شادیار عمرانی/ رادیو کوچه
هجدهم جولای، سالگرد بمبگذاری در مرکز همیاری یهودیان بوینوس آیرس، آمیا، در این شهر مراسمی برای بزرگداشت کشتهشدگان این واقعه برگزار شد، مراسمی که در آن خانم «کریستینا کیرشنر»، رییس جمهوری آرژانتین، شرکت نکرد.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
این نوزدهمین سالگرد انفجاری بود که در سال ۱۹۹۴،۱۳۷۳ شمسی، در زمان ریاست جمهوری پر حادثهی کارلوس مِنِم، و هاشمی رفسنجانی،۸۵ نفر کشتهبر جای گذاشت. به زودی پروندهی این حادثه، توسط آلبرتو نیسمن، که به ارتباط با جمهوریخواهان ایالات متحده و لابیگری با آنها مورد ظن است، پیگیری شد. وی در گزارشات خود جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان را مسوول این بمبگذاری معرفی کرد. در لیست هفت نفری متهمان این پرونده، او از علی فلاحیان، وزیر اطلاعات وقت، محسن رضایی، فرمانده وقت سپاه پاسداران، احمد وحیدی، فرمانده یگان ویژهی سپاه قدس وقت، محسن ربانی، رایزن فرهنگی و احمدرضا اصغری دبیر وقت سفارت ایران در آرژانتین و البته عماد مغنیه رییس ستاد عملیات ویژه حزب الله لبنان نام برده بود. در سال۱۳۸۶، اکبر هاشمی رفسنجانی و دکتر علی اکبر ولایتی نیز به لیست متهمان تحت تعقیب اینترپل اضافه شدند.
طرح گسترش لیبرالیسم، طرحی فرا دولتی و در بستر نظامهای سرمایهداری حاکم قابل رشد و ارتقا است
حال آنکه، در آن سال، و به فاصلهی چند ماه پس از ترور میکونوس، دبیر شورای امنیت ملی، و مشاور امنیتی رییس جمهوری، حسن روحانی، رییس جمهوری امروز ایران بوده است. در حالی که یک ماه پیش از نوزدهمین سالگرد انفجار آمیا و مصادف با پایان یافتن دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد و روی کار آمدن حسن روحانی، یادداشت تفاهمی بین ایران و آرژانتین برای تشکیل کمیتهی حقیقتیاب بر سر واقعهی آمیا به تصویب رسید؛ تفاهمنامهای که به سرعت با واکنش دولت اوباما و مجلس سنای آمریکا مواجه شد و دولت آرژانتین در برابر طرح تحریم آرژانتین در سنای آمریکا این تفاهمنامه را ملغا کرد. اما، بحث بر صدور فرمان این حمله را ابوالقاسم مصباحی مقدم، از ماموران پیشین اطلاعات که از ایران گریخته بود برای اولین بار عنوان کرد. بر اساس شهادت او، حسن روحانی در راس هیاتی پنج نفره فرمان این حمله را صادر کرده بود. با اینحال چند روز پیش از نوزدهمین سالگرد انفجار آمیا، نیسمن، در پاسخ به سوالات تایمز اسراییل، با شرح داستانی که در آن روز صدور فرمان حمله، حسن روحانی به دلایلی شخصی در جمع پنج نفره حضور نداشته، از وی رفع اتهام کرد.
تنها اصلی که در مورد مسالهی آمیا مشخص است، نامشخص بودن و اخفای حقیقت است. گزارشات نیسمن بر پایهی ادلهی محکمی استوار نیست. این به معنای برائت جمهوری اسلامی در دست داشتن در این حمله نیست؛ بسیاری بر این عقیدهاند که این حمله در زمان ریاست جمهوری کارلوس مِنِم، نشان دادن ضرب شستی به دولت برای جلوگیری از امضای قرارداد تسلیحاتی با دولت وقت ایران بود. اما، مادامی که این پرونده از هر دو سو، جمهوری اسلامی و ایالات متحده مخدوش و غیرشفاف جلوه داده میشود، حقیقت ماجرا که میتواند گروهها و دولتهای درگیر را به پای میز محاکمه بکشاند کتمان خواهد شد.
