علیاصغر فریدی/ رادیو کوچه
مصاحبه با امجد حسینپناهی فعال حقوق بشری کرد و یکی از اعضای کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی در بارە وضعیت زندانیان سیاسی در ایران و کردستان.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
با تشکر از شما آقای حسین پناهی فعال حقوق بشری کرد و یکی از اعضای کمپین دفاع از زندانیان سیاسی و مدنی برای شرکت در این گفگتو با رادیو کوچه
آقای حسین پناهی اجازه بدهید اینگونه شروع کنیم، مقامهای جمهوری اسلامی بارها اعلام کردهاند ما در ایران زندانی سیاسی نداریم، شما به عنوان کسی که چند نفر از اعضای خانوادهاتان زندانی سیاسی بودهاند و اخیرا من مطلع شدم که خوشبختانه آخرین نفر از خانوادهی شما از زندان آزاد شده، و خود شما هم که در زمینهی حقوق زندانیان سیاسی و مدنی فعالیت میکنید، صحبتهای مقامات جمهوری اسلامی را تا چه اندازه واقعی میدانید؟
قبل از هر چیزی میخواهم به نوبهی خودم از شما تشکر کنم و سلام دارم خدمت همهی شنوندگان عزیز شما و ممنون از اینکه این وقت را در اختیار من قرار دادید.
همانطور که میدانید در قانون اساسی جمهوری اسلامی تعریفی از زندانی سیاسی وجود ندارد و همواره مسئولین قضایی یا مقامات ایران وجود زندانی سیاسی را انکار کردهاند، در صورتی که همهی دنیا میدانند، با سپری شدن بیش از ٣۴ سال از عمر جمهوری اسلامی همواره زندانهای جمهوری اسلامی مملو است از زندانیان سیاسی و مدنی، فعالین حقوق بشر، فعالین سیاسی و روزنامهنگاران بوده و همواره در این سی سال بخشی از سرکوب دستگاه امنیتی، سرکوب و دستگیری روزنامهنگاران، فعالان سیاسی بوده و حتی در دهه اخیر بیشترین زندانیهای سیاسی حکمهای سنگین اعدام خوردند.
زندانهای جمهوری اسلامی مملو است از زندانیان سیاسی و مدنی، فعالین حقوق بشر، فعالین سیاسی و روزنامهنگاران
در این ٢ سال اخیر اگر نگاه کنیم آقای یعقوب مهرگار از بلوچستان تا فرزاد کمانگر و احسان فتاحیان شیرین علمهویی وخیلیهای دیگر که همه از فعلان سیاسی فعالان حقوق بشر و فعالانمدنی بودند، که با پرونده سازیهای وزارت اطلاعات دستگیر شدند و در دادگاه چند دقیقهای ناعادلانه حکمهای سنگین گرفتهاند و متاسفانه اعدام شدند ،هم اکنون بیش از صدها تن از فعالان سیاسی و فعالان حقوق بشر و روزنامهنگار در زندانهای جمهوری اسلامی به حکمهای سنگین محکوم شدهاند و مسئولین قضایی ایران همواره وجود زندانی سیاسی را انکار میکنند.
بعد از انتخابات ٨٨ ودستگیریهای وسیعی که در ایران و بهخصوص در تهران افزایش یافت این دید را در جامعه بینالمللی عوض کرد، که مسئولین قضایی ومسئولین ایران دیگر نمیتوانستند بگوییند که ما زندانی سیاسی نداریم و هم اکنون هم بخشی از شعار بعضی از اصلاحطلبان یامسئولین قبلی حکومتی که حالا معترض خود حکومت هستند شده آزاد سازی زندانیهای سیاسی که آنها متاسفانه زندانیهای سیاسی را فقط در آقای موسوی وکروبی و بعضی ازدوستان دیگر تعریف میکنند، در صورتی که تعریف زندانی سیاسی، هر شخص که به جرم عقیده یا عقاید شخصی یا سیاسی خودش دستگیر و زندانی بشود بعنوان یک زندانی سیاسی از حق وحقوقی برخوردار است و میتواند در این چهارچوب از خودش دفاع کند، ولی متاسفانه درایران بیشترین حکم را دستگاههای امنیتی و وزارت اطلاعات دارد در این زمینه و بخصوص موارد امنیتی و مخصوصن مواردی که به بازدداشتهای امنیتی منجر میشود.
