دلبر توکلی / رادیو کوچه
با خنده از در کافهی فرانسوی در «بورلی هیلز» (در لس آنجلس) وارد شد، پر از انرژی بود و تمام مدت گپ و گفتی که داشتیم حتا چشمهایش هم میخندیدند.
«بیتا میلانیان» در سال ۱۳۵۲ در تهران چشم به جهان گشود. او دوران دبستان خود را در تهران گذراند و ۲۷ سال قبل (در سال۱۹۸۶ میلادی)، در سن ۱۳ سالگی به همراه مادرش ایران را به مقصد اروپا ترک کرد و بعد از یک سال پدرش نیز به آنان ملحق شد. او تا کنون هیچ سفری به سرزمین مادریاش نداشته است.
در همان آغاز گفتوگو از اینکه ممکن است فارسی را خوب صحبت نکند عذرخواهی میکند اما در تمام مدت طول این گپ، او زبان مادریاش را به خوبی صحبت کرد.
ادامه این گفتوگو در پی میآید:
از چه سالی به آمریکا مهاجرت کردید؟
در سن ۱۶ سالگی به همراه خانوادهام بار دیگر چمدانهایمان را بستیم و این بار به آمریکا مهاجرت کردیم و در این کشور ماندگار شدیم. پس از ورود به آمریکا هم، در دوران مدرسه و دانشگاه همچنان کار میکردم، تا کمک خانواده باشم و در واقع به یاد نمیآورم که از ۱۳ سالگی تا کنون، روزی را بدون کار کردن سپری کرده باشم.
از چه زمانی کارتان را با بنیاد فرهنگ شروع کردید؟
من تحصیلاتم را در زمینه مدیریت بازرگانی در آمریکا ادامه دادم و به مدت ۱۶ سال با بزرگترین کمپانیهای آمریکایی مانند «گلوبال کراسینگ» در حوزه «آی. تی» و تکنولوژی در سمتهای مدیریتی مختلف همکاری داشتم و همزمان با فعالیت در شرکت مشاور هنری «باترفلای باز» که خودم راه اندازی کرده بودم از سال ۲۰۰۸ میلادی همکاری خود را با «بنیاد فرهنگ» در لسآنجلس آغاز کردم و در حال حاضر به عنوان مدیراجرایی این بنیاد فعالیت میکنم.
بیشتر روی چه نوع فعالیتهایی تمرکز دارید؟
باید بگویم که من یکی از اولین کسانی هستم که (در جامعه ایرانی مقیم آمریکا) با اجرای برنامههای فرهنگی، در ترویج و معرفی و چهره ایرانیان، درخارج از کشور به خصوص در جنوب کالیفرنیا، نقش داشتم.
از جمله این فعالیتها میتوانم به برگزاری جشنوارههای نوروزی، فستیوال بینالمللی شاهنامه، برپایی گالری هنری از هنرمندان به نام کشورمان و اجرای کنسرتهای موسیقی سنتی وغیرسنتی در آمریکا اشاره کنم.
با چه انگیزهای فعالیتهای هنری و اجتماعی را آغاز کردید؟
همیشه چیزی در درونم مرا به سمت فرهنگ کشورم میکشاند و بیشتر فعالیتهای من فرهنگی، هنری و اجتماعی است. از حدود ۱۲ سال قبل وارد فعالیت اجتماعی شدم. با موسسات خیریهای که درآمریکا بودند همکاری کردم و در برنامههای مختلف آنها حضور پیدا کردم.
در سال ۲۰۰۱ که هنوز شبکه اجتماعی فیسبوک نبود یک ایمیل لیستی را درست کردم و اخبار و اتفاقاتی که در بین جامعه ایرانی در خارج کشور و لس آنجلس رخ میداد را برای افرادی که در آن گروه بودند، میفرستادم و از این طریق نوعی اطلاع رسانی میکردم. به سرعت، خیلیها طرفدار این اطلاعات شدند و این ایمیل لیست، بزرگ و بزرگتر شد (البته هنوز هم این ایمیل لیست وجود دارد و کار خودش را انجام میدهد).
