محمد افرازه/رادیو کوچه
بخش اول
خبری در برخی از خبرگزاریها خواندیم، «علی کرمی» از کارکنان «میراث فرهنگی» اطلاع داده است که چهل و هفت هزار سند تاریخی ایران توسط مسئولین دولت قبلی به تاراج رفته است. نسخ خطی، و هزاران قطعه عکس تاریخی به همراه گزارشهای باستانشناسی.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
دولتی که دم از مکتب ایرانی میزد و در ظاهر با تندترین طیفها بر سر بسط این تفکر مدتها بحث و جدال راه انداخته بود دست به دزدی، آن هم در وسعتی زده که قابل تصور و بیان و حتا پیگیری نیست. مدتها حملات فراوان به طیف «مشایی» بر سر این که نگاهی متفاوت به ایران باستان و آثار به جا مانده از آن دارند، از طرف اصولگرایان تندرو انجام میشد. مظلومنمایی و فرافکنی دار و دسته مشایی بر سر این حملهها هم در نوع خودش جالب توجه بود. خصوصن حالا و این روزها که عمق فاجعه هر چه بیشتر رو میشود.
مسئله دزدی های مالی که به کلیت دولت «محمود احمدینژاد» باز میگردد مقولهای مجزاست که به دور از موضوع تاراج اسناد تاریخی باید برررسی شود. اینکه این دولت در ظاهر خود را مدافع مظلومین و قشر کم درآمد جلوه داد و حالا هر روز آمار و ارقام نجومی و بیانتها، از اختلاسهایش را شاهدیم، تضاد دیگری است که نشانگر خوی متظاهر، دورو و مکار این دارو دسته است. با همه اینها بسیاری معتقدند که عمق فاجعه هنوز به درستی روشن نشده است و احتمالن در روزها، ماهها و حتا سالهای آینده بیشتر و بیشتر از دزدیها و خرابکاریها و تاراج اموال عمومی از جانب این گروه آگاه خواهیم شد. البته از صمیم قلب امیدوارم این گونه نباشد.
نگرانی بعدی از این است، تلاشهایی بکار گرفته شود تا بسیاری از خرابکاریهای دولت گذشته به هزار و یک دلیل رسانهای نشده و خسرانی عظیم تر از این واسطه حاصل شود
نگرانی بعدی از این است، تلاشهایی بکار گرفته شود تا بسیاری از خرابکاریهای دولت گذشته به هزار و یک دلیل رسانهای نشده و خسرانی عظیم تر از این واسطه حاصل شود، چه اینکه اگر این اطلاعات در دسترس کارشناسان دلسوز غیردولتی قرار گیرد برای آینده و بهبود و ترمیم اوضاع یاریرسان خواهد بود. دست داشتن افراد رده بالای نظام، استفاده از این اموال در جهت اعمال تروریستی، ترس از رو شدن اسنادی که دست گروه احمدینژاد است و … بسیاری دلایل دیگر میتواند مانع انتشار خبرها شود.
ماهیت افکاری که امروز میتوان آن را منتسب به احمدینژاد دانست، ملغمه ای است از چند تفکر و البته شرایط ایجابی و تکوینی یک انسان با مشخصات او و البته تمام عقدههایی که به مرور زمان تبدیل به خودبزرگبینی شده است.
افکار امثال «مصباح یزدی»، خودشیفتگی و توهم قدرت مافوق بشری، اعتقاد به ماورالطبیعه در پیچیدهترین و خطرناکترین نوع آن و… همه اینها از احمدینژاد و البته جفت جدایی ناپذیرش «مشایی» انسانهایی غیر قابلتحمل و البته خطرناک به وجود آورده. حمله احمدینژاد به اسراییل از یک طرف و ادعای دوستی با ملت اسراییل از سوی یار دیرین او مشایی نشانگر این است که در این مرام و مسلک فقط و فقط یک چیز اهمیت دارد و بس. رسیدن به هدف. بسط و گسترش قدرت. در همین راستا استفاده از نام ایران و ساخت ترکیبهایی چون «مکتب ایرانی» فقط در جهت سواستفاده از افکار عمومی برای رسیدن به هدف است. روشی که در زشتترین و آلودهترین شکل خود بروز میکند و در زیر همان پوشش باصطلاح ایراندوستی، به تخریب، حراج و دزدی اموال عمومی میپردازد.
برنامههای دیگر قاعده هرم را از اینجا دنبال کنید
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»