هم اکنون بیش از صدها تن از فعالان سیاسی و فعالان حقوق بشر و روزنامهنگار در زندانهای جمهوری اسلامی به حکمهای سنگین محکوم شدهاند
متاسفانه در مناطق حاشیهنشین مثل اهواز و مناطق عربنشین، مناطق بلوچستان، مناطق کردستان، ترکمنصحرا یعنی حاشیهنشینها، وزارت اطلاعات و دستگاههای امنیتی بیشترین برخورد را دارند و بیشترین زندانیهای سیاسی زندانیهای سیاسی گمنام یا زندانیهای سیاسی که سالهای سال حکم سنگین خوردند در زندان هستند وسالهای سال را در زندان سپری کردهاند و در گمنامی باقی ماندهاند از این مناطق هستند. متاسفانه همواره میشنویم و آخرین موردش هم رییس قوهقضایه بود که گفت، ما زندانی سیاسی در ایران نداریم فکر کنم یک انکار واقعیت است، از وجود زندانی سیاسی.
آقای حسینپناهی آنگونه که مخالفین کرد میگویند در دستگاه قضایی و کل سیستم جمهوری اسلامی زندانیان سیاسی کرد مورد ظلم مضاعف قرار میگیرند آیا این تا چه حد میتواند صحت داشته باشد یعنی فرقی هست بین زندانی سیاسی کرد وزندانی سیاسی غیر کرد یا بهتر بگم پایتخت نشین آیا تفاوتی هست؟
متاسفانه همانطور که یک گوشهاش را اشاره کردم همواره تو هر کشوری بخصوص در ایران در مناطق حاشیهنشین اینطور بوده است، متاسفانه کردستان بلوچستان اهواز ترکمنصحرا استانهای حاشیهنشین یا مناطق حاشینهنشین که کمترین دسترسی را به امکانات رسانهای دارد همواره این طور بوده اونگونه باید وشاید که در تهران یک خانواده زندانی میتواند صدای فرزندش را یا زندانیش را به گوش جهانیان برساند در مناطق دیگر این طور نبوده از طرفی دیگر همواره تبعیضی بوده بین مرکز وحاشیهنشین، از طرف خیلی ازنهادهای حقوق بشری، فعالان حقوق بشری هم اهمیت بخصوصی به زندانیان سیاسی یا مواردی که تو مرکز بوده، تو تهران بوده تو اوین و رجایی شهر بوده برای انها اهمیت بیشتری قایل بودند، متاسفانه بیش از ٣٠٠ تا۴٠٠ زندانی سیاسی کرد داریم، بیش از ٢٠ فعال سیاسی و مدنی کرد به اعدام محکوم شدهاند و حکم بیشتر انها در دیوان عالی کشور تایید شده و در این ٢ سال اخیر هم می دانید بیشترین دستگیریها ،بیشترین اعدامیها فعالان کرد فعالان اهواز و فعالان بلوچ بودهاند ولی متاسفانه سایتها یا ارگانها خبری یا ارگانهای رسانهای فعالان حقوق بشر خارج از کشور و داخل کشور غیر کرد و غیر بلوچ و غیر عرب اخبار این مناطق را نادیده گرفتهاند و همواره یک تبعیضی قایل بودند.