به خصوص ایرانیهایی که به نوعی در سطح جهانی افتخار آفرینی میکردند همیشه برای من مورد توجه بودند و سعی میکردم از این طریق آنها را هر چه بیشتر معرفی کنم (در جواب اطلات منفی که در مورد ما ایرانیان در رسانههای گروهی جهان، در مورد ایران و ایرانی شنیده میشد و هنوز هم میشود.) به مرور زمان عده زیادی از این طریق با بسیاری از رویدادهای مهم جامعه ایرانی در خارج از کشور، با خبر میشدند.
همان طور که گفتم من همزمان در کارهای خیریه هم شرکت میکردم تا آنکه در سال ۲۰۰۸ میلادی یک اتفاق هنری در لس آنجلس در حال شکلگیری بود و من برای اولین بار به عنوان مدیر تبلیغات یک کار هنری انتخاب شدم، در شب اجرای آن برنامه (که برنامهای بسیار موفق بود) ندایی در درونم به من داده شد که یک شرکت هنری راه اندازی کنم تا هنرمندان ایرانی، پیام خود را به جامعه بینالمللی از این طریق اعلام کنند و بدین ترتیب وارد کارهای فرهنگی، هنری و اجتماعی ایرانی شدم و در مدت بسیار کوتاهی به عنوان یک فعال و مشاور روابط عمومی در سطح آمریکا شناخته شدم. سپس بعد از چند ماه در «بنیاد فرهنگ» به عنوان مسوول روابط عمومی استخدام شدم و بعد از دو سال کار، مدیریت اجرایی این موسسه را عهدهدار شدم.
تعریف اصلی «بنیاد فرهنگ» چیست و بیشتر به انجام چه کارهایی میپردازد؟
از نظر من، این بنیاد یکی از اولین موسسات ایرانی- آمریکایی غیر انتفاعی، غیر سیاسی هست که هیات امناء آن، داوطلبانه برای معرفی فرهنگ ایرانی در خارج از کشور قدم بر میدارند. حتی از نظر مادی هم بدون چشمداشت کار میکنند و فقط در راستای ترویج فرهنگ و هنر ایران زحمت میکشند. تا به امروز این یکی از بهترین تجربههای شخصی من در همکاری با یک موسسه ایرانی بوده و برای این بنیاد و تمامی همیارانش احترام بسیارقایل هستم.
یکی از قسمتهای مهمی که ما در بنیاد فرهنگ در مورد آن صحبت میکنیم این است که چه طور و چگونه بخشهای مختلف فرهنگیمان را به نسل جدید خارج از کشور معرفی کنیم. چرا که اگر به آنها اطلاعات درست داده نشود فقط آنچه را که در اخبار خارجی میبینند یا مسائل منفی که از نظر سیاسی به آنها منتقل میشود، از ریشههای تاریخی خود و ایران خواهند شناخت، برای همین خیلی از جوانها در گذشته دوست نداشتند که بگویند ایرانی هستند. اما در چند سال اخیر با دیدن اتفاقاتی که در داخل ایران با جنبش سبز افتاد و یا موفقیت تیمهای ملی ایران در ورزش در عرصه جهانی بسیاری از همین جوانها امروزبا افتخار میگویند ما ایرانی هستیم.
یکی از اهداف مهم ما این است که برای این گروه از جوانان برنامههایی را اجرا کنیم تا با هویت ایرانی خود بیشتر آشنا شوند. به طور مثال: سال گذشته جشنی برگزار کردیم و در آن غرفههای مختلف خوشنویسی، چوگان و سازهای سننتی ایران را به نمایش گذاشتیم و برای بسیاری از جوانان جالب بود که فهمیدند «چوگان» از ایران آمده است.
