محبوبه / رادیو کوچه
mahboobeh@koochehmail.com
سیزدهم می برابر با زادروز بانو «دافنه دوموریه» رماننویس، زندگینامهنویس و نمایشنامهنویس معروف بریتانیایی است که در سال 1907 به دنیا آمد، وی با نوشتن داستانهای جالب از موفقترین داستاننگاران قرن بیستم بهشمار میرود، و در دنیای ادبیات شناخته شده است داستان «ربهکا» که در سال 1938 انتشار یافت، دافنه را مشهور جهان ساخت.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
داستان کوتاه او به نام پرندگان نیز معروف است، هر دوی این داستانها بعدها توسط «آلفرد هیچکاک» به تصویر کشیده شد.
«دافنه دوموریه» در سیزدهم می سال 1907 میلادی در خانوادهاى هنرمند در لندن متولد شد. پدرش «سرجرالد دوموریه» بازیگردانى مشهور و فرزند «جورج دوموریه» کاریکاتوریست نامى بریتانیا بود. دافنه بعدها بسیارى از آثار خود را با الهام از اجداد و سایر اعضاى خانوادهاش خلق کرد. رمان «مارى آن» و «شیشه گر» از این دستهاند. او رمان «جرالد» را با الهام از شخصیت پدرش به رشته تحریر درآورد.
دوران کودکى او در خانوادهاى طى شده که از دوستى با ادیبان برجستهاى چون «ادگار والاس» و «جى ام بارى» بهرهمند بود و بدین ترتیب او از همان دوران نوجوانى قلم به دست گرفت. اولین اثر مکتوب او داستانى کوتاه بود که به دست عمویش که سردبیرى مجلهاى را بر عهده داشت به چاپ رسید. دافنه تحصیلات ابتدایی خود را در انگلستان گذراند، و برای تکمیل معلومات خود به پاریس رفت.
او که کتابخوانى مشتاق بود، بیش از هر چیز با تصور عوالم خیالى داستانها به وجد مىآمد و در خیال پردازى آنچنان پیش رفت که براى خود شخصیتى ثانوى و مردانه نیز ساخته بود. شاید به همین دلیل است که اکثر راویان آثار او را مردان تشکیل مىدهند.
او اولین رمانش را در سال ۱۹۳۱ میلادی منتشر کرد که «روح دوستداشتنی»، نام داشت و متعاقب آن دو داستان دیگر منتشر کرد، یکی از داستانهای معروفش «میکده جامائیکا»، که درباره قاچاقچیان در قالبى تاریخى به نگارش درآمده بود که پس از مدتى امتیاز آن را براى ساخت فیلمى به همین نام به کارگردانى «آلفرد هیچکاک» فروخت. پس از این همکارى بود که هیچکاک به آثار او علاقهمند شد و بعدها با الهام از داستانهاى کوتاه او فیلم سینمایى «پرندگان» را به روى پرده برد.
با انتشار «ربهکا» در سال 1938 جزو بزرگترین و معروفترین نویسندگان معاصر شد، و خود را مشهور جهان ساخت جمله آغازین این رمان به یکى از به یادماندنىترین جملات ادبیات قرن بیستم بدل شد. «دیشب در خواب دیدم که دوباره به مندرلى رفتهام.»
موضوع داستان این است که: همسر سابق مردی ثروتمند «ربه کا» نام دارد و طى اتفاقات نامعلومى از دنیا میرود و پس از او خانه زیر سلطه خدمتکار خانه «خانم دانور» اداره مىشود. با انتشار این رمان «اورسن ولز» آن را در قالب نمایشنامهاى رادیویى اجرا کرد، پس از اجراى این نمایشنامه تهیه کننده برنامه متن نمایشنامه را براى «آلفرد هیچکاک» فرستاد و در نامهاى نوشت: «اگر در به تصویر کشیدن این رمان به اندازه من به متن متعهد باشى، در سینما هم مانند رادیو موفق خواهد شد.»
دافنه دوموریه در سال ۱۹۳۲ با درجهدارى به نام «کلنل فردریک برونینگ» ازدواج کرد که به واسطه خدمات ارزندهاش در خلال جنگ جهانى دوم به مقام شوالیهاى نایل آمده بود. زندگى مشترک این دو تا آخر عمر کلنل فردریک به مدت ۳۳ سال در خوشى و آرامش سپرى شد. و ثمره ازدواج آنها سه فرزند بود، او پس از مرگ شوهرش در سال ۱۹۶۵هیچگاه ازدواج نکرد.
او که در سال ۱۹۶۹ با لقب بانوى ادبیات انگلستان خوانده مىشد، در ۱۹ آوریل سال ۱۹۸۹ در بریتانیا درگذشت.
خاطرات مکتوب او پس از مرگش تحت عنوان «کورن وال سحرآمیز» به چاپ رسید. «کورن وال» نام ساحلى است که اکثر داستانهاى وی در آنجا اتفاق افتاده ساحلى در ناحیه غربى انگلستان که هواى توفانى و وحشى آن الهام بخش «دوموریه» در خلق بسیارى از رمانها و داستانهاى کوتاهش از جمله «ربهکا» بوده است. او در وصف «کورن وال» مىگوید: «مکانى براى آزادانه نوشتن، قدم زدن، مبهوت شدن و تنها بودن.»
او چنین فضایى را عاشقانه دوست داشت و بىدلیل نبود که او ۲۵ سال از عمر خود را در خانهاى رو به دریا گذراند، همان خانهاى که در رمان تاریخى «ژنرال پادشاه» توصیف شده است.
«دوموریه» در کنار خلق رمانهایش، نمایشنامه، زندگینامه و داستانهاى کوتاه متعددى پدید آورد، آثار دو موریه با مضامین عاطفی و اجتماعی تالیف شدهاند و نوعی به هم آمیختگی عواطف انسانی و مسایل اجتماعی در آثار او، خوانندگانش را به تحسین وا داشته است.
از این نویسنده تا به امروز بیش از بیست کتاب در سالهای گوناگون به فارسی ترجمه شده است که از میان آنها میتوان به آثاری چون: «ربهکا»، «آنا»، «میکده جاماییکا»، «اسرارخانه ساحلی»، «کوهسار حقیقت»، «زنجیر عشق»، «حالا نگاه کن»، «بلاگردان» و «به عقب نگاه نکن» اشاره کرد.
منبعها:
تقویم تاریخ
ویکیپدیا
زندگی دافنهدوموریه
دافنه براونینگ
مشاهیر جهان
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»