ایرج ادیبزاده
عاملان این حمله نیز مانند عاملان حملهی سال ۷۸ به همین کوی، هیچگاه مجازات نشدند و به طور کلی هشت ماه دراینباره سکوت شد.
برخی از مقامهای جمهوری اسلامی حمله به کوی دانشگاه را از سوی نیروهای خودسر و برخی دیگر به نیروهای خارجی نسبت داده بودند. اما فیلم به روشنی، نمایشگر واقعیت است.
نمایش این فیلم از سوی تلویزیون فارسی بیبیسی بازتاب گستردهای در میان ایرانیان داخل و خارج داشت و نیز پرسشهای بسیاری در ارتباط با آن مطرح شدند.
نخست در گفتوگویی با آقای سعید قاسمینژاد، سخنگوی دانشجویان و دانشآموختگان لیبرال، نظر ایشان را در بارهی این فیلم پرسیدم. سپس در همین زمینه با آقای دکتر حسین لاجوردی، رییس انجمن پژوهشگران ایرانی گفتوگو کردهام.
آقای قاسمینژاد در ارتباط با بازتاب این فیلم میگوید:
«اتفاقی که با پخش این فیلم افتاد، این بود که برای اولین بار جمع گستردهای از مردم ما شاهد خشونتی که در حمله به دانشگاهها صورت میگیرد، بودند.
چون حمله به دانشگاهها فقط مربوط به امسال نیست. چنانچه حمله به کوی دانشگاه تهران در سال ۷۸ با خشونت بسیار بیشتری رخ داد و همچنین در سال ۸۲ یک بار دیگر چنین حملهای صورت گرفت.
چنین حملههایی تقریبن به امر معمولی در جمهوری اسلامی تبدیل شده است. اما قبلا یا یک سری عکس از آنها پخش شده بود و یا شاهدان حادثه مشاهدات خود را میگفتند و شاید مردم خیلی متوجه عمق ماجرا نمیشدند.»
اما برای اولین بار فیلمی از این حمله دیدند و وحشت و هراسی را که دانشجویان در آن زمان با آن مواجه میشوند را لمس کردند.
اولین پرسشی که برای خود شما، پس از نمایش فیلم مطرح شد چه بود؟
اولین پرسش این است که فیلم چگونه به بیبیسی رسیده است. مثلن فیلم مرگ ندا را در وب پخش کردند و به شبکه های تلویزیونی هم ایمیل شد که یک سری شبکهها آن را پخش نکردند و شبکههایی هم اقدام به پخش آن کردند.
بعید است که این فیلم از این طریق به بیبیسی رسیده باشد. چون در این صورت شبکههای دیگری هم باید آن را پخش میکردند.
ظاهرن این فیلم فقط به بیبیسی رسیده است. اما آیا فیلم از طریق خبرنگاری به این شبکه رسیده است؟ آیا این فیلم به مقامات بالای بیبیسی ارسال شده است؟ و چرا اصلن برای این شبکه فرستاده شده است؟
این سوال هم مطرح است که این فیلم چهزمانی به دست بیبیسی رسیده است. میدانیم که فیلم حداقل یک روز پیش از پخش در اختیار بیبیسی بوده است. چون از یک شبپیش از پخش فیلم، اعلام شد که چنین فیلمی قرار است پخش شود.
از سوی دیگر، این فیلم ادیت شده است و فقط بخشی از ماجرا را نشان میدهد. آیا این فیلم را بیبیسی ادیت کرده است یا این که فیلم به همین شکل به این شبکه رسیده است؟
اینها پرسشهای جدیای هستند که در این رابطه مطرح میشوند. چون اتفاقی که افتاده، با برکناری آقای رجبزاده مرتبط بوده است.
در حالحاضر در ایران، سپاه مدعی است که نقش چندانی در وقایع اخیر نداشته است و میخواهد خشونتهای رخ داده را به گردن نیروهای دیگر، از جمله نیروی انتظامی بیاندازد.
نیروی انتظامی هم بههمین ترتیب سپاه را متهم میکند. آقای رجبزاده در مراسم تودیع خود گفت: «ما نه کسی را کشتهایم و نه کشته دادهایم».
از نظر من، مهمترین مساله در محتوای فیلم این است که این فیلم صددرصد سیاسی و جهتگیرانه است. آیا فیلم از داخل آمده و میخواهند عدهای را مظلوم نشان بدهند و عدهای را ظالم نشان بدهند؟
پخش این فیلم در این زمان، حامل چند نکته است؛ نکتهی اول این است که صریحن اعلام میشود رجبزاده دستور حمله را داده است.
نکتهی دوم این است که لباس شخصیهایی که در سالهای اول معمولن آقای سعید حدادیان آنها را جمعآوری میکرده است، زیر نظر مستقیم سپاه هستند.