از این رو با خانم «لوسیانا گینزبرگ»، فرزند «خوزه انریکه گینزبرگ»، از قربانیان انفجار آمیا، و نیز از اعضای رهبری حزب چپ رادیکال «جنبش پیکترهای انقلابی»، تی پی آر، در این خصوص مصاحبه کردم. مادر لوسیانا گینزبرگ، خانم «لورا گینزبرگ»، رهبر انجمن تحقیقات درباره کشتار آمیا (آپمیا) و هماهنگ کنندهی تجمع اعتراضی 18 جولای در سالروز انفجار آمیا است.
از خانم گینزبرگ از روز حادثه پرسیدم. پدر او در مرکز آمیا مشغول به کار بود و مانند بسیاری از مردم عادی آن منطقه قربانی انفجار بمبی شد که در یک اتومبیل وانت رنو در مقابل ساختمان کار گذاشتهشده بود.
« تنها اصلی که در مورد مسالهی آمیا مشخص است، نامشخص بودن و اخفای حقیقت است
– «پدرم در آنجا مشغول کار بود، او در آمیا کار میکرد و به همین جهت هر روز به آنجا میرفت. قربانیان حتا مردمی بودند که در خیابان تردد میکردند و یا در آن منطقه کار میکردند. ما دقیقا نمیدانیم علت این انفجار چه بوده، حتا نمیدانیم این حادثه دقیقا چگونه رخ داد. زیرا از آنجایی که دولت آرژانتین کماکان در مورد این مساله مخفیکاری میکند و بر حقایق آن سرپوش میگذارد، گمانهزنیهایی وجود دارد اما حقیقت آنچه اتفاق افتاده است هنوز واضح و مبرهن نیست. از این رو ما عقیده داریم که گشودن گرههای این پرونده که سعی بر اخفای حقیقت این حمله را دارند بسیار حائز اهمیت است تا مسبب آن و چگونگی رخ دادن این واقعه مشخص شود.»
وی در پاسخ به پرسش من مبنی بر اینکه در حالیکه انگشتها به سمت ایران به عنوان مسوول این بمبگذاری نشانه رفته است و با وجود دلایل و اسنادی که نقش جمهوری اسلامی را در حادثهی آمیا نشان میدهند، و در عین حال امضا توافقنامه بین ایران و آرژانتین برای بازگشایی پرونده، جهتگیری وی و آپمیا در قبال این رویکرد دو کشور چیست و چه افراد یا سازمانهایی را مسوول میدانند گفت:
– « در مورد پیماننامهی مشترک بین آرژانتین و ایران، دولت ایران با رییس جمهوری آرژانتین، کریستینا کیرشنر، همراهی میکند زیرا هدف کریستینا در راستای اهداف ایران و سرپوش گذاشتن بر این مسأله است تا این پرونده را مختومه اعلان کند. و در این راه، دولت ایران به کریستینا یاری میرساند. اکنون در مراسم بزرگداشت قربانیان آمیا این تلاش آنها ناموفق ماند و آنها نتوانستند در سرپوش نهادن بر این پرونده توفیقی یابند. در نتیجه ، کریستینا سعی دارد که استراتژیها و تاکتیکهای دیگری را به خدمت بگیرد. برای آنکه مسوولان این حادثه شناسایی شوند، باید این پرونده گشوده شود، اما نه تنها از سوی آرژانتین، بلکه در ایران نیز و یا هر جایی که نیاز باشد، زیرا، تا به امروز، هیچ گروهی مسوولیت این حمله را برعهده نگرفته است. لذا ما نیز نمیتوانیم گروهی را به عنوان مسوول این حمله معرفی کنیم، گرچه دولتها مسوول پنهانکاری اطلاعات در این پرونده هستند. بدین خاطر آنچه مد نظر است بازگشایی پرونده در آرژانتین و ایران و مبارزه با همدستی دولتها در جهت روشن شدن مسأله و یافتن اطلاعات است. »
از خانم گینزبرگ در مورد نقش سازمانها و لابیهای آمریکایی در پروندهی آمیا پرسیدم.
