دکتر آویده مطمئن فر / رادیو کوچه
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
من شخصن فقط یکی از مریضهایم را با خودکشی از دست دادهام، ولی با افراد زیادی که با چنین تراژدی در زندگی دست و پنجه نرم کردهاند سر و کار داشتهام. و از آنجایی که خودکشی مریض من روی من تاثیر زیادی گذاشت، قادرم درک کنم تا چه حد این تجربه میتواند ویرانگر باشد. درد همراه با احساس گناه، خشم و تاسف، مزه تلخی به جای میگذارد که تا چندین ماه و حتی سالها حس میشود.
خودکشی روند پایان دادن عمدی به زندگی خود است. دیدگاه جوامع به خودکشی به طور گستردهای با توجه به فرهنگ و مذهب متفاوت است. به عنوان مثال، برای بسیاری از فرهنگهای غربی و هم چنین یهودیت، اسلام و مسیحیت تمایل به قتل خود امری کاملن منفی است. یک اسطوره در مورد خودکشی این است که خودکشی همیشه ناشی از یک بیماری روانی است. برخی از جوامع نیز اقدام به خودکشی را یک جنایت حساب میکنند. با این حال، خودکشی گاهی اوقات، در بعضی شرایط قابل فهم و یا حتی محترم است، از جمله در اعتراض به آزار و اذیت. برای مثال، اعتصاب غذا، به عنوان بخشی از نبرد و یا مقاومت و یا خودکشی به عنوان راهی برای حفظ افتخار، و یا ایمنی اعضای خانواده.
نزدیک به یک میلیون نفر، هر سال در سراسر جهان، با موفقیت به زندگی خود پایان میدهند و ۱۰ تا ۲۰ میلیون نفر در سال اقدام به خودکشی میکنند. خودکشی هشتمین علت عمده مرگ در مردان و شانزدهمین علت عمده مرگ در زنان است. فرکانس بالاتری از خودکشی در مردان نسبت به زنان در سراسر طول عمر وجود دارد. نوجوانان گی، لزبین، و دیگر اقلیتهای جنسی در معرض خطر بیشتری برای اقدام به خودکشی نسبت به نوجوانان علاقمند به جنس مخالف هستند.
سایر عوامل خطر برای گرفتن زندگی شخص، شامل وضعیت تاهل، بیکاری، فقر، بیماریهای روانی، سابقه مورد آزار قرار گرفتن از نظر جسمی یا جنسی، مسول و یا حتا شاهد خشونت بودن، سابقه شخصی از داشتن افکار تهدید یا رفتار خودکشی، و یا سابقه خانوادگی از اقدام به خودکشی
خودکشی سومین علت عمده مرگ برای افراد بین ۱۰ تا ۲۴ سال است. آمار خودکشی نوجوانان ۱۵ تا ۱۹ سال نشان میدهد که از ۱۹۵۰ تا ۱۹۹۰، فرکانس خودکشی ۳۰۰ درصد افزایش یافته و از۱۹۹۰ تا ۲۰۰۳ ، حدود ۳۵ درصد کاهش یافته است. ولی از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۶ خودکشی به تدریج در هر دو گروههای سنی ۱۰ تا ۲۴ سال و ۲۵ تا ۶۴ سال افزایش یافته است. در حالی که در صد خودکشی که به مرگ میانجامد یک هزارم در صد باقی میماند، ولی با ویرانی که ایجاد میکند یک مشکل سلامت عمومی به حساب میآید.
میزان خودکشی با زمان روز و فصل سال متفاوت است. به عنوان مثال، تعداد خودکشی با قطار پس از غروب آفتاب و حتا ۱۰ ساعت قبل اوج میگیرد. تصور میشود که حرفههایی مانند افسران پلیس و دندانپزشکان در مقایسه با دیگران بیشتر در معرض خطر خودکشی هستند ولی نقصهای مهمی در این فرضیه و در پژوهشی که در آن این مطالعه انجام گرفته وجود دارد.
