گزارش / رادیو کوچه
زهرا سروش – منبع: مدرسه فمینیستی
چندی پیش ویدیوئی از یک سخنرانی مذهبی درباره مجازات زنان در جهنم، در شبکههای اجتماعی دست به دست شد که سندی دیگر بر تاخیر فرهنگی مسلمانان به دست مدعیان این امر داد. موضوع سخنرانی شرح و توصیف عذابهای هولناکی بود که زنان با نپوشاندن موی و یا آزردن شوی به آن مبتلا خواهند شد. مأخذ این گونه سخنان، روایات مکاشفهای است که نمونههای آن در همه ادیان و مذاهب و حتی در حوزه ادبیات و فیلم هم دیده میشود. البته این مورد خاص، قسمتی از روایات مربوط به معراج در ادبیات مسلمانان است.
مسلمانان در دوره زمانی که ایمان خالص اولیه در حال تبدیل شدن به بنیادی برای کنترل اخلاقیات و دستیاری با حکومت بود فقه و روایات را نوشتند. این پاره زمانی است که حدوداَ صد و پنجاه سال بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) شروع میشود و تا حدود دو قرن بعد از آن در میانه قرن چهارم هجری ادامه مییابد. سنت نوشتاری مسلمانان با رواج کاغذ، از سه مرکز حجاز، شام و عراق شروع شد ولی بالاترین سهم متعلق به عراق، مرکز خلافت اسلامی و محل ظهور فقه رسمی بود. اینکه این روایات چگونه شکل گرفته اند٬ متأثر از چه زمینههای فرهنگی و اجتماعی هستند و محققین اسلامی صحیح و ناصحیح احادیث را با چه روشی تعیین میکنند مورد بحث این نوشته نخواهد بود. آنچه در این نوشته نشان داده خواهد شد شباهت میان روایات اسلامی و زرتشتی درباره موضوعات و کیفیت مجازات زنان در زندگی پس از مرگ و نتیجه آن برای زنان مسلمان امروزی است.
از آنجایی که برداشت روحانیون ادیان در دنیای قدیم درباره زن و نقش او در جامعه انسانی تقریباَ مشابه بوده است و همگی آبشخوری از پدرسالاری باستان داشتهاند، وظایف زنان و در نتیجه موارد گناه و تخطی از آن در همگی تقریباَ یکسان تعریف شده است، از جمله در اسلام و آئین زرتشتی. تیم مشترک آنان:
— نافرمانی و زبان درازی و تن ندادن به شوهر.
— روسپیگری و خیانت به شوهر یا زینت و مجالست با غیر شوهر.
— رعایت نکردن آداب بهداشت زنانه مندرج در دین.
— جادوگری و گناهان مربوط به طفل مثل کشتن او و یا شیر ندادن به او.
به این موارد مشترک میتوان اندک گناهان دیگری که اختلاف زمان و مکان و دین ممکن است منشاء آن باشد اضافه کرد. آنچه در رابطه با روایات اسلامی و زرتشتی بیش از همه جلب توجه میکند مشابهت نه تنها گناهان بلکه روشهای مجازات زنان در جهنم است. مأخذ سخنران در ویدئو مذکور روایتی از کتاب «عیون اخبار رضا» درباره معراج رسول خدا (ص) تالیف شیخ صدوق، و مشابه زرتشتی آن روایات کتاب ارداویرافنامه است.
در کتاب عیون اخبار رضا درباره اصناف زنان گناهکار و عذاب آنها در جهنم میخوانیم:
— زنی را دیدم که به موهای سرش در دوزخ آویزان بود، و مخ و مغز سر او به جوش و غلیان درآمده بود. آن زنی است که موی خود را از مردان نمیپوشانَد.
— و زنی را دیدم که به زبان خود آویزان بود، و حمیم و آب داغ جهنّم در حلقوم او فرو میریخت. آن زنی است که شوهر خود را اذیّت میکند.
— و زنی را دیدم که به پستان خود آویزان بود. آن زنی است که از رفتن به فراش و بستر شوهر خود، خودداری میکند.
— و زنی را دیدم که خودش گوشت بدن خود را میخورد، و آتش از زیرش افروخته میشد. آن زنی است که بدن خود را برای مردم زینت میکند.
— و زنی را دیدم که دوپایش به دو دستش بسته شده بود، و مارها و عقربها بر او مسلّط بودند. آن زنی است که آب وضوی او کثیف است، و لباسش کثیف است، و از جنابت و حیض غسل نمیکند، و خود را پاکیزه و نظیف نمیدارد، و نماز را سبک میشمارد.
