گزارش / رادیو کوچه
منبع: مدرسه فمینیستی
«نرگس محمدی»، از جمله فعالان مسالمتجو و شناخته شدهی جنبش زنان است که در پی اسیدپاشیها به چهرهی دختران در اصفهان، همراه با دیگر کنشگران جامعه مدنی و جنبش زنان، در ۳۰ مهرماه ۱۳۹۳ به مقابل مجلس شورای اسلامی رفت تا توجه نمایندگان مجلس را به این فاجعه که خشونت عریان علیه زنان است جلب کند. حضور فعالان مدنی در میدان بهارستان و مقابل ساختمان مجلس، هرچند با آرامش به پایان رسید اما متاسفانه پس از گذشت چند روز از حضور مسالمت آمیز این زنان، «مهدیه گلرو»، یکی از اعضای کانون شهروندی زنان بازداشت شد و تاکنون در انفرادی زندان اوین به سر میبرد.
«نرگس محمدی»، فعال حقوق زنان و حقوق بشر و عضو کانون شهروندی زنان است که طبق احضاریهای که دریافت کرده باید صبح روز شنبه، ۱۷ آبان ماه ۹۳ در شعبه دوم بازپرسی مستقر در زندان اوین حاضر شود. به همین سبب، زودهنگام به استقبال «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» شتافتهایم و گفتگوی کوتاهی با نرگس محمدی در رابطه با مسئله خشونت علیه زنان که یکی از معضلات ملموس امروز جامعه ایران است، انجام دادهایم که در ادامه میخوانید:
– ما در آستانه «روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان» قرار داریم، از این رو از شما به عنوان فعال حقوق زنان میخواهیم بپرسیم که به نظر شما بستر و عوامل بازتولید خشونت علیه زنان چیست و در کجا میتوان این عوامل را جستجو کرد؟
نرگس محمدی: اساسا مسئله خشونت علیه زنان ناشی از نگاهی است که زن را یک انسان فرض نمیکند و وقتی یک زن مساوی یک انسان فرض نشود، بالطبع در چنین نگاهی زن نمیتواند از حقوق یک انسان هم برخوردار باشد. در واقع وقتی زن صرفا موجودی برای تولید مثل یا فقط همسرداری در خانواده فرض شود و نه به مثابه یک انسان با تمام جنبهها و نقشهای مختلفی که هر انسانی میتواند داشته باشد، بنابراین به طور طبیعی نمیتواند در چنین دیدگاهی دارای حقوق یک انسان کامل هم فرض شود و وقتی زن از حقوق انسانی محروم میشود، طبیعتا با یکسری خشونتها در جامعه و خانواده مواجه میشود. در حقیقت منظورم آن است که خشونت علیه زنان از یک خاستگاه و منشاء فکری، فرهنگی، قانونی، نگرش سیاسی و حتا میتواند از نوع تلقی حکمرانان نیز ناشی شود.
– به نظر شما دولت و جامعه مدنی کشورمان چه راهکارهایی را عملا میتوانند برای کاهش خشونت علیه زنان در ایران اتخاذ کنند؟
نرگس محمدی: واقعیت آن است که تا زمانی که انعطاف لازم و عزم جدی از سوی حاکمیت برای کاهش خشونت علیه زنان به ویژه در عرصه «قانونگذاری» وجود نداشته باشد، ما نمیتوانیم امیدی چندانی به کاهش خشونتهای گستردهای داشته باشیم که امروز در سطج جامعه و خانواده علیه زنان وجود دارد. چرا که ما شاهد هستیم که حتا قوانینی که در رابطه با زنان وجود دارد خود به نوعی خشونت علیه زنان دامن میزند و حتا قوانین تبعیض آمیزی که مولد خشونت علیه زنان هستند امروز متأسفانه در حال تشدید شدن هستند، بنابراین تا وقتی از بالا و توسط حاکمیت و نیز در عرصه قانونگذاری، نگاه به زنان تغییر نکند و عزمی برای تغییر قوانین وجود نداشته باشد، عملا جامعه مدنی و فعالان حوزه زنان نمیتوانند برای کنترل این خشونتهای گسترده علیه زنان کار زیادی بکنند. ببینید قوانین در ایران، عمدتاَ زن را از یک فرد دارای حقوق انسانی به یک موجود خاص برای یک کارکرد خاص در یک بخش خاص تنزل داده و در واقع موقعیت و جایگاه زن را به حاشیه برده و محدود کرده است. برای نمونه وقتی قانون از ریاست مرد در خانواده صحبت میکند و آن را یک قانون با پشتوانه اجرایی در یک جامعه تعیین میکند، خب کاملا طبیعی است که در خانواده ایرانی یکسری خشونتها علیه زن رخ بدهد. چرا که به نظر من این یک قانون ناکارآمد برای خانوادههای گوناگون و متنوع ایرانی در شرایط امروز اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی جامعه ایران است. بنابراین میتوان گفت که در این بستر قانونی ناکارآمد و غیرمتناسب با شرایط خانوادهها در ایران، بروز خشونتهای خانوادگی امری ناگزیر است.
