مهشبتاجیک / رادیو کوچه
امروزه بحران شهرنشینی وارد مرحله نویی شده است. شالودهی شهرها، بافتهای جدید و قدیمی در تضادی واضح و مشخص با صورتهای تعریف شدهی رفتارهای مربوط به شهرنشینی و گاه با گونههای جدیدی از رفتار که لازمهی فرهنگ جدید زندگی شهری است، قرار گرفته است.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
گاهی پیامد این رفتارها و خاصیت این زندگی چیزی به جز ایجاد محیطهایی ملالانگیز و سترون در اطرافمان نیست. در محلات قدیمیتر، خیابانها بدل به بزرگراه شدهاند، فعالیتهای سرگرمی و اوقات فراغت بهواسطهی صنعت توریسم جنبهی تجاری یافته و ماهیت شدهاند. در چنین فضایی روابط اجتماعی دچار تغییرات عمدهای شده است. ماهیتهای رفتاری در محلات جدیدتر و قدیمیتر با یکدیگر تفاوت فاحشی دارند. در محلات جدیدتر دو رکن اصلی بهوجود آمده است که کمکم محلات قدیمیتر را نیز در برخواهد گرفت، اما این مساله نیاز به زمان دارد. این دو رکن که بسیاری از عرصههای عمومی را تحتالشعاع خود قرار داده است، شامل ماشین داشتن بیشتر اعضای خانواده و گذران وقت در خانه است. بدین معنی که سرگرمیهای جدیدی تعریف شده است و قشری که در محلات جدید ساکن میشوند زمان زیادی را در خانهها میگذرانند، پس به طور حتم، تعریف خانه نیز تغییر خواهد کرد، زیرا باید این گنجایش و ظرفیت در آنها ایجاد شود که توانایی پذیرایی از افراد را در ساعتهای طولانی داشته باشند. این ضرورت در ساخت بناهایی با چنین خاصیتهایی، اکثریت قریب به اتفاق شهرها را به سرعت به مانند گورستانهایی از بتن آرمه تبدیل نموده است، جایی که در آن تودههای بزرگی از مردم به زندگیهایی ملالانگیز محکوم شدهاند. ساختمانها از نو تجدید بنا میشوند.
این ساختمانها باید شرایط مزیتی داشته باشند که افراد را در خود برای ساعتهای طولانی جای دهند. حال گاهی نه تنها این شرایط را ندارند و نمیتوانند بر اوقات فراغت آنها بیفزایند بلکه فاقد عنصر تخیل نیز هستند که بسیاری از ابتکارات تکنینکی بهکار رفته، تحتالشعاع ملالانگیزیشان قرار میدهند. حوزهی فعالیت ارتباطات شهری امروزه، خلاقیت جمعی و توانایی استنتاج نیروهای خلاقانهای است که همگام با زوال فرهنگ مبتنی برفردیت آزاد شدهاند. در اصل هنرهای سنتی دیگر قادر به ایفای نقش آفرینشگر یک محیط تازه که افراد برآنند در آن زندگی کنند، نیست. زندگی امروزه درگیر فرایند تکنینکهای نوین شهری شده است. مدلها و طرحهای مربوط به شهرهای آینده به تمامی متفاوت از طراحیهای شهری امروز است. در واقع انعطافپذیری برای یک زندگی پویا از هدفهای همیشگی زندگیهای شهری بوده است که موفق بودن در راستای این هدف، خود جای بحثهای طولانی دارد. در واقع زندگی پویای شهری شامل خلق محیط پیرامونی افراد از طریق روابط مستقیم و چهره به چهره به گونهای پیوسته میباشد که شیوههای مختلف رفتار را دگرگون میسازد و بسیاری از برساختها را تغییر میدهد. کلانشهرها گریزی از ایجاد روابط مستقیم پیرامونی و همچنین در خلق رفتار ندارند. آنان که تصور میکنند که شتاب زندگی شهری از این دست درحال نابودی و فرسودن زندگی جمعی در کلان شهرهاست نیازهای واقعی شهرنشینان را در همین دوره به عقب میرانند. امروز در زندگی شهرینشینی کاستن از کار تولیدی از طریق گسترش اتوماسیون نیاز به پرکردن اوقات فراغت را دو چندان میکند.
تنوع رفتاری و دگرگونی در ماهیت آنها که به ناگزیر به شکل تازهای از محل سکونت جمعی با حداکثر فضای شطرنجی میانجامد در نقطه مقابل رویکرد شهرسبز که بسیاری از معماران امروزی با آن در یکسویه هستند نیاز به تقلیل فضاهای اجتماعی دارد. شهرهای آینده باید منسجم و مستمر و در صورت امکان با یک نظام بسیط ساختارهای متفاوت باشند تا بتوانند افراد را در خود جای دارند. اگر به انبوهسازیهای مستمر بدون توجه به سرگرمسازی انجام بگیرد به دنبال خود بسیاری از رفتارها اجتماعی را تغییر خواهد داد، آنهم در زمانیکه جمعیت و زندگی اجتماعی در حال تغییرات فاحشی است. امکان خلق محیطهای متنوع و نامحدود و اقتباس از آنها باید در اولویت زندگی شهری آینده قرار بگیرد. این فضاها به صورت آگاهانه و قاعدهمند به کمک ابزارهای تکنیکی و به وسیلهی گروههای متخصص خلاق و موقعیتگرایان حرفهای باید دچار تحولات عمده شوند. خلق فضاهای ارتباطی و همچنین تاثیرات روانشناختی آنها یکی از عمدهترین تکالیفی است که باید معماران زندگی آینده در نظر داشته باشند. فهم تکنیکی ساختارهای فضایی و بعد زیباشناختی آن باید بر عهدهی هنرمندان و مهندسان باشد. در اصل این حقیقت که زندگی شهری وضعیت نامطلوبی را از نقطهنظر انسانی بهوجود آورده است انکارناپذیر است. افزایش نارضایتی که تمامی بشریت را در برگرفته است در زمانی بروز میکند که اگر پیش از آن فکری به حال زندگی پرشتاب و اوج گیرندهی شهری نشود، بسیاری از پروژههایی که در دست است خود به خود نابود خواهند شد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»