— و زنی را دیدم که کور و کر و لال، در صندوقی از آتش بود، و مغز سرش از دو سوراخ بینیاش خارج میشد، و بدن او از مرض پیسی و مرض خوره تکّه تکّه شده بود. آن زنی است که از زنا بچّه میزاید و آن بچّه را به شوهرش نسبت میدهد.
— و زنی را دیدم که به دو پایش در تنوری از آتش آویزان بود. آن زنی است که بدون اجازۀ شوهرش از خانه بیرون میرود.
— و زنی را دیدم که پوست بدن خود را از جلو و از عقب با قیچیهایی از آتش میبرید. آن زنی است که خود را بر مردان عرضه میدارد.
— و زنی را دیدم که صورتش و دو دستش در آتش میسوخت؛ و خود، امعاء و رودههای خود را میخورد. آن زنی است که واسطۀ عمل نامشروع بین مردی و زنی میگردد.
— و زنی را دیدم که سرش سر خوک، و بدنش بدن خر بود؛ و در هزار هزار گونه عذاب فرو رفته بود. آن زنی است که سخن چینی میکند، و دروغ زن و دروغپرداز است.
— و زنی را دیدم که بر شکل سگ بود، و آتش از دُبُرش داخل میشد و از دهانش خارج میشد؛ و ملائکۀ عذاب سر او و بدن او را با گرزهای آتشین میزدند. آن زن آوازه خوانی است که در مجالس آوازه خوانی و ماتَم خوانی آواز میخواند، و نیز حسادت میورزد. (عیون ۲۵۰ – ۲۴۹).
منابع زرتشتی از چند عروج صحبت کردهاند – از میان آنان معراج کرتیر موبد در چند کتیبه سنگی از جمله در کتیبههای سرمشهد و نقش رستم مربوط به اواخر قرن سوم میلادی، یعنی سه قرن قبل از ظهور اسلام، شرح داده شده است. کرتیر سفری روحانی به جهان دیگر میکند و درباره حقیقت دین و شعائر مطلع میشود. او که به مقام بالاترین روحانی دربار میرسد با آزار و شکنجه پیروان ادیان دیگر، حتی نحلههای دیگر دین مزدائی، همه را منکوب کرده و دین دولتی را پایه گذاری میکند.
عروج دیگر سفر ارداویراف به آسمانهاست. کتاب ارداویراف نامه از ادبیات مکاشفهای زرتشتی است که به فارسی، سانسکریت و گجراتی و بعدها به زبانهای اروپائی ترجمه شده است. کتاب از زبان شخصی به نام ویراف (ویراز) است که با خوردن داروئی روح خود را از بدن جدا کرد و برای مدت هفت روز به بازدید بهشت و جهنم و پل چینوت (مشابه پل صراط مسلمانان) رفته، پاداش صالحان در بهشت و عذاب بدکاران در دوزخ را دیده و با خدایان و نیروهای آسمانی دیدار کرده است. با توجه به اینکه نام ویراز در اوستا آمده است، مری بویس معتقد است هسته اصلی کتاب بسیار قدیمی است. لیست زیر خلاصهای از گناهان زنان به علاوه طرق مجازات آن در دوزخ به نقل از بندهای مختلف ارداویرافنامه است.
زنی که در برابر شوهر زبان درازی کرد و «تیز زبان» و «سگ زبان» بود:
— زبان او را بریده بودند-۸۲-
— با زبان در حال لیسیدن تنور داغ بود -۶۳-
— سرنگون آویخته بود و با زبان گردن خود را میلیسید -۲۶-
زنی که با مرد بیگانه نشست و برخاست کند و خود را برای مجذوب کردن آنان بیاراید
— با سیخ چند شاخه آهنین سینه و پستان خود را میدرید -۶۲-
— خون و ریمی که از آنان بیرون میآمد، میخوردند -۷۳-
زنی که با مرد بیگانه خفت، بستر شوی تباه کرد، روسپیگری کرد و یا از زنا حامله شد
— میخ چوبین اندر هر دو چشم زدند، به یک پا آویزان بود و انواع «جانوران موذی به دهان و بینی و گوش و اندام شرم اندر رفت و آمد» بودند -۷۰-
— از پستان آویزان بود و «جانوران موذی به همه تن او روی آورده بودند» -۲۴-.
زنی که از دشتان (عادت ماهیانه) پرهیز نمیکرد و و در ایام حیض به آب و آتش و خوراکیها نزدیک میشد.
