محمد افرازه/ رادیو کوچه
در زبان و ادبیات پارسی ویژه گیهای خاص و متفاوت بسیار است یکی همین صنعت «ایهام» که گهگاه باعث حیرت میشود.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
کلمه «نرمش» از همین موارد است. امروز مشغول تماشای عکسهایی بودم که از «تمرین» و یا «نرمش» این روزهای تیم ملی فوتبال در اردوی شبانه روزیاش در تهران، منتشر شده است. ظاهرن اردو با جدیت دارد پیش میرود و پس از مدتی که به دلایل مختلف امکان برپاییاش برای صدارتمندان فدراسیون فوتبال ایران میسر نشد، حال اینک همه چیز بظاهر آرام است و جاری. آنچه که توجه مرا بیشتر جلب کرد حس حضور و عملکرد «دنیل داوری» بعنوان دروازهبان جدید و لژیونر تیم ملی بود.
آیا این افراد هم زندگی معمول به مانند همه ایرانیهای دیگر در آن کشور را خواهند داشت؟ و یا امکاناتی ویژه در اختیارشان قرار خواهد گرفت؟ کدام چهره از روزمرهگی ایرانیها به ایشان نشان داده خواهد شد؟
احساس رضایت و سرخوشی و شاید غروری خاص در چهره و نگاهش حس میشد، البته این حس شاید زمانی که عکسهایش توسط چشم من رصد میشد و سپس به پالسهای «نروپاتیک» تبدیل و به مغزم برای تحلیل ارسال میشد، در آنجا هم با فیلتر «محرومیت از حضور در وطن» خودم، غربال میشد و نتیجهاش میشد اینکه، آه چه احساس خوبی دارد در این تصاویر دنیل داوری، دارد برای مملکتش به صورت مستقیم اثرگذاری میکند چیزی که من و خیلیها شاید از آن محروم هستیم، در همین یکی دو روز آینده « استیون(مهرداد) بیت آشور» هم از آمریکا به این جمع اضافه و جمع «دو ملیتی»های تیم ملی فوتبال ایران کاملتر شود.
عکس از سایت گل
سخن این نیست که چرا افرادی میتوانند در ایران باشند و بعضیها به مانند من نه، که این خواسته قلبی خود من است برای نبودن و تا شرایط فعلی در کشور من حاکم است، حضور امثال من در کشور نمیتواند هیچ حاصلی در پی داشته باشد مگر گذران وقت و دیدهبوسی با دایی و داییزاده، اما حضور دو ملیتیها در تیم ملی فوتبال اتفاقن منشا اثر است و فراوان هم موثر. این که گفته شود بعنوان مثال «فریدون زندی» از امکان و احتمال دعوت به تیم ملی «آلمان» صرف نظر کرد و به تیم ملی ایران پیوست، حال بماند که چه رفت بر سرش و عاقبتش چه شد و یا استیون بیت آشور لژیونر جدید، از دستان «یورگن کلینزمن» فرار کرده و ترجیح داده تا در تیم ملی فوتبال ایران بازی کند، بدون شک در اصلاح نظر جهانی نسبت و به فضای جامعه ایران موثر است، اما نکته اصلی آنجاست که آیا این افراد هم زندگی معمول به مانند همه ایرانیهای دیگر در آن کشور را خواهند داشت؟ و یا امکاناتی ویژه در اختیارشان قرار خواهد گرفت؟ کدام چهره از روزمرهگی ایرانیها به ایشان نشان داده خواهد شد؟ آپارتمانی لوکس در شمیران و یا یک واحد کوچک مسکونی نه در جنوب تهران بلکه در شهرستانی به مانند بیرجند؟
بارها شاهد تشویق تیمهای اعزامی کشتی امریکا به ایران از سوی ایرانیان بودهایم، حال شاید باید منتظر روزی باشیم که در استادیوم یکصد هزار نفری آزادی، مقابله تیمهای ملی فوتبال ایران و آمریکا صورت بپذیرد
پروپاگاندای جمهوری اسلامی همیشه به بهترین شکلش فعال است، اما به هر حال در این بین تیم ملی فوتبال ایران نیاز به تمرین و نرمش دارد، بله نرمش، و حال اینکه اگر این نرمش قهرمانانه هم باشد که خب بهتر، در خبر ها آمده است، «علی کفاشیان» از احتمال برگزاری دیداری دوستانه ما بین ایران و آمریکا، سخن رانده که یا بصورت رفت و برگشت و یا در قالب یک تورنمنت دوستانه انجام خواهد شد. خبری که زیاد جدی گرفته نشد و در لابلای اخبار فساد در فوتبال و مسایل داوریاش، تقریبن در حاشیه قرار گرفت اما، تیتر بعضی از رونامههای ورزشی امروز تهران را به خود اختصاص داد که «گزینه فوتبالی بر روی میز قرار گرفت» تیتری که انسان را به یاد همان جمله معروف و بار ها تکرار شده «همه گزینه های ممکن از جمله گزینه حمله نظامی برای توقف برنامه های هسته ای ایران بر روی میز است» میاندازد.
ایران بارها عنوان کرده است که برای برقراری ارتباط میبایست دولت امریکا دست از بیان سخنان توهینآمیز نسبت به ما بر دارد که اشاره آنها تلویحن به همین مورد روی میز بودن امکان حمله نظامیست، حال از آنجا که همیشه میبایست اینگونه القا شود که این آمریکا هست که دنبال برقراری رابطه میباشد، طبیعی است که با چنین عناوینی بر روی ناخودآگاه جامعه کار شود که گزینهای دیگر بر روی میز قرار گرفته، همان دیپلماسی قدیمی ورزش و یا پینگ پنگ.
«ماری هارف» سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا گفته است،
همیشه گفتهایم که برای مذاکره مستقیم با مسئولان ایران آماده هستیم و کجا بهتر از زمین فوتبال برای انجام این کار؟
آن چه مسلم است، تحرکاتی در حال انجام است، ملت ایران بدون هیچگونه شکی داشتن رابطه با کشوری به مانند آمریکا را، طلب میکند، بارها شاهد تشویق تیمهای اعزامی کشتی آمریکا به ایران از سوی ایرانیان بودهایم، حال شاید باید منتظر روزی باشیم که در استادیوم یکصدهزار نفری آزادی، مقابله تیمهای ملی فوتبال ایران و آمریکا صورت بپذیرد، جدای از تعصبی که مردم ما به فوتبال ملیشان دارند، اما این حضور از جنس متفاوتی خواهد بود. فرصتی دارد مهیا میشود باید دید که در آینده حاصل این «نرمشها» و تمرینها و اردوها، به چه سمتی خواهد رفت، اردوکشی و یا دیداری دوستانه در زمین فوتبال.
برنامههای قبلی قاعده هرم را از اینجا دنبال کنید
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»