حسام میثاقی / دفتر ترکیه / رادیو کوچه
Hesam@koochehmail.com
«مجید توکلی»، فعال دانشجویی و عضو انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر، از ۱۶ آذر سال گذشته در بازداشت به سر میبرد. وی، دوبار دیگر در سالهای ۸۶ و ۸۷ هم بازداشت شده و تاکنون دو سال و نیم در زندان بوده است. توکلی از روز یکشنبه، بازهم به سلول انفرادی منتقل شد و دست به اعتصاب غذا زد. دیروز باخبر شدیم که درپی اعتصاب غذای مجید توکلی، وضعیت جسمی او به شدت نگران کننده شده است. در این رابطه با علی توکلی، برادر او گفتوگو کردهایم:
فایل صوتی را از اینجا بشنوید
حال مجید بسیار وخیم است و دچار سرفههای شدیدی شده است. اعتصاب غذای خشک کرده و حتا آب مصرف نمیکند. مجید بیمار بود و در طول هفته گذشته بارها به درمانگاه اوین مراجعه کرده بود و دارو مصرف میکرد. با توجه به اینکه به انفرادی منتقل شده، نه به پزشک دسترسی دارد و نه آب مصرف میکند. به همین دلیل هم دچار مشکل شده است.
الان سه روز است که مجید در انفرادی و در اعتصاب غذای خشک است. یکی از دوستانش امروز (سهشنبه) بعد از ظهر تماس گرفت و به ما اعلام کرد که شرایط مجید واقعن وخیم شده است. نگهبانها هرکاری کردهاند، از آب خوردن امتناع کرده است و سرفههای او تمامی ندارد. اگر این اعتصاب غذا ادامه پیدا کند و به روز چهارم یا پنجم برسد شاید شرایط او بدتر هم بشود.
چرا ایشان را دوباره به سلول انفرادی منتقل کردهاند؟
متاسفانه ما هم نمیدانیم و این برای ما سوال است. وی بعد از چهار ماه و نیم از انفرادی خارج شده و حداقل یک ماه نشده بود که از انفرادی خارج شده بود. این را باید از مسوولان قضایی پاسخ بدهند. شاید دلیل خاصی دارد و ما واقعن نمیدانیم دلیلش چیست و هیچکس در این مورد پاسخگو نیست. حتا وکیل ایشان نیز مراجعه کردند و تا به حال به ایشان پاسخی ندادند.
آیا خبری از دادگاه تجدیدنظر مجید هست؟
متاسفانه دادگاه تجدیدنظر، علیرغم اینکه او بهمن ماه دفاعیهاش را تنظیم و ارسال کرده هنوز برگزار نشده است. حتا وکیل ایشان نیز دفاعیهای را به صورت جداگانه تنظیم کردند و فرستادند اما هنوز به مجید اجازه ملاقات با وکیلش را ندادهاند. از بهمنماه تا الان دادگاه تشکیل نشده و دلیل تشکیل نشدن آن را نمیدانیم. یکی از دلایلی که دفاعیه مجید به صورت سرگشاده منتشر شد این بود که او میخواست بگوید این مطلب را نوشتهام و منتشر کردم و علیرغم اینکه قاضی نخواست دادگاه من تشکیل شود، قضاوت را به مردم میسپارم.
به عنوان خانواده مجید چه حرفی را با فعالان سیاسی و مدنی دارید؟
انتظار داریم که عدالت در مورد مجید اجرا شود. ما برای همه دنیا از آزادی بیان و عدالت اسلامی در جمهوری اسلامی صحبت میکنیم اما این عدالت را هیچوقت ندیدهام. به نظر من، عدالت مرده است زیرا اگر وجود داشت ذرهای شامل حال مادر بیمار مجید میشد. تنها دلخوشی مادر مجید این بود که هر روز صبح، در حد دو یا سه دقیقه صدای فرزندش را بشنود. بیشتر از آن چیزی نمیخواست. مادرم میگوید «دلم میخواهد دست کم مجید دوباره به بند عمومی برگردد. آزادیاش را هم از شما نخواستیم چون آزادی مجید و کشورم دست خداست. دلم میخواهد فقط صدای مجید را بشنوم.»
امیدوارم جامعه به این باور برسد که مجید، نه فرد ثروتمندی بود که ترس از دست دادن ثروتش را داشته باشد، نه فعال سیاسی بود، که به پشتوانه سیاستش، حزب یا گروهی داشته باشد. مجید، فردی از بطن جامعه است که هدفش گفتن مشکلات جامعه و انتقاد از سران کشور بود، چون نمیخواهند باور کنند مشکل و ضعف دارند.
«نوشته فوق می تواند نظر نویسنده باشد و الزامن نظر رادیو کوچه نیست»
۱ Comment