شما اشاره داشتید به اینکه میخواهید هنرمندان و ایرانیهایی را که افتخار آفرین هستند معرفی کنید، مخاطبان اصلی شما کسانی هستند؟
با آنکه از، پیش از ورود به «بنیاد فرهنگ» تا به امروز بیشتر کارهایی که انجام دادهام معرفی هنرمندان ایرانی بوده و ۸۰ درصد مخاطبان ما، ایرانیان مقیم آمریکا بودهاند، اما همیشه به این فکر بودم که چه طور میتوان غیر ایرانیها را هم جذب برنامههای فرهنگی- هنری ایرانی کرد. بنا براین اجرای هر برنامهای را، هم در جامعه ایرانی وهم در جامعه بین المللی تبلیغ کردم، حال اگر یک غیر ایرانی هم بیاید ارزشمند است، چرا که خود میتواند مبلغی باشد و تجربه حضورش در فضای فرهنگی و هنری ایرانی را برای چندین نفر دیگر بازگو کند. البته فرهنگ وهنر ایران، هر روز در جامعه بینالمللی شناختهتر میشود و میبینیم که هنرمندان ایرانی در فستیوالهای مهم دنیا حضور پیدا میکنند و آثارشان در گالریها و موزههای معروف و شناخته شده جهان به نمایش در میآید.
در هر حال دراین مسیر که میروید حتمن، یک پیام خاص دارید، چه طور پیامتان را به مخاطب منتقل میکنید؟
در ۳ سال اخیر که روی کارهای بنیاد فرهنگ متمرکز هستم تعداد برنامههای فرهنگی که داشتیم بسیار زیاد بوده. به طور مثال طی سال ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۳ ما ۲۲ برنامه فرهنگی – هنری داشتیم و تمام سعیمان این است که از طریق اجرای این برنامهها پیامهای بخش فرهنگ و هنر ایران، را به مخاطبان ایرانی و غیرایرانی برسانیم.
مهمترین و پر مخاطبترین برنامههایی که به اجرا در آمد کدامها بودند؟
کنفرانس شاهنامه ۲۰۱۲، جشنواره سالانه فیلمهای کوتاه و برنامه نوروز سال ۱۳۹۲ بسیار مورد توجه قرار گرفت. البته برنامه نوروزی بنیاد فرهنگ شش سال پیاپی است که با همکاری موزه هنر لسآنجلس اجرا میشود. در نوروز گذشته (نوروز سال ۱۳۹۲) حدود ۴ هزار ایرانی و غیر ایرانی در این جشن حضور پیدا کردند.
همچنین بیش از ۷۰ فیلم از سرا سر دنیا به فستیوال «جشنواره سالانه فیلمهای کوتاه» بنیاد فرهنگ فرستاده میشود؛ که بیشترشان از ایران است. همین طور «کنفرانس بینالمللی شاهنامه» که با حضور متخصصان شاهنامه از کشورهای مختلف برگزار شد. البته در این مراسم «شاهرخ مشکین قلم» و «گردآفرید» هم برنامه هنری «عاشقانههای شاهنامه» را به اجرا گذاشتند.
شما یکی از افرادی هستید که در به نمایش در آمدن منشور کورش در لسآنجلس نقش داشتهاید، هدفتان از این کار چه بود؟
امسال منشور کورش در پنج شهر آمریکا (نیویورک، سانفرانسیسکو، واشینگتن دی سی، هیوستن و لس آنجلس) به نمایش در آمد و این فرصت بسیار مهمی بود که اشخاصی مثل من از این طریق با تاریخ ایران بیشتر آشنا شده و همین حرکت اطلاعات زیادی را از سرزمین مادریام و تاریخ غنی اجدادم به من منتقل کرد و من تلاش کردم تا این اطلاعات را از این طریق با دیگران به اشتراک بگذارم.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»