Saturday, 18 July 2015
26 September 2023
شاملو از نگاه شاعران جهان

«ترانه‌ی آبی، یک ویدئو در حاشیه‌ی شعری به همین نام از شاملو»

2013 December 18

گزارش / رادیو کوچه

«محسن عمادی»، شاعر و نویسنده‌ی ایرانی متولد سال ۱۳۵۵ در ساری‌ست. از کودکی شعر می‌نوشت و در نوجوانی چندبار نفر اول مسابقات شعر دانش‌آموزی ایران بود. در دانشگاه صنعتی شریف مهندسی کامپیوتر خواند و در دانشگاه یواسکلای فنلاند فرهنگ دیجیتال. دو سال پیش از غروب بامداد، صاحب امتیاز انحصاری و دائمی انتشار الکترونیکی کلیه‌ی آثار احمد شاملو شد.

اولین دفتر شعرهایش با ترجمه‌ی کلارا خانس در سال ۲۰۰۳ در اسپانیا منتشر شد. تا به امروز چهار دفتر شعر منتشر کرده است و چهار دفتر ترجمه‌ی شعر. مدیر آنتولوژی «خانه‌ی شاعران جهان» است و سایت رسمی احمد شاملو. در سال ۲۰۱۰ جایزه‌ی جهانی شعر وحشت را در اسپانیا دریافت کرد و در سال ۲۰۱۱ جایزه‌ی جهانی آنتونیو ماچادو را. در حال حاضر در مکزیک زندگی می‌کند و دو دفتر تازه‌ی شعر زیر چاپ دارد.

کارهای او در زمینه فرهنگ و ادبیات مرز جهانی نمی‌شناسد، «محسن عمادی» در مستندی که خواهید دید، نظرات و آرای ادبا و شاعران مطرح جهان را درباره شعر و دنیای «احمد شاملو» شاعر بزرگ ایرانی از دریچه دوربین خود به نمایش می‌گذارد.

[vimeo]http://vimeo.com/82124975[/vimeo]

وی در این‌باره نوشته است:

۱. پس از غیاب احمد شاملو بود. احساس می‌کردم که هرگز حضور کسی را در نخواهم یافت که به من آن مایه توان دهد که حضور او می‌داد. سال‌ها گذشت، تا اینکه در یک کنگره‌ی شعر در اسپانیا با آنتونیو گاموندا آشنا شدم و انگار که آن غایب را بازیافته باشم با او از مفهوم شعر، کلمه و واقعیت سخن گفتم. به خاطر او بود که زبان اسپانیایی آموختم و بعد، نتیجه‌ی گفتگوهای او و کلارا خانس و من، در کتابی به اسم «از واقعیت و شعر» در مکزیک چاپ شد و شگفت آن‌که چند سال بعد خود به مکزیک آمدم. نخستین مکالمه‌ام را با گاموندا، با عباراتی از ریلکه آغاز کرده بودم و با ضرورت شعر نزد شاملو ادامه داده بودم. آن گفتگوها علاوه بر کتاب، بعدها فیلمی شد به نام «آنتونیوی عزیز». حضور احمد شاملو در هردوی آن‌ها، حضوری روشن و قطعی‌ست.
۲. کسی که سینما را چنان می‌پندارد که ژان لوک گدار، هرگز به این ویدئو نام سینما نخواهد داد. زیستن و تجربه‌ی فیلمسازانی چون کامران شیردل و ابوالفضل جلیلی، مرا شرمگین می‌کند از اینکه بضاعت و فرصتی بیش از این ندارم. این ویدئو تمامن با دوربین عکاسی شخصی‌ام فیلمبرداری شده‌است. بخشی که از ایران برایم ارسال شد، کیفیت کافی را هم نداشت. نه گروه فیلمبرداری و صدا در کار بوده‌است و نه ادیتوری بیش از خودم. همه‌ی کارهایش را درحدود یک هفته از ویرایش صدا و تصویر و زیرنویس خودم کرده‌ام، روی یک کامپیوتر شخصی. کیفیت ویدئویی که در اینترنت می‌بینید قریب ده درصد کیفیت اصلی این ویدئو است. زیرنویس‌ها هم باید اصلاح شوند تا دقت کافی را پیدا کنند و بنابراین، امیدوارم اهل سینما و ادب بر من ببخشند. گزارشی‌‌ست و حرف دلی‌ست، نه بیش و نه کم!
۳. در سفرهای بسیار، با همین ابزارهای اندک خانگی، سعی کرده‌ام با دوستان و شاعرانی که همراه لحظات شخصی‌ام بوده‌اند، روایاتی ثبت و ضبط کنم که شاید به کار تجسد خاطره بیایند. هیچکدام از این لحظات، رسمی نیستند و شاعرانی که روبروی دوربین قرار گرفته‌اند، خود را در خانه‌ی خود حس می‌کرده‌اند‌‌‌. ولی قطعن به من این اجازه را داده‌اند که این تصاویر را چنان که می‌خواهم استفاده کنم. فی‌المثل انسان نازنینی چون خوان خلمن در شرایطی روبروی دوربین من قرار گرفت که بسیار بیمار بود و دستش شکسته بود.
۴. ویدئوهایی که در محور شاملو ضبط کرده‌ام به چهره‌های این فیلم محدود نمی‌شود. بزرگان و عزیزانی چون آنتونیو گاموندا، خوزه امیلیو پاچه‌کو، السا کروس، فیلیپ اوله، مانوئل مارتینز فورخا، آنخل گیندا، انریکه سروین، فرانسواز روی، ناتالی هندل، شعله ولپی و غیره در این ویدئو نیستند. اگر زمانه همراهی کند در آینده با محور سه پرسش تبعید، ترجمه و واقعیت به پدیده‌ی شعر شاملو در سخن دیگران نزدیک خواهم شد. اینبار نه جسم‌ام اجازه می‌داد و نه روحیه‌ام و نه رخصتی که در اختیارم بود.
۵. پرسش اساسی این گزارش، همان پرسش شعر «ترانه‌ی آبی» شاملوست. از خود می‌پرسد که موطن ما کجاست؟ می‌پرسد که در فقدانِ آن‌چه که دیگر با ما نیست یا وجود ندارد، همان خاکی که دور از دسترس است، همان کودکی از دست شده، چگونه با شعر، مقاومت و خود روبرو می‌شویم. این‌که چطور، صدای شاملو در این شعر، صدای همه‌ی ما می‌شود.
۶. سپاسگزار معلم همیشه‌ام، ع. پاشایی هستم و دستِ تمامی دوستان بامداد ساری را می‌بوسم،‌ شهری که سخت دلتنگ آنم. مسئولیت هرآنچه در این گزارش آمده است با من است و نه با هیچکس دیگر. تدوین امری‌ست که قدرتمداران خود می‌دانند که چه‌ها می‌کند، خواه روایت حقیقت باشد و خواه روایت فریب. هرچه هست، خواننده‌ی شعر شاملو، خواهدش شناخت‌. و الباقی بقایتان، جان دشمن فدایتان!

«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»

TAGS: , , , , , , , , , , ,