اثرات اقدام خودکشی یا خودکشی تکمیل شده بر روی اعضای خانواده و دوستان اغلب ویرانگر است. افرادی که یک دوست یا عضوی از خانواده خود را با خودکشی از دست دادهاند، در معرض خطر بیشتری برای درگیر شدن با احساس سرزنش برای یافتن دلیل خودکشی آنها، و اینکه آیا میتوانستند آن را پیشبینی کنند و یا از وقوع آن پیشگیری کنند هستند، در حالی که مایل به انکار و یا پنهان کردن علت مرگ آنها هستند. بازماندگان ممکن است محدوده بزرگی از احساسات متناقض در مورد شخصی که خودکشی کرده است را تجربه کنند. از احساس درد و ناراحتی عاطفی شدید در مورد از دست دادن، درمانده از ناتوانایی در جلوگیری از آن، دل تنگی، خشم و حتا تسکین اگر خودکشی پس از سالها بیماری جسمی یا روحی فرد باشد. این احساسات کاملن قابل فهم است با توجه به این که فرد در عین حال قربانی و مجرم عمل کشنده است.
با وجود این که دلایل خودکشی چند وجهی و پیچیده است، شرایط قبل از اینکه شخص اقدام به خودکشی کند معمولن مدت زمان حداقل یک هفته پس از ترخیص از یک بیمارستان روانی یا یک تغییر ناگهانی در فرد است. نمونههایی از تحریک کنندههای احتمالی خودکشی، زیان واقعی یا فرضی، مانند فروپاشی یک رابطه عاشقانه، انتقال از یک مکان به مکانی دیگر، از دست دادن یک دوست بهخصوص با خودکشی، از دست دادن آزادی، و یا از دست دادن امتیازات دیگر هستند.
سایر عوامل خطر برای گرفتن زندگی شخص، شامل وضعیت تاهل، بیکاری، فقر، بیماریهای روانی، سابقه مورد آزار قرار گرفتن از نظر جسمی یا جنسی، مسول و یا حتا شاهد خشونت بودن، سابقه شخصی از داشتن افکار تهدید یا رفتار خودکشی، و یا سابقه خانوادگی از اقدام به خودکشی.
اطلاعات مربوط به بیماریهای روانی نشان میدهد که افسردگی، افسردگی دو قطبی، جنون، اسکیزوفرنی، سو مصرف مواد مخدر، اختلالات خوردن، و اضطراب شدید احتمال اقدام به خودکشی و خودکشی کامل را افزایش میدهد. نه نفر از هر ۱۰ نفر که اقدام به خودکشی میکنند، مشکل سلامت روانی قابل تشخیص و سه نفر از چهار نفر که زندگی خود را به پایان میرسانند، به یک بیماری جسمی دچار بودهاند. خشونت علیه خود، نقص قسمتی از بدن خود مانند مچ دست و یا سایر نقاط بدن، و یا سوزاندن خود، رفتارهایی هستند که با اقدام به خودکشی و تکمیل آن مرتبط هستند.
جنس مذکر، دسترسی به سلاح گرم، جدایی یا طلاق، افسردگی، و سو مصرف مواد مخدر، عوامل خطر برای بزرگسالانی که مرتکب خودکشی میشوند هستند. در کودکان و نوجوانان، قلدری کردن و یا قربانی قلدری بودن به نظر میرسد که با افزایش خطر ابتلا به رفتارهای خودکشی همراه باشد. به طور خاص در مورد نوجوانان جنس مذکر که در نهایت مرتکب قتل و خودکشی در تیربارانهای مدرسهای میشوند، قربانی قلدری بودن ممکن است نقش مهمی را در قرار دادن آنها در معرض چنین نتیجهای بازی کند. یکی دیگر از عوامل خطر که کودکان و نوجوانان را در معرض خطر بیشتری برای خودکشی در مقایسه با بزرگسالان قرار میدهد، شناختن شخصی است که خودکشی کرده است. این پدیده سرایت و یا شکلگیری خوشهای نام دارد.
به طور کلی، عدم وجود بیماریهای روانی و سو مصرف مواد مخدر، و همچنین وجود یک سیستم قوی حمایت اجتماعی، احتمال اینکه یک فرد دست به خودکشی بزند را کاهش میدهد. داشتن فرزند کمتر از ۱۸ سال نیز یک عامل محافظت در برابر خودکشی مادران است.
