مهشبتاجیک/رادیو کوچه
یکی از مجللترین و در عین حال پیچیدهترین نمایشنامههای شکسپیر «مکبث» است. شاید به جرات بتوان گفت که این نمایشنامه یکی از نمایشنامههایی است که بار هنری آن بر دوش دو کاراکتر اصلی یعنی خود مکبث و لیدی مکبث به یک اندازه است.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
در این نمایشنامه نقش لیدی مکبث با اینکه از لحاظ بار دراماتیکی و عملکردی کمتر از شوهرش و در واقع در جایگاه دومی است، اما در متن با اجرای خصلتها و خویها و روابط مختلف با قدرت مسلطی نقش خود را به نمایش میگذارد. در زمان نگاشتن مکبث توسط شکسپیر بهطور مسلم نگرشها و عملکردهای سنتی و مردسالارانهای دخیل بوده است که باعث شده نام نمایشنامههای او به اسم زنی نباشد اما به طور حتم قدرت عملکرد لیدی مکبث و فیگورهای زنانهی او با توجه به اعمال فیزیکی و زبان و فکر نیرومندش نقش او را برابر با خود مکبث مینمایاند. اگر بر این باور باشیم که شکسپیر، نمایشنامهی مکبث را با الهام از شرایط و اوضاع زمانهاش و اندکی توجه به تغییر و تحولات سیاسی، اثر خود را به رشته تحریر در آورده است، حضور زنی مانند لیدی مکبث وجودش را بر ما آشکارتر خواهد نمود.
با توجه به اینکه زنی که به نام لیدی مکبث از او نام برده میشود، متعلق به طبقهی خاصی از اجتماع است که القاب و عناوین را با خود به یدک میکشند با توجه به حوزهی مشروعیتبخشی و فهمپذیری اجتماع در واقع فهمپذیری فرهنگی اجتماع از آنان از لیدی مکبث خوانشی ارایه میدهد که در ساحت خیالی و شخصیت واقعی ارایه شده از این زن و خصوصیات روح و روانی تصویر شده از او با خود مکبث که انسانی متوسط، با خلقیات و درک و درایت میانه است و حتا سقوط و هنجارشکنیهای او نیز در حد توان ذهنی او در تطابق با یک اجتماع متوسط است تفاوتهای بنیادین دارد. شخصیت ارایه شده از لیدی مکبث به اصطلاح به عنوان امری نمادین با اجتماع همخوانی دقیق ندارد. لیدی مکبث همانگونه که آنتیگونه درتعریف مفهوم خویشاوندی و ایدهآلیزه شدن این مفهوم تعریف شده است، به عنوان جنایتکاری تئوریزه شده معرفی شده که برای تمام عملکردهایش در این حوزه میایستد و توجیه میآورد و در گامی فراتر حتا این خطوط را تعریف میکند. لیدی مکبث از مدرنترین کاراکترهایی است که شکسپیر خلق نموده و میتوان همیشه از او خوانشی همسو با آرا فیلسوفان معاصر هم داشت. به این دلیل که این دو کاراکتر در ابتدا لیدی مکبث و سپس خود او در زمانی که سقوطها در امور اجتماعی شده طبقهبندی نمیشود به این وادی گام میگذارند. در واقع تعریف شخصیت او یک شورشگر با خصوصیات جسمانی و گرافیکی کاملن انتزاعی بیان شده است که او بدانها دست مییازد.
خویشاوندی لیدی مکبث و مکبث از اینجا که به خون دلالت ندارد، یک رابطهی نسبی را تعریف میکند که به پسماندهای این رابطه دلالت دارد و امر زنانهی او را به مازادی در کنار مکبث برنمیگرداند در صورتیکه شخصیت خشونتخواه و اقتدار نمادین او را در مقابل مردی که شوهرش نامیده میشود به نمایش میگذارد و تاثیر او بر مکبث مسلم است. در واقع به نظر میرسد عملی که در لیدی مکبث به شدت نمود دارد و در دیگران در مرحلهای پایینتر و در سطوح متوسط جاهطلبیاش است که بارها خود را از مخاطرات به طور مستقیم کنار میکشد و دیگران را برای اجرای نقشههایش به جلو میراند. گاهی این رفتارها چنان او را از فاعلیت عقب میراند که تفاوتهای بین عمل و فکر و انجامش با شکاف معلوم میشوند. حتا در جایی در مجلس چهارم شبح بانکو ظاهر میشود و مکبث را دچار یک دگرگونی درونی و عذاب وجدان مینماید، لیدی او را به سرزنش میگیرد و به ضعف متهم مینماید. اما گاهی رفتار غالب او چنان در پردهها ظاهر میشود که به مثابه یک ابهام در متن و در کنار شخصیت اصلی باقی میماند و در نهایت تصویری که از مرگ در این نمایشنامه ارایه میشود مرگ و نیستی و در انتها رفتن به خوابزدگی با خصلتهای عملکردی.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»