— طشت طشت ریمنی و پلیدی مردمان بخورد او میدادند-۲۰-.
— خون حیض میخوردند -۷۲-.
زنی که جادوگری میکرد و معجون و خوراکی که در حال دشتان پخته بود بخورد شوهر و مردم میداد.
— گوشت بدن خود را با دندان میکند و میخورد -۳۵-.
— با دست و دندان خودش پستان خود را میدرید و سگان شکم او را دریده و امعاء و احشاء او را میخوردند در حالی که روی آتش ایستاده بود -۷۶-.
زنی که به طفل خود شیر نمیداد و یا شیر خود را به کودک دیگری میداد:
— کوهی به پستان میکند و گشنه و تشنه بود-۹۵-.
— به دست خود پستان خویش بر تنور گردم نهاده بود -۹۴-.
— سر و روی خود را با تیغ آهنین میدرید و به پستان خود کوه میکند -۸۷-.
گناهان دیگری نیز برای زنان وجود دارد مانند خیانت در مال شوهر و شیون و زاری کردن در سوگ مرده که آنان نیز مشابه اسلامی دارند.
وجود فاصله چند صد ساله بین انشاء دو متن و تغییر شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی در منطقه طی قرون، خود دلیل کافی برای اندک اختلاف بین گناهان و مجازات در دو متن است – به طور مثال زنان در ارداویرافنامه به علت عدم رعایت آداب دینی زرتشتی در باره حیض (دشتان) مجازات میشوند و زنان مسلمان برای عدم رعایت غسلهایی مانند حیض و جنابت. همچنین مجازاتها ی مشابه ممکن است به گناهان متفاوت تعلق بگیرد. علاوه بر روشهای مشابه مجازات و مشابهت تقریبی گناهان، واقعیتهای زیر نیز نفوذ این آراء را از اعتقادات زرتشتی به اسلامی بسیار محتمل میکند.
— عدم وجود چنین مجازاتهائی برای زنان در قرآن به عنوان معتبرترین متن مسلمانان.
— عدم وجود کمترین شاهد تاریخی بر برخورد خشن پیامبر (ص) با زنان مسلمان و زنان خود حتی در حین مواجهه با رفتارهایی که او را به شدت ناراحت میکرد.
— تقدم روایات زرتشتی بر مشابه اسلامی آن.
— شکل گیری ورژن اسلامی این داستانها در محدوده سابق حکومت ساسانیان و فرهنگ ساسانی-زرتشتی، و توسط ایرانیان مسلمان شده که به نظر میرسد یکی از مهمترین راههای انتقال فرهنگ ساسانی- زرتشتی به اسلام بودند.
— روشهای مجازات زنان (و مردان) در دوزخ تقریبا همان روشهای مجازات در دولتهای باستان است که شکل روحانی به خود گرفته است، امری که اقتباس آنان از فرهنگهای محلی را توجیه میکند.
به سخن دیگر، باید توجه داشت که شباهت این دو متن بیش از آنکه نشان از تأثیر یک آئین بر دیگری باشد بیتردید نشان از تداوم یک سنت واحد است که در هر دو دین نفوذ کرده است و آن سنت پدرسالاری در دنیای قدیم است. تأثیر معاد و اعتقاد به اینکه اعمال بد انسان روزی جزای در خور خواهد یافت بر کنترل اخلاقی فرد و جامعه امری پذیرفته شده و دلیل منطقی ظهور این گونه روایات در هر سنتی است. با این حال استفاده تربیتی از چنین روایاتی در زمان حاضر نشانه کج سلیقه گی و بیتبحری بعضی از اهل منبر در استفاده از منابع است.
متأسفانه سخنرانان بر منابر اسلامی توجه نمیکنند که این سخنان در فرهنگ و زمانه خود کارکرد داشتهاند و متناسب با وسعت دید و دانش همان زمان طراحی شدهاند و به گونهای که بتوانند اخلاقیات همان جامعه را کنترل و یا تأمین کنند.
جدای از این دیدگاه درون دینی که این گونه سخنان حقیقت ندارد و از ساحت خدای محمد و زرتشت به دور است، امروزه این رویکرد نه تنها اخلاقیاتی را رشد نخواهد داد بلکه مایه وهن و تمسخر دین نیز خواهد شد. اگر هم باشند معدود کسانی که این سخنان را باور کنند آن را در راه خشونت ورزی و برتری جویی بر زنان استفاده خواهند کرد. و مثلا با ریختن اسید بر صورت زنان رل خازن جهنم را بازی خواهند کرد.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»