گزارش / رادیو کوچه
طلعت تقی نیا – منبع: مدرسه فمینیستی
زنان کارگر بافنده نساجی نیویورک، روز ۸ مارس ۱۸۷۵ میلادی برای بهبود شرایط دشوار شغلی و اعتراض به دستمزد پایین، ناگزیر دست به اعتصاب و تظاهرات زدند. پلیس به تظاهرات آنها یورش برد و زنان معترض را زخمی و دستگیر کرد. با وجود این سرکوب خشن اما کنشهای اعتراضی زنان هر سال در کارخانههای مختلف بیشتر و گستردهتر ادامه پیدا کرد. تداوم این کنشهای مسالمت آمیز اعتراضی، موجب آگاهی اقشار وسیع تری از زنان کارگر شد. در اثر این مبارزات پُرهزینه، پیوسته و همبستهی زنان سرانجام به سال ۱۹۰۹ در کنفرانس سوسیالیستها (به پشنهاد کلارا زتکین) روز هشتم ماه مارس به عنوان «روز جهانی زن» به تصویب رسید و حمایت صدها زن و مرد کارگر را به دست آورد. از آن تاریخ تا به کنون زنان در سراسر دنیا برای بهبود شرایط کار و به دست آوردن حقوق اجتماعیشان در این روز با برپایی جشن و سخنرانی و تجمعهای بزرگ و کوچک، مطالبات حقوقی و اجتماعی و حضور پُرصلابت خود را به عنوان نیمی از جمعیت جهان اعلام میدارند. بدین ترتیب این روز با مبارزات پیوستهی زنان، صلاحیت و جایگاه خود را در دفاع از شرایط برابر کار و حقوق اجتماعی زنان جهان، تثبیت کرد.
زنان ایران هم جدا از بقیه زنان کشورهای دیگر نیستند و تا جایی که شرایط اجازه میداد طی سالیان دراز از برگزاری مراسم این روز کوتاهی نکردهاند. زنان ایرانی طی نزدیک به یک قرن تلاش کردهاند که مراسم بزرگداشت این روز را با اعلام نیازها و مطالباتشان و رساندن آن به گوش مسئولین برگزار کنند، اگر چه همواره با محدودیتهای متعدد درگیر بودهاند.
امسال (۱۳۹۳) در شرایطی قرار گرفتهایم که جنگ و تفرقه و نسل کُشی و قتل عام بیگناهان در منطقه خاورمیانه بیداد میکند و طبعاَ بیشترین فشار بر زنان و کودکان است. گروه، گروه از زنان ایزدی و مسیحی و آشوری توسط نیروهای داعش اسیر و به صورت برده در بازار فروخته میشوند. سونامی خشونت با سرمستی و تکبّر، فضای منطقه ما را در مینوردد و در مقابل، نهادهای مستقل زنان و جامعه مدنی هر روز ضعیفتر میشوند. برای مثال حتا در ایران خودمان که به طور مستقیم درگیر جنگ هم نیست هر سال نسبت به سال قبل، فضا برای برگزاری مراسم روز جهانی زن و اعلام دردها و مطالبات زنان، تنگتر میشود، حتا با کوشش فراوان، اغلب گروههای زنان نتوانستند امکان آن را نیافتند که مکانی برای برگزاری مراسم روز جهانی امسال، بیابند. اما پرسش این است که آیا با عدم برگزاری مراسم هشت مارس، زنان دست از مطالباتشان بر میدارند؟ این محدودیتها نشان از جدی بودن خواستههای زنان است.
با اینکه اکثر قریب به اتفاق مردم آگاه در هر کشوری میدانند که تلاش و زمینه سازی برای عدالت و برابری انسانها، در هر نقطهای از دنیا که صورت گیرد بذر امید را میپراکند و جهان را برای زندگی شرافتمندانه، امنتر و دوست داشتنیتر میکند.
با وجود همهی محدودیتها و فشارها و خشونتها، ما زنان به باورهای قلبی و تخیّل زنانهمان رجوع میکنیم که در فضایی آزاد و بدون واهمه از ضرب و شتم و دستگیری، کنار یکدیگر خواستههایمان را تکرار میکنیم تا روزی که به یاری انبوه تشکلهای مستقلمان عملا به خواستههایمان برسیم. زیرا ما زنان زمانی میتوانیم از شرّ تبعیض و خشونت و ظلم رها شویم و به حقوقمان دست یابیم که بتوانیم تشکلهای قانونی خود را به وجود بیاوریم و پیوسته و همبسته در جهت احقاق حقوقمان فعالیت کنیم. ما کم نیستیم، ما بیشماریم، ما نیمی از جمعیت جهان هستیم!
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»