Saturday, 18 July 2015
29 September 2023
دایره‌ی شکسته

«مبارزه از درون زخم»

2013 August 29

مهشب تاجیک/رادیو کوچه

 حجاب در جامعه‌ی امروز ما مبحث پررنگی است که هرازگاهی چند بار در یک رسانه­ی عمومی با بحث‌های داغ موافق و مخالف پررنگ‌تر هم می­شود. یکی از معضلاتی که همیشه بر سر راه فعالان حقوق بشر و حقوق زنان بوده است، مسئله‌ی به دست نیاوردن ثبات و تعریف و تفویض مسئله‌ای به نام حق به زنان بوده است که این معضل خود ریشه‌های مستحکمی در تاریخی که برای به دست آوردن حقوق طی شده است دارد. در طی مسیر پرفراز و نشیب تاریخ ایران هر وقت که از حقوق زنان صحبت شده است، این موقعیت نه به عوان یک موقعیت خاص و مستقل بل­که موقعیتی در اتصال به هزار و یک پیوند دیگر مطرح شده است که در نهایت در نگاه مرسوم ارتجاعی زن بودگی به فراموشی سپرده شده است. مسایل مربوط به زنان همیشه در نهایت زمانی حتا به مرحله نظریه‌پردازی رسیده است که فعالین حقوق مرتبط با زنان نه در چرخه­ی زنانه بلکه در گفتمان یک زیست مردانه وارد این مباحث شده‌اند تا توانسته‌اند مسایل مربوط به احقاق حق خود را مطرح کنند، حتا اگر در این میان به پس رانده شده‌اند و یا در اولویت‌های چندم قرار گرفته­اند.

فایل صوتی را از اینجا بشنوید

 

فایل را از این جا دانلود کنید

ax 1

به طور عمومی هر بحثی که به نوعی مرتبط با حضور زنان می­شده است همیشه دچار نوعی فروکاهیدگی در موضوعیت بوده و به عقب رانده شده است. حتا اگر این مباحث به ائتلاف بین گرو­هایی انجامیده است که در ظاهر در دو جبهه رو در روی هم و به عنوان متخاصم شمرده شده­اند. فعالیت‌های مربوط به حقوق زنان با اینکه عمری صد و پنجاه ساله دارد مورد بی‌مهری‌های صد چندانی واقع شده است به این دلیل که برابری خواهی زنان برای احقاق حقوق اولیه مورد توجه عموم مردم واقع نمی‌شود. زنان در دل گفتمان‌های روشنفکری و مدرنیت به راحتی به حاشیه رانده می­شوند. این ادعا که زنان همیشه بخشی بنیادی از یک جامعه هستند به افراد اجازه می‌دهد تا تحت لوای این شعار مسایل زنان را به گفتمان‌های خصوصی در برابر گفتمان‌های کلی و مردسالارانه قرار دهند و اولویت‌بندی نمایند. زمانی که زنان برای احقاق خود در رابطه با پوشش با یکدیگر همسو بودند، با طرح این مسئله که باید منتظر بمانند تا اولویت‌هایی که در راس امور است رسیدگی شود و سپس به مسئله‌ی پوشش، وضعیت زنان را امروز به این­جا کشانیده است. به‌ویژه در ساختاری که تفاوت­ میان عینیت و ذهنیت در مورد زنان در همین مسئله‌ی حجاب است که خود را در سازوکارهای دیگر اجتماعی تکثیر می‌کند، چنان‌چه این تکثر به بازتولید مضاعف می‌انجامد و در نهایت خود را به‌صورت تعبیرهای‌ تازه‌ای به جامعه و به‌ویژه زنان تحمیل می‌کند. همواره پرداختن به مقوله‌ی حجاب به‌منظور گزافه‌گویی‌های بی‌شمار مورد توجه همه قرار گرفته است و همه‌ی گروه‌ها در ایران در آن دخیل بودهاند. جمهوری اسلامی با تفسیر مسئله‌ی حجاب و خوانشی جدید از آن در راستای اعتقادات خود عمل می­کند. به همین دلیل است که هم اکنون هم پذیرش زنانی که با تفسیر بی‌حجابی از دیدگاه حاکم به خیابان‌های می‌آیند هر چند که دارای حجاب هستند تن حاکمیت را می‌لرزاند و با تهاجم و دستگیری در صدد تفسیر حجاب به ارزش‌های نمایشی، آیینی و قومی است و  دست به عایق‌سازی بدنه‌ی تقوای خود می­زند.

42-17747556

لباس‌های بدن‌نما و مانتوهای رنگی و ساپورت‌های تنگ که امروز توسط زنان استفاده می­شود، بازگو کننده‌ی مسئله‌ی سرکوبی است که سال‌ها در این حکومت انجام گرفته است. این روش مخاطره‌آمیزی برای حکومتی است که سال‌ها سعی داشته است با رادیکال‌ترین برخوردها پوشش را برای زنان تعریف کند. زنان با اغراق‌آمیزترین شکل‌ها به خیابان‌ها می‌آیند و مخاطرات انواع برخوردها را به جان می‌خرند تا بتوانند حق بر بدن را که سال‌هاست در تمام عرصه‌ها به پس رانده شده است مطالبه کنند. اتمسفر مذهبی جامعه‌ی ما از زنان خواسته است تا خود را بپوشانند تا با ندیدن امری متصور تولید شود و با تولید تفکرات در لوای ناموس، غیرت و ضرورت پوشش اهرم‌های قدرت را به دست حاکمیت بیفتد. اهرم‌های در دست حاکم قدرتمند است و فعالیت­های تئوریک و انفرادی بلاشک با شکست مواجه خواهد شد. این نوع از حجاب در واقع رقم زدن مرگ تعاریفی است که قدرت حاکم تعریف می­کند. این فرار از حجاب در داخل خود حجاب زنان را به فردیتی نزدیک می­کند که همواره در عرصه‌های عمومی از آنان دریغ شده است.

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

|

TAGS: , , , , , , ,