویر بدن به طور معمول بر حسب پیچیدگیها و بعدهای آن توصیف میشود. همچنین گفته شد که مدیا و تبلیغات با ساختن یک بدن ایدهآل با تصاویری از پیش تعیین شده که بدن زنان را باریک اندام و مردان را عضلانی تعریف میکند، باعث شده است که میزان نارضایتی از تصاویر بدن متفاوت از این تصاویر بالا برود. با گسترش و شیوع میزان نارضایتی از تصاویر بدن در کشورهای مختلف باید به دنبال دلایل این موضوعات بود تا به فهمی عمیقتر با کشف وجوه افتراق و اشتراک پیامدهای احتمالی این پدیده رسید. زیرا سالانه زنان و مردان جوان بسیاری در معرض آسیبهای جدی و جبرانناپذیری هستند که این عدم رضایت از تصویر از بدن بهوجود آورده است. سیاستگذران فرهنگی و اجتماعی باید آگاه باشند که تا با برنامهریزیهای که در سطوح بومی استاندارد انجام میگیرد، تا حد ممکن از پیامدهای سنگین نارضایتی از تصاویر بدن در دامنههای فردی و اجتماعی مانند ابتلای فرد به انواع اختلالات روانی، جسمی، تغذیه، انجام جراحیهای سنگین زیبایی با عواقب برگشتناپذیر، استفاده بیحد از وسایل آرایشی صنعتی و همانندسازی مداوم با بدنهای ایدهال بازسازی شده جلوگیری نمایند.
این مساله البته به سهولت استفاده از کلام در بین افرادی که دچار عدم رضایت از بدن هستند، نیست. گاهی عدم رضایت و تلاش برای رسیدن به بدنهای ایدهالی افراد را دچار آسیبهای جدی روانی میکند که باعث میشود از زندگی نورم خارج شده و نه تنها به بدن ایدهال خود دست پیدا نکنند، بلکه دچار مشکلات مضاعفی نیز بشوند. از ابتداییترین گامها در این مسیر سخت، فهم عمیق ماهیت این پدیده است. این مساله در کشورهای مختلف متفاوت است و باید که با توجه به پیشینههای فرهنگی و اجتماعی رویکرد متفاوتی داشت. مقایسهی اجتماعی ظاهر و شیانگاری بدن یکی از دلایلی است که به موجب آن افراد به خصوص زنان بدن خود را مانند کالایی برای عرضه نگاه میکنند که در صورت ایدهآلی نبودن و هماهنگ نبودن با آیدهالهای تعریف شده، تصویر مناسبی ندارد و آنها را دچار سرخوردگی مینماید.
با نگاهی گذرا و رویکردهای زیستی و روانی میتوان دریافت که تحقیقات انجام گرفته در این زمینه گاهی استاندارد نبوده است. به طور مثال برای تفسیر این معضل یک واحد استاندارد مشخص برای تعریف تصویر بدن در کشورهای متفاوت استفاده شده است، در صورتیکه بر مبنای نوع زیست و تفاوتهای عمدهی فرهنگی و اجتماعی نگاه به تصاویر بدن متفاوت است. برای شناخت این معضل و سپس ارایهی راه حل برای آن باید ابتدا مفاهیم مرتبط با بدن نظیر مدیریت بدن، سرمایهگذاری بر بدن، چیستی اختلالها و نامطلوبیهای بدن، احترام به بدن و به طور عمومی تصویری ذهنی که از جسم تعریف شده است مشخص گردد. سپس با به کارگیری مقیاسهای استاندارد و البته بومی شده به بررسی تفاوتهای تصاویر بدن، تعاریف و نقش جنسیت در آنها پرداخته شود. در این صورت میتوان با تصویر ارایه شدن از بدن و معضلات مربوط به این پدیده برخوردی پایهای داشت و راههای برون رفت از این معضل را دریافت.
یکی از نظریاتی که برای پیشگیری و درمان این مشکل بیان میشود، رویکردی است که گروهی از فمینیستها دارند و آن انگارهی جلوگیری از تفکر شیانگاری بدن است. ایدئولوژی فمینیستی در این زمینه تاکید دارد ظاهر جسمی زنان نباید تعیین کنندهی ارزشهای شخصی آنان باشد. نظریهپردازان فمینیست معتقدند، با استفاده از رویکرد برساختهای اجتماعی باید به تجربیات بدنهای زنانه در فرهنگهای متفاوت دست یافت و تصاویری و تجربیات منفی را از آنها جدا نمود. از آنجا که در فرهنگهای متفاوت بدن زنان به مثابه یک شی با خیرگی و نگاههای مداوم و ارزشگذارانه مواجه است، زنان بیش از اندازه به بدن خود مشغول میشوند و این به مثابه همان تفکر خود شی انگاری است که پیامدهای آن ابتدا اشتغال دایم به بدن است و پس از آن شرم از بدن که به واسطهی ایدهال نبودن تصویرهای ارایه شده ایجاد میشود. متغیرهای متفاوت جنسیتی همراه با پایش دایم بدن و شرم از بدن رضایتمندی را بهطور کلی کاهشمیدهد. میزان رضایتمندی به دلایل گفته شده در زنان کمتر از مردان است، اما مردان جوان هم دچار این نارضایتی از تصویر بدن خود هستند. این شرم و کلنجار دایم با بدن اختلالات تغذیه و عدم سلامتی روانی را به فرد میدهد که این افزایش نارضایتی پیامدهای دنبالهداری بر زیست آنان خواهد گذاشت.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»