در بخش ادیتشدهی فیلم، نیروهای گارد ویژه دانشجویان را کتک میزنند و نیروهای وابسته به سپاه که آنها را در عملیاتها دیدهایم و بسیار وحشی هستند، جلوی گارد ویژه را میگیرند.
در نتیجه این شائبه را ایجاد میکند که فیلم به طور ادیت شده برای تطهیر چهرهی سپاه منتشر شده باشد.
این فیلم همچنین نشان داد این بحثها که نیروهای گارد ویژه فرزندان خود این ملت هستند، گناه دارند، تحت فشار این حرکات را انجام میدهند و درست نیستند.
در فیلم میبینیم که در آن شب آنها دانشجویانی را که روی زمین افتاده بودند، کتک میزدند. فرمانده که آنها را مجبور نکرده بود دانشجویان را به این شکل بزنند.
حتی نیروهای سپاه که معمولن توسط سعید حدادیان سازماندهی می شدند، جلوی آنها را میگرفتند.
فکر میکنید، قسمتهای خشونتبارتری هم بوده که نشان داده نشده است؟ چون دفتر تحکیم وحدت در بیانیهای که همان زمان منتشر کرد، از کشته شدن پنج دانشجو خبر داد.
بله؛ صددرصد این فیلم ادیت شده است. بخشهای خشونتبارتری که ممکن بود کینهی مردم را بیش از این افزایش بدهد، منتشر نشده است.
چون فیلم حمله به اتاقها، کتکزدن بچهها در ساختمانهای کوی و منتشر نشده است. به نظر میرسد، آنچه در این فیلم میبینیم، انتهای ماجرا است.
در عکسهایی که از این حمله منتشر شده، حجم خشونت بسیار بالا است. حتی به در دو دیوار رحم نکرده بودند.
اما در این فیلم، با معیارهای خود جمهوری اسلامی و در مقایسه با خشونتهایی که از این نیروها سراغ داریم که با ماشین از روی مردم رد میشوند و یا در مواردی چند نفر را آنقدر کتک زده بودند که کشته شدند، چهرهی انسانیتری از این نیروها خلق شد.
یعنی نیمهشب دانشجویان را از خوابگاهها بیرون کشیدهاند، فقط چند باتوم میزنند، دانشجویان را آنجا روی هم میاندازند و یا لگد میزنند.
به همین دلیل این فیلم حتمن ادیت شده است و سعی کرده از یک طرف فقط نیروی انتظامی را مقصر جلوه بدهد و از یک طرف با توجه به معیارهای خودشان، چهرهی معقولتری از خودشان نشان بدهند.
جایی مانند کهریزک هم که افشا شد، به این دلیل بود که فرزند یکی از مقامات جمهوری اسلامی در آنجا کشته شده بود و رژیم ناگزیر شد سکوت در این زمینه را بشکند و پرونده را دنبال کند.
حسین لاجوردی میگوید: آنجایی که میگویند: «نزن! دست نگهدار!»، از کجا بیبیسی به این نتیجه رسیده است که این را بسیجیها و لباس شخصیها دارند از گارد ویژه میخواهند.
برای بررسی بیشتر و تحلیل سیاسی نمایش فیلم حمله به کوی دانشگاه، به سراغ دکتر حسین لاجوردی، رییس انجمن پژوهشگران ایران در پاریس رفتم و از ایشان از اهمیت نمایش این فیلم پرسیدم:
تصور من بر این است که پیش از هر نوع ارزیابی در رابطه با فیلمی که از طریق تلویزیون فارسی بیبیسی پخش شده، باید به چند نکته توجه کرد؛
یکی این که شرایط بهدست آوردن این فیلم چگونه بوده است؟ چه زمانی این فیلم به دست بیبیسی رسیده است؟ همان چند روز اول شروع این ماجرا و حملهی گارد ویژه به کوی دانشگاه یا آیا هشت ماه بعد به دست این شبکه رسیده است؟
اگر همان روز بوده، چرا تا کنون پخش نشده؟ اگر جدید آمده، به چه شکل آمده؟ زمان این فیلم چقدر است؟ چون به هرحال فقط چند دقیقه از این فیلم نشان داده شده است و ما نمیدانیم کل فیلم چقدر است.
به عنوان مثال، وقتی کانال چهار در انگلیس فقط ۲۰ دقیقه از مصاحبه با یک بسیجی را پخش کرد، کل مصاحبه را که یک ساعت و نیم بود، روی سایتاش گذاشته بود.
هرچند برای بررسی مساله، باید پاسخ این سوالها را داشته باشیم. اما باید به این سمت برویم که محتوای فیلم چیست. من بحث اصل را روی این قضیه میگذارم.
