حسام میثاقی / دفتر ترکیه / رادیو کوچه
Hesam @koochehmail.com
«کوهیار گودرزی»، روزنامهنگار و فعال حقوق بشر، از ۲۹ آذرماه در بازداشت نیروهای امنیتی به سر میبرد. در این مدت، گزارشهایی مبنی بر فشار بر این عضو کمیته گزارشگران حقوق بشر برای اخذ اعتراف تلویزیونی منتشر شد. در طول بازجوییها، بازجویان پرونده قصد تفهیم اتهام «محاربه» را به این فعال مدنی داشتند.
کوهیار گودرزی، در آبانماه با فشار نیروهای امنیتی از دانشگاه صنعتی شریف اخراج شده بود. در نهایت، پس از گذشت پنج ماه از بازداشت گودرزی، با تبدیل قرار بازداشت وی به قرار وثیقه موافقت شد اما تا به امروز مسوولان قضایی از آزادی وی جلوگیری به عمل آوردهاند.
در همین رابطه با مادر وی، «پروین مخترع» به گفتوگو نشستهایم.
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
اخبار دریافتی حاکی از آن بود که برای کوهیار قرار وثیقه تعیین کرده بودند اما چهطور شد که هنوز آزاد نشده است؟
روز دوشنبه کوهیار را ملاقات کردم و از قبل نامهای داده بودند که کوهیار با وثیقه آزاد شود. من نیز سندی به تهران آورده بودم تا یا با سند یا با کفالت کوهیار را آزاد کنم. اما به هرکجا که مراجعه کردم، مشخص نشد پرونده کوهیار کجاست.
به دو شعبه در دادسرای خیابان معلم رجوع کردم. آنجا برخوردشان با من بسیار بد بود و ما را از اتاق بیرون کردند. در شعبه ۲۸ و ۲۵ هم همینطور. حتا کاغذ شمارهای که گرفته بودم را پاره کردند و گفتند اصلن پروندهاش اینجا نیست در صورتی که کامپیوتر طبقه پایین شعبه شماره را به من داده بود. آنجا به ما گفتند پرونده در دادسرای اوین است.
همان روز که ملاقات کردم به دادسرای اوین نیز مراجعه کردم. آنجا که اصلن نمیتوان وارد شد و تنها باید از یک دریچه صحبت کرد. یک سرباز وظیفه آنجا هست که آمد و گفت پرونده اینجا هم نیست و در دادسرای معلم است. به دادسرای واقع در خیابان معلم مراجعه کردم و آنجا هم گفتند پرونده اینجا نیست.
دیروز بازهم مراجعه کردم. هم به آن دادسرا و هم به دادسرای اوین و بازهم همان جواب را شنیدم. نمیدانم پرونده کجاست و چهگونه باید پیگیری کنم. درحال حاضر معطل ماندهام و واقعن نمیدانم باید چه کنم.
یعنی مسوولان زندان قصد ندارند کوهیار را بعد از پنج ماه بازداشت آزاد کنند؟ چرا اینگونه برخورد میکنند؟
اینها که اینقدر دقیق هستند و از همهچیز اطلاع دارند چهگونه نمیدانند پرونده کوهیار کجاست. چرا جواب ما را نمیدهند و با بیادبی از دفترشان بیرون میکنند. حتمن برنامهی خاصی هست وگرنه چهگونه نمیدانند آخرین کسی که پرونده را امضا و ارسال کرده چه کسی است. اولین روزی که به دادسرای خیابان معلم مراجعه کردم و شناسنامه نبرده بودم، زمانی که اسم پسرم «کوهیار گودرزی» را به یکی از آقایان گفتم، ایشان بلافاصله گفتند نوه محمد حسین از کرمان. اسم پدر من را هم میدانستند آن وقت نمیدانند پرونده پسرم کجاست؟
البته آن روز هم هیچ جوابی به من ندادند و چون شناسنامه نبرده بودم و تنها کارت دبیرستان کوهیار همراهم بود، گفتند جواب نمیدهیم و مجبور شدم تا کرمان بیایم و شناسنامه ببرم. به نظرم میخواهند کوهیار در زندان بماند.
آیا کوهیار در چند روز اخیر تماس تلفنی داشته است؟
خیر، بنده از روز دوشنبه که کوهیار را دیدهام تا امروز که پنجشنبه هست هیچ تماسی از او نداشتهام. آنطور که شنیدم همه تماسها قطع شده است. کوهیار از قبل هم تماس نداشت. از روز چهارشنبه هفته قبل، هیچ تماس تلفنی با کوهیار نداشتم.
وضعیت جسمانی و روحی کوهیار در آخرین ملاقات چهطور بود؟
وضعیت روحی کوهیار که همیشه خوب است. ولی بالاخره انسان خسته میشود. هرچه میخواهم تصور کنم که بخواهم در یک اتاق، دو ساعت بنشینم و در را ببندم نمیتوانم. هرچند تمام امکانات هم در اختیارم باشد. حالا فرض کنید که تعدادی جوان فرهیخته، فعال، باشعور، کتابخوان و درسخوان را ساعتها، هفتهها و ماهها در زندان، نگه داریم. چرا باید آنان را از ارتباط با خانواده، دوستان، درس دانشگاه و شغلشان محروم کنیم؟ نمیدانم این موضوع در کجای دنیا رسم است. همهی جوانان ما باید زندان را تجربه کنند.
به نظر شما، آیا آزاد نشدن کوهیار، با اعدامهای روز یکشنبه ارتباط داشته باشد؟ با توجه به این موضوع که کوهیار در بند ۳۵۰ است و یکی از اعدامشدگان در این بند بوده است.
بله، این آقا اسمشان «فرهاد وکیلی» هست. دیروز که دنبال کتابهای کوهیار رفتم، آنجا نشستم و گریه کردم. پلاستیک لباس آقای فرهاد وکیلی در همانجایی بود که کتابهای کوهیار که به او نداده بودند، قرار داشت. در نهایت آن کتابها را نیز نتوانستم بگیرم. پلاستیک لباس آنجا بود و رویش نوشته بود فرهاد وکیلی. او را از همان بندی که کوهیار هست بردند و اعدام کردند. شنیدهام که ایشان والیبال بازی میکرده است. ایشان را صدا میزنند، میبرند و روز بعد اعدام میکنند. حتمن این موضوع با آزاد نشدن کوهیار ارتباط دارد.
من از روند پرونده کوهیار هیچچیزی نمیدانم چون تا به حال نه قاضی پرونده را دیدهام و نه حتا توانستم با رییس دفتر مربوط ملاقات کنم. تنها صحبتهایی در مورد اتهامات کوهیار شده که به همه نسبت میدهند نظیر اقدام علیه امنیت ملی و تبلیغ علیه نظام. امیدوارم که همه بچههای ما آزاد شوند. تمام این دستگیریها غیرقانونی بوده و فرزندان ما به دلایل بیهوده که محکمهپسند نیست در زندان هستند.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»