– «کسی که چند سال پیش، در راستای سیاست خارجی جورج بوش در تحت فشار قرار دادن ایران، برای اولین بار انگشت اتهام را به سمت ایران گرفت خود نِستور کیرشنر و کریستینا کیرشنر بودند. این اتهامات هنوز ثابت نشدهاند و از همین رو لازم است که این پنهانکاری را پایان داده، و پرونده بازگشایی شود. به علاوه، باید پروندهی سوابق امنیتی ایران نیز گشوده شود. ما همچنان با دستآوردهای دولت ایران در این مسیر مخالفایم. همچنین پروندهی امنیتی موساد نیز مورد ظن است که آنها در این حمله دست داشتهاند. در مورد اقدامات ایالات متحده در تحت فشار قرار دادن دولت آرژانتین به روشهای غیر مستقیم با شما موافقام. کریستینا کریشنر پشت سیاستگذاریهای دولت اوباما ایستاده است، و امضای پیماننامه با ایران هم تحت تاثیر همین روش بود. در حال حاضر دولت اوباما رویکرد تهاجمیتری نسبت به بشار اسد و دولت سوریه اتخاذ کرده است و به همین خاطر کریستینا کیرشنر دوباره این بحث را آغاز کرده است که دولت سوریه نیز در این مساله دست داشته است. تهاجمیترین رویکرد نسبت به ایران را حزب جمهوریخواه ایالات متحده دارد، که نمایندگی آنها را در آرژانتین آلبرتو نیسمن بر عهده دارد. نیسمن پیگیر پروندهی آمیا است و نه تنها مسوول بلکه صرف کنندهی سرمایه بر روی این پرونده است. او مصاحبههایی با نمایندگان حزب جمهوریخواه انجام داده است، و ایران را مسوول این حمله برشمرده است بدون آنکه هیچ مدرک معتبری دربارهی این جهتگیری خود ارائه کرده باشد. لذا او مهمترین نمایندهی حزب جمهوریخواه ایالات متحده است.»
وی در ادامه در مورد تجمع هجدهم جولای و رویکرد آپمیا و احزاب چپ رادیکال آرژانتین نسبت به پروندهی آمیا اینگونه توضیح داد:
– «در مورد تجمع هجدهم جولای، ما، حزب جنبش پیکترهای انقلابی، TPR، در کنفرانس خبری آپمیا، APEMIA، انجمنتحقیقاتدربارهیکشتارآمیا، شرکت کردیم که این تنها تجمعی بود که مراسم سالگرد آمیا را تا روشن شدن حقایق پروندهی آمیا و تحویل آن پرونده به کمیسیونی مستقل برای بررسی تحریم میکرد. در هیچ تجمع دیگری این مطالبات مطرح نشد. به همین علت این تجمع حائز اهمیت بود. ما همچنین پوسترها و بنرهای خودمان را تهیه کردیم که در وبسایت ما میتوانید ببینید. سخنرانیها و دیگر منابع مربوط را به زودی به انگلیسی در سایت خواهیم گذاشت. اما در مورد جهتگیریها و رویکردهای ما در مورد مسالهی آمیا، باید بگویم، احزاب چپ آرژانتین سه نوع رویکرد مجزا دارند: اول چپ چاویستی، که در مراسم شرکت کردند و جهتگیری خاصی نشان ندادند که روششان به موفقیت در مخفیکاری در این پرونده کمک میکند؛ از سوی دیگر بخشی از طیف چپ هستند که بر این عقیدهاند که این حمله، نوعی عمل ضد امپریالیستی بوده است که البته این مضحک است بر اساس این اصل که هیچ گروهی مسوولیت این حمله را بر عهده نگرفته است و از آن گذشته این جهتگیری به شفافسازی پرونده هیچ کمکی نمیکند، بلکه اعراب را تحت فشار بیشتر قرار داده، به اخفای حقیقت دامن میزند.
گینزبرگ: ما معتقدیم که روابط داخلی و گروههای داخل کشور که در ارتباط با دولت آرژانتین هستند نیز در این حمله دست داشتهاند و ما خواهان دستگیری و مجازات آنها هستیم
سومین رویکرد، رویکرد ما و انجمن آپمیا است، که ما مخالف این مراسم هستیم، و ما خواهان بازگشودن پرونده و سپردن آن به کمیتهای مستقل حقیقتیاب هستیم. مخالفان کریستینا کریشنر از جناح راست، آنها جهتگیریای همسو با صهیونیستها دارند. البته همیشه همینگونه بودهاند. آنها با مخفی ماندن حقایق پرونده موافقاند و به هیچ وجه خواهان بازگشایی پرونده نیستند. . همچنین آنها حامیان رویکرد حزب جمهوریخواه آمریکا هستند. آنها همیشه از این حمله در جهت حقانیت بخشیدن به صهیونیسم و جناح راست در آمریکا استفاده کردهاند و هیچ سعیی برای روشن شدن حقیقت مساله ندارند. حتا راستهای افراطی در پارلمان موافق بازگشایی پرونده نیستند. کریستینا کیرشنر پس از نشستی با رهبران انجمنهای یهودیان آرژانتین روشی اتخاذ کرد که نشانگر آن بود که وی پشت سیاستهای ایالات متحده و دولت اوباما حرکت میکند، و سعی میکند در همان راستا قدم بردارد.»