متاسفانه کردستان بلوچستان اهواز ترکمنصحرا استانهای حاشیهنشین یا مناطق حاشینهنشین کمترین دسترسی را به امکانات رسانهای دارند
از طرفی دیگر بخشی هم بر میگردد به خود منطقه که تا چه حد دسترسی به امکانات رسانهای دارند این واقعیت وجود دارد و متاسفانه نمیتوان انکار کرد وهمواره تبعیضی بوده بین مرکز و حاشیه نشین من پنج سال تخصصن در مورد زندانیهای سیاسی کرد کار میکنم بیشترین اعضای خانوادهام تو زندان بودهاند وباور کن مواردی بوده و بیش ١٠ مورد بوده به طور واسطه به طور خصوصی مثلن مسئول سایت مسئول ارگان حرف زدیم اخبار برایش فرستادی ازش تقاضا کردی خواهش کردی که سر این خبر کار کنه و این گزارش را تو سایتشون یا ارگانشون منعکس کنه ولی متاسفانه در بیشتر اوقات نادیده گرفته شده، از همه مهمتر هم متاسفانه بیشتر فعالین حقوق بشر بیشتر منافع رسانهای خود را تعقیب کردند تا منافع زندانی و خانواده زندانی را .
من بعنوان یک خانواده زندانی که تو این چند سال درد و رنچ یک خانواده زندانی را تو ایران کشیدم هرچند من تو ایران نبودم ولی از نزدیک شاهد بودم خانوادهام تو چه وضیعتی هستند، برادرهایم که تو زندان هستند تو چه وضیعتی هستند و رسانهها چگونه میتوانند تاثیر گذار باشند تو این زمینه و یا مثلا ارگانهای مدافع حقوق بشر چه کاری از دستشان برمیاید، اینها مواردی هستند که میتواند به زندانی سیاسی و خانواده او کمک کند و صدای او باشد و صدای خانواده و زندانی سیاسی را به گوش جهانیان برساند. باجرات میتوانم بگویم اگر علی یا حبیب افشاری که ٢ زندانی سیاسی کرد هستند و محکوم به اعدام.
در این ٢ سال اخیر هم می دانید بیشترین دستگیریها ،بیشترین اعدامیها از فعالان کرد، از فعالان اهواز و فعالان بلوچ بوده است
اگر غیر کرد بودند و یا در زندان اوین بودند حالا انعکاس خبری جهانی بود و کمپینهای جهانی براه انداخته بودند ولی ٢ زندانی سیاسی در زندان ارومیه در وضیعت وخیم جسمی قرار دارند. علی بیشتر بدندش عفونت کرده و حکم اعدامش تایید شده، وکیل ندارد، و خیلی موارد دیگر. موارد مشابه زیادی در زندانهای کردستان یا زندانهای بندرعباس ما زندانیهای کرد داریم، مثلن علی مرادی یکی از آنها است که به ٣٠ سال حکم محکوم شده ولی تنها سایتهای کردی یا منابع کردی گزارشی از این زندانی که سالهای که این زندانی و یا دوستان وی در این زندان انجام دادند، منعکس شده. از نظر من و از نظر دوستان من زندانی، زندانی است و هر نژاد و ملیت و هویتی که دارد. ولی متاسفانه یک زندانی سیاسی کرد ٢٠ روز در اعتصاب غذا بسر میبرد خبرش از طرف یک سایت یا ارگان خبری یا ارگان حقوق بشری تو مرکز انتشار پیدا نمیکند، یعنی میتوانم بگویم بیشتر قضیه شخصی شده ،من یک دوستی دارم تو ارگان حقوق بشری تو مرکز کار میکند از طریق این دوستم میتوانم اخبار را به این ارگان برسانم، و گرنه این ارگان زیاد اهمیتی به این حاشیه نمیدهد، در این ٣ ماه اخیر بیشترین دستگیری تو مناطق کرد نشین بوده، ۶ مورد اعتصاب غذای زندانیهای سیاسی کرد داشتیم، چند مورد تایید حکم اعدام زندانی سیاسی داشتیم حکمهای سنگین برای فعالان کرد تبعیدهای سنگین. اینها مواردی بوده در چند ماه اخیر پیش آمده، ولی متاسفانه یک کلمه از این اخبار در ارگانهای بین المللی فارسی زبان درج نشده و یا به زبان نیامده متاسفانه.
