مهشب تاجیک / رادیو کوچه
در برنامهی پیشین مطرح شد که معلولین همیشه در معرض نگاههای دوگانهای هستند که زندگی را برای آنان بغرنجتر میکند. آنان از یکطرف با مشکلی که برایشان پیش آمده درگیر هستند و باید سعی کنند تا خود و زندگیشان را به یک تطبیق منطقی برسانند. از سمت و سوی دیگر در جامعه با نگاههای ترحمآمیز افرادی مواجه هستند که معلولان را با نقصشان نمیپذیرند. واقعیت این است که هرکس صرفنظر از مشکلاتی که با آن دست به گریبان است باید که بتواند از یک زیست نرمال و عادی برخوردار باشد و حداقل امکانات در اختیارش باشد تا بتواند نیازهای ابتدایی خویش را برطرف کند.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
یکی از عمده مشکلاتی که معلولان در سطوح محتلف با آن دست به گریبان هستند، مسایل جنسی آنان است. هرکس که در یک جامعه وجود دارد، مستقل از تمام مشکلاتی که دارد باید نیازها و تمایلات جنسی خود را جوابگو باشد. نیاز به دقیق شدن به این مسئله و بررسیهای جدی آن یکی از اساسیترین نیازهای افراد معلول است. این تصور غلط که ما فکر کنیم زنان و مردانی که از معلولیت خاصی رنج میبرند، نیازهای جسمی ندارند و در مورد مسایل مربوط به سکس فکر نمیکنند، واکنش اشتباهی است که باعث میشود این نیازها به عقب رانده شود و توجهی به آنان نشود.
از آنجا که نوع معلولیت در افراد متفاوت است و میزان مشکلاتشان نیز با توجه به همین موضوع تفاوت میکند، نمیتوان از راهکارهای یکسان برای برطرف نمودن این مشکل استفاده کرد. به طور مثال افرادی که دارای مشکلات بینایی و یا شنوایی هستند مسایلی متفاوت از افرادی دارند که مشکلات مربوط به دست و یا پا دارند. که زمانهایی پیش میآید که افراد معلول با افرادی که دچار این مشکلات نیستند آشنا میشوند و قصد برقراری ارتباط دارند. از آنجا که گاهی هر دو طرف نیازها و حساسیتهای یکدیگر را نمیشناسند این ارتباطها در همان پایههای ابتدایی با مشکل مواجه میشود. زیرا افراد معلول نسبت به معلولیتهای خود حساسیتهای ویژهای دارند و افراد غیرمعلول هم گاهی توان شناخت و ارتباط با این مسئله را ندارند و نمیتوانند خود را با این حساسیتها تطبیق دهند. فردی که دچار ضعفهای شنوایی است گاهی احتیاج دارد که کلمات و جملات برای او چندین بار تکرار شود و اگر این شناخت در طرف مقابل نباشد منتهی به نتایج مطلوبی نخواهد شد.
مهمترین مسئلهای که در این ارتباط اهمیت ویژهای دارد پذیرش حق حاکمیت هر فرد بر بدن خود و همچنین مسئلهی آزادی جنسی است. این مسئله باید برای تمام افراد جامعه جا بیفتد که بدانند افراد با هر مشکلی اجازه دارند راجع به این مسایل صحبت کنند. عدم داشتن یک زندگی نرمال به زعم دیگران نباید دلیل بر این باشد که افراد مجبور به سانسور خودشان باشند. از طرفی دیگر ارزشهای اجتماعی و نگرش مردم باعث نشود که افراد معلول فشارهای روانی شدیدی را متحمل شوند. همچنین باورهای عرفی بعضی از جوامع به گونهای است که به طور کلی این مباحث را پس میزند و این مسئله مشکلات افرادی را که دست در گریبان مشکلات دیگری نیز هستند دو چندان میکند. بحث دربارهی فرهنگ جنسی مرتبط با معلولان از آن رو مهم است که موضوع در نهایت مسئلهای انسانی است که رشد فرهنگ آن به بحث حول تمام جنبههای مرتبط با آن نیاز دارد. این مسئله باعث میشود بسیاری از موضعگیریهای کلیشهای مرتفع شده و چنین افرادی ناچار به تحمل تنهاییهای اجباری نباشند. بیطرفی در فرهنگ جنسی و به پاک کردن این مسئله در تمام افراد توهمی بیش نیست.
ما باید بدانیم و بپذیریم ترس و شرم و عدول از مطرح کردن مباحث جنسی در تمام گروهها و همچنین معلولان با توجه به نگاههای حاکم به این مسئله تنها باعث خواهد شد مکاشفات فردی و تجربیات و کشف امکانات از دست برود و محدودیتهای شناختی از خود و اطراف زندگی را سختتر نماید. فرهنگ جنسی هم مانند دیگر بخشهای فرهنگی جامعهی ما نیاز به تجدد دارد و این مسئله امکانپذیر نمیشود مگر اینکه این نیاز در تمام طیفها در نظر گرفته شود و هیچ گروهی نه سانسور شود و نه دست به خودسانسوری بزند.
از مهمترین مسایلی که معلولان در این ارتباط با آن دست به گریبان هستند، بیدانشی و یا تشویشی است که به دلیل محرومیت از شناخت بدن و دانش جنسی دچارش میشوند. این مسئله در کل یک جامعه ممکن است اتفاق بیفتد اما معلولان به دلیل مشکلاتی که در ارتباط با معلولیت خود دارند و گاهی دچار سرخوردگی میشوند ممکن است بیشتر در معرض آن قرار بگیرند. همچنین خویشتنداری و ترس و عدم اعتماد به نفس کافی نیز باعث میشود آنها نیازهایشان را مطرح نکنند و در یک دایرهی بسته به دنبال رفع نیازهای خود باشند. صحبت و مطرح کردن مشکلات به وسیلهی خودشان و همچنین سعی در کسب اطلاعات میتواند آنها را به جلو و مسیر درست هدایت کند و با رفتار جنسی مناسب مشکلات در این زمینه را برای خود حل نمایند.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»