درواقع بخشی از خشونتهایی که در خانواده علیه زنان اتفاق میافتد که از قضا کم هم نیست، ناشی از همین قوانین تبعیض آمیز و ناکارآمدی است که انطباقی با شرایط امروز جامعه ما ندارد. اگر به دادگاههای خانواده مراجعه کنیم میبینیم که بسیاری از خشونتهایی که در خانوادهها رخ میدهد، از این دست خشونتهایی است که ناشی از قوانین ناکارآمد و تبعیض آمیز فعلی است. از سوی دیگر ما میدانیم که قانون، فرهنگ خاص خودش را هم در جامعه ایجاد میکند، بنابراین قانونی که نسبت به زنان تبعیض آمیز است طبعاَ فرهنگ خشونت آمیز و تبعیض گرایی را هم علیه زنان بازآفرینی میکند. در واقع قوانین حاکم بر یک جامعه هم میتوانند ارزش آفرین باشند یعنی تولید ارزش میکنند و به طور کلی و به شکلی عمومی میتوان گفت اگر قوانین تبعیض آمیز علیه زنان باشد طبیعی است که ارزشهای تبعیض گرا و خشونت آمیز علیه زنان نیز تولید میکند. منظورم این است که قوانین میتواند نقش ارزش آفرینی و فرهنگ سازی هم داشته باشد، بنابراین یکی از عوامل مؤثر در کاهش خشونت علیه زنان در جامعه ایران، تغییر قوانینی است که فرهنگ و ارزشهای تبعیض آمیز و خشونت گرا تولید میکند. و از این رو من به عنوان یک فعال حقوق زنان، قوانین ایران را خیلی مؤثر در بروز بخشی از خشونتهایی میدانم که علیه زنان در جامعه وجود دارد.
– یکی از خشونتهایی که امروز علیه زنان در میان جامعه باعث نگرانیهای گسترده شده است، همین سلسله اسیدپاشیهایی است که در اصفهان رخ داد. به نظر شما جامعه مدنی و دولت چه اقداماتی برای خشکاندن این شکل از خشونت عریان علیه زنان میتوانند انجام بدهند؟
نرگس محمدی: به نظر من، حداقل جامعه مدنی تاحدودی توانست به روش کاملا مسالمت آمیز و مدنی، واکنش خوبی در قبال اسیدپاشیهای زنجیرهای از خود بروز دهد تا جلوی این اقدامات خشونت آمیز علیه زنان را بگیرد، ولی به نظرم دستگاه قضایی و دولت، در مقابل این اعمال غیرانسانی هنوز نتوانستهاند واکنش درخوری نشان بدهند. به هرحال ممکن است در هر کشوری این خشونتها بروز کند اما اینکه جامعه و دولتها در مقابل آنچه واکنشی نشان میدهند از اهمیت برخوردار است چرا که اگر واکنش مناسبی از سوی مردم و نهادهای حکومت علیه چنین خشونتهای افراط گرایانهای در جامعه بروز نکند طبعاَ این اقدامات میتوانند به طور غافلگیرکنندهای تشدید و در سطح مملکت گسترش پیدا کنند.
بنابراین باید دولتها در برابر چنین تحرکات غیرانسانی و خشونت آمیزی، واکنش مناسب نشان بدهند که ریشه این اقدامات در جامعه خشک شود. اما تاکنون متاسفانه ما چنین برخورد مناسبی را از سوی دولت و دستگاه قضایی ندیدیم و حتا تا امروز نیز کسانی که اقدام به اسیدپاشی بر زنان کردند، دستگیر و معرفی نشدهاند. در واقع به نظر من باید دولت و قوه قضاییه، با همان شدت و حساسیتی که افکار عمومی مسئله اسیدپاشیهای زنجیرهای را دنبال میکند و به آن واکنش نشان میدهد، نسبت به این خشونت عریان علیه زنان واکنش نشان دهند تا بتوانند اسیدپاشی را در جامعه مهار کنند و چشم انداز امیدوارکنندهای برای زنان به وجود بیاورند که آنها هم نسبت به این خشونت عریان علیه زنان، دغدغه دارند و به این ترتیب التیامی باشد بر زخمی که جامعه زنان از این اسیدپاشیها خورده است.
– و سئوال آخر اینکه به نظر شما رشد افراط گرایی در خاورمیانه چه تأثیری بر گسترش خشونت علیه زنان در کشورهای این منطقه دارد؟
نرگس محمدی: به نظر من تاریخ و فرهنگ و تمدنی که جامعه ایران دارد، متفاوت با تاریخ و فرهنگ برخی از کشورهای خاومیانه مانند عربستان است، مثلا در رابطه با موقعیت زنان، جامعه ایران مشابه وضعیت عربستان و برخی از کشورهای مسلمان نشین دیگر نیست. ولی یک قاعده کلی هم وجود دارد که بروز افراطی گرایی و تحرکات تندروانه در کل منطقه، به هرحال میتواند بر تحولات کلیه کشورهای منطقه تاثیر بگذارد. چرا که در همه کشورها، گروههای افراطی و تندرو با مدلها و با اسامی و شکلهای مختلف وجود دارد که اگر بسترهای مناسب برای آنان فراهم شود طبعاَ امکان ایجاد تحرک برای این گروهها فراهم میشود و این باعث نگرانی بسیار است، چرا که همواره، وقتی نیروهای افراطی بستر و امکان ظهور بیابند عملا خشونت علیه زنان گسترش مییابد چرا که در واقع نوک تیز حملات گروههای افراطی و بنیادگرا، عمدتاَ به سمت زنان است.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
Erickchaby
wh0cd7914259 viagra price
CharlesMah
wh0cd941553 generic advair diskus clomiphene