پرسشی که پاسخی ساده نمیتوان به آن داد، دلیل وقوع این حادثه و طرفهایی که از آن سود میبردهاند است.
– « دولت وقت آرژانتین به خصوص کارلوس مِنِم که در زمان او حملهی دیگری به سفارت اسرائیل صورت گرفت و همچنین انفجار در کارخانهای در «ریو تِسِرو»، که این حملات واقعی بودند و همگان قضاوت منصفانهای نسبت به آنها داشتند. بر همین اساس ما اعتقاد داریم که روابط داخلی و گروههای داخل کشور که در ارتباط با دولت آرژانتین هستند نیز در این حمله دست داشتهاند و ما خواهان آن هستیم که آنها دستگیر و مجازات شوند. در مورد اینکه مشخصا چه گروههایی درگیر بودهاند، باید بگویم که هر آنچه امروز ما ادعا کنیم تنها یک نظریه و حدس و گمان خواهد بود، زیرا تمام نکته اینجاست که ما باید پرونده را دوباره در مجرای قانونی بیندازیم. زمانی که پرونده بازگشایی شود ما میتوانیم به اطلاعات دست پیدا کنیم و پی خواهیم برد که چه کسانی در آن دست داشتهاند، چه ارتباطاتی با این حمله وجود داشته است، و تا آن زمان هر ادعای ما تنها حرف است.»
در حالی که آرژانتین از پس از روی کار آمدن «پرون» و شکلگیری «پرونیسم» دستخوش فسادهای مالی و وابستگی سیاسی و اقتصادی به مشخصا حزب جمهوریخواه و سیاستگذاریهای کلان ایالات متحده شده است، گسترش لیبرالیسم و شکلگیری انجمنها، موسسات، و بنیادهای آمریکایی- آرژانتینی در راستای طرح گسترش لیبرالیسم به سرعت رو به پیشرفت است.
اما آیا این موسسات، برای نمونه، در مسالهی آمیا به طور خاص و مستقیم دخالتی داشتهاند؟ پاسخ صریح بر اساس اطلاعات و اسنادی که امروز در گزارشات نیسمن آمده است «خیر» است. اما وجود و گسترش دامنهی فعالیت این نوع موسسات در آرژانتین، در تغییر بستر نظام سیاسی و اقتصادی آرژانتین نه تنها بیاثر نبودهاند بلکه، مناسبات مبهم سیاسی-اقتصادی این کشور را میتوان نتیجهی فعالیت این موسسات به عنوان یکی از عوامل موثر تغییر روند سیاستگذاریهای آن کشور دانست. تربیت نیروی انسانی پایهایترین و البته کاراترین ساخت زیربنایی در تحولات کشورهایی است که رشد کمونیسم میتواند خطری جدی برای نظام سرمایهداری و بالاخص ایالات متحده باشد.
: با آغاز دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، نیسمن و رابطان او در پروندهی آمیا لحنی متفاوت پیشه میکنند
نکتهی مهم، ورود و حضور جمهوری اسلامی در این مناسبات پشت شعار همیشگی ضد امپریالیستی خود است. با آغاز دوران ریاست جمهوری حسن روحانی، نیسمن و رابطان او در پروندهی آمیا لحنی متفاوت پیشه میکنند. و البته حسن روحانی، گزینهای بوده است که بیش از همه، علی رغم ظاهر شعارگونهی ضدیت با او، نئولیبرالهای ایرانی را شاد کرده است. آنها حتا فهرستی از پیشنهادات، گرچه کممایه و نمادین، برای حسن روحانی می فرستند و طرحهای خصوصی سازی و گسترش بازار آزاد را بدون هیچگونه تحلیل عینی اقتصادی از وضعیت موجود در ایران، طوطیوار به او توصیه میکنند.
در برنامهی بعدی به خاورمیانه و ایران باز میگردیم و دربارهی طرح گسترش لیبرالیسم در منطقه مفصلتر سخن خواهیم گفت. همچنان با ما همراه باشید.
مطالب قبلی چشم سوم را از اینجا دنبال کنید
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
Caseysoilt
wh0cd482589 VIAGRA ONLINE