خبر / رادیو کوچه
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
کافی است به پاسخ این پرسش ساده بیندیشیم که اگر از فردی پول جعلی کشف شود، آیا آن فرد برائت خواهد گرفت یا خیر؟ آیا پولش را از دست خواهد داد یا خیر؟ با پاسخ دادن به این پرسشها، میتوان آسانتر قضاوت کرد، آیا میتوان صدور کارت جعلی معافیت و تخلفات دیگر را پذیرفت و بازیکنان را فریب خورده دانست؟
ماستمالی شاید بهترین و مودبانهترین لغتی بود که «عادل فردوسیپور»، مجری توانمند برنامه نود برای بیان گلایهاش از نتیجه افشاگریها استفاده کرد، وگرنه هر گونه به ماجرا نگاه کنیم، رقم خوردن چنین نتیجهای منطقی نیست.
به گزارش «تابناک»، به فاصله چند هفته از آغاز لیگبرتر فوتبال و در حالیکه محرومیت برخی از بازیکنان شاخص تیمهای گوناگون به دلیل مشکلدار بودن کارت پایان خدمتشان، سروصدای بسیاری به پا کرده و «سربازی گیت» را خلق کرده بود، آنچنان غائله در سکوت ختم شد که گویی از اول چیزی نشده است.
بیآنکه اعلام شود، بررسی تخلفات آشکار شده به کجا رسید، همه بازیکنان محروم شده توانستهاند برای تیم خود به میدان بروند که معنای آن برائت ایشان از اتهام است؛ اتهام جعل کارت پایان خدمت که البته جاعلش باندی ذی نفوذ در ادارات و نهادهای مختلف است و بهرهبردارش، بازیکنان مشهور و مظلومی که خونشان از خون خیلیهای دیگر رنگینتر است.
این بازیکنان در حالی تبرئه شدهاند که برخی به دروغ خود را بیمار جا زده و کارت معافیت از خدمت گرفته بودند، بعضی با دوز و کلک، لیست برادران و خواهرانشان را از شناسنامه پدر و مادرشان بیرون آورده بودند تا تک فرزند شده و معاف شوند، تعدادی ترجیح داده بودند برای پدرشان مدرک ایثارگری بخرند و در سایه آن معاف شوند، گروهی بدون داشتن دیپلم دانشجو شده بودند و خلاصه برای معاف شدنشان تخلفات بسیاری رخ داده بود و پای نهادهای زیادی درگیر به نظر میرسید.
شاید همین شدت تخلفات بود که موجب شد، بررسی ابعاد ماجرا به فراموشی سپرده شده و به جای آنکه نهادهایی مانند نظام وظیفه، پلیس گذرنامه، ثبت احوال، فدراسیون فوتبال، آموزش و پرورش، آموزش عالی و دانشگاهها و بسیاری نهادهای دیگر مورد سوال و جواب قرار گرفته و توضیح دهند چگونه بخشی از زنجیره گسترده یک اتفاق شوم شدهاند، صورتمساله پاک شده و آنگونه رفتار شود که گویی نه خانی آمده و نه خانی رفته.
این در حالی است که تجربیات عمومی از مسایل حقوقی مشابه، به اثبات قصور همه نهادهای موثر در تخلف شکل گرفته منجر میشود و پیش از همه آنها، مسوولیت همه رویدادهای غیر قانونی رخ داده را بر عهده فردی میگذارد که از تخلفات بهره برده است؛ یعنی فوتبالیستهایی که در این ماجرا تبرئه شدند. کافی است به پاسخ این پرسش ساده بیندیشیم که اگر از فردی پول جعلی کشف شود، آیا آن فرد برائت خواهد گرفت یا خیر؟ آیا پولش را از دست خواهد داد یا خیر.
به عبارت بهتر، یا باید بپذیریم که از آغاز تخلفی رخ نداده بوده که در این صورت باید کسانی که آبروی برخی فوتبالیستها را بردند، تیمها را در بهرهبرداری از یاران گرانقیمتشان محروم کردند، قهرمانی فولاد را زیر سوال بردند، بدبینی به نهادهای زیادی را موجب شدند و… باید محاکمه و رسوا شوند؛ روی دوم ماجرا هم بروز تخلف و اثبات آن است که در اینصورت، هنوز فوتبالیستهایی داریم که اگر فریبخورده هم به شمارشان آوریم (این فرض را میشود به نظرسنجی گذاشت و احتمالا به نتیجهای متفاوت با فرض ما رسید) باز کارت پایان خدمت ندارند و باید به خدمت مقدس سربازی بروند.
یعنی فارغ از آنکه به دنبال چرای وقوع تخلفی تا این حد آشکار بگردیم و به این پرسش بیندیشیم که چگونه برخی توانستهاند به ازای دریافت پول، همه نهادها را به خدمت گرفته و کارت پایان خدمت یا معافیتی به مشتریان خود عرضه کنند که کاملن اصلی است، ناچاریم بازگشت این فوتبالیستها به میدان رقابت را ماستمالی بنامیم، زیرا دریافتهایم کارتهای معافیت و پایان خدمت ایشان قانونی صادر نشده و نباید تفاوتی بین ایشان با کسانیکه از خدمت فرار کردهاند، باشد.
اینجاست که جا دارد مولفههای مهم دیگری مانند صدور چند هزار کارت معافیت دیگر برای چند هزار جوان مشمولی که بنیه خرید این خدمات را داشتهاند، به سربازی گیت فوتبالیها افزوده و برای رفع فساد، بار دیگر بررسی پرونده را در دستور کار قرار دهیم؛ با یادآوری اینکه باید ماستمالی کنندگان را هم شناسایی کرد و به مانند بخشی از زنجیره فساد، برای ایشان هم مجازات در نظر گرفت.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»