نوشتن ناگهانی یک وصیتنامه، نظم دادن در امور خود، ملاقات ناگهانی دوستان یا اعضای خانواده برای آخرین بار، خرید ابزار خودکشی مانند تفنگ، شلنگ، طناب، قرص یا داروهای دیگر، کاهش یا بهبود ناگهانی و قابل توجه خلق و خوی، یا نوشتن یک یاداشت خودکشی، علایم هشدار دهنده قبل از اینکه فرد خودکشی را برنامهریزی کند به حساب میروند. بر خلاف باورعموم، بسیاری از مردمی که خودکشی کامل میکنند، به دکتر یا تراپیست خود از قصد کشتن خود چیزی نمیگویند. اگر آنها با کسی از برنامه خود صحبت کنند، به احتمال زیاد با کسی خواهد بود که با آنها شخصن نزدیک است، مانند یک دوست و یا یک عضو خانواده.
افرادی که به زندگی خود پایان میدهند، از اضطراب و یا افسردگی شدید رنج میبرند که نشانههای آن ممکن است شامل سومصرف الکل، بیخوابی، بیقراری شدید، از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که از آنها لذت میبردهاند، ناامیدی، و افکار مداوم در مورد احتمال وقوع یک اتفاق بد است. از آنجا که رفتار خودکشی اغلب کاملا ضربالاجلی است، از بین بردن اسلحه، داروها، چاقو، و ابزارهای دیگر از محیط فوری فرد، به او زمان فکر کردن با وضوح بیشتری و شاید یافتن راه منطقیتری برای مقابله با درد خود میدهد.
سلاح گرم شایع ترین روشی است که توسط آن مردم به زندگی خود پایان میدهند. افراد مسنتر در مقایسه با افراد جوانتر بیشتر احتمال دارد از اسلحه گرم برای کشتن خود استفاده کنند. یکی دیگر از روشهای خودکشی که به «خودکشی توسط پلیس» موسوم است، از سوی برخی از افراد، تهدید ماموران پلیس، گاهی اوقات حتی با تفنگ یا سلاح جعلی است. اگر چه سلاح گرم رایجترین راه خودکشی کامل است، ولی تلاش برای اووردوز با دارو معمولترین وسیلهای است که توسط آن مردم اقدام به خودکشی میکنند.
کشورهای بلوک شرق سابق در حال حاضر، دارای بالاترین سطح خودکشی در سراسر جهان هستند، در حالی که کشورهای آمریکای جنوبی پایینترین سطح را دارند. اکثریت خودکشیها در فصل بهار صورت میگیرد. در بیشتر کشورها، تعداد زنانی که اقدام به خودکشی میکنند بیشتر است، اما تعداد خودکشی تکمیل شده در مردان بیشتر است. با وجود این که فرکانس خودکشی بزرگسالان جوان در سالهای اخیر رو به افزایش بوده است، مردان مسن از نژاد قفقازی همچنان بالاترین میزان خودکشی را دارند.
زخمی که خودکشی در زندگی دیگران باقی می گذارد اغلب عمیق است. بیمعنایی آشکاری که اغلب بازماندگان از عمل خودکشی دیگران احساس میکنند بزرگترین دردی است که بازماندگان احساس میکنند. همه ما فکر میکنیم بتوانیم بهتر با تراژدی کنار بیاییم زمانی که پایههای آن را درک کنیم. به همین دلیل، من در این برنامه امیدوارم بودم که کسانی که در زندگی خود چنین تراژدی را تجربه کردهاند قادر به پیدا کردن یک راه برای حرکت به سوی آینده باشند، احساس گناه و خشم خود را رها کرده و این صحفه از زندگی خود را ورق بزنند. با وجود اینکه این افراد احساس میکنند که به طور ناگهانی مجبور به قبول این تراژدی شدهاند، احساس گناه و خشم نباید فقط تنها دو احساسی باشند که در ارتباط با شخصی که مرتکب خودکشی شده است داشت.
برنامههای قبلی را از اینجا دنبال کنید
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»