آقای حسین پناهی یک بهانه وجود دارد در کردستان احزاب مسلح وجود دارند این زندانیهای سیاسی زندانیهای عقیدتی نیستند، آنگونه که رسانهها میگویند آنگونه که فعالان حقوق بشری میگویند اینها کسانی هستند که مبارزه مسلحانه میکنند این حرف چقدر میتواند درست باشد اینهای که تو کردستان دستگیر میشوند وابسته به احزاب سیاسی نیستند وابسته به احزاب مسلح هستند وبرای همین هست که اخبارشان پوشش داده نمیشود این چقدر میتواند صحت داشته باشد؟
میدانید کردستان از ٣٠ سال گذشته وبعد از سرکار آمدن رژیم جمهوری اسلامی یک وضیعت دیگر داشته و میتوانم بگویم پناهگاهی بوده برای تمام فعالان سیاسی در ایران، خوشبختانه از طرفی برگردیم به مبارزه مسلحانه و احزاب کرد بیش از ٢ دهه احزاب کرد مبارزه مسلحانه را کنار گذاشتهاند و به مبارزه مدنی روی آوردهاند، از طرفی دیگر اگر نگاهی به پرونده بیشتر زندانیهای سیاسی در دهه اخیر بیندازیم بیشتر آنها روزنامهنگار و فعال حقوق بشر بودهاند از آقای فرزاد کمانگر، احسان فتاحیان، عدنان حسنپور، هیوا بوتیمار، انور حسین پناهی، حبیب اله لطیفی و خیلیهای دیگر حکمهای سنگین وحکمهای اعدام خوردند. برای نمونه برادارن کردپور و خیلیهای دیگر از فعالینی بودند که در زمینه حقوق بشری یا روزنامهنگاری فعالیت داشتند.
این واقعیت وجود دارد و متاسفانه نمیتوان انکار کرد وهمواره تبعیضی بوده بین مرکز و حاشیه نشین
خارج از آن خیلیها در کردستان بهدلیل فعالیتهای مدنی موقعی که دستگیر میشوند متاسفانه بدلیل جو و فضایی که در کردستان دارد و سرکوب نهادهای امنیتی همواره اتهام این افراد از طرف نهادهای امنیتی وابسته به احزاب مسلح و یا مبارزه مسلحانه، در صورتی که میبینیم مبارزه مسلحانه شکلگیری که بتواند به آن وسعتی باشد، که خیلی از فعالین کرد حرفش را میزنند در ٢ دهه اخیر از طرف هیچکدام از احزاب کرد پیش نیامده و صورت نگرفته و هم اکنون هم بیش از ٣٠٠ فعال کرد در زندانهای مختلف ایران بهسر میبرند، اتهاماتی مثل وابسته به احزاب کرد وابسته به روزنامهها یا سایتها یا نشریات یا کانالهایی که در زمینه حقوق بشری کار میکنند یعنی نمیتوانیم یگوییم چون یارو وابسته به احزاب کرد است نباید ازش دفاع کرد، چون مثلا عقیدهاش وابسته به حزب دمکرات یا کومله و یا هر حزبی دیگر باشد جرم نیست و باید ازش دفاع کرد.
این انسان به جرم عقیده دستگیر شده زندانی شده به حکم سالهای طولانی محکوم شده. هم اکنون هم شیرکوه معارفی، رشید اخکندی و٢٠ مورد دیگر که حکم اعدام دارند همه به اتهامهای سیاسی دستگیر شدهاند و حکم اعدام گرفتند، دلیل بر این نمیشود که نباید از این دوستان دفاع کرد و صدای این دوستان را به گوش جهانیان نرساند، چون وابسته به احزاب کرد یا فعالین حقوق بشر هستند همواره این دوستان که بخشی از عقایدشان وابسته به احزاب کرد یا باورمند به احزاب کرد بودند ولی درکنارش بشتر به فعالیتهای مدنی مشغول بودند یا روزنامه نگار بودند یا درNGOها یا نهادهای مدنی یا صنفی در کردستان فعالیت کردند این هم قابل دفاع هستش و باید هر ایرانی یا هر روزنامهنگار ،هر فعال حقوقبشر این را در نظر داشته باشد هر زندانی که به جرم عقیده دستگیر و زندانی میشود و حکم میخورد قابل دفاع هست و باید ازش دفاع کرد و صدای آن زندانی را به گوش جهانیان رساند.
