مهشبتاجیک/ رادیو کوچه
«ادگار دگاس» هنرمند معروف فرانسوی است که نقاش، مجسمهساز و طراح بود. وی به عنوان یکی از بنیانگذاران امپرسیونیسم شناخته شده است با اینکه خودش این نکته را تکذیب میکند و ترجیح میدهد به عنوان یک رئالیست شناخته شود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
وی همچنین به عنوان یک طراح بسیار عالی در زمینهی طراحی رقص نیز شناخته شده است. این موضوع نشاندهندهی میزان سلطه وی بر نمایش حرکت در سوژههایش است .نقاشیهای پرترهی وی به عنوان اثری زیبا در هنر محسوب میشود. «ادگار دگاس» آرزو داشت به عنوان یک نقاش تاریخی شناخته شود به خصوص که در زمینهی هنر کلاسیک آموزش فراوانی دیده بود و تحصیلات آکادمیک داشت .زمانی که در سن سی سالگی بود روش خود را در زمینهی کارهای سنتی از دیدگاه نقاشی تغییر داد و این تبدیل دگاس به طور سنتی مابانهای با امپرسیونیستها همبسته و هم پیوند شد و از راههای جدید برای ثبت زندگی مدرن طرفداری کرد . مانند بسیاری از هنرمندان روزگار خود به زندگی آسوده و تنپروری طبقه بورژوای فرانسه توجه کرد و موضوع مورد علاقهی وی از رقص و مسابقه اسبسواری تا کافه و کارگاههای آموزشی گسترده شده است .کلاسهای رقص باله یک موقعیت ممتاز و وسیع را برای دگاس فراهم کرد تا بتواند «بدن انسان» را از نظر موقعیتهایش در فعالیت و استراحت مورد بررسی و آموزش قرار دهد .وی همچنین یک عکاس بسیار مشتاق است که از لحظات آنی و ناگهانی و موقعیتهای دلخواه خود عکاسی میکرد . دگاس به مجسمهسازی نیز روی آورد تا میزان اشتیاق خود را به فرم و حالتهای بدن انسان نشان دهد.
«ادگار دگاس» در پاریس به دنیا آمد و بزرگترین فرزند از پنج فرزند بانکدار بود که خانواده ثروتمندی را تشکیل میدادند. در سن یازده سالگی مدرسهی خود آغاز کرد و در سال ١٨۵٣ با مدرک ادبیات فارغالتحصیل شد. مبادرت جدی وی به نقاشی در سنین جوانی در او شکل گرفت. در سن ١٨سالگی اتاق خود را به یک استودیو نقاشی تبدیل کرد و شروع به کپی کاری در «لوور» نمود در حالی که پدرش اصرار داشت که وی حقوق بخواند. برحسب وظیفه در رشتهی حقوق دانشگاه پارس در نوامبر ١٨۵٣ ثبتنام کرد ولی در این زمینه تلاشی از خود نشان نداد. در ١٨۵۵ با «ژاناگوستدومینیکانگر» ملاقاتی داشت و توسط او به کشیدن خطهای متعدد در نقاشیاش تشویق شد. دگاس در جولای ١٨۵۶ به ایتالیا سفر کرد و به مدت سه سال در آنجا اقامت گزید. آنجا بود که شروع به کپی نقاشیهای نقاشهای رنسانس کرد. در همین دوران بود که وی شروع به بررسی در زمینهی هنر آکادمیک نمود و سپس در سال ١٨٧٣ به پاریس بازگشت.
در سن ١٨سالگی اتاق خود را به یک استودیو نقاشی تبدیل کرد و شروع به کپی کاری در «لوور» نمود در حالی که پدرش اصرار داشت که وی حقوق بخواند
در همان سال پدرش درگذشت و در بررسی داراییها و املاک مشخص شد که برادرش رنه در امر تجارتهای متعددی که داشت بدهی سنگینی بالا آورده است. برای حفظ نام و آبروی خانواده او مجبور به فروش خانه و تمام کارهای هنری شد که به وی به ارث رسیده بود تا حدی که مجبور به فروش آثار هنری خودش برای کسب درآمد شد. بعد از آن به گروهی از هنرمندان جوان پیوست که به دنبال نمایشهای اجتماعی آزاد بودند. اولین نمایشگاه آنها که به عنوان نمایشگاه امپرسیونیسم شناخته شد، در سال ١٨٧۴ بنا شد. بعد از آن تا سال ١٨٨۶ هفت نمایشگاه دیگر از طرف آنها برگزار شد که او در این نمایشگاهها نقش تنظیمکننده را به عهده داشت و آثارش را در تمامی آنها به جز یکی به معرض نمایش گذاشت. وی از نظر سبک نزدیکی زیادی به سبک مونه و سایر نقاشانی که منظره را به تصویر میکشند داشت .به علت رفتار اجتماعی محافظهکارانهای که داشت، از رسوایی و بدگوییهای حاصل از نمایشگاهها نفرت داشت و همیشه برچسب امپرسیونیست بودن را رد میکرد .امپرسیونیسم بین سالهای ١٨۶٠ تا ١٨٧٠ شکل گرفت و رشد یافت. امپرسیونیستها واقعیتهای زندگی و دنیای اطراف خود را به وسیله رنگهایی با روشنایی خیره کننده به تصویر میکشیدند و به طور اصولی تمرکزشان بر تاثیر نور بود و امیدوار بودند که نقاشیهایشان بیدرنگ تاثیرگذار و القا کننده باشد.
در محدوده دههی ١٨۶٠ «ادگار دگاس» نقاشیهایش را از حالت ابتدایی به حالت تاریخی تغییر داد که بر اساس مشاهدات عینی وی از همان دوره زندگی خودش بود. مسابقات اسبسواری موقعیتی را برای وی فراهم کرد تا بتواند اسبها و اسبسوارها را در حالتهای مدرن و جدید به تصویر بکشد. وی همچنین شروع به کشیدن زنها در حالت کار کردن، کلاه فروشی یا شست و شو کرد. نمایشگاهی از وی در سال ١٨۶٨ برپا شد و اولین کار بزرگ وی برای معرفی سبک ویژه و جدیدی که برگزیده بود، محسوب میشد. در بسیاری از نقاشیهای مربوط به رقصندهها که نشاندهندهی پشت صحنه یا جلسات تمرین بود دگاس آنها را به تصویر کشیده بود. او در اواخر عمرش به عنوان یک هنرمند مهم شناخته شد و یکی از بنیانگذاران امپرسیونیسم محسوب میشد. اگر چه کارهای وی در بسیاری از موارد مرزها را میشکست، درگیری وی با سایر ویژگیهایی که امپرسیونیستها داشتند و نمایشگاههای آنها، نقاشیهای زنده و پویای وی و طرحهایی که از زندگی روزمره و فعالیتهای روزانه میکشید، و تجربیات رنگی وی، نهایتن وی را در مسیر امپرسیونیستها قرار میداد و او را تبدیل به یکی از بزرگترین هنرمندان آن دوره کرد .نقاشیها، طرحها، مجسمهها و کارهای هنری دگاس که در بسیاری از موارد حتا در نمایشگاهها نیز آنها را شرکت نمیداد، بعد از مرگ وی کشف شدند و در حال حاضر در بسیاری از موزههای جهان در معرض دید عموم هستند .با اینکه دگاس از نظر بینایی دچار مشکل بود، ولی نقاشیهای بسیار زیبا و خارقالعادهای کشیده است که مورد تحسین و توجه قرار گرفته است.
منبع: مجلهی آرت کالت
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
Billyscago
wh0cd2339886 viagra online