به نظر من، بحثی که در این فیلم مطرح است، به خصوص در مرحلهی اول، تضاد بین گفتههای مسئولین رژیم است که از طریق منابع رسمی خود در مجامع بینالمللی اعلام کردهاند که پلیس فقط مسوول اجرای قانون است و فقط در این جهت که به مردم آسیبی نرسد حرکت میکند.
اما در این فیلم میبینیم که پلیس نه فقط مسوول اجرای قانون نبوده، بلکه با سازمان یافتگی خیلی مشخصی این حمله انجام شده است.
سوالاتی هم در این رابطه مطرح است که چرا پلپس در پاسخ به دانشجویی که هیچ سلاحی در اختیار ندارد و اصولن از خشونت در تحولات هشت ماههی اخیر پرهیز کرده است، سنگ پرتاب میکند؟
نحوهی عملکرد پلیس در اینجا به چه شکل است؟ بسیاری مسایل دیگر نیز هستند که ما از آنها آگاه نیستیم؛ مثل کشتهشدهها، زخمیها شکنجه شدهها و تجاوز شدهها را هیچکدام ما نمیدانیم.
مهمتر از هرچیز، تحلیل خود بی بیسی است. آنجایی که میگویند: «نزن! دست نگهدار!»، از کجا بیبیسی به این نتیجه رسیده است که این را بسیجیها و لباس شخصیها دارند از گارد ویژه میخواهند.
از کجا معلوم است، شاید بیبیسی مسایلی را در این فیلم میبیند که ما در این محدودهی ۷−۸ دقیقهای نمیتوانیم ببینیم.
از نظر من، مهمترین مساله در محتوای فیلم این است که این فیلم صددرصد سیاسی و جهتگیرانه است. آیا فیلم از داخل آمده و میخواهند عدهای را مظلوم نشان بدهند و عدهای را ظالم نشان بدهند؟
عدهای را بگویند تقصیر نداشتند، بلکه گروه دیگری مقصر هستند؟ میخواهد نشان بدهد که باید از گروهی پشتبیانی کرد و گروه دیگری را در گوشهی دیوار قرار داد؟ از بسیج و لباس شخصیها پشتیبانی کرد که اینها تقصیر نداشتند و به نیروهای گارد ویژه ضربه زد؟
اینها سوالاتی است که به نظر من در محتوای این فیلم وجود دارد و ما باید در نهایت اطلاع کامل پیدا کنیم که چه چیزهای دیگری در این مجموعهی فیلم غیر از چند دقیقهای که بیبیسی تحلیل فیلم را مطرح میکند، وجود دارد.
مسالهی دیگر هشتماه سکوت است که در مورد خشونت و حمله به کوی دانشگاه تهران، از سوی مقامات مختلف جمهوری اسلامی صورت گرفته است و کلن از این حمله و عوامل آن سخنی نگفتهاند. نظرتان در بارهی این سکوت چیست؟
جایی مانند کهریزک هم که افشا شد، به این دلیل بود که فرزند یکی از مقامات جمهوری اسلامی در آنجا کشته شده بود و رژیم ناگزیر شد سکوت در این زمینه را بشکند و پرونده را دنبال کند.
تازه اگر دنبال کند؛ چون هنوز مشخص نیست که پروندهی کهریزک هم به کجا خواهد رسید.
اما بحث اصلی من این است که ما باید بتوانیم در جهت به واقعیت رساندن مسایلی که در ایران میگذرد و افشای آن نزد مقامات بینالمللی کمکهایی را بخواهیم.
در این نوع کمک خواستنها است که میتوانیم نتیجهگیری فیلم را مطرح کنیم.
نتیجهگیری این فیلم را شما چگونه تفسیر میکنید؟
اولین مساله این است که آیا بیبیسی کل این فیلم را نشان خواهد داد؟ یا حداقل در سایتاش خواهد گذاشت؟ یا حداقل زمان بیشتری از این فیلم را نمایش خواهد داد؟ که ما قادر باشیم این فیلم را به اطلاع سازمانها و مقامات بینالمللی برسانیم.
البته بیبیسی مثل همهی خبرگزاریهای دیگر، میتواند منابع خود را اعلام نکند، ولی ناگزیر باید از بیبیسی بخواهیم که حداقل با جوامع حقوق بشری مانند عفو بینالملل، اتحادیهی اروپا و سازمانهای اینچنینی که در ارتباط با نقض فاحش حقوق بشر در دنیا و در حال حاضر در ایران دارند کار میکنند، همکاری کند.
این فیلم به نظر من، یکی از مهمترین سندهایی است که در هشت ماه اخیر به دست آمده است و ارزش این سند برای حقانیت و گویایی جنبش مردمی ایران بسیار موثر خواهد بود.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»