آقای حسین پناهی به عنوان آخرین سوال به نظر شما به عنوان یک فعال حقوق بشری بعد از این انتخاباتی که صورت گرفته و کابینه جدیدی که تشکیل شده فکر میکنید وضیعت زندانیهای سیاسی به کدام سمت خواهد رفت آیا بهتر خواهد شد؟
همانطور که میدانید قبل از انیخابات و قبل از اینکه آقای روحانی برسر کار بیایید شایعاتی بود، در مجامع حقوق بشری یا در جامعه ایران اگر روحانی در انتخابات پیروز شود بیشتر زندانیهای سیاسی از جمله زندانی های سیاسی که در تظاهرات ٨٨ دستگیر شدند آزاد میشوند یا دستگاهای امنیتی یک نرمشی از خودشان نشان میدهند و دادگاهها بعضی از حکمها را کم میکنند، متاسفانه اینطور صورت نگرفت وهم اکنون هم که میدانید در مورد زندانیهای سیاسی هیچ تغییری صورت نگرفته و با سر کار آمدن آقای پورمحمدی که وزیر دادگستری شده، و سوابق ایشان پیشبینی من این است که هیچ چیز جدیدی صورت نمیگیرد خیلی چیزها قابل پشبینی هست، ولی رژیم جمهوری اسلامی هیچ تغییری در قانون اساسی نداده است،
بیش از ٢ دهه احزاب کرد مبارزه مسلحانه را کنار گذاشتهاند و به مبارزه مدنی روی آوردهاند،
یا مثلا دستگاهای امنیتی همان دستگاهای امنیتی هستش وسیستم ولایت فقیه همان سیستم و آقای روحانی هم یک ابزار در دست ولایت فقیه. و خودتون هم میدانید دستگاه امنیتی در قضیه دادگاه قضیه قضات وقضیه پروندههای سیاسی و امنیتی حکمهای بخصوصی دارند و دادگاهها طبق گفتههای دستگاههای امنیتی حکم را برای زندانیهای سیاسی صادر می کند و موارد زیادی بوده در چند سال اخیر که یک فعال کرد در دادگاه ٣ دقیقهای به حکم اعدام محکوم شده فقط حکمش در دادگاه قرائت شده نه اجازه این را دادهاند که از خودش دفاع کند نه اجازه دادند که شواهدی را ارایه کند، نه اصلا ازش پرسیدند که اتهامت چیه ؟ فقط با استناد به کاغذ رسیده از وزارت اطلاعات حکم را قرائت کردهاند بخاطر همین هم دستگاهها امنیتی کماکان جای خودشان هستند و دستگیریها کماکان ادامه دارد و حکمهای سنگین کماکان ادامه دارد نمونه آن هم برادران کردپور هستند که ٢ روزنامهنگار که به اتهام محارب در زندان هنوز بلاتکلیف افتادهاند و نگرانیهای در مورد این ٢ برادر وجود دارد یا موارد دیگر در کل حکمهای سنگین تبعید زندانیهای سیاسی، و اذیت و آزار خانواده زندانی سیاسی کماکان ادامه دارد و با وجود این موارد میتوان پیش بینی کرد، که به نظر من هیچ گونه نرمشی از طرف دستگاههای امنیتی صورت نگرفته و صورت نخواهد گرفت و فعلن باید ببینیم کارکرد آقای روحانی و کابینه جدید ایشان چه خواهد بود. به نظر من زندانی سیاسی و آزادی زندانیان سیاسی پروندهای نیست که در دستورکار آقای روحانی و کابینه جدیدش باشد و متاسفانه فکر میکنم این فضا کماکان باقی بماند.
برنامههای دیگر صدای ممنوع را از اینجا ببینید و بشنوید
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
puuazrvz
A5CWnQ irdlvzvsabxq, [url=http://fbcpycwipjzw.com/]fbcpycwipjzw[/url], [link=http://snjpuwaqvdov.com/]snjpuwaqvdov[/link], http://spyvsdlfrtdw.com/